جنگ جمل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
عواملی باعث ایجاد جنگ جمل شده که آن‌ها را متذکر می‌شویم.
عواملی باعث ایجاد جنگ جمل شده که آن‌ها را متذکر می‌شویم.


پیمان‌شکنی طلحه و زبیر
== پیمان‌شکنی طلحه و زبیر==
 
امام‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) در ذیحجه‌ ۳۵، در پی‌ اصرار و اتفاق‌نظر مردم‌ مدینه‌ از مهاجران‌ و انصار، و به‌رغم‌ میل‌ باطنی‌ خود، زمام‌ خلافت‌ را به‌ دست‌ گرفت‌. همه‌، جز عده‌ اندکی‌ که‌ گرایش‌ عثمانی‌ داشتند، با حضرت‌ بیعت‌ کردند. عده‌ای‌ از مخالفان‌ به‌ شام‌ و مکه‌ گریختند.
امام‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) در ذیحجه‌ ۳۵، در پی‌ اصرار و اتفاق‌نظر مردم‌ مدینه‌ از مهاجران‌ و انصار، و به‌رغم‌ میل‌ باطنی‌ خود، زمام‌ خلافت‌ را به‌ دست‌ گرفت‌. همه‌، جز عده‌ اندکی‌ که‌ گرایش‌ عثمانی‌ داشتند، با حضرت‌ بیعت‌ کردند. عده‌ای‌ از مخالفان‌ به‌ شام‌ و مکه‌ گریختند.
طلحة ‌بن‌ عُبَیداللّه‌ و زُبَیر بن‌ عوّام‌، دو تن‌ از سرشناسان‌ صحابه‌، که‌ خود از نامزدهای‌ تصدی‌ حکومت‌ بودند، به‌ حضرت‌ [[علی بن ابی طالب|علی‌]] (علیه‌السلام‌) دست‌ بیعت‌ دادند.
طلحة ‌بن‌ عُبَیداللّه‌ و زُبَیر بن‌ عوّام‌، دو تن‌ از سرشناسان‌ صحابه‌، که‌ خود از نامزدهای‌ تصدی‌ حکومت‌ بودند، به‌ حضرت‌ [[علی بن ابی طالب|علی‌]] (علیه‌السلام‌) دست‌ بیعت‌ دادند.
خط ۱۴: خط ۱۳:
چهار ماه‌ پس‌ از به‌خلافت‌ رسیدن‌ علی‌ (علیه‌السلام‌)، طلحه‌ و زبیر که‌ دریافتند با خلافت‌ امام‌ علی‌، مردم‌ از ایشان‌ روی‌گردان‌ شده‌اند و دیگر جایی‌ در مدینه‌ ندارند، از امام‌ اجازه‌ خواستند که‌ برای‌ انجام‌ عمره‌ به‌ مکه‌ روند. امام‌ گفت‌ شاید قصد شام‌ یا عراق‌ دارید و آنان‌ پاسخ‌ دادند که‌ فقط‌ قصد عمره‌ دارند و سوگند خوردند که‌ فساد و فتنه‌ای‌ بر نخواهند انگیخت‌ و بیعت‌ خود را نخواهند شکست‌. امام‌ اجازه‌ داد و آنان‌ با شتاب‌ به‌ مکه‌ رفتند، با این‌ حال‌، امام‌ فرمود که‌ آنان‌ به‌ عمره‌ نمی‌روند، بلکه‌ قصد نیرنگ‌ دارند. [۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]
چهار ماه‌ پس‌ از به‌خلافت‌ رسیدن‌ علی‌ (علیه‌السلام‌)، طلحه‌ و زبیر که‌ دریافتند با خلافت‌ امام‌ علی‌، مردم‌ از ایشان‌ روی‌گردان‌ شده‌اند و دیگر جایی‌ در مدینه‌ ندارند، از امام‌ اجازه‌ خواستند که‌ برای‌ انجام‌ عمره‌ به‌ مکه‌ روند. امام‌ گفت‌ شاید قصد شام‌ یا عراق‌ دارید و آنان‌ پاسخ‌ دادند که‌ فقط‌ قصد عمره‌ دارند و سوگند خوردند که‌ فساد و فتنه‌ای‌ بر نخواهند انگیخت‌ و بیعت‌ خود را نخواهند شکست‌. امام‌ اجازه‌ داد و آنان‌ با شتاب‌ به‌ مکه‌ رفتند، با این‌ حال‌، امام‌ فرمود که‌ آنان‌ به‌ عمره‌ نمی‌روند، بلکه‌ قصد نیرنگ‌ دارند. [۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]


هم‌پیمانی طلحه‌ و زبیر با عایشه
== هم‌پیمانی طلحه‌ و زبیر با عایشه==
 
طلحه‌ و زبیر، برای‌ پیشبرد مقاصد خود، از عایشه‌، که‌ پیش‌ از قتل‌ عثمان‌ برای‌ عمره‌ به‌ مکه‌ رفته‌ بود، درخواست‌ کردند که‌ به‌ خونخواهی‌ عثمان‌ و انتقام‌ از کشندگان‌ وی‌، که‌ اکنون‌ از یاران‌ نزدیک‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) و سرداران‌ او شده‌اند، با آنان‌ همراه‌ شود. پس‌ از مدتی‌، سرانجام‌، عایشه‌ خواست‌ آنان‌ را پذیرفت‌. [۱۳][۱۴][۱۵][۱۶]
طلحه‌ و زبیر، برای‌ پیشبرد مقاصد خود، از عایشه‌، که‌ پیش‌ از قتل‌ عثمان‌ برای‌ عمره‌ به‌ مکه‌ رفته‌ بود، درخواست‌ کردند که‌ به‌ خونخواهی‌ عثمان‌ و انتقام‌ از کشندگان‌ وی‌، که‌ اکنون‌ از یاران‌ نزدیک‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) و سرداران‌ او شده‌اند، با آنان‌ همراه‌ شود. پس‌ از مدتی‌، سرانجام‌، عایشه‌ خواست‌ آنان‌ را پذیرفت‌. [۱۳][۱۴][۱۵][۱۶]
اگرچه‌ طلحه‌ و زبیر، به‌ ادعای‌ خونخواهی‌ عثمان‌ از اطاعت‌ امام‌ سرباز زدند و از جمع‌ مسلمانان‌ بیرون‌ رفتند، اما به‌ گفته‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) [۱۷] آنان‌ خود قاتلان‌ عثمان‌ بودند. [۱۸]
اگرچه‌ طلحه‌ و زبیر، به‌ ادعای‌ خونخواهی‌ عثمان‌ از اطاعت‌ امام‌ سرباز زدند و از جمع‌ مسلمانان‌ بیرون‌ رفتند، اما به‌ گفته‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) [۱۷] آنان‌ خود قاتلان‌ عثمان‌ بودند. [۱۸]
خط ۲۲: خط ۲۰:
طلحه‌، که‌ از بنی‌تَیم‌ و هم‌ طایفه‌ ابوبکر بود، [۲۹] همچون‌ زبیر، آرزوی‌ خلافت‌ داشت‌ و هر یک‌ دیگری‌ را به‌ حساب‌ نمی‌آورد. [۳۰]
طلحه‌، که‌ از بنی‌تَیم‌ و هم‌ طایفه‌ ابوبکر بود، [۲۹] همچون‌ زبیر، آرزوی‌ خلافت‌ داشت‌ و هر یک‌ دیگری‌ را به‌ حساب‌ نمی‌آورد. [۳۰]


خون‌خواهی عثمان
== خون‌خواهی عثمان==
 
عایشه‌ که‌ در زمان‌ قتل‌ عثمان‌ در مکه‌ بود، گمان‌ می‌کرد، یا چنین‌ خبر یافته‌ بود، که‌ پس‌ از قتل‌ عثمان‌، طلحه‌ به‌ خلافت‌ رسیده‌ است‌، روانه‌ مدینه‌ گردید، اما هنگامی‌ که‌ در میان‌ راه‌ شنید که‌ مردم‌ با علی‌ (علیه‌السلام‌) بیعت‌ کرده‌اند، به‌ مکه‌ بازگشت‌ و از اینکه‌ مردم‌ را بر ضد عثمان‌ شورانده‌ بود، اظهار پشیمانی‌ کرد و ندا داد که‌ عثمان‌ به‌ ستم‌ کشته‌ شده‌ است‌ و مردم‌ را به‌ خونخواهی‌ او و مخالفت‌ با امیرمؤمنان‌ و مبارزه‌ با آشوبگران‌ مدینه‌ دعوت‌ نمود و در پاسخ‌ این‌ اعتراض‌ که‌ تو مردم‌ را به‌ کشتن‌ عثمان‌ (در تعبیر عایشه‌: نَعْثَل‌) تشویق‌ می‌کردی‌، گفت‌ که‌ عثمان‌ توبه‌ کرد و سپس‌ او را کشتند. [۳۱][۳۲][۳۳][۳۴][۳۵]
عایشه‌ که‌ در زمان‌ قتل‌ عثمان‌ در مکه‌ بود، گمان‌ می‌کرد، یا چنین‌ خبر یافته‌ بود، که‌ پس‌ از قتل‌ عثمان‌، طلحه‌ به‌ خلافت‌ رسیده‌ است‌، روانه‌ مدینه‌ گردید، اما هنگامی‌ که‌ در میان‌ راه‌ شنید که‌ مردم‌ با علی‌ (علیه‌السلام‌) بیعت‌ کرده‌اند، به‌ مکه‌ بازگشت‌ و از اینکه‌ مردم‌ را بر ضد عثمان‌ شورانده‌ بود، اظهار پشیمانی‌ کرد و ندا داد که‌ عثمان‌ به‌ ستم‌ کشته‌ شده‌ است‌ و مردم‌ را به‌ خونخواهی‌ او و مخالفت‌ با امیرمؤمنان‌ و مبارزه‌ با آشوبگران‌ مدینه‌ دعوت‌ نمود و در پاسخ‌ این‌ اعتراض‌ که‌ تو مردم‌ را به‌ کشتن‌ عثمان‌ (در تعبیر عایشه‌: نَعْثَل‌) تشویق‌ می‌کردی‌، گفت‌ که‌ عثمان‌ توبه‌ کرد و سپس‌ او را کشتند. [۳۱][۳۲][۳۳][۳۴][۳۵]


اتحاد ناکثین
== اتحاد ناکثین==
 
زبیر پسر عمه‌ پیامبر اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) و شوهر خواهر عایشه‌ بود و پسرش‌، عبداللّه‌، نقش‌ عمده‌ای‌ در همراه‌ ساختن‌ عایشه‌ با طلحه‌ و زبیر و برافروختن‌ آتش‌ جنگ‌ ایفا کرد. [۳۶][۳۷]
زبیر پسر عمه‌ پیامبر اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) و شوهر خواهر عایشه‌ بود و پسرش‌، عبداللّه‌، نقش‌ عمده‌ای‌ در همراه‌ ساختن‌ عایشه‌ با طلحه‌ و زبیر و برافروختن‌ آتش‌ جنگ‌ ایفا کرد. [۳۶][۳۷]
عایشه‌ خود از علی‌ (علیه‌السلام‌) کینه‌ داشت‌ [۳۸] [۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] و همین‌ امر نیز در پیوستن‌ او به‌ طلحه‌ و زبیر مؤثر افتاد، بدین‌ترتیب‌، طلحه‌ و زبیر و دیگر جدایی‌طلبان‌ ــ که‌ می‌دانستند کارشان‌ بدون‌ عایشه‌، امّ المؤمنین‌ و همسر رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، که‌ مورد توجه‌ مردم‌ بود به‌ نتیجه‌ نمی‌رسدــ با کسب‌ موافقت‌ وی‌ به‌ موفقیتی‌ بزرگ‌ دست‌ یافتند. [۴۴][۴۵]
عایشه‌ خود از علی‌ (علیه‌السلام‌) کینه‌ داشت‌ [۳۸] [۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] و همین‌ امر نیز در پیوستن‌ او به‌ طلحه‌ و زبیر مؤثر افتاد، بدین‌ترتیب‌، طلحه‌ و زبیر و دیگر جدایی‌طلبان‌ ــ که‌ می‌دانستند کارشان‌ بدون‌ عایشه‌، امّ المؤمنین‌ و همسر رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، که‌ مورد توجه‌ مردم‌ بود به‌ نتیجه‌ نمی‌رسدــ با کسب‌ موافقت‌ وی‌ به‌ موفقیتی‌ بزرگ‌ دست‌ یافتند. [۴۴][۴۵]
خط ۳۶: خط ۳۲:
قبل از جنگ جمل اتفاقاتی رخ داده که لازم است به آن‌ها اشاره کنیم.
قبل از جنگ جمل اتفاقاتی رخ داده که لازم است به آن‌ها اشاره کنیم.


حرکت مخالفین به سوی بصره
== حرکت مخالفین به سوی بصره==
 
مخالفان، به‌ پیشنهاد عبداللّه بن‌ عامر، توافق‌ کردند که‌ به‌ سوی‌ بصره‌ حرکت‌ کنند (بر خلاف‌ نظر عایشه‌ که‌ می‌گفت‌ به‌ سوی‌ مدینه‌ بروند)، زیرا توان‌ رویارویی‌ با مردم‌ مدینه‌ را نداشتند، به‌ علاوه‌، مردم‌ بصره‌ طرفدار طلحه‌ و زبیر بودند و عبداللّه‌ نیز در آن‌جا یارانی‌ داشت‌. طلحه‌ و زبیر امیدوار بودند که‌ عایشه‌ بصریان‌ را همچون‌ اهل‌ مکه‌ بر امام‌ علی‌ بشوراند.
مخالفان، به‌ پیشنهاد عبداللّه بن‌ عامر، توافق‌ کردند که‌ به‌ سوی‌ بصره‌ حرکت‌ کنند (بر خلاف‌ نظر عایشه‌ که‌ می‌گفت‌ به‌ سوی‌ مدینه‌ بروند)، زیرا توان‌ رویارویی‌ با مردم‌ مدینه‌ را نداشتند، به‌ علاوه‌، مردم‌ بصره‌ طرفدار طلحه‌ و زبیر بودند و عبداللّه‌ نیز در آن‌جا یارانی‌ داشت‌. طلحه‌ و زبیر امیدوار بودند که‌ عایشه‌ بصریان‌ را همچون‌ اهل‌ مکه‌ بر امام‌ علی‌ بشوراند.
آنان‌ لشکریانی‌ مجهز ساختند و منادی‌ اعلام‌ کرد که‌ امّ المؤمنین‌ و طلحه‌ و زبیر به‌ بصره‌ می‌روند و هرکس‌ خواهان‌ عزت‌ اسلام‌ و جنگ‌ با گناهکاران‌ و خونخواهی‌ عثمان‌ است‌، به‌ راه‌ بیفتد. سرانجام‌، سپاهی‌ سه‌ هزار نفری‌ آماده‌ حرکت‌ شد که‌ نهصد تن‌ از آنان‌ از مردم‌ مدینه‌ و مکه‌ بودند. [۴۶][۴۷][۴۸][۴۹][۵۰][۵۱]
آنان‌ لشکریانی‌ مجهز ساختند و منادی‌ اعلام‌ کرد که‌ امّ المؤمنین‌ و طلحه‌ و زبیر به‌ بصره‌ می‌روند و هرکس‌ خواهان‌ عزت‌ اسلام‌ و جنگ‌ با گناهکاران‌ و خونخواهی‌ عثمان‌ است‌، به‌ راه‌ بیفتد. سرانجام‌، سپاهی‌ سه‌ هزار نفری‌ آماده‌ حرکت‌ شد که‌ نهصد تن‌ از آنان‌ از مردم‌ مدینه‌ و مکه‌ بودند. [۴۶][۴۷][۴۸][۴۹][۵۰][۵۱]
معاویه‌ نیز که‌ حکومت‌ شام‌ را در اختیار داشت‌ و مدعی‌ خونخواهی‌ عثمان‌ بود، نامه‌ای‌ به‌ زبیر نوشت‌ و به‌ دروغ‌ از او خواست‌ که‌ به‌ شام‌ برود تا وی‌ و مردم‌ آنجا با او بیعت‌ کنند. [۵۲]
معاویه‌ نیز که‌ حکومت‌ شام‌ را در اختیار داشت‌ و مدعی‌ خونخواهی‌ عثمان‌ بود، نامه‌ای‌ به‌ زبیر نوشت‌ و به‌ دروغ‌ از او خواست‌ که‌ به‌ شام‌ برود تا وی‌ و مردم‌ آنجا با او بیعت‌ کنند. [۵۲]


موضع همسران پیامبر
== موضع همسران پیامبر==
 
از نظر بزرگان‌ صحابه‌، خروج‌ عایشه‌ مخالفتی‌ آشکار با آیه‌ ۳۳ سوره‌ احزاب‌ بود که‌ به‌ صراحت‌، از زنان‌ پیامبر می‌خواهد که‌ در خانه‌هایشان‌ قرار گیرند. [۵۳][۵۴][۵۵][۵۶][۵۷]
از نظر بزرگان‌ صحابه‌، خروج‌ عایشه‌ مخالفتی‌ آشکار با آیه‌ ۳۳ سوره‌ احزاب‌ بود که‌ به‌ صراحت‌، از زنان‌ پیامبر می‌خواهد که‌ در خانه‌هایشان‌ قرار گیرند. [۵۳][۵۴][۵۵][۵۶][۵۷]
در میان‌ همسران‌ پیامبر اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، حَفْصه‌ درصدد بود از رأی‌ عایشه‌ پیروی‌ و با او همراهی‌ کند، اما برادرش‌، عبداللّه بن‌ عمر، نگذاشت‌. [۵۸][۵۹] امّ سَلَمه‌ مردم‌ را به‌ تقوای‌ الهی‌ و پیروی‌ از علی‌ (علیه‌السلام‌) فراخواند [۶۰] و کوشید تا عایشه‌ را از همراهی‌ با پیمان‌شکنان‌ باز دارد، وی‌ به‌ عایشه‌ یادآوری‌ کرد که‌ تو تندروترین‌ افراد بر ضد عثمان‌ بودی‌، و سخنان‌ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را درباره‌ ولایت‌ و خلافت‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) به‌ او یادآوری‌ نمود، اما عایشه‌ با این‌ پاسخ‌ که‌ به‌ قصد اصلاح‌ میان‌ مسلمانان‌ برخواسته‌ است‌ و می‌خواهد گناه‌ خود را در رفتارش‌ با عثمان‌ جبران‌ کند، توصیه‌ او را نپذیرفت‌. [۶۱][۶۲][۶۳] در پی‌ آن‌، امّ سلمه‌ در نامه‌ای‌ به‌ علی‌ (علیه‌السلام‌)، اقدام‌ مخالفان‌ را گزارش‌ کرد و پسر خود، عمر، را نیز به‌ یاری‌ امام‌ فرستاد [۶۴][۶۵][۶۶] (نوشته‌اند امّ فضل‌، همسر عباس‌ عموی‌ پیغمبر، به‌ امام‌ نامه‌ نوشت‌. [۶۷] ابن‌اعثم‌ کوفی‌ هم‌ از نامه‌ امّ سلمه‌ و هم‌ از نامه‌ امّ فضل‌ یاد کرده‌ است‌ و ابن‌قتیبه دینوری نامه‌ای‌ را به‌ قُثَم بن‌ عباس‌ نسبت‌ داده‌ است‌.[۶۸])
در میان‌ همسران‌ پیامبر اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، حَفْصه‌ درصدد بود از رأی‌ عایشه‌ پیروی‌ و با او همراهی‌ کند، اما برادرش‌، عبداللّه بن‌ عمر، نگذاشت‌. [۵۸][۵۹] امّ سَلَمه‌ مردم‌ را به‌ تقوای‌ الهی‌ و پیروی‌ از علی‌ (علیه‌السلام‌) فراخواند [۶۰] و کوشید تا عایشه‌ را از همراهی‌ با پیمان‌شکنان‌ باز دارد، وی‌ به‌ عایشه‌ یادآوری‌ کرد که‌ تو تندروترین‌ افراد بر ضد عثمان‌ بودی‌، و سخنان‌ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را درباره‌ ولایت‌ و خلافت‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) به‌ او یادآوری‌ نمود، اما عایشه‌ با این‌ پاسخ‌ که‌ به‌ قصد اصلاح‌ میان‌ مسلمانان‌ برخواسته‌ است‌ و می‌خواهد گناه‌ خود را در رفتارش‌ با عثمان‌ جبران‌ کند، توصیه‌ او را نپذیرفت‌. [۶۱][۶۲][۶۳] در پی‌ آن‌، امّ سلمه‌ در نامه‌ای‌ به‌ علی‌ (علیه‌السلام‌)، اقدام‌ مخالفان‌ را گزارش‌ کرد و پسر خود، عمر، را نیز به‌ یاری‌ امام‌ فرستاد [۶۴][۶۵][۶۶] (نوشته‌اند امّ فضل‌، همسر عباس‌ عموی‌ پیغمبر، به‌ امام‌ نامه‌ نوشت‌. [۶۷] ابن‌اعثم‌ کوفی‌ هم‌ از نامه‌ امّ سلمه‌ و هم‌ از نامه‌ امّ فضل‌ یاد کرده‌ است‌ و ابن‌قتیبه دینوری نامه‌ای‌ را به‌ قُثَم بن‌ عباس‌ نسبت‌ داده‌ است‌.[۶۸])


موضع امام علی با مخالفان
== موضع امام علی با مخالفان==
 
امام‌ برای‌ جنگ‌ با معاویه‌ و یارانش‌، آماده‌ لشکرکشی‌ به‌ شام‌ بود که‌ خبر مخالفت‌ مردم‌ مکه‌ به‌ مدینه‌ رسید و حضرت‌، ضمن‌ سخنانی‌، اعلام‌ کرد که‌ اگر به‌ همین‌ اندازه‌ (مخالفت‌ و اعتراض‌) بسنده‌ کنند با آنان‌ برخورد نخواهد کرد و چون‌ خبر رسید که‌ مخالفان‌ قصد دارند به‌ بصره‌ بروند، برای‌ مقابله‌ با آنان‌ آماده‌ شد و فرمود اگر چنین‌ کنند، نظام‌ مسلمانان‌ از هم‌ خواهد گسست‌، و افزود ماندن‌ آنان‌ در میان‌ ما، به‌ رغم‌ مخالفت‌ و ناسازگاری‌، موجب‌ رنج‌ و ناراحتی‌ نبود. [۶۹]
امام‌ برای‌ جنگ‌ با معاویه‌ و یارانش‌، آماده‌ لشکرکشی‌ به‌ شام‌ بود که‌ خبر مخالفت‌ مردم‌ مکه‌ به‌ مدینه‌ رسید و حضرت‌، ضمن‌ سخنانی‌، اعلام‌ کرد که‌ اگر به‌ همین‌ اندازه‌ (مخالفت‌ و اعتراض‌) بسنده‌ کنند با آنان‌ برخورد نخواهد کرد و چون‌ خبر رسید که‌ مخالفان‌ قصد دارند به‌ بصره‌ بروند، برای‌ مقابله‌ با آنان‌ آماده‌ شد و فرمود اگر چنین‌ کنند، نظام‌ مسلمانان‌ از هم‌ خواهد گسست‌، و افزود ماندن‌ آنان‌ در میان‌ ما، به‌ رغم‌ مخالفت‌ و ناسازگاری‌، موجب‌ رنج‌ و ناراحتی‌ نبود. [۶۹]


وجه تسمیه جنگ
== وجه تسمیه جنگ==
 
عایشه‌ بر شتری‌ به‌ نام‌ عسکر سوار شد که‌ یعلی بن‌ امیه‌ آن‌را هشتاد دینار (و به‌ قولی‌ دویست‌ دینار) خریده‌ و در اختیار وی‌ گذارده‌ بود [۷۰][۷۱][۷۲] از این‌رو، این‌ جنگ‌، جمل‌ (شتر نر) نام‌ گرفت‌.
عایشه‌ بر شتری‌ به‌ نام‌ عسکر سوار شد که‌ یعلی بن‌ امیه‌ آن‌را هشتاد دینار (و به‌ قولی‌ دویست‌ دینار) خریده‌ و در اختیار وی‌ گذارده‌ بود [۷۰][۷۱][۷۲] از این‌رو، این‌ جنگ‌، جمل‌ (شتر نر) نام‌ گرفت‌.


مخالفت برخی سران با جنگ
== مخالفت برخی سران با جنگ==
 
مغیره بن‌ شعبه‌ ثقفی‌ و سعید بن‌ عاص‌، که‌ یک‌ منزل‌ از مکه‌ دور شده‌ بودند، درباره‌ ادامه‌ مسیر با هم‌ مشورت‌ کردند، مغیره‌ از سر فرصت‌طلبی‌ تصمیم‌ به‌ بازگشت‌ گرفت‌ و به‌ ثقفیان‌ گفت‌ که‌ بازگردند، سعید نیز به‌ مروان بن‌ حکم‌ اموی‌ ــ که‌ از مدعیان‌ اصلی‌ خونخواهی‌ و داماد عثمان‌ بودــ گفت‌ کسانی‌ که‌ خون‌ به‌ گردنشان‌ دارید، بر پشت‌ شتران‌اند، آنان‌ را بکشید، به‌ خانه‌های‌ خود بازگردید و خود را به‌ کشتن‌ ندهید، و خود به‌ مکه‌ بازگشت‌. [۷۳]
مغیره بن‌ شعبه‌ ثقفی‌ و سعید بن‌ عاص‌، که‌ یک‌ منزل‌ از مکه‌ دور شده‌ بودند، درباره‌ ادامه‌ مسیر با هم‌ مشورت‌ کردند، مغیره‌ از سر فرصت‌طلبی‌ تصمیم‌ به‌ بازگشت‌ گرفت‌ و به‌ ثقفیان‌ گفت‌ که‌ بازگردند، سعید نیز به‌ مروان بن‌ حکم‌ اموی‌ ــ که‌ از مدعیان‌ اصلی‌ خونخواهی‌ و داماد عثمان‌ بودــ گفت‌ کسانی‌ که‌ خون‌ به‌ گردنشان‌ دارید، بر پشت‌ شتران‌اند، آنان‌ را بکشید، به‌ خانه‌های‌ خود بازگردید و خود را به‌ کشتن‌ ندهید، و خود به‌ مکه‌ بازگشت‌. [۷۳]
از طرفی‌ عبداللّه‌ بن‌ عمر با این‌ استدلال‌ که‌ یکی‌ از مردم‌ مدینه‌ و تابع‌ تصمیم‌ آنان‌ است‌ در مکه‌ ماند. از پسران‌ زبیر فقط‌ عبداللّه‌ با وی‌ رفت‌ و طلحه‌ نیز پسرش‌، محمد، را به‌ همراه‌ داشت‌. [۷۴][۷۵]
از طرفی‌ عبداللّه‌ بن‌ عمر با این‌ استدلال‌ که‌ یکی‌ از مردم‌ مدینه‌ و تابع‌ تصمیم‌ آنان‌ است‌ در مکه‌ ماند. از پسران‌ زبیر فقط‌ عبداللّه‌ با وی‌ رفت‌ و طلحه‌ نیز پسرش‌، محمد، را به‌ همراه‌ داشت‌. [۷۴][۷۵]


پشیمانی عایشه از جنگ
== پشیمانی عایشه از جنگ==
 
بین‌ راه‌ مکه‌ به‌ بصره‌، کنار آبی‌ به‌ نام‌ حَوْءَب‌، سگ‌ها پارس‌ کردند، چون‌ عایشه‌ بانگ‌ آن‌ها را شنید و دانست‌ که‌ آنجا حوءب‌ است‌، به‌ یاد سخنی‌ از پیامبر افتاد و خواست‌ که‌ او را بازگردانند. رسول‌ خدا به‌ زنان‌ خویش‌ گفته‌ بود که‌ مبادا یکی‌ از شما همو باشد که‌ سگ‌های‌ حوءب‌ بر وی‌ پارس‌ می‌کنند.
بین‌ راه‌ مکه‌ به‌ بصره‌، کنار آبی‌ به‌ نام‌ حَوْءَب‌، سگ‌ها پارس‌ کردند، چون‌ عایشه‌ بانگ‌ آن‌ها را شنید و دانست‌ که‌ آنجا حوءب‌ است‌، به‌ یاد سخنی‌ از پیامبر افتاد و خواست‌ که‌ او را بازگردانند. رسول‌ خدا به‌ زنان‌ خویش‌ گفته‌ بود که‌ مبادا یکی‌ از شما همو باشد که‌ سگ‌های‌ حوءب‌ بر وی‌ پارس‌ می‌کنند.
در این‌ میان‌، عبداللّه بن‌ زبیر (و به‌ روایتی‌، طلحه‌ و زبیر) با انکار حوءب‌ بودن‌ این‌ مکان‌، پنجاه‌ تن‌ از بنی‌عامر را نزد عایشه‌ آورد و آنان‌ به‌ صدق‌ گفته‌ عبداللّه‌ شهادت‌ دادند و سوگند خوردند. [۷۶][۷۷][۷۸][۷۹][۸۰]
در این‌ میان‌، عبداللّه بن‌ زبیر (و به‌ روایتی‌، طلحه‌ و زبیر) با انکار حوءب‌ بودن‌ این‌ مکان‌، پنجاه‌ تن‌ از بنی‌عامر را نزد عایشه‌ آورد و آنان‌ به‌ صدق‌ گفته‌ عبداللّه‌ شهادت‌ دادند و سوگند خوردند. [۷۶][۷۷][۷۸][۷۹][۸۰]


ورود عایشه به بصره
== ورود عایشه به بصره==
 
شورشیان‌ به‌ بیرون‌ بصره‌ رسیدند، به‌ خواست‌ عایشه‌، عبداللّه ‌بن‌ عامر با نامه‌ای‌ از او به‌ سران‌ بصره‌، مخفیانه‌ وارد شهر شد و عایشه‌ با همراهانش‌ تا حُفَیر یا حَفر ابی‌موسی‌ پیش‌ رفت‌. [۸۱][۸۲] چون‌ خبر به‌ مردم‌ بصره‌ رسید، عثمان بن‌ حُنَیف‌ (فرماندار علی‌ (علیه‌السلام‌) در بصره‌ )، عِمران بن‌ حُصَین‌ و ابوالاسود دُؤَلی‌ را نزد عایشه‌ فرستاد تا سبب‌ آمدن‌ وی‌ و مخالفت‌ او را بپرسند.
شورشیان‌ به‌ بیرون‌ بصره‌ رسیدند، به‌ خواست‌ عایشه‌، عبداللّه ‌بن‌ عامر با نامه‌ای‌ از او به‌ سران‌ بصره‌، مخفیانه‌ وارد شهر شد و عایشه‌ با همراهانش‌ تا حُفَیر یا حَفر ابی‌موسی‌ پیش‌ رفت‌. [۸۱][۸۲] چون‌ خبر به‌ مردم‌ بصره‌ رسید، عثمان بن‌ حُنَیف‌ (فرماندار علی‌ (علیه‌السلام‌) در بصره‌ )، عِمران بن‌ حُصَین‌ و ابوالاسود دُؤَلی‌ را نزد عایشه‌ فرستاد تا سبب‌ آمدن‌ وی‌ و مخالفت‌ او را بپرسند.
عایشه‌ گفت‌ که‌ اوباش‌ (غوغاء) به‌ حرم‌ پیامبر حمله‌ کردند و پیشوای‌ مسلمانان‌ را به‌ ستم‌ کشتند و اموال‌ محترم‌ را غارت‌ کردند و حرمت‌ شهر حرام‌ و ماه‌ حرام‌ را شکستند. من‌ آمده‌ام‌ تا مسلمانان‌ را از کار آنان‌ آگاه‌ سازم‌ و آنچه‌ را که‌ برای‌ اصلاح‌ این‌ وضع‌ باید انجام‌ داد، بگویم‌. آن‌ دو به‌ عایشه‌ یادآوری‌ کردند که‌، به‌ امر خدا و همچون‌ دیگر همسران‌ رسول‌ خدا، باید در خانه‌ات‌ بمانی‌. طلحه‌ و زبیر نیز گفتند که‌ به‌ خونخواهی‌ عثمان‌ آمده‌اند و بیعت‌ آنان‌ از روی‌ اکراه‌ بوده‌ است‌. [۸۳][۸۴]
عایشه‌ گفت‌ که‌ اوباش‌ (غوغاء) به‌ حرم‌ پیامبر حمله‌ کردند و پیشوای‌ مسلمانان‌ را به‌ ستم‌ کشتند و اموال‌ محترم‌ را غارت‌ کردند و حرمت‌ شهر حرام‌ و ماه‌ حرام‌ را شکستند. من‌ آمده‌ام‌ تا مسلمانان‌ را از کار آنان‌ آگاه‌ سازم‌ و آنچه‌ را که‌ برای‌ اصلاح‌ این‌ وضع‌ باید انجام‌ داد، بگویم‌. آن‌ دو به‌ عایشه‌ یادآوری‌ کردند که‌، به‌ امر خدا و همچون‌ دیگر همسران‌ رسول‌ خدا، باید در خانه‌ات‌ بمانی‌. طلحه‌ و زبیر نیز گفتند که‌ به‌ خونخواهی‌ عثمان‌ آمده‌اند و بیعت‌ آنان‌ از روی‌ اکراه‌ بوده‌ است‌. [۸۳][۸۴]
خط ۷۵: خط ۶۴:
میان‌ یاران‌ عثمان بن‌ حنیف‌ دو دستگی‌ افتاد و گروهی‌ به‌ عایشه‌ پیوستند. جاریة ‌بن‌ قدامه‌، از یاران‌ امام‌ علی‌، به‌ نصیحت‌ عایشه‌ پرداخت‌ و به‌ وی‌ گفت‌ که‌ کشتن‌ عثمان‌ سبک‌تر از کار توست‌ که‌ از خانه‌ خویش‌ بیرون‌ آمده‌ای‌ و بر این‌ شتر ملعون‌، خود را آماج‌ سلاح‌ کرده‌ و ستر و حرمت‌ خود را هتک‌ کرده‌ای‌.
میان‌ یاران‌ عثمان بن‌ حنیف‌ دو دستگی‌ افتاد و گروهی‌ به‌ عایشه‌ پیوستند. جاریة ‌بن‌ قدامه‌، از یاران‌ امام‌ علی‌، به‌ نصیحت‌ عایشه‌ پرداخت‌ و به‌ وی‌ گفت‌ که‌ کشتن‌ عثمان‌ سبک‌تر از کار توست‌ که‌ از خانه‌ خویش‌ بیرون‌ آمده‌ای‌ و بر این‌ شتر ملعون‌، خود را آماج‌ سلاح‌ کرده‌ و ستر و حرمت‌ خود را هتک‌ کرده‌ای‌.


جنگ بین شورشیان و بصریان
== جنگ بین شورشیان و بصریان==
 
حُکَیم ‌بن‌ جَبَله‌، سردار سواران‌ عثمان بن‌ حنیف‌، با سواران‌ خود به‌ جنگ‌ با یاران‌ عایشه‌ پرداخت‌ و مردم‌ که‌ هر کدام‌ طرفدار یکی‌ از دو گروه‌ بودند، از پشت‌بام‌ به‌ سوی‌ گروه‌ دیگر سنگ‌ می‌انداختند.
حُکَیم ‌بن‌ جَبَله‌، سردار سواران‌ عثمان بن‌ حنیف‌، با سواران‌ خود به‌ جنگ‌ با یاران‌ عایشه‌ پرداخت‌ و مردم‌ که‌ هر کدام‌ طرفدار یکی‌ از دو گروه‌ بودند، از پشت‌بام‌ به‌ سوی‌ گروه‌ دیگر سنگ‌ می‌انداختند.
روز بعد نیز، از طلوع‌ آفتاب‌ تا ظهر، میان‌ یاران‌ عثمان بن‌ حنیف‌ و یاران‌ عایشه‌، در جایی‌ به‌ نام‌ دارالرزق‌ (مدینة ‌الرزق‌/ قریة ‌الارزاق‌) در زابوقه‌ (مکانی‌ در نزدیکی‌ بصره‌)، جنگ‌ سختی‌ درگرفت‌ و بسیاری‌ از یاران‌ عثمان‌ [۸۷] کشته‌ شدند، اما سرانجام‌، دو گروه‌ صلح‌ کردند. [۸۸][۸۹][۹۰][۹۱]
روز بعد نیز، از طلوع‌ آفتاب‌ تا ظهر، میان‌ یاران‌ عثمان بن‌ حنیف‌ و یاران‌ عایشه‌، در جایی‌ به‌ نام‌ دارالرزق‌ (مدینة ‌الرزق‌/ قریة ‌الارزاق‌) در زابوقه‌ (مکانی‌ در نزدیکی‌ بصره‌)، جنگ‌ سختی‌ درگرفت‌ و بسیاری‌ از یاران‌ عثمان‌ [۸۷] کشته‌ شدند، اما سرانجام‌، دو گروه‌ صلح‌ کردند. [۸۸][۸۹][۹۰][۹۱]


صلح بین شورشیان و عثمان
== صلح بین شورشیان و عثمان==
 
پس از صلح بین یاران عایشه و یاران‌ عثمان بن‌ حنیف‌، قرارداد نوشتند که‌ از جنگ‌ دست‌ بکشند تا علی‌ (علیه‌السلام‌) بیاید، در بازار و گذر متعرض‌ یکدیگر نشوند، دارالاماره‌ و بیت‌المال‌ و مسجد در اختیار عثمان بن‌ حنیف‌ باشد، و طلحه‌ و زبیر و یارانشان‌ هرجا که‌ می‌خواهند اقامت‌ کنند. سپس‌ مردم‌ پراکنده‌ شدند و سلاح‌های‌ خود را بر زمین‌ نهادند. [۹۲][۹۳][۹۴][۹۵][۹۶]
پس از صلح بین یاران عایشه و یاران‌ عثمان بن‌ حنیف‌، قرارداد نوشتند که‌ از جنگ‌ دست‌ بکشند تا علی‌ (علیه‌السلام‌) بیاید، در بازار و گذر متعرض‌ یکدیگر نشوند، دارالاماره‌ و بیت‌المال‌ و مسجد در اختیار عثمان بن‌ حنیف‌ باشد، و طلحه‌ و زبیر و یارانشان‌ هرجا که‌ می‌خواهند اقامت‌ کنند. سپس‌ مردم‌ پراکنده‌ شدند و سلاح‌های‌ خود را بر زمین‌ نهادند. [۹۲][۹۳][۹۴][۹۵][۹۶]
طبری‌، [۹۷] در روایتی‌ از سیف‌ بن‌ عمر، مُفاد قرارداد را در تأیید شورشیان‌ و به‌ گونه‌ای‌ دیگر آورده‌ است‌. به‌ روایت‌ وی‌، دو گروه‌ اتفاق‌ کردند تا کَعب بن‌ سُور را به‌ نمایندگی‌ به‌ مدینه‌ بفرستند تا معلوم‌ کند که‌ طلحه‌ و زبیر در بیعت‌ با علی‌ مجبور بوده‌اند یا نه‌، اما این‌ مطلب‌ بی‌اساس‌ می‌نماید، زیرا کعب بن‌ سور خود یکی‌ از سران‌ اصحاب‌ جمل‌ بود و عثمان بن‌ حنیف‌ طبعاً با چنان‌ قرار و چنین‌ نماینده‌ای‌ موافقت‌ نمی‌کرده‌ است‌.
طبری‌، [۹۷] در روایتی‌ از سیف‌ بن‌ عمر، مُفاد قرارداد را در تأیید شورشیان‌ و به‌ گونه‌ای‌ دیگر آورده‌ است‌. به‌ روایت‌ وی‌، دو گروه‌ اتفاق‌ کردند تا کَعب بن‌ سُور را به‌ نمایندگی‌ به‌ مدینه‌ بفرستند تا معلوم‌ کند که‌ طلحه‌ و زبیر در بیعت‌ با علی‌ مجبور بوده‌اند یا نه‌، اما این‌ مطلب‌ بی‌اساس‌ می‌نماید، زیرا کعب بن‌ سور خود یکی‌ از سران‌ اصحاب‌ جمل‌ بود و عثمان بن‌ حنیف‌ طبعاً با چنان‌ قرار و چنین‌ نماینده‌ای‌ موافقت‌ نمی‌کرده‌ است‌.


شکستن صلح‌نامه
== شکستن صلح‌نامه==
 
دو روز بعد از صلح، طلحه‌ و زبیر، از بیم‌ آنکه‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) برسد و بر آنان‌ چیره‌ گردد، پیمان‌ را شکستند و در پی‌ آن‌، عثمان بن‌ حنیف‌ در حال‌ خواندن‌ نماز عشا در مسجد، دستگیر کردند. [۹۸][۹۹] ابتدا عایشه‌ دستور داد وی‌ را بکشند، اما بعد منصرف‌ شده‌ و دستور داد او را حبس‌ کنند. به‌ وی‌ چهل‌ تازیانه‌ زدند و به‌ دستور طلحه‌ یا مُجاشع بن‌ مسعود، موی‌ سر و صورت‌ و ابروان‌ و پلک‌هایش‌ را کندند و او را حبس‌ کردند، آنگاه‌ عبداللّه بن‌ زبیر و گروهی‌ به‌ سوی‌ دارالاماره‌ رفتند و چهل‌ (یا به‌ قولی‌ هفتاد) نگهبانِ گماشته‌ عثمان بن‌ حنیف‌ را کشتند و وارد قصر شدند و طلحه‌ و زبیر بیت‌المال‌ را تصرف‌ کردند، مردم‌ نیز با شورشیان‌ بودند و هرکه‌ با آنان‌ نبود، گمنام‌ و پنهان‌ بود. [۱۰۰] [۱۰۱] [۱۰۲][۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵]
دو روز بعد از صلح، طلحه‌ و زبیر، از بیم‌ آنکه‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) برسد و بر آنان‌ چیره‌ گردد، پیمان‌ را شکستند و در پی‌ آن‌، عثمان بن‌ حنیف‌ در حال‌ خواندن‌ نماز عشا در مسجد، دستگیر کردند. [۹۸][۹۹] ابتدا عایشه‌ دستور داد وی‌ را بکشند، اما بعد منصرف‌ شده‌ و دستور داد او را حبس‌ کنند. به‌ وی‌ چهل‌ تازیانه‌ زدند و به‌ دستور طلحه‌ یا مُجاشع بن‌ مسعود، موی‌ سر و صورت‌ و ابروان‌ و پلک‌هایش‌ را کندند و او را حبس‌ کردند، آنگاه‌ عبداللّه بن‌ زبیر و گروهی‌ به‌ سوی‌ دارالاماره‌ رفتند و چهل‌ (یا به‌ قولی‌ هفتاد) نگهبانِ گماشته‌ عثمان بن‌ حنیف‌ را کشتند و وارد قصر شدند و طلحه‌ و زبیر بیت‌المال‌ را تصرف‌ کردند، مردم‌ نیز با شورشیان‌ بودند و هرکه‌ با آنان‌ نبود، گمنام‌ و پنهان‌ بود. [۱۰۰] [۱۰۱] [۱۰۲][۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵]
مردم‌ با طلحه‌ و زبیر، به‌ عنوان‌ امیر، و نه‌ خلیفه‌، بیعت‌ کردند. چون‌ میان‌ طلحه‌ و زبیر بر سر خواندن‌ نماز اختلاف‌ افتاد، مقرر گردید که‌ هر روز یکی‌ از آن‌ دو (یا پسرانشان‌ محمد و عبداللّه‌) به‌ نوبت‌ امامت‌ نماز را برعهده‌ بگیرند.
مردم‌ با طلحه‌ و زبیر، به‌ عنوان‌ امیر، و نه‌ خلیفه‌، بیعت‌ کردند. چون‌ میان‌ طلحه‌ و زبیر بر سر خواندن‌ نماز اختلاف‌ افتاد، مقرر گردید که‌ هر روز یکی‌ از آن‌ دو (یا پسرانشان‌ محمد و عبداللّه‌) به‌ نوبت‌ امامت‌ نماز را برعهده‌ بگیرند.


اقدامات حکیم بر آزادی عثمان
== اقدامات حکیم بر آزادی عثمان==
 
حُکَیم بن‌ جبله‌ با سیصد تن‌ به‌ زابوقه‌ رفت‌. او گفت‌ کسانی‌ را که‌ شورشیان‌ کشته‌اند، هیچ‌ دستی‌ در قتل‌ عثمان‌ نداشته‌اند. حکیم‌ از طلحه‌ و زبیر خواست‌ که‌ عثمان بن‌ حنیف‌ را آزاد و دارالاماره‌ و بیت‌المال‌ را به‌ او تسلیم‌ کنند و تا آمدن‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) به‌ جای‌ خود بازگردند، اما آنان‌ نپذیرفتند. [۱۰۶][۱۰۷][۱۰۸]
حُکَیم بن‌ جبله‌ با سیصد تن‌ به‌ زابوقه‌ رفت‌. او گفت‌ کسانی‌ را که‌ شورشیان‌ کشته‌اند، هیچ‌ دستی‌ در قتل‌ عثمان‌ نداشته‌اند. حکیم‌ از طلحه‌ و زبیر خواست‌ که‌ عثمان بن‌ حنیف‌ را آزاد و دارالاماره‌ و بیت‌المال‌ را به‌ او تسلیم‌ کنند و تا آمدن‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) به‌ جای‌ خود بازگردند، اما آنان‌ نپذیرفتند. [۱۰۶][۱۰۷][۱۰۸]
حکیم‌ و سوارانش‌ و کسانی‌ از قبیله‌ او (عبدالقیس‌) و قبیله‌ ربیعه‌ به‌ یاری‌ عثمان بن‌ حنیف‌ برخاستند و پس‌ از نبردی‌ سخت‌، وی‌ و هفتاد تن‌ از قبایل‌ عبدالقیس‌ و ربیعه‌ کشته‌ شدند.
حکیم‌ و سوارانش‌ و کسانی‌ از قبیله‌ او (عبدالقیس‌) و قبیله‌ ربیعه‌ به‌ یاری‌ عثمان بن‌ حنیف‌ برخاستند و پس‌ از نبردی‌ سخت‌، وی‌ و هفتاد تن‌ از قبایل‌ عبدالقیس‌ و ربیعه‌ کشته‌ شدند.


ادعای ادای تکلیف
== ادعای ادای تکلیف==
 
طلحه‌ و زبیر اعلام‌ کردند که‌ در میان‌ قبایل‌ بصره‌ باید از تمام‌ کسانی‌ که‌ بر ضد خلیفه‌ عثمان‌ اقدام‌ کرده‌اند، انتقام‌ گرفت‌. [۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱] سپس‌ نامه‌هایی‌ به‌ مردم‌ شام‌ و کوفه‌ و مدینه‌ نوشتند و اعلام‌ کردند که‌ قاتلان‌ عثمان‌ را از پای‌ درآورده‌ و تکلیف‌ خویش‌ را انجام‌ داده‌اند و آنان‌ نیز باید چنین‌ کنند.
طلحه‌ و زبیر اعلام‌ کردند که‌ در میان‌ قبایل‌ بصره‌ باید از تمام‌ کسانی‌ که‌ بر ضد خلیفه‌ عثمان‌ اقدام‌ کرده‌اند، انتقام‌ گرفت‌. [۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱] سپس‌ نامه‌هایی‌ به‌ مردم‌ شام‌ و کوفه‌ و مدینه‌ نوشتند و اعلام‌ کردند که‌ قاتلان‌ عثمان‌ را از پای‌ درآورده‌ و تکلیف‌ خویش‌ را انجام‌ داده‌اند و آنان‌ نیز باید چنین‌ کنند.
عایشه‌ هم‌ در نامه‌ای‌ خطاب‌ به‌ مردم‌ کوفه‌، در توجیه‌ اقدامات‌ شورشیان‌ نوشت‌: اگر کسانی‌ را به‌ انتقام‌ کشته‌ایم‌، معذور بوده‌ایم‌، ما ۲۶ روز ماندیم‌ و مردم‌ بصره‌ را به‌ اجرای‌ حدود خدا و جلوگیری‌ از خونریزی‌ دعوت‌ کردیم‌ اما آنان‌ خیانت‌ کردند و خداوند قاتلان‌ عثمان‌ را یکجا گردآورد و آنان‌ را قصاص‌ کرد، پس‌ از قاتلان‌ عثمان‌ چشم‌ نپوشید. [۱۱۲] عایشه‌ همچنین‌ در نامه‌هایی‌ به‌ مردم‌ مدینه‌ و یمامه‌، آنان‌ را به‌ حمایت‌ از شورشیان‌ دعوت‌ کرد. [۱۱۳]
عایشه‌ هم‌ در نامه‌ای‌ خطاب‌ به‌ مردم‌ کوفه‌، در توجیه‌ اقدامات‌ شورشیان‌ نوشت‌: اگر کسانی‌ را به‌ انتقام‌ کشته‌ایم‌، معذور بوده‌ایم‌، ما ۲۶ روز ماندیم‌ و مردم‌ بصره‌ را به‌ اجرای‌ حدود خدا و جلوگیری‌ از خونریزی‌ دعوت‌ کردیم‌ اما آنان‌ خیانت‌ کردند و خداوند قاتلان‌ عثمان‌ را یکجا گردآورد و آنان‌ را قصاص‌ کرد، پس‌ از قاتلان‌ عثمان‌ چشم‌ نپوشید. [۱۱۲] عایشه‌ همچنین‌ در نامه‌هایی‌ به‌ مردم‌ مدینه‌ و یمامه‌، آنان‌ را به‌ حمایت‌ از شورشیان‌ دعوت‌ کرد. [۱۱۳]
خط ۱۰۶: خط ۹۰:
در آنجا، یارانی‌، از جمله‌ از قبیله‌ طَی، به‌ وی‌ پیوستند و از مدینه‌ برای‌ او مرکب‌ و سلاح‌ رسید [۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲] [۱۲۳] [۱۲۴][۱۲۵] (که‌، بنا به‌ روایتی‌، انصارِ همراه‌ امام‌ را هشتصد تن‌ و به‌ قولی‌ همراهان‌ امام‌ را از مردم‌ مدینه‌ چهار هزار تن‌ نوشته‌ است‌) آنگاه‌، نامه‌ای‌ به‌ مردم‌ کوفه‌ نوشت‌ و از آنان‌ یاری‌ خواست‌. [۱۲۶]
در آنجا، یارانی‌، از جمله‌ از قبیله‌ طَی، به‌ وی‌ پیوستند و از مدینه‌ برای‌ او مرکب‌ و سلاح‌ رسید [۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲] [۱۲۳] [۱۲۴][۱۲۵] (که‌، بنا به‌ روایتی‌، انصارِ همراه‌ امام‌ را هشتصد تن‌ و به‌ قولی‌ همراهان‌ امام‌ را از مردم‌ مدینه‌ چهار هزار تن‌ نوشته‌ است‌) آنگاه‌، نامه‌ای‌ به‌ مردم‌ کوفه‌ نوشت‌ و از آنان‌ یاری‌ خواست‌. [۱۲۶]


درخواست جهاد از کوفیان
== درخواست جهاد از کوفیان==
 
امام‌، هاشم بن‌ عُتْبه‌ معروف‌ به‌ مِرقال‌ را با نامه‌ای‌ نزد ابوموسی‌ اَشْعَری‌، عامل‌ کوفه‌، فرستاد و پیغام‌ داد که‌ مردم‌ را برای‌ پیوستن‌ به‌ امام‌ بسیج‌ کند، ابوموسی‌ مردم‌ را از یاری‌ کردن‌ امام‌ بازداشت‌ و گفت‌ وضعی‌ که‌ پیش‌ آمده‌، فتنه‌ است‌ و حتی‌ هاشم‌ را تهدید به‌ حبس‌ کرد.
امام‌، هاشم بن‌ عُتْبه‌ معروف‌ به‌ مِرقال‌ را با نامه‌ای‌ نزد ابوموسی‌ اَشْعَری‌، عامل‌ کوفه‌، فرستاد و پیغام‌ داد که‌ مردم‌ را برای‌ پیوستن‌ به‌ امام‌ بسیج‌ کند، ابوموسی‌ مردم‌ را از یاری‌ کردن‌ امام‌ بازداشت‌ و گفت‌ وضعی‌ که‌ پیش‌ آمده‌، فتنه‌ است‌ و حتی‌ هاشم‌ را تهدید به‌ حبس‌ کرد.
در پی‌ آن‌، امام‌، عبداللّه بن‌ عباس‌ و محمد بن‌ ابی‌بکر را به‌ کوفه‌ فرستاد (بنابه‌ روایتی‌، بار اول‌ محمد بن‌ ابی‌بکر و محمد بن‌ عون‌ و بار دوم‌ عبداللّه بن‌ عباس‌ و مالک‌ اشتر را اعزام‌ کرد) تا ابوموسی‌ را معزول‌ و به‌ جای‌ وی‌ قَرَظة ‌بن‌ کَعب‌ انصاری‌ را والی‌ کوفه‌ کنند.
در پی‌ آن‌، امام‌، عبداللّه بن‌ عباس‌ و محمد بن‌ ابی‌بکر را به‌ کوفه‌ فرستاد (بنابه‌ روایتی‌، بار اول‌ محمد بن‌ ابی‌بکر و محمد بن‌ عون‌ و بار دوم‌ عبداللّه بن‌ عباس‌ و مالک‌ اشتر را اعزام‌ کرد) تا ابوموسی‌ را معزول‌ و به‌ جای‌ وی‌ قَرَظة ‌بن‌ کَعب‌ انصاری‌ را والی‌ کوفه‌ کنند.
خط ۱۱۴: خط ۹۷:
در کوفه‌، حسن بن‌ علی‌ و دیگر یاران‌ امام‌، با سخنان‌ خود، مردم‌ کوفه‌ را به‌ یاری‌ امام‌ برانگیختند. لشکری‌ حدود نُه‌ هزار تن‌ از کوفیان‌ با آنان‌ همراه‌ شد و در ذی‌قار به‌ امام‌ پیوست‌. نزدیک‌ دو هزار (و به‌ قولی‌ سه‌ هزار) تن‌ از شیعیان‌ امام‌، از قبیله‌ عبدالقیس‌ و ربیعه‌ که‌ در بصره‌ می‌زیستند، نیز به‌ امام‌ پیوستند، آنگاه‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) حرکت‌ کرد و با حدود دوازده‌ هزار سپاهی‌ به‌ بصره‌ رسید.
در کوفه‌، حسن بن‌ علی‌ و دیگر یاران‌ امام‌، با سخنان‌ خود، مردم‌ کوفه‌ را به‌ یاری‌ امام‌ برانگیختند. لشکری‌ حدود نُه‌ هزار تن‌ از کوفیان‌ با آنان‌ همراه‌ شد و در ذی‌قار به‌ امام‌ پیوست‌. نزدیک‌ دو هزار (و به‌ قولی‌ سه‌ هزار) تن‌ از شیعیان‌ امام‌، از قبیله‌ عبدالقیس‌ و ربیعه‌ که‌ در بصره‌ می‌زیستند، نیز به‌ امام‌ پیوستند، آنگاه‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) حرکت‌ کرد و با حدود دوازده‌ هزار سپاهی‌ به‌ بصره‌ رسید.


تعداد سپاهیان امام
== تعداد سپاهیان امام==
 
سپاهیان‌ امام‌ هفت‌ گروه‌، از قبایل‌ گوناگون‌ بودند که‌ بر هر یک‌ سالاری‌، فرماندهی‌ می‌کرد، برخی‌ قبایل‌ نیز، مانند قَیس‌ و اَزد و حَنْظَله‌ و عِمران‌ و تَمیم‌ و ضَبّه‌ و رِباب‌، به‌ اصحاب‌ جمل‌ ملحق‌ شدند.
سپاهیان‌ امام‌ هفت‌ گروه‌، از قبایل‌ گوناگون‌ بودند که‌ بر هر یک‌ سالاری‌، فرماندهی‌ می‌کرد، برخی‌ قبایل‌ نیز، مانند قَیس‌ و اَزد و حَنْظَله‌ و عِمران‌ و تَمیم‌ و ضَبّه‌ و رِباب‌، به‌ اصحاب‌ جمل‌ ملحق‌ شدند.
عده‌ای‌ نیز از هر دو طرف‌ کناره‌ گرفتند، از جمله‌ اَحْنَف بن‌ قیس‌ که‌ به‌ امام‌ گفت‌ اگر بخواهی‌ به‌ تو می‌پیوندم‌ و اگر نه‌، با قبیله‌ خود، بنی سعد، کناره‌ می‌گیرم‌ و ده‌ هزار (یا چهار هزار) شمشیر را از تو باز می‌دارم‌. امام‌ ترجیح‌ داد که‌ وی‌ کناره‌ گیرد. [۱۳۸][۱۳۹][۱۴۰][۱۴۱][۱۴۲][۱۴۳][۱۴۴][۱۴۵][۱۴۶] در روایاتی‌ دیگر نوشته‌ شده‌ است‌ که‌ سپاهیان‌ امام‌ نوزده‌ یا بیست‌ هزار تن‌ و لشکریان‌ شورشی‌ سی‌ هزار تن‌ یا افزون‌تر بودند. [۱۴۷][۱۴۸][۱۴۹][۱۵۰]
عده‌ای‌ نیز از هر دو طرف‌ کناره‌ گرفتند، از جمله‌ اَحْنَف بن‌ قیس‌ که‌ به‌ امام‌ گفت‌ اگر بخواهی‌ به‌ تو می‌پیوندم‌ و اگر نه‌، با قبیله‌ خود، بنی سعد، کناره‌ می‌گیرم‌ و ده‌ هزار (یا چهار هزار) شمشیر را از تو باز می‌دارم‌. امام‌ ترجیح‌ داد که‌ وی‌ کناره‌ گیرد. [۱۳۸][۱۳۹][۱۴۰][۱۴۱][۱۴۲][۱۴۳][۱۴۴][۱۴۵][۱۴۶] در روایاتی‌ دیگر نوشته‌ شده‌ است‌ که‌ سپاهیان‌ امام‌ نوزده‌ یا بیست‌ هزار تن‌ و لشکریان‌ شورشی‌ سی‌ هزار تن‌ یا افزون‌تر بودند. [۱۴۷][۱۴۸][۱۴۹][۱۵۰]


پاسخ امام به شبهه
== پاسخ امام به شبهه==
 
امام‌ در پاسخ‌ یکی‌ از یاران‌ خویش‌، که‌ پرسید چگونه‌ ممکن‌ است‌ طلحه‌ و زبیر و عایشه‌ همگی‌ بر باطل‌ باشند، فرمود که‌ حق‌ و باطل‌ را با قدر و منزلت‌ مردان‌ نمی‌توان‌ شناخت‌، باید حق‌ را شناخت‌ تا اهل‌ آن‌ شناخته‌ شوند و باطل‌ را شناخت‌ تا اهل‌ آن‌ معلوم‌ شوند. [۱۵۱]
امام‌ در پاسخ‌ یکی‌ از یاران‌ خویش‌، که‌ پرسید چگونه‌ ممکن‌ است‌ طلحه‌ و زبیر و عایشه‌ همگی‌ بر باطل‌ باشند، فرمود که‌ حق‌ و باطل‌ را با قدر و منزلت‌ مردان‌ نمی‌توان‌ شناخت‌، باید حق‌ را شناخت‌ تا اهل‌ آن‌ شناخته‌ شوند و باطل‌ را شناخت‌ تا اهل‌ آن‌ معلوم‌ شوند. [۱۵۱]


استقرار دو گروه در بصره
== استقرار دو گروه در بصره==
 
هنگامی‌ که‌ امام‌ وارد بصره‌ گردید، از سمت‌ طَفّ داخل‌ شد و در جایی‌ معروف‌ به‌ زاویه‌ چند روز اقامت‌ کرد، سپس‌ به‌ راه‌ ادامه‌ داد.
هنگامی‌ که‌ امام‌ وارد بصره‌ گردید، از سمت‌ طَفّ داخل‌ شد و در جایی‌ معروف‌ به‌ زاویه‌ چند روز اقامت‌ کرد، سپس‌ به‌ راه‌ ادامه‌ داد.
طلحه‌ و زبیر و عایشه‌ نیز از فُرضه‌ (بندر) به‌ راه‌ افتادند پس‌ از رسیدن‌ امام‌ به‌ بصره‌، دو گروه‌ با هم‌ روبه‌رو شدند. [۱۵۲][۱۵۳][۱۵۴] عایشه‌ نیز از اقامتگاهش‌ به‌ مسجد حُدّان‌، در محله‌ قبیله‌ ازد، که‌ میدان‌ جنگ‌ در حوالی‌ آن‌ بود، نقل‌ مکان‌ کرد. [۱۵۵]
طلحه‌ و زبیر و عایشه‌ نیز از فُرضه‌ (بندر) به‌ راه‌ افتادند پس‌ از رسیدن‌ امام‌ به‌ بصره‌، دو گروه‌ با هم‌ روبه‌رو شدند. [۱۵۲][۱۵۳][۱۵۴] عایشه‌ نیز از اقامتگاهش‌ به‌ مسجد حُدّان‌، در محله‌ قبیله‌ ازد، که‌ میدان‌ جنگ‌ در حوالی‌ آن‌ بود، نقل‌ مکان‌ کرد. [۱۵۵]


رفع یک شبهه
== رفع یک شبهه==
 
روایات‌ سیف بن‌ عمر حکایت‌ از آن‌ دارد که‌ در نتیجه‌ گفتگوهای‌ فرستاده‌ امام‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) با عایشه‌ و طلحه‌ و زبیر، احتمال‌ مصالحه‌ قوّت‌ گرفت‌ و دو لشکر به‌ سازش‌ امیدوار شدند، اما محرکان‌ قتل‌ عثمان‌ ــ که‌ در سپاه‌ امام‌ علی‌ جای‌ داشتند و خود را در شُرف‌ نابودی‌ می‌دیدندــ شب‌ قبل‌ از جنگ‌، هم‌رأی‌ شدند تا جنگ‌افروزی‌ کنند و صبح‌ روز بعد، کوفیانِ سپاه‌ امام‌ به‌ گروه‌ مقابل‌ تاختند و بدین‌ترتیب‌، جنگ‌ آغاز شد. [۱۵۶][۱۵۷]
روایات‌ سیف بن‌ عمر حکایت‌ از آن‌ دارد که‌ در نتیجه‌ گفتگوهای‌ فرستاده‌ امام‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) با عایشه‌ و طلحه‌ و زبیر، احتمال‌ مصالحه‌ قوّت‌ گرفت‌ و دو لشکر به‌ سازش‌ امیدوار شدند، اما محرکان‌ قتل‌ عثمان‌ ــ که‌ در سپاه‌ امام‌ علی‌ جای‌ داشتند و خود را در شُرف‌ نابودی‌ می‌دیدندــ شب‌ قبل‌ از جنگ‌، هم‌رأی‌ شدند تا جنگ‌افروزی‌ کنند و صبح‌ روز بعد، کوفیانِ سپاه‌ امام‌ به‌ گروه‌ مقابل‌ تاختند و بدین‌ترتیب‌، جنگ‌ آغاز شد. [۱۵۶][۱۵۷]
این‌ روایات‌، گذشته‌ از شخصیت‌ سیف ‌بن‌ عمر و افزون‌ بر تناقض‌هایی‌ که‌ دارند، می‌کوشند تأثیر افراد و گروه‌های‌ جنگ‌طلب‌ (متهمان‌ به‌ قتل‌ عثمان‌ و گروه‌ ساختگی‌ سبائیه‌) را بر تصمیم‌ امام‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) نشان‌ دهند و شورشیان‌ و پیمان‌شکنان‌ را صلح‌طلب‌ تصویر کنند، حال‌ آنکه‌، بنا بر روایات‌ دیگر، علی‌ (علیه‌السلام‌) تمایلی‌ به‌ جنگ‌ نداشت‌ و تا سه‌ روز پس‌ از ورود به‌ بصره‌، با ارسال‌ پیغام‌هایی‌، می‌کوشید تا شورشیان‌ را باز دارد و آنان‌ را به‌ همراهی‌ با خویش‌ بخواند. [۱۵۸][۱۵۹][۱۶۰][۱۶۱]
این‌ روایات‌، گذشته‌ از شخصیت‌ سیف ‌بن‌ عمر و افزون‌ بر تناقض‌هایی‌ که‌ دارند، می‌کوشند تأثیر افراد و گروه‌های‌ جنگ‌طلب‌ (متهمان‌ به‌ قتل‌ عثمان‌ و گروه‌ ساختگی‌ سبائیه‌) را بر تصمیم‌ امام‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) نشان‌ دهند و شورشیان‌ و پیمان‌شکنان‌ را صلح‌طلب‌ تصویر کنند، حال‌ آنکه‌، بنا بر روایات‌ دیگر، علی‌ (علیه‌السلام‌) تمایلی‌ به‌ جنگ‌ نداشت‌ و تا سه‌ روز پس‌ از ورود به‌ بصره‌، با ارسال‌ پیغام‌هایی‌، می‌کوشید تا شورشیان‌ را باز دارد و آنان‌ را به‌ همراهی‌ با خویش‌ بخواند. [۱۵۸][۱۵۹][۱۶۰][۱۶۱]
روز جنگ‌ نیز، از صبح‌ تا ظهر، اصحاب‌ جمل‌ را دعوت‌ می‌کرد تا بازگردند. [۱۶۲]
روز جنگ‌ نیز، از صبح‌ تا ظهر، اصحاب‌ جمل‌ را دعوت‌ می‌کرد تا بازگردند. [۱۶۲]


تلاش امام برای صلح
== تلاش امام برای صلح==
 
امام‌ در نامه‌ای‌ به‌ طلحه‌ و زبیر، از مشروعیت‌ خلافت‌ خویش‌، بیعت‌ آزادانه‌ مردم‌، بی‌گناهی‌ خویش‌ در قتل‌ عثمان‌، حقانیت‌ نداشتن‌ طلحه‌ و زبیر در خونخواهی‌ عثمان‌، و اقدام‌ نادرست‌ طلحه‌ و زبیر در نقض‌ دستور قرآن‌ (بیرون‌ آوردن‌ همسر پیامبر از خانه‌ و قرارگاه‌ خود) سخن‌ گفت‌.
امام‌ در نامه‌ای‌ به‌ طلحه‌ و زبیر، از مشروعیت‌ خلافت‌ خویش‌، بیعت‌ آزادانه‌ مردم‌، بی‌گناهی‌ خویش‌ در قتل‌ عثمان‌، حقانیت‌ نداشتن‌ طلحه‌ و زبیر در خونخواهی‌ عثمان‌، و اقدام‌ نادرست‌ طلحه‌ و زبیر در نقض‌ دستور قرآن‌ (بیرون‌ آوردن‌ همسر پیامبر از خانه‌ و قرارگاه‌ خود) سخن‌ گفت‌.
امام‌ در نامه‌ای‌ به‌ عایشه‌ نیز هشدار داد که‌ برخلاف‌ دستور قرآن‌ از خانه‌اش‌ بیرون‌ آمده‌ و، به‌ بهانه‌ اصلاح‌ بین‌ مردم‌ و خونخواهی‌ عثمان‌، لشکرکشی‌ کرده‌ و خود را گرفتار گناهی‌ بزرگ‌ ساخته‌ است‌.
امام‌ در نامه‌ای‌ به‌ عایشه‌ نیز هشدار داد که‌ برخلاف‌ دستور قرآن‌ از خانه‌اش‌ بیرون‌ آمده‌ و، به‌ بهانه‌ اصلاح‌ بین‌ مردم‌ و خونخواهی‌ عثمان‌، لشکرکشی‌ کرده‌ و خود را گرفتار گناهی‌ بزرگ‌ ساخته‌ است‌.
خط ۱۴۳: خط ۱۲۱:
در پی‌ بی‌نتیجه‌ ماندن‌ مکاتبه‌ و گفتگو و اصرار شورشیان‌ بر بیعت‌شکنی‌ و مخالفت‌ و جنگ‌، امام‌ خطبه‌ای‌ خواند و اتمام‌ حجت‌ کرد و لشکریان‌ خود را آرایش‌ داد و فرماندهان‌ را بر گمارد. اصحاب‌ جمل‌ نیز سپاه‌ خویش‌ را آراستند. [۱۶۷][۱۶۸][۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱][۱۷۲] [۱۷۳] [۱۷۴] عایشه‌ هم‌ بر شتر ــ که‌ آن‌را با زره‌ پوشانده‌ بودند ــ نشست‌ و پیشاپیش‌ صفوف‌ قرار گرفت‌. [۱۷۵][۱۷۶][۱۷۷]
در پی‌ بی‌نتیجه‌ ماندن‌ مکاتبه‌ و گفتگو و اصرار شورشیان‌ بر بیعت‌شکنی‌ و مخالفت‌ و جنگ‌، امام‌ خطبه‌ای‌ خواند و اتمام‌ حجت‌ کرد و لشکریان‌ خود را آرایش‌ داد و فرماندهان‌ را بر گمارد. اصحاب‌ جمل‌ نیز سپاه‌ خویش‌ را آراستند. [۱۶۷][۱۶۸][۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱][۱۷۲] [۱۷۳] [۱۷۴] عایشه‌ هم‌ بر شتر ــ که‌ آن‌را با زره‌ پوشانده‌ بودند ــ نشست‌ و پیشاپیش‌ صفوف‌ قرار گرفت‌. [۱۷۵][۱۷۶][۱۷۷]


بیان قوانین جنگ
== بیان قوانین جنگ==
 
امام‌ یاران‌ خود را از آغاز کردن‌ جنگ‌ پرهیز داد و گفت‌ که‌ مجروحی‌ را نکشند، کسی‌ را مثله‌ نکنند، بی‌اجازه‌ وارد خانه‌ای‌ نشوند، به‌ کسی‌ ناسزا نگویند، زنی‌ را هجو نکنند و جز آنچه‌ در اردوگاه‌ اصحاب‌ جمل‌ است‌، برندارند. [۱۷۸]
امام‌ یاران‌ خود را از آغاز کردن‌ جنگ‌ پرهیز داد و گفت‌ که‌ مجروحی‌ را نکشند، کسی‌ را مثله‌ نکنند، بی‌اجازه‌ وارد خانه‌ای‌ نشوند، به‌ کسی‌ ناسزا نگویند، زنی‌ را هجو نکنند و جز آنچه‌ در اردوگاه‌ اصحاب‌ جمل‌ است‌، برندارند. [۱۷۸]


نصیحت‌کردن سران فتنه
== نصیحت‌کردن سران فتنه==
 
امام علی‌ (علیه‌السلام‌) از نزدیک‌ با طلحه‌ و زبیر سخن‌ گفت‌ و به‌ زبیر، که‌ او را نصیحت‌پذیرتر می‌دانست‌، حدیثی‌ از پیغمبر را یادآوری‌ کرد و زبیر تأیید کرد و گفت‌ اگر این‌ را به‌ یاد داشتم‌، به‌ این‌ راه‌ نمی‌آمدم‌، به‌ خدا هرگز با تو نمی‌جنگم‌.
امام علی‌ (علیه‌السلام‌) از نزدیک‌ با طلحه‌ و زبیر سخن‌ گفت‌ و به‌ زبیر، که‌ او را نصیحت‌پذیرتر می‌دانست‌، حدیثی‌ از پیغمبر را یادآوری‌ کرد و زبیر تأیید کرد و گفت‌ اگر این‌ را به‌ یاد داشتم‌، به‌ این‌ راه‌ نمی‌آمدم‌، به‌ خدا هرگز با تو نمی‌جنگم‌.
آنگاه‌ به‌ عایشه‌ گفت‌ که‌ می‌خواهد جنگ‌ را ترک‌ کند، اما عبداللّه بن‌ زبیر به‌ پدر گفت‌، که‌ این‌ دو لشکر را با هم‌ روبه‌رو کرده‌ای‌ و حال‌ که‌ به‌ روی‌ یکدیگر شمشیر کشیده‌اند، می‌خواهی‌ آنان‌ را رها کنی‌؟ تو پرچم‌های‌ پسر ابی‌طالب‌ را دیده‌ای‌ که‌ به‌ دست‌ جوانان‌ دلیر است‌ و بیمناک‌ شده‌ای‌، زبیر نیز، به‌ اصرار عبداللّه‌، کفاره‌ قسم‌ خود را با آزاد کردن‌ بنده‌ای‌ داد و آماده‌ جنگ‌ شد. [۱۷۹][۱۸۰][۱۸۱][۱۸۲][۱۸۳][۱۸۴][۱۸۵]
آنگاه‌ به‌ عایشه‌ گفت‌ که‌ می‌خواهد جنگ‌ را ترک‌ کند، اما عبداللّه بن‌ زبیر به‌ پدر گفت‌، که‌ این‌ دو لشکر را با هم‌ روبه‌رو کرده‌ای‌ و حال‌ که‌ به‌ روی‌ یکدیگر شمشیر کشیده‌اند، می‌خواهی‌ آنان‌ را رها کنی‌؟ تو پرچم‌های‌ پسر ابی‌طالب‌ را دیده‌ای‌ که‌ به‌ دست‌ جوانان‌ دلیر است‌ و بیمناک‌ شده‌ای‌، زبیر نیز، به‌ اصرار عبداللّه‌، کفاره‌ قسم‌ خود را با آزاد کردن‌ بنده‌ای‌ داد و آماده‌ جنگ‌ شد. [۱۷۹][۱۸۰][۱۸۱][۱۸۲][۱۸۳][۱۸۴][۱۸۵]


دعوت برای اتحاد
== دعوت برای اتحاد==
 
امام‌، پیش‌ از آغاز جنگ‌، مصحفی‌ به‌ یکی‌ از یارانش‌ داد تا شورشیان‌ را به‌ پیروی‌ از فرمان‌های‌ آن‌ فراخواند و آنان‌ را از تفرقه‌ باز دارد و به‌ وحدت‌ دعوت‌ کند، اما آنان‌ او را به‌ شهادت‌ رساندند و چند تن‌ از دیگر یاران‌ امام‌ را نیز با تیر کشتند، پس‌، امام‌ فرمود اکنون‌ جنگ‌ رواست‌ و هنگام‌ نبرد است‌. [۱۸۶] [۱۸۷] [۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰]
امام‌، پیش‌ از آغاز جنگ‌، مصحفی‌ به‌ یکی‌ از یارانش‌ داد تا شورشیان‌ را به‌ پیروی‌ از فرمان‌های‌ آن‌ فراخواند و آنان‌ را از تفرقه‌ باز دارد و به‌ وحدت‌ دعوت‌ کند، اما آنان‌ او را به‌ شهادت‌ رساندند و چند تن‌ از دیگر یاران‌ امام‌ را نیز با تیر کشتند، پس‌، امام‌ فرمود اکنون‌ جنگ‌ رواست‌ و هنگام‌ نبرد است‌. [۱۸۶] [۱۸۷] [۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰]


خط ۱۵۹: خط ۱۳۴:
روز پنجشنبه‌ نیمه‌ جمادی‌الآخره‌ ۳۶ [۱۹۱][۱۹۲][۱۹۳] یا ۱۰ جمادی‌الآخره‌ ۳۶ [۱۹۴][۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸] و یا (۱۰) جمادی ‌الاولی ۳۶[۱۹۹] [۲۰۰][۲۰۱] جنگ‌ در خُرَیبَه‌، از نواحی‌ بصره‌، آغاز شد. [۲۰۲] [۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵]
روز پنجشنبه‌ نیمه‌ جمادی‌الآخره‌ ۳۶ [۱۹۱][۱۹۲][۱۹۳] یا ۱۰ جمادی‌الآخره‌ ۳۶ [۱۹۴][۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸] و یا (۱۰) جمادی ‌الاولی ۳۶[۱۹۹] [۲۰۰][۲۰۱] جنگ‌ در خُرَیبَه‌، از نواحی‌ بصره‌، آغاز شد. [۲۰۲] [۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵]


صدور فرمان جنگ
== صدور فرمان جنگ==
 
امام علی‌ (علیه‌السلام‌) به‌ محمد بن‌ حَنَفیه‌ (پرچمدار سپاه‌) و مالک‌ اشتر (فرمانده‌ جانب‌ راست‌ سپاه‌) فرمان‌ حمله‌ داد. جنگ‌ از ظهر تا غروب‌ با شدت‌ ادامه‌ یافت‌.
امام علی‌ (علیه‌السلام‌) به‌ محمد بن‌ حَنَفیه‌ (پرچمدار سپاه‌) و مالک‌ اشتر (فرمانده‌ جانب‌ راست‌ سپاه‌) فرمان‌ حمله‌ داد. جنگ‌ از ظهر تا غروب‌ با شدت‌ ادامه‌ یافت‌.
قبیله‌ ضبّه‌ و ازد پیرامون‌ عایشه‌ را گرفته‌ بودند.
قبیله‌ ضبّه‌ و ازد پیرامون‌ عایشه‌ را گرفته‌ بودند.


دفاع از عایشه در طول جنگ
== دفاع از عایشه در طول جنگ==
 
کعب بن‌ سور، که‌ مهار شتر عایشه‌ را به‌ دست‌ داشت‌، به‌ قتل‌ رسید و پس‌ از آن‌، اصحاب‌ جمل‌ مهار شتر را یکی‌ پس‌ از دیگری‌ به‌ دست‌ گرفتند و سرسختانه‌ از عایشه‌ محافظت‌ کردند تا کشته‌ شدند. گفته‌اند هفتاد تن‌، که‌ مهار شتر را در دست‌ گرفته‌ بودند، دستشان‌ قطع‌ شد و خودشان‌ هم‌ به‌ هلاکت‌ رسیدند. [۲۰۶][۲۰۷][۲۰۸][۲۰۹]
کعب بن‌ سور، که‌ مهار شتر عایشه‌ را به‌ دست‌ داشت‌، به‌ قتل‌ رسید و پس‌ از آن‌، اصحاب‌ جمل‌ مهار شتر را یکی‌ پس‌ از دیگری‌ به‌ دست‌ گرفتند و سرسختانه‌ از عایشه‌ محافظت‌ کردند تا کشته‌ شدند. گفته‌اند هفتاد تن‌، که‌ مهار شتر را در دست‌ گرفته‌ بودند، دستشان‌ قطع‌ شد و خودشان‌ هم‌ به‌ هلاکت‌ رسیدند. [۲۰۶][۲۰۷][۲۰۸][۲۰۹]


پی‌شدن شتر عایشه
== پی‌شدن شتر عایشه==
 
طبری‌ حکایتی‌ عجیب‌ از تعصب‌ شورشیان‌ در تقدیس‌ شتر و هواخواهی‌ عایشه‌ آورده‌ است‌.[۲۱۰]
طبری‌ حکایتی‌ عجیب‌ از تعصب‌ شورشیان‌ در تقدیس‌ شتر و هواخواهی‌ عایشه‌ آورده‌ است‌.[۲۱۰]
امام‌ چون‌ مقاومت‌ بصریان‌ را در اطراف‌ شتر دید، دستور داد آن‌را پی‌ کنند، عده‌ای‌ از یاران‌ زبده‌ امام‌ به‌ شتر حمله‌ کردند و آن‌را کشتند. [۲۱۱][۲۱۲][۲۱۳][۲۱۴][۲۱۵]
امام‌ چون‌ مقاومت‌ بصریان‌ را در اطراف‌ شتر دید، دستور داد آن‌را پی‌ کنند، عده‌ای‌ از یاران‌ زبده‌ امام‌ به‌ شتر حمله‌ کردند و آن‌را کشتند. [۲۱۱][۲۱۲][۲۱۳][۲۱۴][۲۱۵]


پایان جنگ
== پایان جنگ==
 
اصحاب‌ جمل‌، پس‌ از چند ساعت‌ نبرد و دادن‌ کشته‌ بسیار، شب‌ هنگام‌ منهزم‌ شدند. (بلاذری‌[۲۱۶] یعقوبی‌ [۲۱۷] مسعودی‌ [۲۱۸] ابن‌قتیبه دینوری[۲۱۹] نوشته‌ است‌ سپاه‌ امام‌ پس‌ از هفت‌ روز جنگ‌، بر اصحاب‌ جمل‌ غلبه‌ یافت‌.)
اصحاب‌ جمل‌، پس‌ از چند ساعت‌ نبرد و دادن‌ کشته‌ بسیار، شب‌ هنگام‌ منهزم‌ شدند. (بلاذری‌[۲۱۶] یعقوبی‌ [۲۱۷] مسعودی‌ [۲۱۸] ابن‌قتیبه دینوری[۲۱۹] نوشته‌ است‌ سپاه‌ امام‌ پس‌ از هفت‌ روز جنگ‌، بر اصحاب‌ جمل‌ غلبه‌ یافت‌.)


شمار کشته‌ها
== شمار کشته‌ها==
 
شمار کشته‌های‌ جنگ‌ جمل‌ را به‌ اختلاف‌ نوشته‌اند.
شمار کشته‌های‌ جنگ‌ جمل‌ را به‌ اختلاف‌ نوشته‌اند.
به‌ روایت‌ ابوخَیثَمَه‌ از وَهْب بن‌ جَریر، در جنگ‌ جمل‌ از سپاه‌ بصره‌ ۲،۵۰۰ تن‌ کشته‌ شدند. [۲۲۰][۲۲۱][۲۲۲][۲۲۳] در روایات‌ دیگر، شمار کشته‌های‌ اصحاب‌ جمل‌ از ۶،۰۰۰ تا ۲۵،۰۰۰ تن‌ [۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶][۲۲۷][۲۲۸][۲۲۹] ذکر شده‌ و یعقوبی‌ [۲۳۰] آن‌را بیش‌ از ۳۰،۰۰۰ تن‌ نوشته‌ است‌، که‌ مبالغه‌آمیز می‌نماید.
به‌ روایت‌ ابوخَیثَمَه‌ از وَهْب بن‌ جَریر، در جنگ‌ جمل‌ از سپاه‌ بصره‌ ۲،۵۰۰ تن‌ کشته‌ شدند. [۲۲۰][۲۲۱][۲۲۲][۲۲۳] در روایات‌ دیگر، شمار کشته‌های‌ اصحاب‌ جمل‌ از ۶،۰۰۰ تا ۲۵،۰۰۰ تن‌ [۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶][۲۲۷][۲۲۸][۲۲۹] ذکر شده‌ و یعقوبی‌ [۲۳۰] آن‌را بیش‌ از ۳۰،۰۰۰ تن‌ نوشته‌ است‌، که‌ مبالغه‌آمیز می‌نماید.
خط ۱۸۶: خط ۱۵۶:
امام علی (علیه‌السلام) بعد از جنگ اقداماتی داشته‌اند که به چند نمونه اشاره می‌کنیم.
امام علی (علیه‌السلام) بعد از جنگ اقداماتی داشته‌اند که به چند نمونه اشاره می‌کنیم.


برخورد با زخمی‌ها و اسیران
== برخورد با زخمی‌ها و اسیران==
 
پس‌ از شکست‌ اصحاب‌ جمل‌، امام‌ فرمود زخمیان‌ و اسیران‌ را نکشند، فراریان‌ را تعقیب‌ نکنند و نکشند و هرکس‌ را که‌ در به‌ روی‌ خود ببندد و سلاح‌ بر زمین‌ نهد، در امان‌ دارند.
پس‌ از شکست‌ اصحاب‌ جمل‌، امام‌ فرمود زخمیان‌ و اسیران‌ را نکشند، فراریان‌ را تعقیب‌ نکنند و نکشند و هرکس‌ را که‌ در به‌ روی‌ خود ببندد و سلاح‌ بر زمین‌ نهد، در امان‌ دارند.
امام‌ کسانی‌ از سپاه‌ جمل‌ (از جمله‌ مروان بن‌ حکم‌، موسی بن‌ طلحه‌، پسران‌ عثمان‌ و ولید بن‌ عقبه‌) را که‌ به‌ اسارت‌ درآمده‌ بودند، نکشت‌، بلکه‌ به‌ آنان‌ امان‌ داد و آزادشان‌ کرد.
امام‌ کسانی‌ از سپاه‌ جمل‌ (از جمله‌ مروان بن‌ حکم‌، موسی بن‌ طلحه‌، پسران‌ عثمان‌ و ولید بن‌ عقبه‌) را که‌ به‌ اسارت‌ درآمده‌ بودند، نکشت‌، بلکه‌ به‌ آنان‌ امان‌ داد و آزادشان‌ کرد.


عفو بصریان
== عفو بصریان==
 
وقتی‌ مردم‌ بصره‌ با امام‌ بیعت‌ کردند، مروان‌ گفت‌ که‌ بیعت‌ نمی‌کند مگر آنکه‌ امام‌ وی‌ را مجبور کند و امام‌ فرمود، اگر هم‌ بیعت‌ کنی‌، غدر خواهی‌ کرد، مروان‌ سپس‌ به‌ معاویه‌ پیوست‌.
وقتی‌ مردم‌ بصره‌ با امام‌ بیعت‌ کردند، مروان‌ گفت‌ که‌ بیعت‌ نمی‌کند مگر آنکه‌ امام‌ وی‌ را مجبور کند و امام‌ فرمود، اگر هم‌ بیعت‌ کنی‌، غدر خواهی‌ کرد، مروان‌ سپس‌ به‌ معاویه‌ پیوست‌.
عبداللّه بن‌ زبیر و عُتْبه بن‌ ابی‌سفیان‌ نیز نزد عایشه‌ رفتند و امام‌ متعرض‌ آن‌ها نشد.
عبداللّه بن‌ زبیر و عُتْبه بن‌ ابی‌سفیان‌ نیز نزد عایشه‌ رفتند و امام‌ متعرض‌ آن‌ها نشد.
امام‌ پس‌ از پیروزی‌ بر اصحاب‌ جمل‌، در جامع‌ بصره‌ خطبه‌ای‌ خواند و در آن‌ بصریان‌ را سرزنش‌ کرد و آنان‌ را نخستین‌ مردمی‌ دانست‌ که‌ پیمان‌ شکستند و در امت‌ دو دستگی‌ پدید آوردند، با این‌ حال‌، همچون‌ رفتار رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با مردم‌ مکه‌، بصریان‌ را عفو کرد و از فتنه‌ برحذرشان‌ داشت‌. آنگاه‌ نشست‌ و مردم‌ با وی‌ بیعت‌ کردند. [۲۳۴] [۲۳۵][۲۳۶] [۲۳۷] [۲۳۸][۲۳۹]
امام‌ پس‌ از پیروزی‌ بر اصحاب‌ جمل‌، در جامع‌ بصره‌ خطبه‌ای‌ خواند و در آن‌ بصریان‌ را سرزنش‌ کرد و آنان‌ را نخستین‌ مردمی‌ دانست‌ که‌ پیمان‌ شکستند و در امت‌ دو دستگی‌ پدید آوردند، با این‌ حال‌، همچون‌ رفتار رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با مردم‌ مکه‌، بصریان‌ را عفو کرد و از فتنه‌ برحذرشان‌ داشت‌. آنگاه‌ نشست‌ و مردم‌ با وی‌ بیعت‌ کردند. [۲۳۴] [۲۳۵][۲۳۶] [۲۳۷] [۲۳۸][۲۳۹]


منع تصرف و غارت اموال
== منع تصرف و غارت اموال==
 
امام‌ سپاه‌ خود را از تصرف‌ و غارت‌ اموال‌ شخصی‌ بصریان‌ و اصحاب‌ جمل‌ بازداشت‌ و فرمود اموال‌ کشتگان‌ اصحاب‌ جمل‌ میراث‌ خویشان‌ مستحق‌ آنهاست‌ و فقط‌ اجازه‌ داد آنچه‌ را که‌ در اردوگاه‌ برای‌ جنگیدن‌ به‌کار می‌بردند، به‌ غنیمت‌ گیرند، امام‌، پس‌ از آن‌، سلاح‌ و اسب‌ و استر فراریان‌ از میدان‌ را میان‌ یاران‌ خویش‌ قسمت‌ کرد. [۲۴۰] [۲۴۱] [۲۴۲][۲۴۳]
امام‌ سپاه‌ خود را از تصرف‌ و غارت‌ اموال‌ شخصی‌ بصریان‌ و اصحاب‌ جمل‌ بازداشت‌ و فرمود اموال‌ کشتگان‌ اصحاب‌ جمل‌ میراث‌ خویشان‌ مستحق‌ آنهاست‌ و فقط‌ اجازه‌ داد آنچه‌ را که‌ در اردوگاه‌ برای‌ جنگیدن‌ به‌کار می‌بردند، به‌ غنیمت‌ گیرند، امام‌، پس‌ از آن‌، سلاح‌ و اسب‌ و استر فراریان‌ از میدان‌ را میان‌ یاران‌ خویش‌ قسمت‌ کرد. [۲۴۰] [۲۴۱] [۲۴۲][۲۴۳]
وقتی‌ یکی‌ از یاران‌ امام‌ پرسید که‌ چگونه‌ رواست‌ با آنان‌ بجنگیم‌ و خونشان‌ را بریزیم‌، اما اسیر کردن‌ زنانشان‌ و به‌ غنیمت‌ گرفتن‌ اموالشان‌ نارواست‌، امام‌ فرمود: از مسلمان‌ اسیر و مال‌ به‌ غنیمت‌ نباید گرفت‌، مگر آنچه‌ با آن‌ می‌جنگیده‌اند، همچنین‌ فرمود: کدام‌ یک‌ از شما مادرتان‌، عایشه‌، را به‌ منزله‌ سهم‌ خود برمی‌دارد؟ و آنان‌ استغفار کردند. [۲۴۴][۲۴۵]
وقتی‌ یکی‌ از یاران‌ امام‌ پرسید که‌ چگونه‌ رواست‌ با آنان‌ بجنگیم‌ و خونشان‌ را بریزیم‌، اما اسیر کردن‌ زنانشان‌ و به‌ غنیمت‌ گرفتن‌ اموالشان‌ نارواست‌، امام‌ فرمود: از مسلمان‌ اسیر و مال‌ به‌ غنیمت‌ نباید گرفت‌، مگر آنچه‌ با آن‌ می‌جنگیده‌اند، همچنین‌ فرمود: کدام‌ یک‌ از شما مادرتان‌، عایشه‌، را به‌ منزله‌ سهم‌ خود برمی‌دارد؟ و آنان‌ استغفار کردند. [۲۴۴][۲۴۵]
خط ۲۱۷: خط ۱۸۴:
مذاهب‌ کلامی‌ اسلامی‌ نیز درباره‌ وضع‌ ایمانی‌ اصحاب‌ جمل‌ بحث‌ کرده‌اند. [۲۹۲] همچنین‌ مورخان‌ سده‌های‌ نخستین‌، تک‌نگاری‌های‌ بسیاری‌ درباره‌ جنگ‌ جمل‌ داشته‌اند که‌ گرچه‌ مبنای‌ آثار بعدی‌ بوده‌ است‌، اغلب‌ آن‌ها اکنون‌ در دست‌ نیست‌. [۲۹۳][۲۹۴][۲۹۵][۲۹۶][۲۹۷][۲۹۸][۲۹۹][۳۰۰][۳۰۱][۳۰۲][۳۰۳][۳۰۴][۳۰۵][۳۰۶]
مذاهب‌ کلامی‌ اسلامی‌ نیز درباره‌ وضع‌ ایمانی‌ اصحاب‌ جمل‌ بحث‌ کرده‌اند. [۲۹۲] همچنین‌ مورخان‌ سده‌های‌ نخستین‌، تک‌نگاری‌های‌ بسیاری‌ درباره‌ جنگ‌ جمل‌ داشته‌اند که‌ گرچه‌ مبنای‌ آثار بعدی‌ بوده‌ است‌، اغلب‌ آن‌ها اکنون‌ در دست‌ نیست‌. [۲۹۳][۲۹۴][۲۹۵][۲۹۶][۲۹۷][۲۹۸][۲۹۹][۳۰۰][۳۰۱][۳۰۲][۳۰۳][۳۰۴][۳۰۵][۳۰۶]


دیدگاه معتزله
== دیدگاه معتزله==
 
برخی از علمای معتزله معتقدند که عایشه و یارانش قصد امر به معروف و نهی از منکر داشته‌اند.[۳۰۷]
برخی از علمای معتزله معتقدند که عایشه و یارانش قصد امر به معروف و نهی از منکر داشته‌اند.[۳۰۷]


خط ۲۲۴: خط ۱۹۰:
برای بررسی علل وقوع جنگ جمل یا همان فتنه ناکثین و پژوهش در این راستا، لازم است که به ادله‌ طرفین درگیر در جنگ نظری افکنده شود و سپس آن‌ها را با واقعیات تاریخی سنجیده و قول صحیح را برگزید.
برای بررسی علل وقوع جنگ جمل یا همان فتنه ناکثین و پژوهش در این راستا، لازم است که به ادله‌ طرفین درگیر در جنگ نظری افکنده شود و سپس آن‌ها را با واقعیات تاریخی سنجیده و قول صحیح را برگزید.


دیدگاه سران فتنه
== دیدگاه سران فتنه==
 
طلحه در خطبه‌ای که بین مردم بصره ایراد نمود چنین وانمود کرد که قیام او برای خلافت و مُلک نبوده است، بلکه او قصد دارد از مردم بصره کمک بگیرد تا همگی برای اصلاح امت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کوشش کنند و اطاعت خدا را رواج دهند.[۳۰۸]
طلحه در خطبه‌ای که بین مردم بصره ایراد نمود چنین وانمود کرد که قیام او برای خلافت و مُلک نبوده است، بلکه او قصد دارد از مردم بصره کمک بگیرد تا همگی برای اصلاح امت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کوشش کنند و اطاعت خدا را رواج دهند.[۳۰۸]
همان‌طور که بیان شد، به طور عموم در اکثر خطبه‌هایی که از عایشه و طلحه نقل شده است، قتل عثمان و خونخواهی او مهم‌ترین علت پیمان‌شکنی ذکر گردیده است، امّا به موارد دیگری نیز می‌توان اشاره نمود. از جمله این‌که طلحه، حکومت علی ابن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) را مطابق با رویه‌ خلفای سابق نمی‌دانست و به این‌که امام علی (علیه‌السّلام) با او در کارها مشورت نمی‌نمود، معترض بود.[۳۰۹] [۳۱۰]
همان‌طور که بیان شد، به طور عموم در اکثر خطبه‌هایی که از عایشه و طلحه نقل شده است، قتل عثمان و خونخواهی او مهم‌ترین علت پیمان‌شکنی ذکر گردیده است، امّا به موارد دیگری نیز می‌توان اشاره نمود. از جمله این‌که طلحه، حکومت علی ابن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) را مطابق با رویه‌ خلفای سابق نمی‌دانست و به این‌که امام علی (علیه‌السّلام) با او در کارها مشورت نمی‌نمود، معترض بود.[۳۰۹] [۳۱۰]


دیدگاه امام و اصحابش
== دیدگاه امام و اصحابش==
 
قبل از بیان علل آغاز جنگ جمل از دیدگاه علی (علیه‌السّلام) به یک نکته مهم – یعنی عاملان اصلی جنگ – باید توجه کنیم. امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در خطبه ۱۷۲ نهج البلاغه می‌فرمایند: “… طلحه و زبیر همسر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به همراه خود می‌کشیدند چونان کنیزی را که به بازار برده‌فروشان می‌برند”.[۳۱۱] از این سخن مولا به خوبی متوجه می‌شویم عامل انسانی مهم جنگ جمل، کسی جز طلحه و زبیر نبوده، و عایشه در این بین بیشتر مورد سوء استفاده تبلیغاتی قرار گرفته است.
قبل از بیان علل آغاز جنگ جمل از دیدگاه علی (علیه‌السّلام) به یک نکته مهم – یعنی عاملان اصلی جنگ – باید توجه کنیم. امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در خطبه ۱۷۲ نهج البلاغه می‌فرمایند: “… طلحه و زبیر همسر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به همراه خود می‌کشیدند چونان کنیزی را که به بازار برده‌فروشان می‌برند”.[۳۱۱] از این سخن مولا به خوبی متوجه می‌شویم عامل انسانی مهم جنگ جمل، کسی جز طلحه و زبیر نبوده، و عایشه در این بین بیشتر مورد سوء استفاده تبلیغاتی قرار گرفته است.


confirmed
۸٬۰۶۳

ویرایش