confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==صفات الهی== | ==صفات الهی== | ||
جبایی صفات خداوند را بر سه دسته تقسیم می کند صفات مربوط به ذات چون صمد، قیوم و قائم و صفات نفس مانند عزیز، سبوح و قدوس و صفات فعل مثل جواد و شدیدوی در مباحث مربوط به علم الهی جبایی معتقد بود که این علم به هر چیزی قبل از آن که به وجود بیاید تعلق می گیرد و حتی نام خود را مشخص شده می یابد خواه آن چیز جوهر باشد یا عرض.او بر خلاف عقیده دیگر معتزلیان می گفت که اگر علم خداوند بر این باشد که شی ای به وجود نیاید و خبر آن را نیز بیان کرده باشد،آن شی هرگز به وجود نخواهد آمد، ولی اگر خبر آن را بیان نکرده باشد امکان دارد آن شی به وجود بیاید. <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج۲، ص۲۸۶.ابو علی معتقد بود که خداوند از ازل سمیع و بصیر( شنوا و بینا) بوده ولی محال است که سامع و مبصر (شنونده و بیننده) باشد.<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج۲، ص۲۸۶</ref>.همچنین معتقد بود که مفهوم عالم بودن خداوند در واقع اثبات وجود اوست و «عالم» بودن خداوند نشان از معلومات اوست. ابوعلی جبایی باور داشت که اگر عالم بودن خدا از نظر عقل اثبات شود بر همین اساس واجب است که خدا با این نام خوانده شود هر چند او خود را متصف به این نام نکرده باشد. این نوع تفکر نشان می دهد که ابو علی جبایی به توقیفی بودن و نیز محدود کردن اسامی خداوند اعتقادی نداشت. بغدادی عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۸م، ص۱۶۸. | جبایی صفات خداوند را بر سه دسته تقسیم می کند صفات مربوط به ذات چون صمد، قیوم و قائم و صفات نفس مانند عزیز، سبوح و قدوس و صفات فعل مثل جواد و شدیدوی در مباحث مربوط به علم الهی جبایی معتقد بود که این علم به هر چیزی قبل از آن که به وجود بیاید تعلق می گیرد و حتی نام خود را مشخص شده می یابد خواه آن چیز جوهر باشد یا عرض.او بر خلاف عقیده دیگر معتزلیان می گفت که اگر علم خداوند بر این باشد که شی ای به وجود نیاید و خبر آن را نیز بیان کرده باشد،آن شی هرگز به وجود نخواهد آمد، ولی اگر خبر آن را بیان نکرده باشد امکان دارد آن شی به وجود بیاید. <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج۲، ص۲۸۶.</ref>ابو علی معتقد بود که خداوند از ازل سمیع و بصیر( شنوا و بینا) بوده ولی محال است که سامع و مبصر (شنونده و بیننده) باشد.<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج۲، ص۲۸۶</ref>.همچنین معتقد بود که مفهوم عالم بودن خداوند در واقع اثبات وجود اوست و «عالم» بودن خداوند نشان از معلومات اوست. ابوعلی جبایی باور داشت که اگر عالم بودن خدا از نظر عقل اثبات شود بر همین اساس واجب است که خدا با این نام خوانده شود هر چند او خود را متصف به این نام نکرده باشد. این نوع تفکر نشان می دهد که ابو علی جبایی به توقیفی بودن و نیز محدود کردن اسامی خداوند اعتقادی نداشت. <ref>بغدادی عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۸م، ص۱۶۸.</ref> | ||