۸۷٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
امام حسن علیه السلام در دوران حیات امام علی علیه السلام همواره همراه و هماهنگ با پدر بود. | امام حسن علیه السلام در دوران حیات امام علی علیه السلام همواره همراه و هماهنگ با پدر بود. | ||
به هنگامى كه [[ابوذر]] به [[ربذه]] | به هنگامى كه [[ابوذر]] به [[ربذه]] تبعید مىشد عثمان دستور داد هیچكس او را بدرقه نكند اما امام حسن و امام حسین علیهما السلام و پدرشان به گرمى او را بدرقه كردند و به هنگام بدرود از حكومت [[عثمان]]<ref>ر.ک:مقاله عثمان</ref> ابراز بیزارى نمودند و ابوذر را به شكیبایى و پایدارى پند دادند.<ref>حياة الامام الحسن بن على (ع)، ص 261-260</ref> | ||
به سال 36 هجرى با پدر از | به سال 36 هجرى با پدر از مدینه به سوى [[بصره]]<ref>ر.ک:مقاله بصره</ref> آمد تا آتش جنگ جمل را كه [[عايشه|عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبير|زبیر]] بر افروخته بودند فرو نشانند. | ||
پیش از ورود به بصره به فرمان حضرت على علیه السلام، همراه عمار یاسر صحابی پیامبر به كوفه رفت تا مردم را بسیج كند و آنگاه با مردم به یارى امام به سوى بصره بازگشت . <ref>طبقات كبير، ج3، قسمت اول، ص 20</ref> | |||
در [[جنگ صفين]] | در [[جنگ صفين|جنگ صفین]] نیز همراه پدر پایمردیها كرد. در این جنگ معاویه عبید الله بن [[عمر]]<ref>ر.ک:مقاله عمر</ref> را نزد او فرستاد كه: «از پیروى پدر دست بردار ما خلافت را به تو وامىگذاریم چرا كه قریش از پدر تو به سابقهى پدر كشتگىها ناراحتند اما ترا پذیرا توانند شد...» | ||
امام حسن (ع) در پاسخ فرمود: | امام حسن (ع) در پاسخ فرمود: قریش بر آن بود كه پرچم اسلام را بیفكند و در هم پیچد، اما پدرم، به خاطر خدا و اسلام، گردنكشان ایشان را كشت و آنان را پراكند، پس با پدرم بدین جهت به دشمنى برخاستند و بدو كینه مى ورزند. <ref> حياة الامام الحسن بن على ج 1 ص 445-444</ref> | ||
او در | او در این جنگ، هماره از پشتیبانى پدر، دست نكشید و تا پایان همراه و همدل بود، و چون، دو تن را از سوى سپاه (سپاه حضرت على (ع) و معاویه)، برگزیدند تا [[حَكَم]] شوند، و آنان به ناروا حكم كردند، امام حسن به فرمان پدر، در یك سخنرانى پر شور، توضیح داد كه: | ||
اینان برگزیده شدند تا كتاب خداوند را بر خواهش دل، پیش دارند و مقدم شمارند اما، باژگونه رفتار كردند و چنین كسى، حكم نامیده نمى شود، بلكه <big>محكوم</big> است. <ref>حياة الامام الحسن بن على ج 1 ص 479</ref> | |||
امام على علیه السلام به هنگام رحلت بنا به فرمانى كه از | امام على علیه السلام به هنگام رحلت بنا به فرمانى كه از پیش از پیامبر اسلام (ص) داشت، امام حسن (ع) را جانشین خویش فرمود، و [[امام حسين|امام حسین]] و سایر فرزندان گرامى خویش و بزرگان شیعه را بر این امر، گواه گرفت. <ref> اصول كافى ج 1 ص 298-297</ref> | ||
=دوران امامت و خلافت امام حسن (ع)= | =دوران امامت و خلافت امام حسن (ع)= | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
امام حسن(ع) در شرایطی خلافت را به دست گرفت که جو تشویش و نگرانی و شکی که در اواخر زندگانی پدرش علی(ع) بروز نموده بود به اوج خود رسیده بود. در چنین شرایطی معاویه که داعیه خلافت را در سر داشت سعی نمود از این اوضاع به نفع خود استفاده کند. | امام حسن(ع) در شرایطی خلافت را به دست گرفت که جو تشویش و نگرانی و شکی که در اواخر زندگانی پدرش علی(ع) بروز نموده بود به اوج خود رسیده بود. در چنین شرایطی معاویه که داعیه خلافت را در سر داشت سعی نمود از این اوضاع به نفع خود استفاده کند. | ||
معاویه پس از اعلام خلافت امام حسن علیه السلام از سوى مردم [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> و | معاویه پس از اعلام خلافت امام حسن علیه السلام از سوى مردم [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> و تائید ضمنى آن از ناحیه مردم [[حجاز]]، [[يمن|یمن]] و فارس، به مجردى كه خبر انتخاب امام حسن علیه السلام را دریافت نمود، این انتصاب را تقبیح كرد و در سخنان و نامه هایش، تصمیم راسخ خود را به سركشى و عدم شناسایى امام حسن علیه السلام به عنوان [[خليفه|خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> اعلام داشت. <ref>تشيع در مسير تاريخ ، حسين محمد جعفرى، مترجم سيد محمد تقى آيت اللهى، تهران:دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ص 162</ref> | ||
او همچنین دو جاسوس به شهرهای [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref> و [[بصره]] روانه كرد تا | او همچنین دو جاسوس به شهرهای [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref> و [[بصره]] روانه كرد تا زمینه تضعیف حكومت امام حسن را مهیا كند. اما آن حضرت از این امر اطلاع پیدا کرده آن دو جاسوس را دستگیر و اعدام نمود و نامه ای برای معاویه نوشت که در آن آمده بود: | ||
تو مردانی را به عنوان حیله گری و غافلگیری می فرستی و جاسوسانی را گسیل می داری، گویی جنگ را دوست می داری و من آن را نزدیک می بینم، در انتظار آن باش - ان شاء الله تعالی <ref>نگاهی بر زندگی دوازده امام (علیهم السلام)، علامه حلی، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، در دسترس در سایت مرکز اطلاع رسانی غدیر</ref> اما معاوبه در پاسخ نامه امام حسن علیه السلام ضمن تایید فضائل اهل البیت علیهم السلام امر حکومت را به تجربه وابسته دانسته از این نظر خود را بر امام ترجیح داد و از آن حضرت خواست تسلیم او شود.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حسن بن علی امام" از محمود مهدوی دامغانی و اسماعیل باغستانی</ref> | تو مردانی را به عنوان حیله گری و غافلگیری می فرستی و جاسوسانی را گسیل می داری، گویی جنگ را دوست می داری و من آن را نزدیک می بینم، در انتظار آن باش - ان شاء الله تعالی <ref>نگاهی بر زندگی دوازده امام (علیهم السلام)، علامه حلی، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، در دسترس در سایت مرکز اطلاع رسانی غدیر</ref> اما معاوبه در پاسخ نامه امام حسن علیه السلام ضمن تایید فضائل اهل البیت علیهم السلام امر حکومت را به تجربه وابسته دانسته از این نظر خود را بر امام ترجیح داد و از آن حضرت خواست تسلیم او شود.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حسن بن علی امام" از محمود مهدوی دامغانی و اسماعیل باغستانی</ref> | ||
پس از چندی معاویه با لشکری به سوی عراق حرکت کرد. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۸۶</ref> از آن سو امام حسن علیه السلام نیز در | پس از چندی معاویه با لشکری به سوی عراق حرکت کرد. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۸۶</ref> از آن سو امام حسن علیه السلام نیز در میان مردم اعلان بسیج عمومى نمودند و رزمندگان كوفه و سایر شهرها را براى دفع تهاجم دشمن فراخواندند. هنگامى كه دو سپاه در برابر یكدیگر قرار گرفتند و درگیرى هاى پراكنده اى میان آنان به وقوع پیوست، برخى از سران سپاه امام حسن مجتبى علیهالسلام از جمله "عبیدالله بن عباس" كه فرماندهى كل را بر عهده داشت به سپاه معاویه پیوست و از این راه توان روحى و فیزیكى سپاه امام حسن علیهالسلام را كاهش دادند. | ||
نفوذى هاى | نفوذى هاى معاویه در میان سپاهیان امام حسن علیهالسلام و در میان عامه مردم شهرها، اقدام به شایعه پراكنى و گمانهزنى هاى خلاف واقع كردند و به تدریج جامعه اسلامى و رزمندگان را از داخل، دچار تردید و تزلزل نمودند. به طورى كه برخى از سپاهیان، شبانه از اردوگاه ها و پادگان ها گریخته و صحنه نبرد را ترك مى كردند و برخى از فریبخوردگان [[خوارج]] در شهرهاى پشت جبهه اقدام به آشوب مى كردند و حتى در <big>ساباط مداین</big>، به خیمهگاه امام حسن علیهالسلام هجوم آورده و اقدام به غارت و بى نظمى نمودند و در یك رویدادى، امام حسن مجتبى علیهالسلام را ترور كرده و وى را به شدت زخمى نمودند. | ||
ریشسفیدان و صاحبنفوذان عراق و حجاز و برخى از فرماندهان سپاه امام حسن علیهالسلام مخفیانه نامههایى به معاویه داده و اظهار اطاعت و پیروى مى نمودند و حتى نوشتند كه حاضرند امام حسن علیهالسلام را تسلیم وى كرده و یا او را به قتل رسانند. امام حسن مجتبى علیهالسلام كه از تمامى نفاق ها و خیانت هاى سپاه خویش خبردار بود، با گردآورى آنان و ایراد خطبه و روشن نمودن اذهان آنان از دسیسه هاى دشمن، تلاش وافر نمود كه روحیه مردانگى و رزمآورى را در آنان، بار دیگر زنده كرده و توطئه هاى دشمن را نقش بر آب كند. | |||
ولى رسوخ نفاق و | ولى رسوخ نفاق و خیانت، سپاه آن حضرت را از كارایى لازم انداخته و توازن نظامى را به كلى دگرگون كرده بود و سرانجام، امام حسن علیهالسلام را وادار به پذیرش صلح ناخواسته كرد و آن حضرت به ناچار در 25 ربیع الاول و به قولى در نیمه جمادى الاول سال 41 قمرى بر اساس شرایطى، خلافت را به معاویة بن ابىسفیان واگذاشت و خود از آن كناره گرفت. <ref>جعفریان، حیات فکرى و سیاسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۸-۱۵۵</ref> | ||
=شهادت امام حسن (ع)= | =شهادت امام حسن (ع)= |