۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
آگاه باشيد كسى كه به اين شعار (تفرقه) دعوت كند او را بكشيد گرچه زير عمامه من باشد. به آن دو نفر حكميت داده شد كه آنچه را قرآن زنده كرده زنده كنند، و آنچه را قرآن ميرانده بميرانند. احياء قرآن در يك دلى همگان در عمل به آن است، و ميراندن قرآن جدايى از اوست. <ref>(نهج البلاغه، خطبه 127).</ref> | آگاه باشيد كسى كه به اين شعار (تفرقه) دعوت كند او را بكشيد گرچه زير عمامه من باشد. به آن دو نفر حكميت داده شد كه آنچه را قرآن زنده كرده زنده كنند، و آنچه را قرآن ميرانده بميرانند. احياء قرآن در يك دلى همگان در عمل به آن است، و ميراندن قرآن جدايى از اوست. <ref>(نهج البلاغه، خطبه 127).</ref> | ||
سیره امام صادق (علیه السلام) در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه های تاریخی است که می تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آنها می پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابو حنیفه که از شاگردان امام (علیه السلام) شمرده می شود آن حضرت را عالم ترین شخص دانسته و می گفت: «واللهِ ما رأيتُ أفقَهَ مِن جعفرِ بنِ محمّدٍ». به خدا قسم من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیدم. (انصاری، 1415 ق، ج1، ص34) حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق (علیه السلام)، گواهی روشنی است بر اینکه تقریب میان مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت (علیهم السلام) داشته، و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی خواهد بود. | سیره امام صادق (علیه السلام) در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه های تاریخی است که می تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آنها می پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابو حنیفه که از شاگردان امام (علیه السلام) شمرده می شود آن حضرت را عالم ترین شخص دانسته و می گفت: «واللهِ ما رأيتُ أفقَهَ مِن جعفرِ بنِ محمّدٍ». به خدا قسم من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیدم. (انصاری، 1415 ق، ج1، ص34) حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق (علیه السلام)، گواهی روشنی است بر اینکه تقریب میان مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت (علیهم السلام) داشته، و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی خواهد بود. | ||
امیر المومنین (علیه السلام) این موقعیت بی نظیر خاندان وحی و ذریه طاهرین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به عنوان محوری ترین عامل نگه دارنده جامعه مسلمانان در مسیر هدایت می شمارند: «لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِه الأُمَّةِ أَحَدٌ، ولَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْه أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وعِمَادُ الْيَقِينِ، إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وبِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي». كسى را با خاندان رسالت نمىشود مقايسه كرد و آنان كه پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر أساس دين، و ستونهاى استوار يقين مىباشند. شتاب كننده، بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد. (نهج البلاغه: خطبه: 2). | امیر المومنین (علیه السلام) این موقعیت بی نظیر خاندان وحی و ذریه طاهرین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به عنوان محوری ترین عامل نگه دارنده جامعه مسلمانان در مسیر هدایت می شمارند: «لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِه الأُمَّةِ أَحَدٌ، ولَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْه أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وعِمَادُ الْيَقِينِ، إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وبِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي». كسى را با خاندان رسالت نمىشود مقايسه كرد و آنان كه پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر أساس دين، و ستونهاى استوار يقين مىباشند. شتاب كننده، بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد. (نهج البلاغه: خطبه: 2). | ||
باز در تبیین جایگاه عقلانی و اعتدال مدار خاندان پیامبر، و اینکه اهل بیت (علیهم السلام) معیار شناخت خط افراط و تفریط اند، فرمودند: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي؛ وإِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي». ما تكيه گاه ميانه ايم، عقب ماندگان به ما مى¬رسند، و پيش تاختگان به ما باز مى گردند. <ref>(نهج البلاغه: حکمت: 109).</ref> | باز در تبیین جایگاه عقلانی و اعتدال مدار خاندان پیامبر، و اینکه اهل بیت (علیهم السلام) معیار شناخت خط افراط و تفریط اند، فرمودند: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي؛ وإِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي». ما تكيه گاه ميانه ايم، عقب ماندگان به ما مى¬رسند، و پيش تاختگان به ما باز مى گردند. <ref>(نهج البلاغه: حکمت: 109).</ref> |