۸۷٬۷۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده: | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:بنی_امیه.jpg/|بندانگشتی|بنی امیه|پیوند=Special:FilePath/بنی_امیه.jpg/]] | |||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام کامل | !نام کامل | ||
|خاندان بنیامیه | |خاندان بنیامیه | ||
|- | |- | ||
خط ۱۰: | خط ۱۱: | ||
|قریش | |قریش | ||
|- | |- | ||
|صدر خاندان | |صدر خاندان | ||
|امیه بن عبدالشمس | |امیه بن عبدالشمس | ||
|- | |- | ||
خط ۱۶: | خط ۱۷: | ||
|۴۱ ق | |۴۱ ق | ||
|- | |- | ||
|پایان حکومت | |پایان حکومت | ||
|۱۳۲ق | |۱۳۲ق | ||
|- | |- | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
</div> | </div> | ||
'''بَنی اُمَیِّه''' یکی از تیرههای بزرگ قبیله قریش است که شماری از آنان نزدیک یک سده (۴۱-۱۳۲ق) بر سرزمینهای اسلامی حکومت کردند. | |||
'''بَنی اُمَیِّه''' یکی از تیرههای بزرگ قبیله قریش که شماری از آنان نزدیک یک سده (۴۱-۱۳۲ق) بر سرزمینهای اسلامی حکومت کردند. | |||
نسب آنها به امیه بن عبد شمس بن عبدمناف برادرزاده هاشم بن عبدمناف میرسد. مرکز حکومت آنها [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> و پایهگذار حکومت آنها معاویة بن ابیسفیان بود. | نسب آنها به امیه بن عبد شمس بن عبدمناف برادرزاده هاشم بن عبدمناف میرسد. مرکز حکومت آنها [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> و پایهگذار حکومت آنها معاویة بن ابیسفیان بود. | ||
=اصل ونسب | =اصل ونسب بنیامیه= | ||
بر اساس تعدادی از روایات امیه غلام عبدشمس بن عبدمناف بود و از آنجا که شخصی زیرک بود، عبدالشمس وی را آزاد کرد و به پسری برگزید.<ref>عماد طبری، کامل بهائی، ۱۳۸۳ق، ص۵۲۳</ref> جمله حضرت علی(ع) خطاب به معاویه لَا الصَّرِیحُ کاللَّصِیق؛ صریح مانند الحاق شده نیست <ref>نهج البلاغة، ص۳۷۵</ref> اشاره به این مطلب دارد که معاویه نیز آن را انکار نکرد. <ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۳، ص۱۰۷</ref> | |||
برخی از منابع وی را پسر عبدالشمس دانستهاند. بر این اساس اگر امیه فرزند عبدالشمس باشد، نسب بنیامیه و بنیهاشم در عبدمناف به یکدیگر میپیوندد. بنابر نقلی نیای امویان، امیه اکبر خوانده میشده است؛ زیرا برادر کوچکتری به نام امیه اصغر داشت. <ref>ابنکلبی، جمهرة النسب، ۱۴۰۷ق، ص۳۷؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۷</ref> | |||
برای امیه ۱۰ فرزند پسر برشمردهاند. چهار تن از آنان با نامهای حرب، ابوحرب، سفیان و ابوسفیان، عنابس خوانده میشده، چهار تن دیگر با نامهای عاص، ابوالعاص، عیص، ابوالعیص، مشهور به اعیاص بودهاند <ref>ابنکلبی، جمهرة النسب، ۱۴۰۷ق، ص۳۸؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۸-۱۰</ref> و دو فرزند دیگر به نام عمرو و ابوعمرو. از میان فرزندان امیه، دو تن در کودکی درگذشتند و دو تن دیگر از باقیمانده فرزندان وی نیز نسلی بر جای نگذاشتند. | برای امیه ۱۰ فرزند پسر برشمردهاند. چهار تن از آنان با نامهای حرب، ابوحرب، سفیان و ابوسفیان، عنابس خوانده میشده، چهار تن دیگر با نامهای عاص، ابوالعاص، عیص، ابوالعیص، مشهور به اعیاص بودهاند <ref>ابنکلبی، جمهرة النسب، ۱۴۰۷ق، ص۳۸؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۸-۱۰</ref> و دو فرزند دیگر به نام عمرو و ابوعمرو. از میان فرزندان امیه، دو تن در کودکی درگذشتند و دو تن دیگر از باقیمانده فرزندان وی نیز نسلی بر جای نگذاشتند. | ||
حربفرزند بزرگ امیه و پدر ابوسفیان از بزرگان مکه به شمار میرفت و مدتی با عبدالمطلب مراوده و دوستی داشت، اما سرانجام کارشان به نزاع و داوری کشید. اگرچه بعید نیست چنین روایتی تحتتأثیر داستان منافره امیه و هاشم پدید آمده باشد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۹</ref> حرب در نبردهای اعراب مانند یوم عکاظ و دو جنگ فجار فرمانده سپاه قریش بود و پس از وی این منصب به ابوسفیان رسید. <ref>ازرقی، اخبار مکة، ۱۴۰۳، ج۱، ص۱۱۵</ref> فرزند دیگر امیه، ابوالعاص، نیای عثمان بن عفان و مروان بن حکم و شماری از فرزندان او بود که به خلافت رسیدند. <ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۹۵</ref> | |||
شاخه دیگر بنیامیه از طریق اسید، فرزند ابوالعیص بن امیه ادامه یافت که دو فرزندش عتاب و خالد در فتح [[مکه]] مسلمان شدند. <ref> بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۷۲-۷۴</ref> از دیگر شاخههای مشهور بنیامیه، فرزندان عاص و سعید بن عاص هستند که برخی از آنان در دوره عثمان و دیگر اعضای این خاندان در حوادث تاریخی نقش داشتند و به مناصب مهمی دست یافتند. <ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱، ۵۵، ۶۷-۷۰</ref> مهمترین فرزند سعید بن عاص، خالد نام داشت که از اولین مسلمانان بود <ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۹۵-۹۶</ref> و پس از پیامبر با شورای سقیفه مخالفت کرد و حاضر به بیعت با ابوبکر نشد. <ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۹۶۹م، ج۲، ص۱۲۴، ۱۲۶</ref> خالد بن سعید را نجیب بنیامیه نام نهادهاند. <ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۲۵</ref> | شاخه دیگر بنیامیه از طریق اسید، فرزند ابوالعیص بن امیه ادامه یافت که دو فرزندش عتاب و خالد در فتح [[مکه]] مسلمان شدند. <ref> بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۷۲-۷۴</ref> از دیگر شاخههای مشهور بنیامیه، فرزندان عاص و سعید بن عاص هستند که برخی از آنان در دوره عثمان و دیگر اعضای این خاندان در حوادث تاریخی نقش داشتند و به مناصب مهمی دست یافتند. <ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱، ۵۵، ۶۷-۷۰</ref> مهمترین فرزند سعید بن عاص، خالد نام داشت که از اولین مسلمانان بود <ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۹۵-۹۶</ref> و پس از پیامبر با شورای سقیفه مخالفت کرد و حاضر به بیعت با ابوبکر نشد. <ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۹۶۹م، ج۲، ص۱۲۴، ۱۲۶</ref> خالد بن سعید را نجیب بنیامیه نام نهادهاند. <ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۲۵</ref> | ||
شاخه دیگری از بنیامیه نیز از طریق ابوعمر بن امیه پدید آمد و عقبة بن ابیمعیط و | شاخه دیگری از بنیامیه نیز از طریق ابوعمر بن امیه پدید آمد و عقبة بن ابیمعیط و فرزندش ولید، از مشهورترین اعضای این شاخه هستند.<ref>ابنکلبی، جمهرة النسب، ۱۴۰۷ق، ص۵۱-۵۲</ref> کماهمیتترین شاخه این خاندان، بازماندگان سفیان بن امیه دانسته میشوند که شمارشان اندک بود و نقش چندانی در تحولات و رویدادها نداشتند. <ref>ابنکلبی، جمهرة النسب، ۱۴۰۷ق، ص۵۳-۵۴</ref> | ||
=بنیامیه پیش از اسلام= | =بنیامیه پیش از اسلام= | ||
آنها به سبب سكونت در پیرامون [[كعبه]] | آنها به سبب سكونت در پیرامون [[كعبه]] از قریش بطائح بودند؛ در برابر قریش ظواهر كه در اطراف مكه سكونت داشتند. <ref>المحبر، ص167؛ مروج الذهب، ج2، ص32</ref> بنیامیه تا آستانه ظهور اسلام به عنوان بنیعبدشمس (عَبشَمی) شناخته میشدند <ref> لسان العرب، ج6، ص114، «شمس»؛ القاموس المحیط، ج2، ص224، «شئس»</ref> و هنوز هویت مستقل نیافته بودند. آنها در دوران جاهلی از تاجران و توانگران قریش بودند. عبدشمس جد بزرگ آنان عامل پیمان تجارت قریش با حبشه <ref>الطبقات، ج1، ص61؛ المحبر، ص163؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص244.</ref> یا عراق <ref>مبهمات القرآن، ج2، ص746</ref> و در زمره اصحاب ایلاف بود. <ref>المحبر، ص162-163؛ تفسیر قرطبی، ج20، ص204؛ مبهمات القرآن، ج2، ص745</ref> ابوسفیان (صخر) پسر حرب نیز در آستانه ظهور اسلام به عنوان رئیس كاروانهای تجاری قریش با شام داد و ستد داشت. <ref>اخبار مكه، ازرقی، ج1، ص115؛ المعارف، ص575؛ الاستیعاب، ج4، ص240</ref> | ||
بنیامیه از میان مناصب | بنیامیه از میان مناصب مكه قیادت (فرماندهی در نبردها و كاروانهای تجارت) را كه به دست قصی بن كلاب جد چهارم پیامبر در كنار برخی دیگر از مناصب پدید آمده بود، پس از عبدشمس و امیه به صورت موروثی در اختیار داشتند. <ref>اخبار مكه، ازرقی، ج1، ص115؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص2</ref> حرب بن امیه در نبرد فجار، فرمانده سپاه قریش بود. <ref>اخبار مكه، ازرقی، ج1، ص115</ref> پس از او فرزندش ابوسفیان عهدهدار این منصب شد. <ref> تاریخ ابن خلدون، ج3، ص2</ref> حرب و ابوسفیان از داوران قریش شمرده شدهاند. <ref> المحبر، ص132</ref> از دیگر شخصیتهای معروف آنها در این عصر، ابواُحیحه سعید بن عاص بن امیه است كه وی را از دشمنان سرسخت پیامبر و از استهزاء كنندگان او برشمردهاند. <ref>المحبر، ص165؛ المنمق، ص120؛ بهج الصباغه، ج2،ص212</ref> | ||
بنیامیه به عنوان بخشی از بنیعبدمناف در درگیری این تیره با بنیعبدالدار و همپیمانانشان برای تصدی مناصب كعبه كه به انعقاد پیمان حلف المطیبین* انجامید، حضور داشتند. <ref>المنمق، ص33؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص248؛ المفصل، ج4، ص58. | بنیامیه به عنوان بخشی از بنیعبدمناف در درگیری این تیره با بنیعبدالدار و همپیمانانشان برای تصدی مناصب كعبه كه به انعقاد پیمان حلف المطیبین* انجامید، حضور داشتند. <ref>المنمق، ص33؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص248؛ المفصل، ج4، ص58. | ||
</ref> از رقابت و فخرفروشی بنیعبدمناف با بنیسهم، از تیرههای قریش، درباره شمار جمعیت تیرههایشان یاد شده و نزول سوره تكاثر را مربوط به این رویداد دانستهاند. منابع از ستیز میان امیه و بنیزهره به سبب چشمچرانی امیه نسبت به كنیزان وهب بن عبدمناف یاد كردهاند و آوردهاند كه بنیعبدمناف كه از رقیبشان قدرتمندتر بودند، تصمیم گرفتند كه بنیزهره را از مكه بیرون كنند. این تصمیم با مخالفت | </ref> از رقابت و فخرفروشی بنیعبدمناف با بنیسهم، از تیرههای قریش، درباره شمار جمعیت تیرههایشان یاد شده و نزول سوره تكاثر را مربوط به این رویداد دانستهاند. منابع از ستیز میان امیه و بنیزهره به سبب چشمچرانی امیه نسبت به كنیزان وهب بن عبدمناف یاد كردهاند و آوردهاند كه بنیعبدمناف كه از رقیبشان قدرتمندتر بودند، تصمیم گرفتند كه بنیزهره را از مكه بیرون كنند. این تصمیم با مخالفت بنیسهم از تیرههای قریش و خویشاوند بنیزهره به نتیجه نرسید. <ref> اسباب النزول، ص305؛ مجمع البیان، ج10، ص811؛ تفسیر بغوی، ج5، ص298</ref> از این روز با نام یوم عِزّ الرَكب (روز صلح) یاد شده است. <ref>النزاع و التخاصم، ص41</ref> | ||
نیز منابع از ستیز بنیامیه با | نیز منابع از ستیز بنیامیه با بنیمخزوم از دیگر شاخههای پر نفوذ قریش گزارشی كوتاه و مبهم ارائه كردهاند. بر این اساس فردی از كِنانه، همپیمان مخزومیها، با فردی از بنیزبید، همپیمان بنیامیه، به تفاخر پرداختند. سپس گروهی از دو طرف همراه همپیمانان خود كنار حِجر اسماعیل گرد آمدند و برتری خود را به رخ یكدیگر كشیدند. با اوج گرفتن ستیز، برای داوری نزد یكی از كاهنان به نام سطیح رفتند و او به سود بنیمخزوم حكم كرد. <ref>المنمق، ص106-104</ref> از ستیز بنیامیه با بنیعدی بن كعب نیز گزارشی در دست است. <ref>المنمق، ص94</ref> | ||
رقابت بنیامیه با بنیهاشم از مهمترین و تأثیرگذارترین رخدادهای این خاندان است كه ریشه آن به رقابت امیه، سر سلسله این خاندان، با هاشم بازمیگردد. امیه كه گویا به سبب كوششهای شایسته عمویش هاشم در منصب سقایت و رفادت، به منزلت اجتماعی والای او رشك میبرد <ref>المنمق، ص97؛ تاریخ طبری، ج2، ص253؛ المنتظم، ج2، ص212</ref>، در رقابت با او تلاشهایی چون اطعام حاجیان انجام داد. | رقابت بنیامیه با بنیهاشم از مهمترین و تأثیرگذارترین رخدادهای این خاندان است كه ریشه آن به رقابت امیه، سر سلسله این خاندان، با هاشم بازمیگردد. امیه كه گویا به سبب كوششهای شایسته عمویش هاشم در منصب سقایت و رفادت، به منزلت اجتماعی والای او رشك میبرد <ref>المنمق، ص97؛ تاریخ طبری، ج2، ص253؛ المنتظم، ج2، ص212</ref>، در رقابت با او تلاشهایی چون اطعام حاجیان انجام داد. | ||
سرانجام آن دو اختلاف خود را نزد كاهنی از خزاعه برای داوری بردند و تعهد سپردند تا در صورت محكومیت 50 شتر را در مكه نحر نمایند و مردم را اطعام كنند و نیز 10 سال از آن شهر بیرون روند. <ref>الطبقات، ج1، ص62؛ المنتظم، ج2، ص212-213</ref> با داوری كاهن به نفع | سرانجام آن دو اختلاف خود را نزد كاهنی از خزاعه برای داوری بردند و تعهد سپردند تا در صورت محكومیت 50 شتر را در مكه نحر نمایند و مردم را اطعام كنند و نیز 10 سال از آن شهر بیرون روند. <ref>الطبقات، ج1، ص62؛ المنتظم، ج2، ص212-213</ref> با داوری كاهن به نفع هاشم امیه به شام تبعید شد. شماری از پژوهشگران این گزارش را به افسانه تشبیه و آن را انكار كرده و عدم گزارش آن از سوی تاریخنگارانی چون یعقوبی، ابن هشام و مسعودی را دلیل جعلی بودن آن دانستهاند. همانند این گزارش درباره رقابت و حسادت حرب بن امیه به عبدالمطلب و محكومیت حرب در داوری میان آن دو نیز در دست است. <ref> انساب الاشراف، ج1، ص80-81؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص249؛ تاریخ طبری، ج2، ص253</ref> بر پایه گزارشی، عبدشمس با هاشم، جد اعلای پیامبر، همزاد بود و هنگام تولد، انگشت یكی بر پیشانی دیگر چسبیده بود. هنگام جداسازی آن دو، خون جاری شد و این زمینه دشمنی میان فرزندان آنها را فراهم آورد. <ref>النزاع و التخاصم، ص41</ref> | ||
بنیامیه در درگیریها و اختلافات میان خاندانهای بنیعبدمناف از پشتیبانی بنینوفل بن عبدمناف و نیز برخی از بنیعبدشمس، همپیمان بنیامیه، مانند عتبه و شیبه فرزندان ربیعة بن عبدشمس برخوردار بودند. <ref> المحبر، ص160</ref> در برابر، بنیمطلب بن عبدمناف كنار بنیهاشم قرار داشتند. در محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابیطالب چنین آرایشی مشاهده میشد. بنیامیه به رغم روابط خصومتآمیز و رقابت با بنیهاشم، گاه پیوندهایی با بنیهاشم داشتند. ازدواج ام جمیل خواهر ابوسفیان با ابولهب عموی پیامبر از آن جمله است. <ref>السیرة النبویه، ج1، ص354-355؛ الطبقات، ج8، ص40-41؛ النزاع و التخاصم، ص58</ref> | بنیامیه در درگیریها و اختلافات میان خاندانهای بنیعبدمناف از پشتیبانی بنینوفل بن عبدمناف و نیز برخی از بنیعبدشمس، همپیمان بنیامیه، مانند عتبه و شیبه فرزندان ربیعة بن عبدشمس برخوردار بودند. <ref> المحبر، ص160</ref> در برابر، بنیمطلب بن عبدمناف كنار بنیهاشم قرار داشتند. در محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابیطالب چنین آرایشی مشاهده میشد. بنیامیه به رغم روابط خصومتآمیز و رقابت با بنیهاشم، گاه پیوندهایی با بنیهاشم داشتند. ازدواج ام جمیل خواهر ابوسفیان با ابولهب عموی پیامبر از آن جمله است. <ref>السیرة النبویه، ج1، ص354-355؛ الطبقات، ج8، ص40-41؛ النزاع و التخاصم، ص58</ref> | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
==تقابل یهود و بنی امیه با اهل بیت پیامبر (ص)== | ==تقابل یهود و بنی امیه با اهل بیت پیامبر (ص)== | ||
گروهی از افراد جامعه اسلامی بودند که بعد از فتح مکه چون خود را در زیر سایۀ شمشیر مسلمانان دیدند، اسلام آوردند. سر دسته این گروه [[ابوسفیان]] بود. این فرد و همراهان وی، معروف به [[طلقا]] میباشند. پیامبر (ص) دو راه را به ایشان پیشنهاد فرمود: از جامعه اسلامی مهاجرت کنند و اگر نمی خواهند اسلام بیاورند، [[جزیه]] بدهند. این گروه به <sub>طلقا معروف</sub> شدند که هرگز در دل به اسلام ایمان نیاوردند. با توجه به مطالب فوق الذکر لازم به ذکر است: | گروهی از افراد جامعه اسلامی بودند که بعد از فتح مکه چون خود را در زیر سایۀ شمشیر مسلمانان دیدند، اسلام آوردند. سر دسته این گروه [[ابوسفیان]] بود. این فرد و همراهان وی، معروف به [[طلقاء|طلقا]] میباشند. پیامبر (ص) دو راه را به ایشان پیشنهاد فرمود: از جامعه اسلامی مهاجرت کنند و اگر نمی خواهند اسلام بیاورند، [[جزیه]] بدهند. این گروه به <sub>طلقا معروف</sub> شدند که هرگز در دل به اسلام ایمان نیاوردند. با توجه به مطالب فوق الذکر لازم به ذکر است: | ||
'''اولاً''' دو گروه بنی امیه و بنی هاشم به طور ریشه ای اختلاف داشته اند. | '''اولاً''' دو گروه بنی امیه و بنی هاشم به طور ریشه ای اختلاف داشته اند. |