۸۷٬۸۱۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">پرونده:300px-إبراهيم بن أدهم.jpg|جایگزین= ابراهیم ادهم|بندانگشتی| ق...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابراهیم ادهم''' عارف و زاهد قرن دوم هجری قمری است.او در ابتدا زندگی اشرافی داشت اما ناگهان به زهد و عرفان روی اورد. او | '''ابراهیم ادهم''' عارف و زاهد قرن دوم هجری قمری است. او در ابتدا زندگی اشرافی داشت اما ناگهان به زهد و عرفان روی اورد. او توفیق تشرف به خدمت امام [[امام محمد باقر|باقرالعلوم]] علیه السلام پیدا كرد و حقایق و معارفى از آن امام بزرگوار استفاده نمود<ref>سيد ابراهيم سيد علوى، سرزمين پيامبران، ص 194</ref>.ظاهراً اوضاع نابسامان خراسان در نیمۀ اول سدۀ ۲ق<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۳۷۷ بب. - هجویری، علی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش</ref> سبب شد که برخی از طالبان معرفت از آنجا به عراق و شام هجرت کنند که مهمترین آنان ابراهیم ادهم (ه م) بود که ظاهراً با امام جعفر صادق (ع) نیز در مدینه ملاقات کرد. ابوحنیفه او را «سیدنا» و جنید او را «مفاتیح العلوم» خوانده است<ref>هجویری، علی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش. - عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۵، تذکرةالاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش</ref>.ابراهیم ادهم نمونۀ زهد و ترک و تجرد بود و بر مخالفت با نفس اصرار میورزید و به شدت از شهرت میگریخت. افزون بر آن بر کسب حلال و ارتزاق از دسترنج خود بسیار تأکید میکرد. در گفتهها و تعالیم او، مبانی و مقدمات بسیاری از معارف صوفیه، بهویژه مقامات و احوال مندرج است، از جمله آنکه زهد را بر ۳ نوع دانسته است: «زهد واجب» یا پرهیز از حرام؛ «زهد سلامت»، یا پرهیز از شبهات؛ و «زهد فضل» یا زهدورزی در حلال<ref>سلمی، محمد، ج۱، ص۳۲-۳۵، طبقات الصوفیة، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق. - ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۸، ص۲۴-۲۶، حلیة الاولیاء، بیروت، ۱۴۰۹ق. - میرعابدینی، ابوطالب، ج۱، ص۱۴-۱۷، ابراهیم ادهم، تهران، ۱۳۷۴ش</ref>. | ||
=زندگی= | =زندگی= | ||
ابراهیم بن ادهم بن سلیمان بن منصور | ابراهیم بن ادهم بن سلیمان بن منصور بلخی از بزرگان مکتب زهد<ref>سهرودی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۴</ref> و از عارفان قرن دوم هجری دانسته میشود<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۰</ref> کنیه او ابواسحاق<ref>سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵؛ هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۸</ref> و به او «العجلی» نیز گفته شده است<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷، ج۱۰، ص۱۳۵</ref>.ابراهیم ادهم در سال ۸۰ق<ref>فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۹</ref> یا ۱۰۰ق<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۸۷-۳۸۸</ref> در خانوادهای غیر عرب<ref>پیرجمال اردستانی، مرآت الأفراد، ۱۳۷۱ش، ص۳۳۲</ref>یا از اعراب بنی تمیم<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۴؛ فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۹</ref> در شهر بلخ که جزئی از [[خراسان]] بود، متولد شد<ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ۱۴۲۴ق، ص۱۵</ref>.ذهبی نویسنده کتاب تاریخ الاسلام معتقد است او در سفر والدینش برای انجام [[حج]] در [[مکه]] به دنیا آمد<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۵</ref>.ابراهیم و پدرانش از امیران <ref>سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵</ref> حاکمان<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۴۸</ref> و اشراف شهر بلخ بودهاند<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۵؛ خوارزمی، ینبوع الأسرار، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۷۷</ref>اما بنابر منابع تاریخی، او تاج و تخت و زندگی پر زرق و برق خود را رها کرده و به زهد و فقر روی آورد و مشغول سلوک و مجاهده با نفس شد<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۲۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۷</ref>. | ||
کتابهای مختلف از جمله آثار عرفانی، درباره زندگینامه، رفتار و نصایح او، مطالبی بیان کردهاند. برخی منابع مانند تذکرة الاولیای عطار نیشابوری، از دیدار وی با [[خضر نبی]] و آگاهیاش از [[اسم اعظم]] خداوند سخن گفتهاند<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۸؛ شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۱؛ ابن خمیس الموصلی، مناقب الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۱</ref> | کتابهای مختلف از جمله آثار عرفانی، درباره زندگینامه، رفتار و نصایح او، مطالبی بیان کردهاند. برخی منابع مانند تذکرة الاولیای عطار نیشابوری، از دیدار وی با [[خضر نبی]] و آگاهیاش از [[اسم اعظم]] خداوند سخن گفتهاند<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۸؛ شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۱؛ ابن خمیس الموصلی، مناقب الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۱</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
[[محسن قرائتی]] زهدِ مورد نظر ابراهیم ادهم را مغایر با مفهوم زهد در اسلام دانسته و آن را مورد نهی و توبیخ [[پیامبر اسلام]](ص) معرفی کرده است<ref>قرائتی، گناهشناسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۷</ref>.ابراهیم ادهم ازدواج و فرزندآوری را مغایر با زهد و گوشهگیری از اجتماع را لازم میدانسته است<ref>فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۹۲</ref>. | [[محسن قرائتی]] زهدِ مورد نظر ابراهیم ادهم را مغایر با مفهوم زهد در اسلام دانسته و آن را مورد نهی و توبیخ [[پیامبر اسلام]](ص) معرفی کرده است<ref>قرائتی، گناهشناسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۷</ref>.ابراهیم ادهم ازدواج و فرزندآوری را مغایر با زهد و گوشهگیری از اجتماع را لازم میدانسته است<ref>فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۹۲</ref>. | ||
==مهاجرت به مکه و شام== | ==مهاجرت به مکه و شام== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۸: | ||
صوفیان | صوفیان بلخ از جمله ابراهیم ادهم تحت تأثیر مکتب [[بصره]]، ویژگیهایی از قبیل مبالغه در زهد، عبادت، خوف و التزام به فقر داشتهاند<ref>سلمی، مجموعة آثار أبوعبد الرحمن سلمی، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۵۸</ref>ابراهیم ادهم همچنین تحت تأثیر چهرههای برجسته تصوف از جمله حسن بصری و سفیان ثوری هم بوده است در عین حال، تصوف شام، تأثیر بسیاری از ابراهیم ادهم گرفته و تحول زهد و عبادتورزی و نیز ایجاد ریاضتهای صوفیانه، نتیجه تأثیرات او قلمداد شده است<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷</ref>. | ||
ابراهیم ادهم، از جمله محدثین به شمار آمده<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ذیل واژه ابراهیم ادهم، ص۴۰۵</ref> و در کتب رجالی اهل سنت بسیار مدح شده و از اصحاب [[ابوحنیفه]] و سفیان ثوری دانسته شده است<ref>شیروانی، ریاض السیاحة، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۲</ref>.ابوحنیفه، امام [[حنفی|مذهب حنفی]] در اهل سنت و [[جنید بغدادی]] از او با القابی احترامآمیز یاد کردهاند؛<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص 85 و 86</ref>.به طوری که این القاب در شعر عارفان نیز بازتاب داشته است<ref>اسیری لاهیجی، أسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود، بیتا، ص۱۸۲</ref>.به گفته زین العابدین شیروانی (۱۱۹۴-۱۲۵۳ق)، نویسنده و شاعر صوفی، نامی از ابراهیم ادهم در کتب رجالی متقدم [[شیعه]] ذکر نشده است<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱</ref>۱.سید محسن اعرجی کاظمی (۱۱۳۰-۱۲۲۷ق)، فقیه شیعه، ابراهیم ادهم را در کنار [[کمیل بن زیاد]]، [[بشر بن حارث مروزی]] و [[بایزید بسطامی]] از رجال شیعی صوفی دانسته است<ref>اعرجی کاظمی، عدة الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۰</ref>. | ابراهیم ادهم، از جمله محدثین به شمار آمده<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ذیل واژه ابراهیم ادهم، ص۴۰۵</ref> و در کتب رجالی اهل سنت بسیار مدح شده و از اصحاب [[ابوحنیفه]] و سفیان ثوری دانسته شده است<ref>شیروانی، ریاض السیاحة، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۲</ref>.ابوحنیفه، امام [[حنفی|مذهب حنفی]] در اهل سنت و [[جنید بغدادی]] از او با القابی احترامآمیز یاد کردهاند؛<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص 85 و 86</ref>.به طوری که این القاب در شعر عارفان نیز بازتاب داشته است<ref>اسیری لاهیجی، أسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود، بیتا، ص۱۸۲</ref>.به گفته زین العابدین شیروانی (۱۱۹۴-۱۲۵۳ق)، نویسنده و شاعر صوفی، نامی از ابراهیم ادهم در کتب رجالی متقدم [[شیعه]] ذکر نشده است<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱</ref>۱.سید محسن اعرجی کاظمی (۱۱۳۰-۱۲۲۷ق)، فقیه شیعه، ابراهیم ادهم را در کنار [[کمیل بن زیاد]]، [[بشر بن حارث مروزی]] و [[بایزید بسطامی]] از رجال شیعی صوفی دانسته است<ref>اعرجی کاظمی، عدة الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۰</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۶: | ||
=ارتباط با معصومین(ع)= | =ارتباط با معصومین(ع)= | ||
ابراهیم ادهم همعصر امام سجاد، | ابراهیم ادهم همعصر امام سجاد، امام باقر و امام صادق(ع) بوده و گزارشهایی از رابطه وی با آنها در منابع آمده است. برخی منابع از ملازمت وی با امام سجاد سخن گفتهاند <ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۹۰</ref>. ملاقات ابراهیم ادهم با امام چهارم شیعیان و توصیه امام به وی نیز در منابع شیعه ذکر شده است<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۸؛ قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۹</ref>. | ||
زین العابدین شیروانی، از ملاقات ابراهیم ادهم و امام باقر سخن گفته<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۹۰</ref>.و محمدکاظم اسرار تبریزی (۱۲۶۵-۱۳۱۵ق)، شاعر و صوفی عصر قاجار او را از مریدان امام پنجم شیعیان دانسته است<ref>تبریزی، منظر الأولیاء، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۰</ref>.روایاتی از امام باقر(ع) به نقل از او در آثار روایی ذکر شده است<ref>ابن طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۷۵</ref>.چنانکه در کتاب سفینة البحار و دیگر منابع آمده در جریان خروج امام صادق از [[کوفه]] به سوی [[مدینه]] ابراهیم ادهم نیز از مشایعتکنندگان وی بوده<ref>قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۱</ref>.و برخی منابع ابراهیم را از خادمان امام صادق دانستهاند<ref>جزائری، ریاض الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۳۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸؛ مجلسی، زندگانی حضرت امام جعفر صادق(ع)، ۱۳۹۸ق، ص۲۲</ref>. | زین العابدین شیروانی، از ملاقات ابراهیم ادهم و امام باقر سخن گفته<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۹۰</ref>.و محمدکاظم اسرار تبریزی (۱۲۶۵-۱۳۱۵ق)، شاعر و صوفی عصر قاجار او را از مریدان امام پنجم شیعیان دانسته است<ref>تبریزی، منظر الأولیاء، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۰</ref>.روایاتی از امام باقر(ع) به نقل از او در آثار روایی ذکر شده است<ref>ابن طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۷۵</ref>.چنانکه در کتاب سفینة البحار و دیگر منابع آمده در جریان خروج امام صادق از [[کوفه]] به سوی [[مدینه]] ابراهیم ادهم نیز از مشایعتکنندگان وی بوده<ref>قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۱</ref>.و برخی منابع ابراهیم را از خادمان امام صادق دانستهاند<ref>جزائری، ریاض الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۳۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸؛ مجلسی، زندگانی حضرت امام جعفر صادق(ع)، ۱۳۹۸ق، ص۲۲</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۲: | ||
=اساتید و شاگردان= | =اساتید و شاگردان= | ||
ابراهیم ادهم روایاتی از امام باقر(ع)، | ابراهیم ادهم روایاتی از امام باقر(ع)، محمد بن زیاد جمحی، ابی اسحاق، [[مالک دینار|مالک بن دینار]]، [[اعمش]] و پدر خود نقل کرده است<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۴</ref>. | ||
معروفترین شاگرد او [[شقیق بلخی]] است که از عارفان بزرگ و شاگرد [[امام کاظم]](ع) معرفی شده<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۰۶۸</ref>. | معروفترین شاگرد او [[شقیق بلخی]] است که از عارفان بزرگ و شاگرد [[امام کاظم]](ع) معرفی شده<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۰۶۸</ref>. | ||
و بنا بر نظر مشهور<ref>فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۴</ref>مرید و تربیتیافته ابراهیم ادهم<ref>صفی علیشاه، عرفان الحق، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۱؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۴۸</ref> یا همراه و همصحبت او بوده است<ref>سلمی، طبقات الصوفیة انصاری، ۱۴۲۴ق، ص۱۸</ref>. | و بنا بر نظر مشهور<ref>فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۴</ref>مرید و تربیتیافته ابراهیم ادهم<ref>صفی علیشاه، عرفان الحق، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۱؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۴۸</ref> یا همراه و همصحبت او بوده است<ref>سلمی، طبقات الصوفیة انصاری، ۱۴۲۴ق، ص۱۸</ref>. | ||
=در شعر و ادبیات= | =در شعر و ادبیات= |