۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
=ماهیت نیت= | =ماهیت نیت= | ||
مؤلف کتاب «دستور الاخلاق فی القرآن » در تعریف «نیت » چنین نوشته است: «نیت » به معنای وسیع آن، حرکتی است که از آن اراده نشات می گیرد چه برای تحقیق و چه برای احراز آن » | مؤلف کتاب «دستور الاخلاق فی القرآن » در تعریف «نیت » چنین نوشته است: «نیت » به معنای وسیع آن، حرکتی است که از آن اراده نشات می گیرد چه برای تحقیق و چه برای احراز آن » <ref>دستور الاخلاق فی القرآن،دراسة مقارنة للاخلاق النظریة فی القرآن، دکتور محمد عبدالله دراز، تعریب و تحقیق و تعلیق: دکتور عبدالصبور شاهین، مؤسسة الرسالة، دارالبحوث العلمیة، بیروت، الطبعة السابعة، 1408</ref> | ||
این تعریف اگرچه تا حدودی شاید صحیح باشد، اما چندان واضح و روشن نیست، یعنی تعریفی بسیار کلی است که وصف مانعیت را از دست داده است. زیرا، اولا: مراد از حرکت چیست؟ ثانیا: اگر نیت به معنای، منشا اراده باشد، این تعریف بر مبدا علم و مبدا میل نیز صادق خواهد بود و حال آن که نیت عنصری غیر از علم و میل به حساب آورده شده است. مؤلف مذکور سپس برای اراده، یک موضوع قریب و مباشر تعیین می کند که همان «عمل » است و یک موضوع بعید که بدان دو واژه «غایت » و «هدف » را اطلاق می کند. در نظر مؤلف، این موضوع بعید، دارای دو حیثیت است و با دو اعتبار، دو نام مختلف پیدا می کند: از حیث تصور و حالت عقلی صرف، «غایت » و از حیث این که قوه محرکه ای برای پدیدآوردن فعالیت و تحرک ماست، «دافع » بر آن اطلاق می شود. | این تعریف اگرچه تا حدودی شاید صحیح باشد، اما چندان واضح و روشن نیست، یعنی تعریفی بسیار کلی است که وصف مانعیت را از دست داده است. زیرا، اولا: مراد از حرکت چیست؟ ثانیا: اگر نیت به معنای، منشا اراده باشد، این تعریف بر مبدا علم و مبدا میل نیز صادق خواهد بود و حال آن که نیت عنصری غیر از علم و میل به حساب آورده شده است. مؤلف مذکور سپس برای اراده، یک موضوع قریب و مباشر تعیین می کند که همان «عمل » است و یک موضوع بعید که بدان دو واژه «غایت » و «هدف » را اطلاق می کند. در نظر مؤلف، این موضوع بعید، دارای دو حیثیت است و با دو اعتبار، دو نام مختلف پیدا می کند: از حیث تصور و حالت عقلی صرف، «غایت » و از حیث این که قوه محرکه ای برای پدیدآوردن فعالیت و تحرک ماست، «دافع » بر آن اطلاق می شود. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
2- | 2- | ||
3- | 3- | ||
4- کلمة حول فلسفة الاخلاق، پیشین | 4- کلمة حول فلسفة الاخلاق، پیشین | ||
5- در نقل آمده است که اگر خداوند بنده گنهکاری را تنها به خاطر یک گناه به عذاب جاوید گرفتار سازد، کاری به جا انجام داده است و آن بنده استحقاق این عذاب را دارد و اگر در عذاب او تخفیفی می دهد، با فضل خویش معامله کرده است نه با عدل! | 5- در نقل آمده است که اگر خداوند بنده گنهکاری را تنها به خاطر یک گناه به عذاب جاوید گرفتار سازد، کاری به جا انجام داده است و آن بنده استحقاق این عذاب را دارد و اگر در عذاب او تخفیفی می دهد، با فضل خویش معامله کرده است نه با عدل! |