پرش به محتوا

نفاق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
واژه‌‌ي نفاق از ریشه‌ی «نفق» است. نفق‏ الرجُلُ یعنی آن مرد داخل تونل شد و النَّافِقَاء يكى از سوراخهاى لانه موش صحرائی است كه آنرا براى روز فرار پنهان مى‏‌كند.[۱] به جهت همین شباهت کار منافق را نفاق نامیدند، چرا که منافق در لغت به کسی می گویند که «کفرش را مخفی می کند و اظهار ایمان می کند و در کل خلاف آنچه در دل دارد، اظهار می کند».[۲]
واژه‌‌ي نفاق از ریشه‌ی «نفق» است. نفق‏ الرجُلُ یعنی آن مرد داخل تونل شد و النَّافِقَاء يكى از سوراخهاى لانه موش صحرائی است كه آنرا براى روز فرار پنهان مى‏‌كند.[۱] به جهت همین شباهت کار منافق را نفاق نامیدند، چرا که منافق در لغت به کسی می گویند که «کفرش را مخفی می کند و اظهار ایمان می کند و در کل خلاف آنچه در دل دارد، اظهار می کند».[۲]


=نفاق در قرآن=
=نفاق از نگاه قرآن=
در قرآن‌کریم مردم از نظر ایمان به سه دسته تقسیم شده‌اند:‌ مؤمنان، کافران و منافقان. در این میان، تعبیرهایی که درباره‌ی اهل نفاق به‌کار برده شده است، شدّت بیشتری دارد.
در قرآن‌کریم مردم از نظر ایمان به سه دسته تقسیم شده‌اند:‌ مؤمنان، کافران و منافقان. در این میان، تعبیرهایی که درباره‌ی اهل نفاق به‌کار برده شده است، شدّت بیشتری دارد.


قرآن اهتمام زیادی به امر منافقین داشته است و سخن از منافین به کرات در سوره‌‏هاى قرآن آمده است. سوره بقره، آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنكبوت، احزاب، فتح، حديد، حشر، منافقين و تحريم از جمله این سوره هاست. خدا منافقان را به شديدترين وجه تهديد نموده‌ است . در دنيا تهدید نموده به مهر زدن بر دلهايشان، و پرده افكندن بر گوش‌هاو چشمهایشان، و گرفتن نورشان و رها نمودن آنها در تاریکی‌ها، به طورى كه ديگر راه سعادت خود را نبينند، و در آخرت به اینکه در قعر جهنم (درك اسفل) جايشان ‏دهد. خداى تعالى به پيامبرش خطاب مى‌‏كند كه منافقان دشمن هستند از آنها بر حذر باش: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»[۳][۴]
قرآن اهتمام زیادی به امر منافقین داشته است و سخن از منافین به کرات در سوره‌‏هاى قرآن آمده است. سوره بقره، آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنكبوت، احزاب، فتح، حديد، حشر، منافقين و تحريم از جمله این سوره هاست. خدا منافقان را به شديدترين وجه تهديد نموده‌ است . در دنيا تهدید نموده به مهر زدن بر دلهايشان، و پرده افكندن بر گوش‌هاو چشمهایشان، و گرفتن نورشان و رها نمودن آنها در تاریکی‌ها، به طورى كه ديگر راه سعادت خود را نبينند، و در آخرت به اینکه در قعر جهنم (درك اسفل) جايشان ‏دهد. خداى تعالى به پيامبرش خطاب مى‌‏كند كه منافقان دشمن هستند از آنها بر حذر باش: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»[۳][۴]


برخی از اقدامات منافقین که قرآن به آن اشاره دارد عبارتند از:
==برخی از اقدامات منافقین که قرآن به آن اشاره دارد==


كناره‌‏گيری از لشكر اسلام در جنگ احد
كناره‌‏گيری از لشكر اسلام در جنگ احد
پيمان بستن با يهود، و تشويق آنان به‏ لشكركشى عليه مسلمين
پيمان بستن با يهود، و تشويق آنان به‏ لشكركشى عليه مسلمين
ساختن مسجد ضرار
ساختن مسجد ضرار
منتشر كردن داستان افك (تهمت به عايشه)،
منتشر كردن داستان افك (تهمت به عايشه)،
فتنه به پا كردنشان در داستان سقايت و داستان عقبه[۵]
فتنه به پا كردنشان در داستان سقايت و داستان عقبه[۵]
==توصیف حال منافقین==
توصيف حال منافقین در آیات ابتدائی سوره منافقون چنین آمده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ (1) اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (2) ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ (3) وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ (4) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ (5) سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ (6) هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ (7) يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ(8)»؛[۶]
توصيف حال منافقین در آیات ابتدائی سوره منافقون چنین آمده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ (1) اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (2) ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ (3) وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ (4) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ (5) سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ (6) هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ (7) يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ(8)»؛[۶]


هنگامی كه منافقان نزد تو می آيند می گويند ما شهادت می دهيم كه حتما تو رسول خدائی. خداوند می داند كه تو قطعا رسول او هستی ولی خداوند شهادت می دهد كه منافقان دروغگو هستند. آنها سوگندهايشان را سپر ساخته اند تا مردم را از راه خدا بازدارند، آنها كارهای بسيار بدی انجام می دهند. اين به خاطر آن است كه آنها نخست ايمان آوردند سپس كافر شدند، لذا بر دلهای آنها مهر نهاده شده، و حقيقت را درك نمی كنند. هنگامی كه آنها را می بينی جسم و قيافه آنان تو را در شگفتی فرو می برد و اگر سخن بگويند به سخنانشان گوش فرامی دهی، اما گوئی چوب های خشكی هستند كه بر ديوار تكيه داده شده، هر فريادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می پندارند، آنها دشمنان واقعی تو هستند از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بكشد چگونه از حق منحرف می شوند؟ هنگامی كه به آنها گفته شود بيائيد تا رسول خدا برای شما استغفار كند سرهای خود را از روی استهزا و كبر و غرور تكان می دهند و آنها را می بينی كه از سخنان تو اعراض كرده و تكبر می ورزند. برای آنها تفاوت نمی كند خواه استغفار برايشان كنی يا نكنی، هرگز خداوند آنها را نمی بخشد، زيرا خداوند قوم فاسق را هدايت نمی كند. آنها كسانی هستند كه می گويند: به افرادی كه نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا پراكنده شوند غافل از اين كه خزائن آسمانها و زمين از آن خدا است ولی منافقان نمی فهمند. آنها می گويند: اگر به مدينه بازگرديم عزيزان ذليلان را بيرون می كنند، در حالی كه عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمی‌دانند.
هنگامی كه منافقان نزد تو می آيند می گويند ما شهادت می دهيم كه حتما تو رسول خدائی. خداوند می داند كه تو قطعا رسول او هستی ولی خداوند شهادت می دهد كه منافقان دروغگو هستند. آنها سوگندهايشان را سپر ساخته اند تا مردم را از راه خدا بازدارند، آنها كارهای بسيار بدی انجام می دهند. اين به خاطر آن است كه آنها نخست ايمان آوردند سپس كافر شدند، لذا بر دلهای آنها مهر نهاده شده، و حقيقت را درك نمی كنند. هنگامی كه آنها را می بينی جسم و قيافه آنان تو را در شگفتی فرو می برد و اگر سخن بگويند به سخنانشان گوش فرامی دهی، اما گوئی چوب های خشكی هستند كه بر ديوار تكيه داده شده، هر فريادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می پندارند، آنها دشمنان واقعی تو هستند از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بكشد چگونه از حق منحرف می شوند؟ هنگامی كه به آنها گفته شود بيائيد تا رسول خدا برای شما استغفار كند سرهای خود را از روی استهزا و كبر و غرور تكان می دهند و آنها را می بينی كه از سخنان تو اعراض كرده و تكبر می ورزند. برای آنها تفاوت نمی كند خواه استغفار برايشان كنی يا نكنی، هرگز خداوند آنها را نمی بخشد، زيرا خداوند قوم فاسق را هدايت نمی كند. آنها كسانی هستند كه می گويند: به افرادی كه نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا پراكنده شوند غافل از اين كه خزائن آسمانها و زمين از آن خدا است ولی منافقان نمی فهمند. آنها می گويند: اگر به مدينه بازگرديم عزيزان ذليلان را بيرون می كنند، در حالی كه عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمی‌دانند.


==نشانه های منافقین==
از مجموع آيات فوق، نشانه های متعددی برای منافقان استفاده می شود كه در يك جمع بندی می‌توان، آن را در ده نشانه، خلاصه كرد:
از مجموع آيات فوق، نشانه های متعددی برای منافقان استفاده می شود كه در يك جمع بندی می‌توان، آن را در ده نشانه، خلاصه كرد:


دروغگوئی صريح و آشكار: «وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ».
دروغگوئی صريح و آشكار: «وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ».
استفاده از سوگندهای دروغين برای گمراه ساختن مردم: «اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً».
استفاده از سوگندهای دروغين برای گمراه ساختن مردم: «اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً».
عدم درك واقعيات، بر اثر رهاكردن آئين حق، بعد از شناخت آن: «لايَفْقَهُون».
عدم درك واقعيات، بر اثر رهاكردن آئين حق، بعد از شناخت آن: «لايَفْقَهُون».
داشتن ظاهری آراسته و زبانی چرب، علی رغم تهی بودن درون و باطن: «وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ...».
داشتن ظاهری آراسته و زبانی چرب، علی رغم تهی بودن درون و باطن: «وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ...».
بيهودگی در جامعه و عدم انعطاف در مقابل حق، همچون يك قطعه چوب خشك: «كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ».
بيهودگی در جامعه و عدم انعطاف در مقابل حق، همچون يك قطعه چوب خشك: «كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ».
بدگمانی و ترس و وحشت از هر حادثه و هر چيز به خاطر خائن بودن: «يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِم...».
بدگمانی و ترس و وحشت از هر حادثه و هر چيز به خاطر خائن بودن: «يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِم...».
حق را به باد سخريه و استهزاء گرفتن: « لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ».
حق را به باد سخريه و استهزاء گرفتن: « لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ».
فسق و گناه: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ».
فسق و گناه: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ».
خود را مالك همه چيز دانستن و ديگران را محتاج به خود پنداشتن: «هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ يَنْفَضُّوا».
خود را مالك همه چيز دانستن و ديگران را محتاج به خود پنداشتن: «هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ يَنْفَضُّوا».
خود را عزيز و ديگران را ذليل، تصور كردن: «لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ».
خود را عزيز و ديگران را ذليل، تصور كردن: «لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ».
اقسام نفاق
 
=اقسام نفاق=
نویسنده تفسیر اطیب البیان در مورد اقسام نفاق می گوید:
نویسنده تفسیر اطیب البیان در مورد اقسام نفاق می گوید:


نفاق بمعنى دو رويى و مخالف بودن ظاهر با باطن است و براى آن اقسامى است:
نفاق بمعنى دو رويى و مخالف بودن ظاهر با باطن است و براى آن اقسامى است:
قسم اول: نفاق در عقيده: به اين گونه كه در باطن كافر و مشرك و مادی‌گرا و منحرف باشد ولى در ظاهر اظهار اسلام و ايمان كند. اين نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام كفر است زيرا علاوه بر كفر باطنى، شامل مكر و حيله و خدعه نسبت به مسلمانان نيز مي باشد.
قسم اول: نفاق در عقيده: به اين گونه كه در باطن كافر و مشرك و مادی‌گرا و منحرف باشد ولى در ظاهر اظهار اسلام و ايمان كند. اين نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام كفر است زيرا علاوه بر كفر باطنى، شامل مكر و حيله و خدعه نسبت به مسلمانان نيز مي باشد.
قسم دوم: نفاق در اخلاق: يعنى باطنا متخلّق به اخلاق حميده نباشد ولى در ظاهر چنين نمايش دهد كه داراى اخلاق حميده است مثل اين كه در باطن زهد و خوف از خدا و محبت خدا و سخاوت و توكل و خشوع و امثال اين صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوكل و خاشع و نظائر اينها نشان مي دهد.
قسم دوم: نفاق در اخلاق: يعنى باطنا متخلّق به اخلاق حميده نباشد ولى در ظاهر چنين نمايش دهد كه داراى اخلاق حميده است مثل اين كه در باطن زهد و خوف از خدا و محبت خدا و سخاوت و توكل و خشوع و امثال اين صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوكل و خاشع و نظائر اينها نشان مي دهد.
قسم سوم: نفاق در اعمال: يعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشكاراى او متفاوت باشد. در ظاهر خود را عابدترین و باتقوا ترین معرّفى كند ولى در حقيقت چنين نباشد.
قسم سوم: نفاق در اعمال: يعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشكاراى او متفاوت باشد. در ظاهر خود را عابدترین و باتقوا ترین معرّفى كند ولى در حقيقت چنين نباشد.
و دليل بر اين كه نفاق شامل جميع اين اقسام است اخبارى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام در تعريف نفاق و منافق وارد شده از امام چهارم زين العابدين عليه السّلام روايت شده كه فرمود: «بدرستى كه منافق نهى ميكند و نهى نمى‌پذيرد و امر مي كند به آنچه خود انجام نمي دهد و وقتى به نماز مى‌ايستد التفات و توجهش به غير خداست و هنگامى كه به ركوع ميرود چون چهارپايان فرود ميشود يعنى از ركوع چيزى درك نمي كند، شام مي كند و همّش خوراك است با اين كه روزه نبوده و صبح مي كند و همّش خواب است با اين كه شب بيدار نبوده اگر با تو سخن گويد، دروغ ميگويد و اگر به او امانت بسپارى، خيانت كند و اگر از او غايب شوى، غيبت تو را مينمايد و اگر با او وعده كنى، خلف وعده مي كند».
و دليل بر اين كه نفاق شامل جميع اين اقسام است اخبارى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام در تعريف نفاق و منافق وارد شده از امام چهارم زين العابدين عليه السّلام روايت شده كه فرمود: «بدرستى كه منافق نهى ميكند و نهى نمى‌پذيرد و امر مي كند به آنچه خود انجام نمي دهد و وقتى به نماز مى‌ايستد التفات و توجهش به غير خداست و هنگامى كه به ركوع ميرود چون چهارپايان فرود ميشود يعنى از ركوع چيزى درك نمي كند، شام مي كند و همّش خوراك است با اين كه روزه نبوده و صبح مي كند و همّش خواب است با اين كه شب بيدار نبوده اگر با تو سخن گويد، دروغ ميگويد و اگر به او امانت بسپارى، خيانت كند و اگر از او غايب شوى، غيبت تو را مينمايد و اگر با او وعده كنى، خلف وعده مي كند».
و از حضرت امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: «رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: فزونى خشوع اعضاء و جوارح برخلاف آنچه در قلب است، نزد ما نفاق مي باشد».
و از حضرت امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: «رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: فزونى خشوع اعضاء و جوارح برخلاف آنچه در قلب است، نزد ما نفاق مي باشد».
و نيز از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: «رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: سه خصلت است كه در هر كس باشد، منافق است و اگرچه روزه بدارد و نماز بگزارد و گمان كند مسلمان است، كسى كه هر گاه امانت به او سپرده شود، خيانت كند و هرگاه تكلم كند، دروغ گويد و هرگاه وعده كند، وفا ننمايد».[۷]
و نيز از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: «رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: سه خصلت است كه در هر كس باشد، منافق است و اگرچه روزه بدارد و نماز بگزارد و گمان كند مسلمان است، كسى كه هر گاه امانت به او سپرده شود، خيانت كند و هرگاه تكلم كند، دروغ گويد و هرگاه وعده كند، وفا ننمايد».[۷]
روايات درباره نفاق
منشا نفاق


=روايات درباره نفاق=
==منشا نفاق==
قالَ رَسوُلُ اللّهِ صلی الله عليه وآله: حُبُّ المالِ والشَّرَفِ يَنْبُتانِ النِّفاقَ فِی القَلْبِ كَما يَنْبُتُ الماءُ البَقْلَ؛ نبی اكرم صلی اللّه عليه و آله و سلم می فرمايد: حبّ مال و حب برتری، نفاق می رويانند همچنان كه آب گياه را می روياند.
قالَ رَسوُلُ اللّهِ صلی الله عليه وآله: حُبُّ المالِ والشَّرَفِ يَنْبُتانِ النِّفاقَ فِی القَلْبِ كَما يَنْبُتُ الماءُ البَقْلَ؛ نبی اكرم صلی اللّه عليه و آله و سلم می فرمايد: حبّ مال و حب برتری، نفاق می رويانند همچنان كه آب گياه را می روياند.


نشانه های نفاق:
==نشانه های نفاق==
* رسول خدا صلی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ فَهُوَ مُنَافِقٌ و َإِنْ صَامَ وَصَلَّی مَنْ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ و َإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَإِذَا ائْتُمِنَ خَان؛
 
سه خصلت است كه در هر كس باشد منافق است هر چند روزه بگيرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: در امانت خيانت كند. در سخن دروغ بگويد. در وعده تخلّف كند.
 
* عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليه السلام أَنَّهُ رُوِيَ أَنَّ لِلْمُنَافِقِ أَرْبَعاً مِنْ عَلَامَاتِ النِّفَاقِ قَسَاوَةَ الْقَلْبِ وَ جُمُودَ الْعَيْنِ وَ الْإِصْرَارَ عَلَی الذَّنْبِ و َالْحِرْصَ عَلَی الدُّنْيَا؛
 
امام صادق عليه السلام فرمودند: چهار چيز از نشانه های نفاق است:
 
سنگدل بودن، نَگريستن از ترس خدا، گناه پی درپی بدون توبه واقعی، طمع بر دنيا.[۸]
 
* قَالَ عليه السلام: الْخِيَانَةُ رَأْسُ النِّفَاقِ؛
 
* امام عليه السلام فرمودند: خيانت، اوج بی ايمانی و نفاق است.[۹]
 
زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ لَا تَقُمْ إِلَی الصَّلَاةِ مُتَكَاسِلًا وَ لَا مُتَنَاعِساً وَ لَا مُتَثَاقِلًا فَآن ها مِنْ خَلَلِ النِّفَاقِ فَإِنَّ اللَّهَ نَهَی الْمُؤْمِنِينَ أَنْ يَقُومُوا إِلَی الصَّلَاةِ و َهُمْ سُكَارَی يَعْنِي مِنَ النَّوْمِ؛
 
امام باقر عليه السلام فرمودند: با كسالت و خواب آلودگی و سنگينی و بی حالی نماز نخوانيد كه اين طور نماز خواندن از نفاق است و خداوند مؤمنين را از نماز خواندن در حال خواب آلودگی نهی كرده.[۱۰]
 
* مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ قَالَ كَتَبْتُ إِلَی أَبِي الْحَسَنِ عليه السلام أَسْأَلُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَكَتَبَ إِلَي: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا*مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَٰلِكَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»[۱۱] لَيْسُوا مِنَ الْكَافِرِينَ وَلَيْسُوا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ و َلَيْسُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ يُظْهِرُونَ الْإِيمَانَ وَ يَصِيرُونَ إِلَی الْكُفْرِ وَالتَّكْذِيبِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ؛


رسول خدا صلی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ فَهُوَ مُنَافِقٌ و َإِنْ صَامَ وَصَلَّی مَنْ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ و َإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَإِذَا ائْتُمِنَ خَان؛ سه خصلت است كه در هر كس باشد منافق است هر چند روزه بگيرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: در امانت خيانت كند. در سخن دروغ بگويد. در وعده تخلّف كند.
امام رضا عليه السلام، در جواب نامه محمد بن فضيل كه از حضرت، مسئله ای پرسيده بود، ضمن توصيف منافقين به وسيله آيات 142 و 143 سوره نساء كه می فرمايد: (منافقين به خداوند خدعه می كنند و خدا هم به آنان خدعه می كند و با كسالت نماز می گزارند و ريا می كنند و به ياد خدا نيستند مگر اندكی نه با مؤمنين اند نه با كفار و كسی كه از خدا و هدايت الهی جدا شد راهی برای نجات نمی يابد)، فرمودند: منافقين نه از كافرين اند و نه از مؤمنين و نه از مسلمين، اظهار ايمان می كنند ولی روش زندگیشان كفر و تكذيب خدا است، از رحمت خدا دور باشند.[۱۲]


عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليه السلام أَنَّهُ رُوِيَ أَنَّ لِلْمُنَافِقِ أَرْبَعاً مِنْ عَلَامَاتِ النِّفَاقِ قَسَاوَةَ الْقَلْبِ وَ جُمُودَ الْعَيْنِ وَ الْإِصْرَارَ عَلَی الذَّنْبِ و َالْحِرْصَ عَلَی الدُّنْيَا؛ امام صادق عليه السلام فرمودند: چهار چيز از نشانه های نفاق است:
==بعضی از صفات منافقين==
* أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام قَالَ قَالَ: إِنَّ الْمُنَافِقَ يَنْهَی و َلَا يَنْتَهِي وَ يَأْمُرُ بِمَا لَا يَأْتِي و َإِذَا قَامَ إِلَی الصَّلَاةِ اعْتَرَضَ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ و َمَا الِاعْتِرَاضُ قَالَ الِالْتِفَاتُ وَ إِذَا رَكَعَ رَبَضَ يُمْسِي وَ هَمُّهُ الْعَشَاءُ و َهُوَ مُفْطِرٌ وَ يُصْبِحُ و َهَمُّهُ النَّوْمُ و َلَمْ يَسْهَرْ إِنْ حَدَّثَكَ كَذَبَكَ و َإِنِ ائْتَمَنْتَهُ خَانَكَ و َإِنْ غِبْتَ اغْتَابَكَ وَ إِنْ وَعَدَكَ أَخْلَفَكَ؛


سنگدل بودن
امام سجاد عليه السلام فرمودند: منافق عمل می كند به آن چه كه ديگران را از آن نهی می كند و امر می كند به آنچه كه خودش عمل نمی كند، نماز می خواند بدون توجه به خدا، ركوع می كند ولی چيزی از توجه به خدا و كرنش، در او نيست. روز را به شب و شب را به روز می رساند در حالی كه همه تلاشش خوردن و خوابيدن است، اگر حرف بزند دروغ می گويد و اگر به او اعتماد كنی خيانت می كند، پشت سرت غيبت می كند و اگر وعده دهد خلف وعده می كند.[۱۳]
نَگريستن از ترس خدا
گناه پی درپی بدون توبه واقعی
طمع بر دنيا.[۸]
قَالَ عليه السلام: الْخِيَانَةُ رَأْسُ النِّفَاقِ؛ امام عليه السلام فرمودند: خيانت، اوج بی ايمانی و نفاق است.[۹]


زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ لَا تَقُمْ إِلَی الصَّلَاةِ مُتَكَاسِلًا وَ لَا مُتَنَاعِساً وَ لَا مُتَثَاقِلًا فَآن ها مِنْ خَلَلِ النِّفَاقِ فَإِنَّ اللَّهَ نَهَی الْمُؤْمِنِينَ أَنْ يَقُومُوا إِلَی الصَّلَاةِ و َهُمْ سُكَارَی يَعْنِي مِنَ النَّوْمِ؛ امام باقر عليه السلام فرمودند: با كسالت و خواب آلودگی و سنگينی و بی حالی نماز نخوانيد كه اين طور نماز خواندن از نفاق است و خداوند مؤمنين را از نماز خواندن در حال خواب آلودگی نهی كرده.[۱۰]
* قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله مَثَلُ الْمُنَافِقِ مَثَلُ جِذْعِ النَّخْلِ أَرَادَ صَاحِبُهُ أَنْ يَنْتَفِعَ بِهِ فِي بَعْضِ بِنَائِهِ فَلَمْ يَسْتَقِمْ لَهُ فِي الْمَوْضِعِ الَّذِي أَرَادَ فَحَوَّلَهُ فِي مَوْضِعٍ آخَرَ فَلَمْ يَسْتَقِمْ لَهُ فَكَانَ آخِرُ ذَلِكَ أَنْ أَحْرَقَهُ بِالنَّار؛


مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ قَالَ كَتَبْتُ إِلَی أَبِي الْحَسَنِ عليه السلام أَسْأَلُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَكَتَبَ إِلَي: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا*مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَٰلِكَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»[۱۱] لَيْسُوا مِنَ الْكَافِرِينَ وَلَيْسُوا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ و َلَيْسُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ يُظْهِرُونَ الْإِيمَانَ وَ يَصِيرُونَ إِلَی الْكُفْرِ وَالتَّكْذِيبِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ؛ امام رضا عليه السلام، در جواب نامه محمد بن فضيل كه از حضرت، مسئله ای پرسيده بود، ضمن توصيف منافقين به وسيله آيات 142 و 143 سوره نساء كه می فرمايد: (منافقين به خداوند خدعه می كنند و خدا هم به آنان خدعه می كند و با كسالت نماز می گزارند و ريا می كنند و به ياد خدا نيستند مگر اندكی نه با مؤمنين اند نه با كفار و كسی كه از خدا و هدايت الهی جدا شد راهی برای نجات نمی يابد)، فرمودند: منافقين نه از كافرين اند و نه از مؤمنين و نه از مسلمين، اظهار ايمان می كنند ولی روش زندگیشان كفر و تكذيب خدا است، از رحمت خدا دور باشند.[۱۲]
رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: مثل منافق، مثل شاخه نخلی است كه وقتی صاحبش بخواهد در ساخت بنائش از او بهره بگيرد، به خاطر مستقيم نبودنش بكار نمی آيد و در نتيجه فقط به درد سوزاندن می خورد.[۱۴]


بعضی از صفات منافقين:
* عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله مَا زَادَ خُشُوعُ الْجَسَدِ عَلَی مَا فِي الْقَلْبِ فَهُوَ عِنْدَنَا نِفَاقٌ؛


أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام قَالَ قَالَ: إِنَّ الْمُنَافِقَ يَنْهَی و َلَا يَنْتَهِي وَ يَأْمُرُ بِمَا لَا يَأْتِي و َإِذَا قَامَ إِلَی الصَّلَاةِ اعْتَرَضَ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ و َمَا الِاعْتِرَاضُ قَالَ الِالْتِفَاتُ وَ إِذَا رَكَعَ رَبَضَ يُمْسِي وَ هَمُّهُ الْعَشَاءُ و َهُوَ مُفْطِرٌ وَ يُصْبِحُ و َهَمُّهُ النَّوْمُ و َلَمْ يَسْهَرْ إِنْ حَدَّثَكَ كَذَبَكَ و َإِنِ ائْتَمَنْتَهُ خَانَكَ و َإِنْ غِبْتَ اغْتَابَكَ وَ إِنْ وَعَدَكَ أَخْلَفَكَ؛ امام سجاد عليه السلام فرمودند: منافق عمل می كند به آن چه كه ديگران را از آن نهی می كند و امر می كند به آنچه كه خودش عمل نمی كند، نماز می خواند بدون توجه به خدا، ركوع می كند ولی چيزی از توجه به خدا و كرنش، در او نيست. روز را به شب و شب را به روز می رساند در حالی كه همه تلاشش خوردن و خوابيدن است، اگر حرف بزند دروغ می گويد و اگر به او اعتماد كنی خيانت می كند، پشت سرت غيبت می كند و اگر وعده دهد خلف وعده می كند.[۱۳]
رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: اگر خشوع و كرنش و فروتنی كه كسی در ظاهر نسبت به خدا نشان می دهد، بيش از مقداری باشد كه در قلب و باطنش است، اين نفاق است.[۱۵]


قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله مَثَلُ الْمُنَافِقِ مَثَلُ جِذْعِ النَّخْلِ أَرَادَ صَاحِبُهُ أَنْ يَنْتَفِعَ بِهِ فِي بَعْضِ بِنَائِهِ فَلَمْ يَسْتَقِمْ لَهُ فِي الْمَوْضِعِ الَّذِي أَرَادَ فَحَوَّلَهُ فِي مَوْضِعٍ آخَرَ فَلَمْ يَسْتَقِمْ لَهُ فَكَانَ آخِرُ ذَلِكَ أَنْ أَحْرَقَهُ بِالنَّار؛ رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: مثل منافق، مثل شاخه نخلی است كه وقتی صاحبش بخواهد در ساخت بنائش از او بهره بگيرد، به خاطر مستقيم نبودنش بكار نمی آيد و در نتيجه فقط به درد سوزاندن می خورد.[۱۴]
* عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ إِنَّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إِذَا رَأَيْنَاهُ بِحَقِيقَةِ الْإِيمَانِ وَ حَقِيقَةِ النِّفَاقِ؛


عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله مَا زَادَ خُشُوعُ الْجَسَدِ عَلَی مَا فِي الْقَلْبِ فَهُوَ عِنْدَنَا نِفَاقٌ؛ رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: اگر خشوع و كرنش و فروتنی كه كسی در ظاهر نسبت به خدا نشان می دهد، بيش از مقداری باشد كه در قلب و باطنش است، اين نفاق است.[۱۵]
امام باقر عليه السلام فرمودند: ما با ديدن هر كس، می فهميم كه مؤمن است يا منافق.[۱۶]


عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ إِنَّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إِذَا رَأَيْنَاهُ بِحَقِيقَةِ الْإِيمَانِ وَ حَقِيقَةِ النِّفَاقِ؛ امام باقر عليه السلام فرمودند: ما با ديدن هر كس، می فهميم كه مؤمن است يا منافق.[۱۶]
* قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام: إِيَّاكُمْ و َالْمِرَاءَ و َالْخُصُومَةَ فَإِنَّهُمَا يُمْرِضَانِ الْقُلُوبَ عَلَی الْإِخْوَانِ و َيَنْبُتُ عَلَيْهِمَا النِّفَاقُ؛


قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام: إِيَّاكُمْ و َالْمِرَاءَ و َالْخُصُومَةَ فَإِنَّهُمَا يُمْرِضَانِ الْقُلُوبَ عَلَی الْإِخْوَانِ و َيَنْبُتُ عَلَيْهِمَا النِّفَاقُ؛ اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: باهم جدال و دشمنی نكنيد كه باعث بيماری دل و نفاق می شود.[۱۷]
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: باهم جدال و دشمنی نكنيد كه باعث بيماری دل و نفاق می شود.[۱۷]


موسيقی حرام، آشيانه نفاق:
موسيقی حرام، آشيانه نفاق: