۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مجمع تقریب مذاهب' به 'مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
'''آیت الله العظمی حسین نوری همدانی''' (متولد ۱۳۰۴ش) [[مرجع تقلید]] [[شیعه|شیعیان]] و استاد درس خارج [[حوزه علمیه قم]] است که سابقه عضویت در [[مجلس خبرگان رهبری]] و امامت جمعه [[همدان]] را دارد. اهتمام او به امور وحدتی و تقریبی ، سفرهای داخلی و خارج از کشور دیدارها با نخبگان و علمای مذاهب اسلامی و پیام های ایشان راهبردی برای پیگیری امور تقریبی بوده است. <br> | '''آیت الله العظمی حسین نوری همدانی''' (متولد ۱۳۰۴ش) [[مرجع تقلید]] [[شیعه|شیعیان]] و استاد درس خارج [[حوزه علمیه قم]] است که سابقه عضویت در [[مجلس خبرگان رهبری]] و امامت جمعه [[همدان]] را دارد. اهتمام او به امور وحدتی و تقریبی ، سفرهای داخلی و خارج از کشور دیدارها با نخبگان و علمای مذاهب اسلامی و پیام های ایشان راهبردی برای پیگیری امور تقریبی بوده است. <br>آیت الله نوری همدانی از [[امام خمینی (ره)|امام خمینی]] اجازه برای تصدی امور حسبیه داشت و جزو پایهگذاران و نویسندگان مجله مکتب اسلام و مؤسس مدرسه علمیه مهدی موعود(عج) در قم بود. | ||
نوری همدانی از [[امام خمینی (ره)| | |||
سخنرانی علیه حکومت پهلوی در [[حسینیه ارشاد]]، تنظیم و نشر اعلامیهها، امضای اعلامیه مرجعیت سید روح الله خمینی ، سخنرانی در تظاهرات ۱۹ دی، زندانی شدن در [[تهران]] و تبعید به خلخال و سقز از سوابق سیاسی نوری همدانی قبل از انقلاب اسلامی ایران است. | سخنرانی علیه حکومت پهلوی در [[حسینیه ارشاد]]، تنظیم و نشر اعلامیهها، امضای اعلامیه مرجعیت سید روح الله خمینی ، سخنرانی در تظاهرات ۱۹ دی، زندانی شدن در [[تهران]] و تبعید به خلخال و سقز از سوابق سیاسی نوری همدانی قبل از انقلاب اسلامی ایران است. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۲: | ||
ایشان در سال 1304 شمسی در یک خانواده مذهبی در شهر همدان دیده به جهان گشودند. پدر ایشان مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ ابراهیم نوری همدانی از علمای وارسته همدان ، معاصر با آیت الله العظمی آخوند ملاعلی همدانی و هم حجره او بود.<br> | ایشان در سال 1304 شمسی در یک خانواده مذهبی در شهر همدان دیده به جهان گشودند. پدر ایشان مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ ابراهیم نوری همدانی از علمای وارسته همدان ، معاصر با آیت الله العظمی آخوند ملاعلی همدانی و هم حجره او بود.<br> | ||
== تحصیلات == | |||
= | شیخ حسین در سن هفت سالگی آموختن را آغاز نمود. ادبیات فارسی ، گلستان سعدی ، انشاء ، ترسل نصاب و... تا معالم الاصول را پیش والد مکرم خویش فرا گرفت. سپس در سال 1321 شمسی وارد مدرسه مرحوم آخوند همدانی شده و حدود یک سال و نیم در آنجا به فراگیری علوم پرداختند. ولی اشتیاق و عطش ایشان به آموختن و استعداد مثال زدنی فراگیری در وجود معظمله ، وادارشان ساخت تا بعد از اقامت مدت کوتاهی در همدان، به شهر مقدس [[قم]] عزیمت نموده و در آشیانه اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) اقامت افکنده، با به جان خریدن همه مشقتهای جان فرسای آن روز ، به بهره گیری از دروس اساتید برجسته حوزه علمیه قم بپردازند.<br> | ||
شیخ حسین در سن هفت سالگی آموختن را آغاز | |||
=اساتید= | =اساتید= | ||
ایشان دروس ابتدایی را در خدمت پدر آموخته، سپس در محضر بزرگان حوزه علمیه همدان به ویژه مرحوم آیت الله العظمی آخوند ملاعلی همدانی شاگردی کرد. | ایشان دروس ابتدایی را در خدمت پدر آموخته، سپس در محضر بزرگان حوزه علمیه همدان به ویژه مرحوم آیت الله العظمی آخوند ملاعلی همدانی شاگردی کرد. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۰: | ||
=تدریس= | =تدریس= | ||
حضرت آیت الله نوری از بدو ورود به حوزه علمیه قم همزمان با تحصیل، تدریس را نیز آغاز نموده و در موضوعات مختلف فقهی، اصولی، کلامی، اخلاقی و... حوزه درسی شلوغی داشته و شاگردان زیادی از محضر پرفیض ایشان بهره میگرفتند. تا جایی که درس [[نهج البلاغه]] معظمله در مسجد اعظم در زمان طاغوت از درسهای پر محتوای حوزه علمیه آن روز به حساب آمده، مباحث مطروحه در آن از حیث منطق و استدلال چنان عرصه را بر کارگزاران رژیم طاغوت تنگ کرد که چاره ای جز تعطیلی آن ندیده و با تعطیل کردن آن صدها تن از فضلای حوزه علمیه را ـ که اینک هریک از بزرگان حوزه و خدمت گزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب می شوند ـ از آن نعمت محروم کردند. و اینک نیز قریب به سی سال است که به تدریس درس خارج مشغولند که حدود یکهزار نفر از فضلاء و علمای برجسته از محضر ایشان کسب فیض مینمایند.<br> | حضرت آیت الله نوری از بدو ورود به حوزه علمیه قم همزمان با تحصیل، تدریس را نیز آغاز نموده و در موضوعات مختلف فقهی، اصولی، کلامی، اخلاقی و... حوزه درسی شلوغی داشته و شاگردان زیادی از محضر پرفیض ایشان بهره میگرفتند. تا جایی که درس [[نهج البلاغه]] معظمله در مسجد اعظم در زمان طاغوت از درسهای پر محتوای حوزه علمیه آن روز به حساب آمده، مباحث مطروحه در آن از حیث منطق و استدلال چنان عرصه را بر کارگزاران رژیم طاغوت تنگ کرد که چاره ای جز تعطیلی آن ندیده و با تعطیل کردن آن صدها تن از فضلای حوزه علمیه را ـ که اینک هریک از بزرگان حوزه و خدمت گزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب می شوند ـ از آن نعمت محروم کردند. و اینک نیز قریب به سی سال است که به تدریس درس خارج مشغولند که حدود یکهزار نفر از فضلاء و علمای برجسته از محضر ایشان کسب فیض مینمایند.<br> | ||
=تألیفات= | =تألیفات= | ||
خط ۸۲: | خط ۷۷: | ||
داخل سلول لامپ نبود؛ تنها از روزنه کوچکی که بالای درها وجود داشت شعاع کم و سوئی از روشنائی داخل سالن به درون سلول میتابید. این سلولها به اندازهای کوچک بود که اگر دستهایمان را باز میکردیم به دیوارهای دو طرف میرسید. کف سلولها را با آجرهای ناهموار فرش کرده بودند به گونهای که موقع خوابیدن پشت و کمر انسان را به سختی میآزرد.<br>حدود سه ماه بدون محاکمه و ممنوع الملاقات با این وضع، در این سلولها بودم و بجز هنگام تجدید وضو از آن نمیتوانستم خارج شوم. بعد از محاکمه، روزی فقط ده دقیقه ما را به عنوان هواخوری داخل حیاط زندان میبردند که قدم بزنیم. هنگامی که مرا برای بازجویی بردند، مهمترین حرف آنان این بود که شما طرفدار حضرت امام هستید و به پشتیبانی از ایشان اعلامیه مینویسید و امضاء میکنید. نزدیک دو ماه که از تاریخ محاکمه گذشت من آزاد شدم.<br>چند ماه از آزادی من نگذشته بود که مسافرتی به همدان داشتم. در همدان علما و غیرعلما به دیدن بنده آمدند. تابستان بود، من در مدرسه همدان، درسی شروع کردم که مورد استقبال واقع شد. ساواک همدان از این موضع که جوانهای شهر و مردم با من رابطه داشتند و به درس و بحث میآمدند نگران بود؛ به این جهت مرا به بهانهای گرفتند وبه تهران فرستادند. دوباره روانه زندان قزل قلعه شدم و چندین ماه دیگر در آنجا زندانی گشتم. | داخل سلول لامپ نبود؛ تنها از روزنه کوچکی که بالای درها وجود داشت شعاع کم و سوئی از روشنائی داخل سالن به درون سلول میتابید. این سلولها به اندازهای کوچک بود که اگر دستهایمان را باز میکردیم به دیوارهای دو طرف میرسید. کف سلولها را با آجرهای ناهموار فرش کرده بودند به گونهای که موقع خوابیدن پشت و کمر انسان را به سختی میآزرد.<br>حدود سه ماه بدون محاکمه و ممنوع الملاقات با این وضع، در این سلولها بودم و بجز هنگام تجدید وضو از آن نمیتوانستم خارج شوم. بعد از محاکمه، روزی فقط ده دقیقه ما را به عنوان هواخوری داخل حیاط زندان میبردند که قدم بزنیم. هنگامی که مرا برای بازجویی بردند، مهمترین حرف آنان این بود که شما طرفدار حضرت امام هستید و به پشتیبانی از ایشان اعلامیه مینویسید و امضاء میکنید. نزدیک دو ماه که از تاریخ محاکمه گذشت من آزاد شدم.<br>چند ماه از آزادی من نگذشته بود که مسافرتی به همدان داشتم. در همدان علما و غیرعلما به دیدن بنده آمدند. تابستان بود، من در مدرسه همدان، درسی شروع کردم که مورد استقبال واقع شد. ساواک همدان از این موضع که جوانهای شهر و مردم با من رابطه داشتند و به درس و بحث میآمدند نگران بود؛ به این جهت مرا به بهانهای گرفتند وبه تهران فرستادند. دوباره روانه زندان قزل قلعه شدم و چندین ماه دیگر در آنجا زندانی گشتم. | ||
بعد از آزادی از زندان، مدت زیادی به اصطلاح ممنوع المنبر بودم و حق نداشتم به وعظ و خطابه بپردازم به رفسنجان رفتم. بعد از دو سه منبر، ساواک کرمان مطلع شد و از ادامه جلسات سخرانی، جلوگیری کرد.<br> | بعد از آزادی از زندان، مدت زیادی به اصطلاح ممنوع المنبر بودم و حق نداشتم به وعظ و خطابه بپردازم به رفسنجان رفتم. بعد از دو سه منبر، ساواک کرمان مطلع شد و از ادامه جلسات سخرانی، جلوگیری کرد.<br> | ||
=روز تاریخی 19 دی سال 56= | =روز تاریخی 19 دی سال 56= | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۰۵: | ||
از آخرین تبعیدگاه خود یعنی سقز کردستان که آزاد شدم امام خمینی (رضوان اللَّه علیه) در پاریس (نوفل لوشاتو) بودند، پس از چند روز در قم به پاریس رفته، در نوفل لوشاتو به محضر مقدس امام (رضوان اللَّه علیه) شرفیاب و چند روز در جلساتی که در محضر آن پرچمدار نهضت اسلامی و استاد بزرگ تشکیل میشد شرکت مینمودم و چند دفعه با معظم له ملاقات خصوصی داشتم. | از آخرین تبعیدگاه خود یعنی سقز کردستان که آزاد شدم امام خمینی (رضوان اللَّه علیه) در پاریس (نوفل لوشاتو) بودند، پس از چند روز در قم به پاریس رفته، در نوفل لوشاتو به محضر مقدس امام (رضوان اللَّه علیه) شرفیاب و چند روز در جلساتی که در محضر آن پرچمدار نهضت اسلامی و استاد بزرگ تشکیل میشد شرکت مینمودم و چند دفعه با معظم له ملاقات خصوصی داشتم. | ||
و در هنگام حركت برای ایران به بنده ورقهای که با خط مبارک خود نوشته و مطالبی که درباره حکومت اسلامی بعد از سقوط رژیم ستمشاهی در آن مرقوم داشته بودند دادند که بنده آنرا با آقایان دکتر بهشتی و استاد مطهری مورد مذاکره قرار بدهم و نتیجه را به نوفل لوشاتو گزارش بدهم که انجام دادم.<br> | و در هنگام حركت برای ایران به بنده ورقهای که با خط مبارک خود نوشته و مطالبی که درباره حکومت اسلامی بعد از سقوط رژیم ستمشاهی در آن مرقوم داشته بودند دادند که بنده آنرا با آقایان دکتر بهشتی و استاد مطهری مورد مذاکره قرار بدهم و نتیجه را به نوفل لوشاتو گزارش بدهم که انجام دادم.<br> | ||
=تلاش برای اعلام مرجعیت حضرت امام خمینی= | =تلاش برای اعلام مرجعیت حضرت امام خمینی= | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۳۶: | ||
آیت الله حسین نوری همدانی، از برخی جهات یک مرجع تقلید کم نظیر است. از جمله این جهات سفرهای وی به کشورهای خارجی جهت ملاقات و حضور در جمع [[مسلمانان]] به ویژه [[شیعیان]] است؛ [[تانزانیا]]، [[کنیا]]، [[روسیه]]، [[عراق]] و اکنون هم [[جمهوری آذربایجان]]. | آیت الله حسین نوری همدانی، از برخی جهات یک مرجع تقلید کم نظیر است. از جمله این جهات سفرهای وی به کشورهای خارجی جهت ملاقات و حضور در جمع [[مسلمانان]] به ویژه [[شیعیان]] است؛ [[تانزانیا]]، [[کنیا]]، [[روسیه]]، [[عراق]] و اکنون هم [[جمهوری آذربایجان]]. | ||
ایشان سال 1394 راهی باکو شد تا در دیداری ۵ روزه با مردم و مقامات مذهبی همسایه شمالی [[ایران]] دیدار و گفتگو کند. سفری که احتمالاً در پاسخ به دعوت دوسال قبل [[شیخ الاسلام الله شکور پاشازاده]] | ایشان سال 1394 راهی باکو شد تا در دیداری ۵ روزه با مردم و مقامات مذهبی همسایه شمالی [[ایران]] دیدار و گفتگو کند. سفری که احتمالاً در پاسخ به دعوت دوسال قبل [[شکور پاشازاده|شیخ الاسلام الله شکور پاشازاده]] رئیس اداره مسلمانان قفقاز بود که به ایران آمد و در دیدار با چند تن از مراجع از جمله آیت الله نوری همدانی، از ایشان برای سفر به [[باکو]] دعوت نمود.<br> | ||
آیت الله نوری همدانی در بدو ورود به آذربایجان هدف از سفر خود به این کشور اسلامی را کمک به تقویت وحدت بین [[مسلمانان]] و همبستگی بین دو کشور اعلام نمود. ایشان وحدت و اتحاد را نیاز ضروری امت اسلامی وکشورهای مسلمان برای مقابله با دشمنان اعلام کرد. | آیت الله نوری همدانی در بدو ورود به آذربایجان هدف از سفر خود به این کشور اسلامی را کمک به تقویت وحدت بین [[مسلمانان]] و همبستگی بین دو کشور اعلام نمود. ایشان وحدت و اتحاد را نیاز ضروری امت اسلامی وکشورهای مسلمان برای مقابله با دشمنان اعلام کرد. | ||
خط ۱۹۹: | خط ۱۸۸: | ||
====روسیه==== | ====روسیه==== | ||
==دیدار های تقریبی== | ==دیدار های تقریبی== | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۰۰: | ||
===دیدار با فرهیختگان و علمای جهان اسلام=== | ===دیدار با فرهیختگان و علمای جهان اسلام=== | ||
==پیام به کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی اسلامی== | ==پیام به کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی اسلامی== | ||
==پاسخ نامه دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی== | ==پاسخ نامه دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی== |