پرش به محتوا

آخرت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
این دو کلمه متضایف هستند؛ یعنی بین دو امر که تقدم و تأخری نسبت به هم دارند، یکی اول، و دیگری آخر است؛ یکی پیشین است، و دیگری پسین. استعمال واژه «آخرة» با تاء تأنیث هم بر اساس این قاعده در ادبیات عربی است که گاهی بر اثر کثرت استعمال، موصوف مؤنث بعضی صفات حذف می‌شود؛ مثل «حسنة»، «سیئة» و «خطیئة». «حسنة» در اصل «الخصلة الحسنة» بوده که کلمه «الخصلة» تدریجا حذف شده و صفت «حسنة» باقی مانده است.
این دو کلمه متضایف هستند؛ یعنی بین دو امر که تقدم و تأخری نسبت به هم دارند، یکی اول، و دیگری آخر است؛ یکی پیشین است، و دیگری پسین. استعمال واژه «آخرة» با تاء تأنیث هم بر اساس این قاعده در ادبیات عربی است که گاهی بر اثر کثرت استعمال، موصوف مؤنث بعضی صفات حذف می‌شود؛ مثل «حسنة»، «سیئة» و «خطیئة». «حسنة» در اصل «الخصلة الحسنة» بوده که کلمه «الخصلة» تدریجا حذف شده و صفت «حسنة» باقی مانده است.


در قرآن نیز این کلمه به کار رفته است مثل: مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا . <ref>نمل(۲۷) / ۸۹</ref> «آخرة» هم مکرراً در [[قرآن کریم]] به عنوان صفت کلمات مؤنث ذکر شده که از آنها می‌توان فهمید در سایر موارد نیز این واژه صفت موصوف مونثی بوده و تدریجاً موصوفش فراموش شده و صفت به جای آن نشسته است؛ مثل «الدَّارَ الْآخِرَةَ» <ref>قصص(۲۸) / ۷۷</ref> و «النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ». <ref>عنکبوت(۲۹) / ۲۰</ref> از معنای لغوی «آخرة» و استعمالات قرآنی آن که گاهی در مقابل «دنیا»، و گاهی نیز در مقابل «اولی» به کار رفته، می‌توان فهمید ما دو زندگی داریم: إِنَ‏ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولی‏؛ <ref>لیل(۹۲) / ۱۳</ref> زندگی پیشین که در این دنیا و نزدیک است؛ و زندگی پسین که در عالم دیگر و دور است.
در [[قرآن]] نیز این کلمه به کار رفته است مثل: مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا . <ref>نمل(۲۷) / ۸۹</ref> «آخرة» هم مکرراً در [[قرآن کریم]] به عنوان صفت کلمات مؤنث ذکر شده که از آنها می‌توان فهمید در سایر موارد نیز این واژه صفت موصوف مونثی بوده و تدریجاً موصوفش فراموش شده و صفت به جای آن نشسته است؛ مثل «الدَّارَ الْآخِرَةَ» <ref>قصص(۲۸) / ۷۷</ref> و «النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ». <ref>عنکبوت(۲۹) / ۲۰</ref> از معنای لغوی «آخرة» و استعمالات قرآنی آن که گاهی در مقابل «دنیا»، و گاهی نیز در مقابل «اولی» به کار رفته، می‌توان فهمید ما دو زندگی داریم: إِنَ‏ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولی‏؛ <ref>لیل(۹۲) / ۱۳</ref> زندگی پیشین که در این دنیا و نزدیک است؛ و زندگی پسین که در عالم دیگر و دور است.


=واژه آخرت=
=واژه آخرت=
خط ۶۵: خط ۶۵:
«وَ لَلاْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الاْءُولَى . <ref>ضحى: آيه ۴</ref> و آخرت ، براى تو ، بهتر از سراى نخستين است»  .
«وَ لَلاْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الاْءُولَى . <ref>ضحى: آيه ۴</ref> و آخرت ، براى تو ، بهتر از سراى نخستين است»  .


در واقع ، قرآن كريم و نيز احاديث اسلامى ، كلمه «آخرة» را در يكى از بارزترين مصاديق لغوى آن به كار مى برند . از اين رو، هنگامى كه يزيد بن سلام از پيامبر صلى الله عليه و آله مى پرسد : «چرا آخرت را آخرت ناميده اند؟»، ايشان در جواب مى فرمايد :
در واقع ، قرآن كريم و نيز [[احاديث اسلامى]] ، كلمه «آخرة» را در يكى از بارزترين مصاديق لغوى آن به كار مى برند . از اين رو، هنگامى كه يزيد بن سلام از پيامبر صلى الله عليه و آله مى پرسد : «چرا آخرت را آخرت ناميده اند؟»، ايشان در جواب مى فرمايد :


لاِءَنَّها مُتَأَخِّرَةٌ تَجيءُ مِن بَعدِ الدُّنيا ، لا توصَفُ سِنينُها ، ولا تُحصى أيّامُها ، ولا يَموتُ سُكّانُها . <ref>ضحى: آيه ۴.</ref> چون آن متأخّر است و پس از دنيا مى آيد . سال هاى آن وصف ناشدنى ، و روزهايش ناشمردنى هستند و ساكنان آن ، هيچ گاه نمى ميرند .
لاِءَنَّها مُتَأَخِّرَةٌ تَجيءُ مِن بَعدِ الدُّنيا ، لا توصَفُ سِنينُها ، ولا تُحصى أيّامُها ، ولا يَموتُ سُكّانُها . <ref>ضحى: آيه ۴.</ref> چون آن متأخّر است و پس از دنيا مى آيد . سال هاى آن وصف ناشدنى ، و روزهايش ناشمردنى هستند و ساكنان آن ، هيچ گاه نمى ميرند .


و از امام على (ع) در وجه تسميه آخرت نقل شده كه :
و از [[امام علی]]<ref>ر.ک:مقاله امام على</ref> (ع) در وجه تسميه آخرت نقل شده كه :


سُمِّيَتِ الآخِرَةُ آخِرَةً ، لاِءَنَّ فيهَا الجَزاءَ وَالثَّوابَ . آخرت ، آخرت ناميده شده است ؛ چون سزا و پاداش در آن جاست.
سُمِّيَتِ الآخِرَةُ آخِرَةً ، لاِءَنَّ فيهَا الجَزاءَ وَالثَّوابَ . آخرت ، آخرت ناميده شده است ؛ چون سزا و پاداش در آن جاست.
خط ۷۹: خط ۷۹:
در قرآن كريم ، اين كلمه در مجموع ، ۱۴۳ بار تكرار شده است : چهار بار به معناى لغوى آن و ۱۳۹ بار به معناى «زندگى پس از مرگ» ، و از اين تعداد ، ۸۸ بار به صورت «الآخرة» و ۲۲ بار به صورت «بالآخرة» و سه بار به صورت «لَلآخرة» و ۲۶ بار به صورت «الآخِر» (كه صفت «اليوم» قرار گرفته است) .
در قرآن كريم ، اين كلمه در مجموع ، ۱۴۳ بار تكرار شده است : چهار بار به معناى لغوى آن و ۱۳۹ بار به معناى «زندگى پس از مرگ» ، و از اين تعداد ، ۸۸ بار به صورت «الآخرة» و ۲۲ بار به صورت «بالآخرة» و سه بار به صورت «لَلآخرة» و ۲۶ بار به صورت «الآخِر» (كه صفت «اليوم» قرار گرفته است) .


نكته قابل توجّه ، اين كه : در نگاه ابتدايى ، ممكن است تصوّر شود كه كلمه «آخرت» معادل كلمه قيامت (يوم الحساب) است ؛ امّا دقّت در ريشه لغوى و كاربردهاى آن در قرآن و حديث به روشنى نشان مى دهد كه مقصود از كلمه آخرت ، مقابل «دنيا»ست و شامل همه منازل و مواقف پس از مرگ مى شود . پس ، قيامت ، تنها يكى از منازل آخرت محسوب مى گردد ، چنان كه [[پيامبر (ص)]] [[قبر]] را نخستين منزل آخرت معرّفى مى كند :
نكته قابل توجّه ، اين كه : در نگاه ابتدايى ، ممكن است تصوّر شود كه كلمه «آخرت» معادل كلمه [[قيامت]] (يوم الحساب) است ؛ امّا دقّت در ريشه لغوى و كاربردهاى آن در قرآن و حديث به روشنى نشان مى دهد كه مقصود از كلمه آخرت ، مقابل «دنيا»ست و شامل همه منازل و مواقف پس از مرگ مى شود . پس ، قيامت ، تنها يكى از منازل آخرت محسوب مى گردد ، چنان كه [[پيامبر (ص)]] [[قبر]] را نخستين منزل آخرت معرّفى مى كند :


القَبرُ أوَّلُ مَنازِلِ الآخِرَةِ ؛ فَإِن يَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أيسَرُ مِنهُ ، وإن لَم يَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أشَدُّ مِنهُ . <ref>بحار الأنوار :ج ۱۰  ص۲۵۶ ح ۱۲۰۱</ref> گور ، نخستين منزلگاه آخرت است . اگر [انسان] از آن به سلامت برَهَد ، منزلگاه هاى پس از آن ، آسان تر از آن است و اگر به سلامت نرَهَد ، منزلگاه هاى پس از آن ، سخت تر از آن خواهد بود .
القَبرُ أوَّلُ مَنازِلِ الآخِرَةِ ؛ فَإِن يَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أيسَرُ مِنهُ ، وإن لَم يَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أشَدُّ مِنهُ . <ref>بحار الأنوار :ج ۱۰  ص۲۵۶ ح ۱۲۰۱</ref> گور ، نخستين منزلگاه آخرت است . اگر [انسان] از آن به سلامت برَهَد ، منزلگاه هاى پس از آن ، آسان تر از آن است و اگر به سلامت نرَهَد ، منزلگاه هاى پس از آن ، سخت تر از آن خواهد بود .


بنا بر اين ، آنچه در اين بخش مورد توجّه است ، ارائه متونى است كه مجموع زندگىِ پس از مرگ را مورد بررسى قرار داده اند ؛ امّا آنچه مربوط به هر يك از منازل و عوالم آخرت مى شود (مانند : عالم برزخ ، قيامت ، حساب ، ميزان ، صراط ، بهشت و دوزخ) در عناوين مربوط به خود خواهد آمد ، إن شاء اللّه .
بنا بر اين ، آنچه در اين بخش مورد توجّه است ، ارائه متونى است كه مجموع زندگىِ پس از مرگ را مورد بررسى قرار داده اند ؛ امّا آنچه مربوط به هر يك از منازل و عوالم آخرت مى شود (مانند : عالم برزخ ، قيامت ، حساب ، ميزان ، صراط ، [[بهشت]]<ref>ر.ک:مقاله بهشت</ref> و دوزخ) در عناوين مربوط به خود خواهد آمد ، إن شاء اللّه .


=آخرت در دیگر ادیان=
=آخرت در دیگر [[ادیان]]=


[[یهود]] می گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: «قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ» <ref>سوره بقره، 94</ref> اینسان فرقه ای بودند بنام فریسیان؛ فرقه ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و حضرت موسی علیه السلام قارون را پند می داد که «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ» <ref>سوره قصص، 77</ref> از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. تورات  گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست. <ref>مثنی فصل 32، آیه 31</ref>
[[یهود]] می گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: «قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ» <ref>سوره بقره، 94</ref> اینسان فرقه ای بودند بنام فریسیان؛ فرقه ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و [[حضرت موسی]]<ref>ر.ک:مقاله حضرت موسی</ref> (ع) [[قارون]] را پند می داد که «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ» <ref>سوره قصص، 77</ref> از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. [[تورات]] گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست. <ref>مثنی فصل 32، آیه 31</ref>


[[مسیحیان]] نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی]] <ref>ر.ک:مقاله حضرت عیسی</ref>(ع) پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و [[نصاری]] از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که  در قرآن به آنها اشارت فرموده است: «قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ». <ref>سوره توبه، آیه 29</ref>
[[مسیحیان]] نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی]] <ref>ر.ک:مقاله حضرت عیسی</ref>(ع) پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و [[نصاری]] از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که  در قرآن به آنها اشارت فرموده است: «قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ». <ref>سوره توبه، آیه 29</ref>
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳

ویرایش