۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
'''بودیسم''' یا آیین بودایی پس از [[اسلام]] و [[مسیحیت]]<ref>ر.ک:مقاله مسیحیت</ref> ، از جمله آیینهایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیینهای رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی [[مقدس]] و مناسکی همانند [[حج]] و [[عمره]] می باشد. | '''بودیسم''' یا آیین بودایی پس از [[اسلام]] و [[مسیحیت]]<ref>ر.ک:مقاله مسیحیت</ref> ، از جمله آیینهایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیینهای رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی [[مقدس]] و مناسکی همانند [[حج]] و [[عمره]] می باشد. | ||
بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد.. این [[دین]] برپایه فلسفهای مبتنی بر آموزههای | بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد.. این [[دین]] برپایه فلسفهای مبتنی بر آموزههای سیدارتا گوتاما که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) میزیسته، است. | ||
آیین بودا به تدریج از [[هندوستان]] به سراسر [[آسیا]]، | آیین بودا به تدریج از [[هندوستان]] به سراسر [[آسیا]]، آسیای میانه، [[تبت]]، [[سریلانکا]]، [[یمن]]، [[آسیای جنوب شرقی]] و نیز کشورهای [[خاور دور]] مانند [[چین]]، [[مغولستان]]، [[کره]] و [[ژاپن]] راه یافت. | ||
=معنای بودا= | =معنای بودا= | ||
لقب بودا <ref>Buddha</ref> در زبان سنسکریت به معنای فرد بیدار است. در | لقب بودا <ref>Buddha</ref> در زبان سنسکریت به معنای فرد بیدار است. در ادیان هند این عنوان برای هر شخصی که به روشنی رسیده به کار میرود و به بودای تاریخی اختصاص ندارد. | ||
با این | با این حال میان همه بوداها سیدارته گوتمه جایگاهی بس بزرگ دارد. او را نه انسان میتوان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسانها است. <ref>آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰</ref> | ||
=اعتقادات آیین بودیسم= | =اعتقادات آیین بودیسم= | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
آیین بودیسم یكى از شاخه هاى كیش هندوست <ref>حسین، توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45</ref> كه در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایى به نام «آشوكا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلى كوچ و در خارج از مرزهاى [[هند]]، به خصوص در آسیاى جنوب شرقى، چین و ژاپن، پیروان فراوانى براى خود دستوپا كرد. | آیین بودیسم یكى از شاخه هاى كیش هندوست <ref>حسین، توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45</ref> كه در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایى به نام «آشوكا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلى كوچ و در خارج از مرزهاى [[هند]]، به خصوص در آسیاى جنوب شرقى، چین و ژاپن، پیروان فراوانى براى خود دستوپا كرد. | ||
برخى از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به | برخى از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به فلسفه مى كنند و برخى نیز نام «دین» بر آن مى نهند. جان بى. ناس در این مورد مى گوید: | ||
این مسئله كه آیا فلسفه ى بودیسم را مى توان در واقع دین و [[مذهب]] نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پیچ در پیچ مى توان آن را به عنوان دین تعریف كرد... . <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204</ref> | این مسئله كه آیا فلسفه ى بودیسم را مى توان در واقع دین و [[مذهب]] نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پیچ در پیچ مى توان آن را به عنوان دین تعریف كرد... . <ref>جان، بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204</ref> | ||
ولى اگر به دیده ى تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد كه بودیسم را یك [[مكتب اخلاقى]] بدانیم تا یك [[مكتب فلسفى]]; چرا كه | ولى اگر به دیده ى تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد كه بودیسم را یك [[مكتب اخلاقى]] بدانیم تا یك [[مكتب فلسفى]]; چرا كه بودا به هیچ وجه وارد بحث هاى متافیزیك و فلسفى نمى شود و مى كوشد مسائل فلسفى را هم با تمثیل بیان كند و بحث درباره ى [[خدا]] و [[روح]] را بى فایده مى انگارد <ref>غلامعلى، آریا، آشنایى با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش)</ref> و به دادن چند تذكر اخلاقى در این باره بسنده مى كند. | ||
از دیدگاه علماى [[ادیان ابراهیمى]] نیز نمى توان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه كه خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبیعى و غیرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد كه خالقى نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنى بودا از دین، مفهومى كاملاً اخلاقى است. او در همه چیز به رفتار و سلوك توجه دارد و به مراسم آیینى یا [[پرستش]] ما بعدالطبیعه یا [[خداشناسى]]...» بى اعتناست. <ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشایى، امیر حسین آریان پور، (شركت انتشارات علمى و فرهنگى)، چ ششم، 1378</ref> | از دیدگاه علماى [[ادیان ابراهیمى]] نیز نمى توان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه كه خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبیعى و غیرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد كه خالقى نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنى بودا از دین، مفهومى كاملاً اخلاقى است. او در همه چیز به رفتار و سلوك توجه دارد و به مراسم آیینى یا [[پرستش]] ما بعدالطبیعه یا [[خداشناسى]]...» بى اعتناست. <ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشایى، امیر حسین آریان پور، (شركت انتشارات علمى و فرهنگى)، چ ششم، 1378</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
این چهار مكان عبارتند از: | این چهار مكان عبارتند از: | ||
# لومبینی | #لومبینی | ||
# بودگیا | #بودگیا | ||
# سارنات | #سارنات | ||
# كوشیناره | #كوشیناره | ||
# | # | ||
==لومبینی Lumbini== | ==لومبینی Lumbini== | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
'''ثانیاً''' | '''ثانیاً''' | ||
در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادى، یعنى حقیقت تألّم و | در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادى، یعنى حقیقت تألّم و تناسخ وجود دارد كه بدون پذیرفتن آنها نمى توان از روش هاى بودا براى سعادتمند شدن پیروى كرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته ى وى، وارد مباحث اعتقادى مى شویم كه بودیسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراین آیین بودیسم یا باید جواب گوى مباحث اعتقادى باشد و به تبیین مبدأ و معاد عالم بپردازد و یا از دادن برنامه ى عملى بپرهیزد، والّا دچار [[سفسطه]] و [[مغالطه]] خواهد شد. هم چنان كه در طول تاریخ دچار آن شده و با آن كه ادعاى مبارزه با تعدد الهه در آیین هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت پرستى شد و به جاى خدایان متعدد هندوان، تماثیل و مجسمه هاى بودا را بت قرار داد و بت پرستى شرك آلود هندوها را به [[بت پرستى]] كفرآمیز بودایى تبدیل كرد. | ||
==انكار معاد و اعتقاد به تناسخ== | ==انكار معاد و اعتقاد به تناسخ== |