پرش به محتوا

عبدالکریم حائری یزدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۰: خط ۶۰:
=زندگی‌نامه=
=زندگی‌نامه=


عبدالکریم حائری در خانواده‌ای مذهبی در مِهرجِرد میبد در سال ۱۲۷۶ق<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران...، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵</ref>به دنیا آمد. پدرش، محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کرده‌اند<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۳-۱۴</ref>.
عبدالکریم حائری در خانواده‌ای مذهبی در مِهرجِرد میبد در سال ۱۲۷۶ق<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران...، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵</ref>به دنیا آمد. پدرش محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کرده‌اند<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۳-۱۴</ref>.


حائری پنج فرزند داشت؛ دو پسر به نام‌های مرتضی و مهدی و سه دختر که با محمد تویسرکانی، احمد همدانی و سید محمد محقق داماد ازدواج کردند<ref>فیاضی، زندگینامه و شخصیت اجتماعی سیاسی...، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۴-۱۱۵</ref>.
حائری پنج فرزند داشت؛ دو پسر به نام‌های مرتضی و مهدی و سه دختر که با محمد تویسرکانی، احمد همدانی و سید محمد محقق داماد ازدواج کردند<ref>فیاضی، زندگینامه و شخصیت اجتماعی سیاسی...، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۴-۱۱۵</ref>.


شیخ عبدالکریم حائری در ۱۷ ذی‌القعده ۱۳۵۵ق<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۳۱۷</ref> (۹ بهمن ۱۳۱۵)، پس از حدود ۱۵ سال اقامت در قم درگذشت. با وجود محدودیت‌های حکومتی، پیکر او تشییع باشکوهی شد و آیت الله سید صادق قمی بر او [[نماز]] خواند و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰۷؛ امینی، مروری...، ص۲۰، ۳۶-۳۷</ref>.
شیخ عبدالکریم حائری در ۱۷ ذی‌القعده ۱۳۵۵ق<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۳۱۷</ref> (۹ بهمن ۱۳۱۵)، پس از حدود ۱۵ سال اقامت در قم درگذشت. با وجود محدودیت‌های حکومتی پیکر او تشییع باشکوهی شد و آیت الله سید صادق قمی بر او [[نماز]] خواند و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰۷؛ امینی، مروری...، ص۲۰، ۳۶-۳۷</ref>.
=تحصیل=
=تحصیل=


عبدالکریم حائری، به خواست شوهرخاله‌اش میرابوجعفر به اردکان رفت و در مکتبخانه آموزش دید و پس از درگذشت پدرش، به نزد مادرش در مهرجرد رفت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۲۰-۲۱</ref>.
عبدالکریم حائری به خواست شوهرخاله‌اش میرابوجعفر به اردکان رفت و در مکتبخانه آموزش دید و پس از درگذشت پدرش به نزد مادرش در مهرجرد رفت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۲۰-۲۱</ref>.


پس از چندی به یزد رفت و با سکونت در مدرسه محمدتقی خان، معروف به مدرسه خان، ادبیات عرب را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ، معروف به مجتهد یزدی فراگرفت<ref>مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹</ref>.
پس از چندی به یزد رفت و با سکونت در مدرسه محمدتقی خان معروف به مدرسه خان ادبیات عرب را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ معروف به مجتهد یزدی فراگرفت<ref>مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹</ref>.


==عراق==
==عراق==


او در ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهی [[عراق]] شد. نخست به کربلا رفت و حدود دو سال زیرنظر فاضل اردکانی به تحصیل پرداخت و درس‌های سطوح میانی فقه و اصول را در آنجا آموخت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۲۳-۲۴</ref>. سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از [[میرزای شیرازی]]، به [[سامرا]] رفت<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۰-۸۲</ref>.
او در ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل به همراه مادرش راهی [[عراق]] شد. نخست به کربلا رفت و حدود دو سال زیرنظر فاضل اردکانی به تحصیل پرداخت و درس‌های سطوح میانی فقه و اصول را در آنجا آموخت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۲۳-۲۴</ref>. سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از [[میرزای شیرازی]]، به [[سامرا]] رفت<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۰-۸۲</ref>.


دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ بود که نخست دو تا سه سال درس‌های سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون [[شیخ فضل اللّه نوری]]، میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی و میرزامهدی شیرازی به اتمام رساند و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول سید محمد فشارکی اصفهانی و میرزا [[محمد تقی شیرازی|محمدتقی شیرازی]]، و مدتی در مجلس درس میرزا محمد حسن شیرازی شرکت کرد<ref>همان،ص۸۷-۸۸ و ۹۳-۹۴</ref>. و از میرزا حسین نوری اجازه روایت دریافت کرد<ref>حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۲۱۱۸</ref>.
دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ بود که نخست دو تا سه سال درس‌های سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون [[شیخ فضل اللّه نوری]]، میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی و میرزامهدی شیرازی به اتمام رساند و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول سید محمد فشارکی اصفهانی و میرزا [[محمد تقی شیرازی|محمدتقی شیرازی]]، و مدتی در مجلس درس میرزا محمد حسن شیرازی شرکت کرد<ref>همان،ص۸۷-۸۸ و ۹۳-۹۴</ref>. و از میرزا حسین نوری اجازه روایت دریافت کرد<ref>حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۲۱۱۸</ref>.
خط ۸۸: خط ۸۸:
دوباره به حلقه درس آخوند خراسانی پیوست و در درس سید محمد کاظم طباطبائی یزدی نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به کربلا رفت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۵</ref>.
دوباره به حلقه درس آخوند خراسانی پیوست و در درس سید محمد کاظم طباطبائی یزدی نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به کربلا رفت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۵</ref>.


حائری حدود ۸ سال در کربلا ماند و از آن زمان به حائری ملقب شد. او در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بی‌طرفی خود در صف آرایی‌های مشروطه، کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس می‌داد<ref>همان،ص۵۵-۵۶</ref>.
حائری حدود ۸ سال در کربلا ماند و از آن زمان به حائری ملقب شد. او در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بی‌طرفی خود در صف آرایی‌های مشروطه کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس می‌داد<ref>همان،ص۵۵-۵۶</ref>.


==بازگشت به ایران==
==بازگشت به ایران==


در دوره اقامت حائری در کربلا، از او برای بازگشت به اراک درخواست‌های زیادی شد. سرانجام، او در اوایل ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش<ref>صفوت تبریزی، «زندگی‌نامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۳</ref>.
در دوره اقامت حائری در کربلا  از او برای بازگشت به اراک درخواست‌های زیادی شد. سرانجام  او در اوایل ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش<ref>صفوت تبریزی، «زندگی‌نامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۳</ref>.
، به اراک رفت و در مدت اقامت هشت ساله‌اش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس فقه و اصول پرداخت.
به اراک رفت و در مدت اقامت هشت ساله‌اش در آنجا علاوه بر اداره حوزه  به تدریس فقه و اصول پرداخت.


عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه میرزامحمدتقی شیرازی، پس از فوت سیدمحمدکاظم یزدی (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای مرجعیت شیعه مهیا سازد، اقامت در ایران را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۶؛ صدرایی خویی، آیت الله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷-۱۸</ref>.
عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه میرزامحمدتقی شیرازی پس از فوت سیدمحمدکاظم یزدی (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای مرجعیت شیعه مهیا سازد اقامت در ایران را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۶؛ صدرایی خویی، آیت الله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷-۱۸</ref>.


=تأسیس حوزه علمیه قم=
=تأسیس حوزه علمیه قم=
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
حائری در ۱۳۳۷ ق به قصد زیارت حرم امام رضا(ع) عازم [[مشهد]] شد و در مسیر خود چند روز در [[قم]] ماند و با اوضاع این شهر و حوزه علمیه آن آشنا شد<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۶؛ مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹-۶۰</ref>.
حائری در ۱۳۳۷ ق به قصد زیارت حرم امام رضا(ع) عازم [[مشهد]] شد و در مسیر خود چند روز در [[قم]] ماند و با اوضاع این شهر و حوزه علمیه آن آشنا شد<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۶؛ مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹-۶۰</ref>.


در رجب ۱۳۴۰ ق بار دیگر، در پی دعوت تنی چند از عالمان قم از او و نیز برای زیارت حرم حضرت معصومه(س) ، به قم رفت و با استقبال علما و مردم قم و درخواست آنان برای اقامت در این شهر مواجه شد. نخست تردید داشت، ولی پس از پافشاری شماری از عالمان، به ویژه [[محمد تقی بافقی]]، حائری استخاره کرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند؛ تصمیمی که در پی آن حوزه‌ای بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائری، آیت اللّه مؤسس لقب گرفت<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۵۹؛ فیض قمی، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۸-۵۹</ref>.
در رجب ۱۳۴۰ ق بار دیگر  در پی دعوت تنی چند از عالمان قم از او و نیز برای زیارت حرم حضرت معصومه(س) به قم رفت و با استقبال علما و مردم قم و درخواست آنان برای اقامت در این شهر مواجه شد. نخست تردید داشت ولی پس از پافشاری شماری از عالمان  به ویژه [[محمد تقی بافقی]]، حائری استخاره کرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند؛ تصمیمی که در پی آن حوزه‌ای بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائری آیت اللّه مؤسس لقب گرفت<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۵۹؛ فیض قمی، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۸-۵۹</ref>.


علاوه بر سید محمد تقی خوانساری که همراه حائری به قم رفته بود، بسیاری از شاگردان او، از جمله سید احمد خوانساری، سید روح الله خمینی، سید محمد رضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی،<ref>استادی، ص۵۴-۶۴</ref>به قم منتقل شدند.
علاوه بر سید محمد تقی خوانساری که همراه حائری به قم رفته بود، بسیاری از شاگردان او، از جمله سید احمد خوانساری، سید روح الله خمینی، سید محمد رضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی،<ref>استادی، ص۵۴-۶۴</ref>به قم منتقل شدند.


[[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[محمدحسین نائینی]] ،که پس از تبعید شدن از عراق در ۱۳۰۲ ش، هشت ماه را در قم گذراندند نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمی داشتند<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۰-۱۱۶۱؛ صفوت تبریزی، «زندگی‌نامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۷</ref>.
[[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[محمدحسین نائینی]] که پس از تبعید شدن از عراق در ۱۳۰۲ ش  هشت ماه را در قم گذراندند نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمی داشتند<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۰-۱۱۶۱؛ صفوت تبریزی، «زندگی‌نامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۷</ref>.




خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
سیدکاظم گلپایگانی
سیدکاظم گلپایگانی
سید محمد رضا گلپایگانی
سید محمد رضا گلپایگانی
[[ملاعلی معصومی همدانی]]
ملاعلی معصومی همدانی
سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۵۹، ۸۷ـ ۸۸</ref>.
سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۵۹، ۸۷ـ ۸۸</ref>.


خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
حائری به آسایش و رفاه مردم و کاستن از مشکلات آنان توجه بسیار داشت؛ از جمله کارهای عام المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی در قم بود<ref>روزنامه اطلاعات، ۳۰ و ۳۱ فروردین ۱۳۱۰</ref>.
حائری به آسایش و رفاه مردم و کاستن از مشکلات آنان توجه بسیار داشت؛ از جمله کارهای عام المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی در قم بود<ref>روزنامه اطلاعات، ۳۰ و ۳۱ فروردین ۱۳۱۰</ref>.


به اهل بیت(ع) بسیار علاقه‌مند بود و در جوانی در سامرا نوحه خوان این مراسم بود. برپایی سوگواری در [[ایام فاطمیه]] دوم (اول تا ۳ جمادی‌الثانی) را در ایران مرسوم کرد. به جای مراسم تعزیه و شبیه خوانی، مجالس روضه خوانی را رواج داد و برای جلوگیری از نقل مطالب بدون منبع در مجالس اهل بیت و مناسبت‌های مذهبی کوشید<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۴۸-۵۰؛ رضوی، ص۱۵۱-۱۵۴</ref>.
به اهل بیت(ع) بسیار علاقه‌مند بود و در جوانی در سامرا نوحه خوان این مراسم بود. برپایی سوگواری در ایام فاطمیه دوم (اول تا ۳ جمادی‌الثانی) را در ایران مرسوم کرد. به جای مراسم تعزیه و شبیه خوانی، مجالس روضه خوانی را رواج داد و برای جلوگیری از نقل مطالب بدون منبع در مجالس اهل بیت و مناسبت‌های مذهبی کوشید<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۴۸-۵۰؛ رضوی، ص۱۵۱-۱۵۴</ref>.


=در عرصه سیاست=
=در عرصه سیاست=
خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:
=آثار=
=آثار=


مهم‌ترین اثر وی، درر الفوائد است که دُرَرُ الاصول هم نامیده شده است. این اثر از یک سو، ریشه در مبانی اصولی فشارکی دارد. از سوی دیگر، از آرای مهم آخوند خراسانی در قلمرو اصول فقه برآمده است.
مهم‌ترین اثر وی، درر الفوائد است که دُرَرُ الاصول هم نامیده شده است. این اثر از یک سو ریشه در مبانی اصولی فشارکی دارد. از سوی دیگر از آرای مهم آخوند خراسانی در قلمرو اصول فقه برآمده است.


حائری، بنابر اظهار خود، در تألیف جلد اول کتاب از فشارکی و در جلد دوم آن از آخوند خراسانی استفاده کرده است<ref>طبسی، ص۶۳</ref>.
حائری بنابر اظهار خود در تألیف جلد اول کتاب از فشارکی و در جلد دوم آن از آخوند خراسانی استفاده کرده است<ref>طبسی، ص۶۳</ref>.


برخی از شاگردان حائری از جمله میرزا محمود آشتیانی، میرزا محمد ثقفی، محمدعلی اراکی و سیدمحمدرضا گلپایگانی، بر دررالفوائد حاشیه نوشته‌اند که برخی از آن‌ها به چاپ رسیده است<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۳-۱۰۵</ref>.
برخی از شاگردان حائری از جمله میرزا محمود آشتیانی، میرزا محمد ثقفی، محمدعلی اراکی و سیدمحمدرضا گلپایگانی، بر دررالفوائد حاشیه نوشته‌اند که برخی از آن‌ها به چاپ رسیده است<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۳-۱۰۵</ref>.
وی به سبب اشتغالات فراوان در دوره اقامتش در قم، کمتر به تألیف پرداخت. با این حال، آثار ارزشمندی از او برجای مانده است که می‌توان آن‌ها را چهار نوع دانست:
وی به سبب اشتغالات فراوان در دوره اقامتش در قم کمتر به تألیف پرداخت. با این حال  آثار ارزشمندی از او برجای مانده است که می‌توان آن‌ها را چهار نوع دانست:


==آثار تالیفی==
==آثار تالیفی==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۱۸

ویرایش