پرش به محتوا

جعدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


در منابع کلامی‌، عقاید مختلفی‌ به‌ جعد نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌. این‌ عقاید را می‌توان‌ ذیل‌ دو عنوان‌ كلی‌ تقسیم‌ كرد:  قول‌ به‌ قَدَر و میل‌ به‌ تنزیه‌ مطلق‌. جعد قائل‌ به‌ قَدَر (یعنی‌ اختیار مطلق‌ انسان‌) بود و از پیشگامان‌ این‌ اندیشه‌ در عالم‌ اسلامی‌ محسوب‌ می‌شد. اقوال‌ دیگری‌ كه‌ به‌ جعد نسبت‌ داده‌ شده‌، همگی‌ روایت هایی‌ از قول‌ او به‌ قدر است‌ از جمله‌ اینكه‌ او پدر را خالق‌ حقیقی‌ و خدا را خالق‌ مجازی‌ طفل‌ می‌دانسته‌، یا به‌ وجود آمدن‌ جانوران‌ كوچك‌ در گوشت‌ فاسد را نشانه قدرت‌ انسان‌ در به‌ وجود آوردن‌ آن ها می‌شمرده‌، یا اینكه‌ ایجاد خمر را كه‌ اسباب‌ معصیت‌ است‌، نه‌ فعل‌ خدا كه‌ فعل‌ بشر به‌ حساب‌ می‌آورده‌ است‌. حتی‌ این‌ نظر جعد را كه‌ نظر (تفكر) اوّلی‌ كه‌ معرفت‌ از آن‌ حاصل‌ می‌شود، فعلی‌ بدون‌ فاعل‌ است‌ می‌توان‌ بر مبنای‌ تمایل‌ او به‌ كاملاً مختار دیدن‌ انسان‌ تفسیر كرد، چرا كه‌ با فاعل‌ نداشتن‌ این‌ تفكر اولیه‌، انتساب‌ آن‌ به‌ خداوند منتفی‌ می‌شود. تمایل‌ جعد به‌ تنزیه‌ مطلق‌ در دو مسئله‌ به‌ صورت‌ بارز نمایان‌ است‌، یكی‌ نظر او در باره خلق‌ قرآن‌ و دیگر آرای‌ او در باره صفات‌ خدا. در هر دو این‌ مسائل‌ آرای‌ او پیشاهنگ‌ آرای‌ جَهْمیه‌ و معتزله‌  است‌. جعد نظریه خلق‌ قرآن‌ را مطرح‌ و ازلی‌ و قدیم‌ بودن‌ آن‌ را رد كرده‌ است‌ همچنین‌ گفته‌ شده‌ كه‌ او صفات‌ خداوند، به‌ ویژه‌ صفت‌ متكلم‌، را نفی‌ می‌كرد و نخستین‌ كسی‌ است‌ كه‌ در اسلام‌ چنین‌ رأیی‌ داشته‌ است.‌ از توضیحاتی‌ كه‌ در منابع‌ آمده‌ می‌توان‌ دریافت‌ كه‌ او از نسبت‌ دادن‌ صفاتی‌ به‌ خدا كه‌ می‌توانسته‌ جنبه تشبیهی‌ داشته‌ باشد (مانند تكلم‌) پرهیز داشته‌ است.‌ نفی‌ دوستی‌ ابراهیم‌ با خداوند را، كه‌ در منابع‌ مربوط‌ به‌ ماجرای‌ قتل‌ او از قول‌ خالدبن‌ عبداللّه‌ قسری‌ به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ و نیز انكار استوای‌ خداوند بر عرش‌ را نیز باید بر اساس‌ همین‌ رویكرد تنزیهی‌ تفسیر كرد. عقاید جعد  كه‌ در زمان‌ خودش‌ بدعت‌ محسوب‌ می‌شده‌، سبب‌ شده‌ است‌ او را زندیق‌ و حتی‌ مانوی‌ مسلك‌ بدانند. همچنین‌ آرای‌ او را با سلسله‌ای‌ از اشخاص‌ به‌ یهودیان‌ پیوند داده‌اند این‌گونه‌ تحلیل ها را می‌توان‌ افسانه‌های‌ برساخته مخالفان‌ دانست‌. عقاید جعد بی‌واسطه‌ بر جَهْم‌ بن‌ صَفْوان‌، پیشاهنگ‌ فرقه جهمیه‌، اثر داشته‌ و او موضع‌ تنزیهی‌ خود و قول‌ به‌ خلق‌ قرآن‌ را از او گرفته‌ است‌؛ اما، در زمینه قدر جهم‌ با جعد موافق‌ نبوده‌ و از مُجَبِّره‌ (گروهی‌ كه‌ به‌ جبر انسان‌ معتقد بودند) محسوب‌ می‌شده‌ است‌  معتزله‌ علاوه‌ بر مسائل‌ خلق‌ قرآن‌ و صفات‌ خدا، در مسئله قدر و اختیار نیز ادامه ‌دهنده راه‌ جعد محسوب‌ می‌شوند. لبته در برخی‌ منابع‌، به‌ جعدیانی‌ اشاره‌ شده‌ است‌ كه‌ عقاید تشبیهی‌ داشته‌ و از فرق‌ خوارج‌ دانسته‌ شده‌اند. این‌ گروه‌ را نباید با پیروان‌ جعدبن‌ درهم‌ اشتباه‌ كرد.
در منابع کلامی‌، عقاید مختلفی‌ به‌ جعد نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌. این‌ عقاید را می‌توان‌ ذیل‌ دو عنوان‌ كلی‌ تقسیم‌ كرد:  قول‌ به‌ قَدَر و میل‌ به‌ تنزیه‌ مطلق‌. جعد قائل‌ به‌ قَدَر (یعنی‌ اختیار مطلق‌ انسان‌) بود و از پیشگامان‌ این‌ اندیشه‌ در عالم‌ اسلامی‌ محسوب‌ می‌شد. اقوال‌ دیگری‌ كه‌ به‌ جعد نسبت‌ داده‌ شده‌، همگی‌ روایت هایی‌ از قول‌ او به‌ قدر است‌ از جمله‌ اینكه‌ او پدر را خالق‌ حقیقی‌ و خدا را خالق‌ مجازی‌ طفل‌ می‌دانسته‌، یا به‌ وجود آمدن‌ جانوران‌ كوچك‌ در گوشت‌ فاسد را نشانه قدرت‌ انسان‌ در به‌ وجود آوردن‌ آن ها می‌شمرده‌، یا اینكه‌ ایجاد خمر را كه‌ اسباب‌ معصیت‌ است‌، نه‌ فعل‌ خدا كه‌ فعل‌ بشر به‌ حساب‌ می‌آورده‌ است‌. حتی‌ این‌ نظر جعد را كه‌ نظر (تفكر) اوّلی‌ كه‌ معرفت‌ از آن‌ حاصل‌ می‌شود، فعلی‌ بدون‌ فاعل‌ است‌ می‌توان‌ بر مبنای‌ تمایل‌ او به‌ كاملاً مختار دیدن‌ انسان‌ تفسیر كرد، چرا كه‌ با فاعل‌ نداشتن‌ این‌ تفكر اولیه‌، انتساب‌ آن‌ به‌ خداوند منتفی‌ می‌شود. تمایل‌ جعد به‌ تنزیه‌ مطلق‌ در دو مسئله‌ به‌ صورت‌ بارز نمایان‌ است‌، یكی‌ نظر او در باره خلق‌ قرآن‌ و دیگر آرای‌ او در باره صفات‌ خدا. در هر دو این‌ مسائل‌ آرای‌ او پیشاهنگ‌ آرای‌ جَهْمیه‌ و معتزله‌  است‌. جعد نظریه خلق‌ قرآن‌ را مطرح‌ و ازلی‌ و قدیم‌ بودن‌ آن‌ را رد كرده‌ است‌ همچنین‌ گفته‌ شده‌ كه‌ او صفات‌ خداوند، به‌ ویژه‌ صفت‌ متكلم‌، را نفی‌ می‌كرد و نخستین‌ كسی‌ است‌ كه‌ در اسلام‌ چنین‌ رأیی‌ داشته‌ است.‌ از توضیحاتی‌ كه‌ در منابع‌ آمده‌ می‌توان‌ دریافت‌ كه‌ او از نسبت‌ دادن‌ صفاتی‌ به‌ خدا كه‌ می‌توانسته‌ جنبه تشبیهی‌ داشته‌ باشد (مانند تكلم‌) پرهیز داشته‌ است.‌ نفی‌ دوستی‌ ابراهیم‌ با خداوند را، كه‌ در منابع‌ مربوط‌ به‌ ماجرای‌ قتل‌ او از قول‌ خالدبن‌ عبداللّه‌ قسری‌ به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ و نیز انكار استوای‌ خداوند بر عرش‌ را نیز باید بر اساس‌ همین‌ رویكرد تنزیهی‌ تفسیر كرد. عقاید جعد  كه‌ در زمان‌ خودش‌ بدعت‌ محسوب‌ می‌شده‌، سبب‌ شده‌ است‌ او را زندیق‌ و حتی‌ مانوی‌ مسلك‌ بدانند. همچنین‌ آرای‌ او را با سلسله‌ای‌ از اشخاص‌ به‌ یهودیان‌ پیوند داده‌اند این‌گونه‌ تحلیل ها را می‌توان‌ افسانه‌های‌ برساخته مخالفان‌ دانست‌. عقاید جعد بی‌واسطه‌ بر جَهْم‌ بن‌ صَفْوان‌، پیشاهنگ‌ فرقه جهمیه‌، اثر داشته‌ و او موضع‌ تنزیهی‌ خود و قول‌ به‌ خلق‌ قرآن‌ را از او گرفته‌ است‌؛ اما، در زمینه قدر جهم‌ با جعد موافق‌ نبوده‌ و از مُجَبِّره‌ (گروهی‌ كه‌ به‌ جبر انسان‌ معتقد بودند) محسوب‌ می‌شده‌ است‌  معتزله‌ علاوه‌ بر مسائل‌ خلق‌ قرآن‌ و صفات‌ خدا، در مسئله قدر و اختیار نیز ادامه ‌دهنده راه‌ جعد محسوب‌ می‌شوند. لبته در برخی‌ منابع‌، به‌ جعدیانی‌ اشاره‌ شده‌ است‌ كه‌ عقاید تشبیهی‌ داشته‌ و از فرق‌ خوارج‌ دانسته‌ شده‌اند. این‌ گروه‌ را نباید با پیروان‌ جعدبن‌ درهم‌ اشتباه‌ كرد.
==پانویس==
[[رده: کلام اسلامی]]
[[رده: فرقه شناسی]]
[[رده:مذاهب مختلف کلامی ]]
confirmed
۵٬۹۲۲

ویرایش