۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۹: | ||
۴ – چهارمین معناى سکولاریزم از دیدگاه اسلام پذیرفته نیست، از دیدگاه اسلام، هم مشروعیت حکومت، و هم مبناى قوانین و مقررات حکومتى از دین سرچشمه مى گیرد. | ۴ – چهارمین معناى سکولاریزم از دیدگاه اسلام پذیرفته نیست، از دیدگاه اسلام، هم مشروعیت حکومت، و هم مبناى قوانین و مقررات حکومتى از دین سرچشمه مى گیرد. | ||
البته، معناى حکومت دینى این نیست که مدیران و کارگزاران حکومت از عالمان دین و روحانیان باشند، بلکه معناى حکومت دینى این است که | البته، معناى حکومت دینى این نیست که مدیران و کارگزاران حکومت از عالمان دین و روحانیان باشند، بلکه معناى حکومت دینى این است که: | ||
اولاً: قوانین و مقررات حکومتى باید با معارف و احکام و اهداف اسلامى هم آهنگ باشد، و قانون و برنامه اى مخالف احکام و اهداف اسلام تصویب و اجرا نشود. ثانیاً: نظام سیاسى جامعه بر پایه اصل ولایت و امامت استوار باشد، یعنى شخصى دین شناس، پارسا و با تدبیر در رأس هرم قدرت سیاسى قرار داشته باشد، و خطوط و سیاست هاى کلى نظام را مشخص سازد، و برحسن جریان امور و اجراى قوانین در جهت نیل به اهداف عالى حکومت نظارت نماید. ثالثاً: مبناى سپردن مسؤولیت ها به افراد، شایستگى علمى، مدیریتى و اخلاقى آنان باشد. | |||
اولاً: قوانین و مقررات حکومتى باید با معارف و احکام و اهداف اسلامى هم آهنگ باشد، و قانون و برنامه اى مخالف احکام و اهداف اسلام تصویب و اجرا نشود. | |||
ثانیاً: نظام سیاسى جامعه بر پایه اصل ولایت و امامت استوار باشد، یعنى شخصى دین شناس، پارسا و با تدبیر در رأس هرم قدرت سیاسى قرار داشته باشد، و خطوط و سیاست هاى کلى نظام را مشخص سازد، و برحسن جریان امور و اجراى قوانین در جهت نیل به اهداف عالى حکومت نظارت نماید. | |||
ثالثاً: مبناى سپردن مسؤولیت ها به افراد، شایستگى علمى، مدیریتى و اخلاقى آنان باشد. | |||
بدیهى است بر این اساس، روحانیون نیز مى توانند در امور مدیریتى جامعه سهم و نقش ویژه خود را داشته باشند. دراین جا باید اصل تناسب حکم و موضوع را معیار قرار داد، و از هر گونه افراط و تفریط پرهیز کرد. | بدیهى است بر این اساس، روحانیون نیز مى توانند در امور مدیریتى جامعه سهم و نقش ویژه خود را داشته باشند. دراین جا باید اصل تناسب حکم و موضوع را معیار قرار داد، و از هر گونه افراط و تفریط پرهیز کرد. | ||
بنابراین، حکومت دینى از نظر بهره گیرى از دانش، تجربه، خرد، هنر، تکنولوژى و همه توانمندى ها و مهارت هاى بشرى هیچگونه محدودیتى ندارد، زیرا امور یاد شده به خودى خود هیچگونه تعارضى با احکام و ا رزش هاى دینى ندارد، ناسازگارى هایى که احیاناً در این زمینه رخ مى دهد، به فلسفه ها و مکتب هایى باز مى گردد که در جوامع بشرى – غالباً اُمانیستى و غیر دینى – پدید آمده، و علوم و فنون را در خدمت خود گرفته اند. آن گاه، این علوم و فنون و تجارب بشرى، همراه با آن ایدئولوژى هاى ناسازگار با دین، به جوامع دینى وارد شده، و چالش آفرین شده است. | بنابراین، حکومت دینى از نظر بهره گیرى از دانش، تجربه، خرد، هنر، تکنولوژى و همه توانمندى ها و مهارت هاى بشرى هیچگونه محدودیتى ندارد، زیرا امور یاد شده به خودى خود هیچگونه تعارضى با احکام و ا رزش هاى دینى ندارد، ناسازگارى هایى که احیاناً در این زمینه رخ مى دهد، به فلسفه ها و مکتب هایى باز مى گردد که در جوامع بشرى – غالباً اُمانیستى و غیر دینى – پدید آمده، و علوم و فنون را در خدمت خود گرفته اند. آن گاه، این علوم و فنون و تجارب بشرى، همراه با آن ایدئولوژى هاى ناسازگار با دین، به جوامع دینى وارد شده، و چالش آفرین شده است. | ||
حکومت دینى مى تواند علوم و فنون و تجارب بشرى را از فلسفه ها و ایدئولوژى هاى ناسازگار با معیارهاى دینى پیراسته سازد، و آن ها را در خدمت اهداف و آرمان هاى خود در آورد. | حکومت دینى مى تواند علوم و فنون و تجارب بشرى را از فلسفه ها و ایدئولوژى هاى ناسازگار با معیارهاى دینى پیراسته سازد، و آن ها را در خدمت اهداف و آرمان هاى خود در آورد. | ||
۵ – پنجمین معناى سکولاریزم (جدایى دین از جامعه) نیز از دیدگاه اسلام پذیرفته نیست، اسلام دینى است اجتماعى و براى مسایل و شوون اجتماعى اهمیت بسیار قایل است، تا آن جا که، حتى عبادت هاى اسلامى که به رابطه انسان با خدا مربوط مى شود نیز، جنبه اجتماعى دارد. اسلام، به همه شوون حیات بشرى اهتمام ورزیده، و براى هدایت بشر در همه زمینه ها برنامه و قانون دارد. | ۵ – پنجمین معناى سکولاریزم (جدایى دین از جامعه) نیز از دیدگاه اسلام پذیرفته نیست، اسلام دینى است اجتماعى و براى مسایل و شوون اجتماعى اهمیت بسیار قایل است، تا آن جا که، حتى عبادت هاى اسلامى که به رابطه انسان با خدا مربوط مى شود نیز، جنبه اجتماعى دارد. | ||
اسلام، به همه شوون حیات بشرى اهتمام ورزیده، و براى هدایت بشر در همه زمینه ها برنامه و قانون دارد. | |||
قرآن کریم و احادیث اسلامى بهترین و روشن ترین گواه این مدعى است روشنى این مطلب تا حدّى است که مستشرقان منصف نیز آن را شناخته و به آن اذعان کرده اند. | قرآن کریم و احادیث اسلامى بهترین و روشن ترین گواه این مدعى است روشنى این مطلب تا حدّى است که مستشرقان منصف نیز آن را شناخته و به آن اذعان کرده اند. | ||
مارسل بوازار در این باره گفته است: | مارسل بوازار در این باره گفته است: | ||
«قوانین اسلام یک بعدى تدوین نشده و شارع مقدس به تمام جنبه هاى مختلف زندگى انسان، اعم از مادى و معنوى توجه داشته است. دیانت اسلام مجموعه اى از دستور العمل ها و تکالیفى است که خط مشى هر مسلمان را در امور سیاسى، اقتصادى و مسایل اجتماعى دیگر تعیین مى کند.»<ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدى، ص ۶۴.</ref> | «قوانین اسلام یک بعدى تدوین نشده و شارع مقدس به تمام جنبه هاى مختلف زندگى انسان، اعم از مادى و معنوى توجه داشته است. دیانت اسلام مجموعه اى از دستور العمل ها و تکالیفى است که خط مشى هر مسلمان را در امور سیاسى، اقتصادى و مسایل اجتماعى دیگر تعیین مى کند.»<ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدى، ص ۶۴.</ref> | ||
«در دیانت اسلام، حقوق و تکالیف، اوامر و نواهى عموماً از وحى ریشه گرفته اند. قانون قرآن، ناظر به همه امور مسلمانان است. بنابراین، اسلام به انسان از نظر گاه فردى و اجتماعى، مادى و معنوى هر دو، مى نگرد.»<ref>همان ص ۲۴، جهت آگاهى بیشتر در این باره به کتاب «خاتمیت و کمال دین» از نگارنده رجوع نمایید.</ref> | «در دیانت اسلام، حقوق و تکالیف، اوامر و نواهى عموماً از وحى ریشه گرفته اند. قانون قرآن، ناظر به همه امور مسلمانان است. بنابراین، اسلام به انسان از نظر گاه فردى و اجتماعى، مادى و معنوى هر دو، مى نگرد.»<ref>همان ص ۲۴، جهت آگاهى بیشتر در این باره به کتاب «خاتمیت و کمال دین» از نگارنده رجوع نمایید.</ref> | ||
۶ – اعتقاد به امر مقدس از اصول و عناصر مشترک ادیان به شمار مى رود، حتى در ادیانى که اعتقاد به خداوند وجود ندارد، نیز اعتقاد به امر مقدس یافت مى شود. | ۶ – اعتقاد به امر مقدس از اصول و عناصر مشترک ادیان به شمار مى رود، حتى در ادیانى که اعتقاد به خداوند وجود ندارد، نیز اعتقاد به امر مقدس یافت مى شود. | ||
چنان که سودربلوم<ref>Soderblom (۱۸۶۶ – ۱۹۳۱) متکلم و دین شناس سوئدى.</ref> گفته است: | چنان که سودربلوم<ref>Soderblom (۱۸۶۶ – ۱۹۳۱) متکلم و دین شناس سوئدى.</ref> گفته است: | ||
«مفهوم قدسى یا قدسیّت، مفهوم کلیدى دین است وحتى از مفهوم خدا فراتر مى رود، زیرا ممکن است دینى بدون مفهوم خدا وجود داشته باشد، ولى هیچ دینى بدون تمایز بین قدسى و دنیوى وجود ندارد»<ref>بهاء الدین خرمشاهى، دین پژوهى، ج ۱، ص ۱۲۳.</ref>. | «مفهوم قدسى یا قدسیّت، مفهوم کلیدى دین است وحتى از مفهوم خدا فراتر مى رود، زیرا ممکن است دینى بدون مفهوم خدا وجود داشته باشد، ولى هیچ دینى بدون تمایز بین قدسى و دنیوى وجود ندارد»<ref>بهاء الدین خرمشاهى، دین پژوهى، ج ۱، ص ۱۲۳.</ref>. | ||
رودلف اتو<ref>Rudolf Otto متکلم و دین پژوه آلمانى.</ref> نیز طرفدار این نظریه است که عنصر مشترک ادیان را اعتقاد به امر مقدس تشکیل مى دهد. وى کتابى در این باره به نام «مفهوم امر قدسى» تألیف کرده است<ref>دین پژوهى، ص ۱۲۴.</ref>. | رودلف اتو<ref>Rudolf Otto متکلم و دین پژوه آلمانى.</ref> نیز طرفدار این نظریه است که عنصر مشترک ادیان را اعتقاد به امر مقدس تشکیل مى دهد. وى کتابى در این باره به نام «مفهوم امر قدسى» تألیف کرده است<ref>دین پژوهى، ص ۱۲۴.</ref>. | ||
از طرفداران به نام این نظریه میرچاه الیاده<ref>Mircea Eliade (۱۹۰۷ – ۱۹۸۶) دین شناس معروف رومانیایى.</ref> است. به نظر وى قدسى و دنیوى دو وجه از بودن در جهان است. وى تصریح کرده است که خصلت قدسى، گوهر یگانه پدیده مذهبى است و نمى توان آن را با مقیاس هاى فیزیولوژى، روان شناسى، جامعه شناسى و غیر آن مطالعه کرد. او همچنین یاد آور شده است که توتم پرستى، بت پرستى، پرستش طبیعت یا ارواح و نیز پرستش شیاطین و خدایان و سر انجام پرستش خداى یگانه، تجلیات گوناگون اعتقاد به امر مقدس است<ref>میرچاه الیاده،The Sacred And The Profane رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستّارى صص ۱۷ – ۱۸.</ref>. | از طرفداران به نام این نظریه میرچاه الیاده<ref>Mircea Eliade (۱۹۰۷ – ۱۹۸۶) دین شناس معروف رومانیایى.</ref> است. به نظر وى قدسى و دنیوى دو وجه از بودن در جهان است. وى تصریح کرده است که خصلت قدسى، گوهر یگانه پدیده مذهبى است و نمى توان آن را با مقیاس هاى فیزیولوژى، روان شناسى، جامعه شناسى و غیر آن مطالعه کرد. او همچنین یاد آور شده است که توتم پرستى، بت پرستى، پرستش طبیعت یا ارواح و نیز پرستش شیاطین و خدایان و سر انجام پرستش خداى یگانه، تجلیات گوناگون اعتقاد به امر مقدس است<ref>میرچاه الیاده،The Sacred And The Profane رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستّارى صص ۱۷ – ۱۸.</ref>. | ||
الیاده، در کتاب «قدسى و دنیوى»<ref>دین پژوهى، ص ۶۵.</ref> مى نویسند: | الیاده، در کتاب «قدسى و دنیوى»<ref>دین پژوهى، ص ۶۵.</ref> مى نویسند: | ||
«هر جشن دینى، و هر زمان نیایش، نمایانگر تحقق یک رویداد مقدس است که در گذشته اساطیر، در آغاز و ازل رخ داده بوده است»<ref>المیزان، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>. | |||
«هر جشن دینى، و هر زمان نیایش، نمایانگر تحقق یک رویداد مقدس است که در گذشته اساطیر، در آغاز و ازل رخ داده بوده است» <ref>المیزان، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>. | |||
بدون شک، مصداق کامل و تمام حقیقت مقدس، وجود خداوند متعال است. و همه قداست هاى دیگر به نسبت ویژه آن ها با خداوند باز مى گردد. | بدون شک، مصداق کامل و تمام حقیقت مقدس، وجود خداوند متعال است. و همه قداست هاى دیگر به نسبت ویژه آن ها با خداوند باز مى گردد. | ||
قرآن کریم خداوند را فرمانرواى قدوس توصیف کرده است. «الملک القدّوس<ref>حشر:(۵۹)</ref>». | قرآن کریم خداوند را فرمانرواى قدوس توصیف کرده است. «الملک القدّوس<ref>حشر:(۵۹)</ref>». | ||
چنان که جبرئیل را «روح القدس» نامیده است<ref>بقره (۲): ۸۷.</ref>. مقصود از قدسى بودن جبرئیل عصمت از خطا و گناه است، زیرا او امین وحى و آورنده آن از جانب خداوند براى پیامبران بوده است. | چنان که جبرئیل را «روح القدس» نامیده است<ref>بقره (۲): ۸۷.</ref>. مقصود از قدسى بودن جبرئیل عصمت از خطا و گناه است، زیرا او امین وحى و آورنده آن از جانب خداوند براى پیامبران بوده است. | ||
قرآن کریم، سرزمینى که حضرت موسى علیه السلام در ان به مقام نبوت برگزیده شد را وادى مقدس نامیده است<ref>طه:(۲۰): ۱۲.</ref>، چنان که سرزمین فلسطین را نیز «ارض مقدس» دانسته است<ref>مائده(۵): ۲۱.</ref> مقدس بودن این سرزمین بدان جهت است که خاستگاه پیامبران بوده و از شرک و بت پرستى منزه بوده است<ref>المیزان، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>. | قرآن کریم، سرزمینى که حضرت موسى علیه السلام در ان به مقام نبوت برگزیده شد را وادى مقدس نامیده است<ref>طه:(۲۰): ۱۲.</ref>، چنان که سرزمین فلسطین را نیز «ارض مقدس» دانسته است<ref>مائده(۵): ۲۱.</ref> مقدس بودن این سرزمین بدان جهت است که خاستگاه پیامبران بوده و از شرک و بت پرستى منزه بوده است<ref>المیزان، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>. | ||
حاصل آنکه، قداست دوگونه است: ذاتى و با واسطه، قداست ذاتى ویژه خداوند است و قداست با واسطه، ویژه امورى است که انتساب ویژه اى با خداوند دارند، زیرا همه موجودات طبیعى و غیر طبیعى آفریده و فعل خداوند مى باشند، ولى، برخى از آن ها انتساب ویژه اى به خداوند دارند، و در نتیجه، از قداست با واسطه برخوردار مى شوند، مانند مواردى که پیش از این به آن ها اشاره شد. مثلاً مکانى که حضرت موسى علیه السلام در آن به مقام نبوت برگزیده شد بدان جهت «وادى مقدس» نامیده شده که وادى قرب حضور در پیشگاه پروردگار و مناجات با خداوند بود. همین گونه است مکان ها و زمان هایى چون کعبه، مسجدالحرام و مساجد دیگر، و اعیاد مبارک از نظر دین. | حاصل آنکه، قداست دوگونه است: ذاتى و با واسطه، قداست ذاتى ویژه خداوند است و قداست با واسطه، ویژه امورى است که انتساب ویژه اى با خداوند دارند، زیرا همه موجودات طبیعى و غیر طبیعى آفریده و فعل خداوند مى باشند، ولى، برخى از آن ها انتساب ویژه اى به خداوند دارند، و در نتیجه، از قداست با واسطه برخوردار مى شوند، مانند مواردى که پیش از این به آن ها اشاره شد. مثلاً مکانى که حضرت موسى علیه السلام در آن به مقام نبوت برگزیده شد بدان جهت «وادى مقدس» نامیده شده که وادى قرب حضور در پیشگاه پروردگار و مناجات با خداوند بود. همین گونه است مکان ها و زمان هایى چون کعبه، مسجدالحرام و مساجد دیگر، و اعیاد مبارک از نظر دین. | ||
قداست این مکان ها و زمان ها به دلیل انتساب ویژه اى است که به خداوند دارند، و رخداد مقدسى است که در آن ها واقع شده، یا مناسک و عبادات ویژه اى است که در آن ها تشریع شده است<ref>المیزان، ج ۱۴، صص ۱۳۷ – ۱۳۸.</ref>. | قداست این مکان ها و زمان ها به دلیل انتساب ویژه اى است که به خداوند دارند، و رخداد مقدسى است که در آن ها واقع شده، یا مناسک و عبادات ویژه اى است که در آن ها تشریع شده است<ref>المیزان، ج ۱۴، صص ۱۳۷ – ۱۳۸.</ref>. | ||
در هر حال، اعتقاد به امر مقدس از عناصر مشترک ادیان است، خواه مصداق آن ها حق باشد یا باطل. | در هر حال، اعتقاد به امر مقدس از عناصر مشترک ادیان است، خواه مصداق آن ها حق باشد یا باطل. | ||
بنابراین، دنیوى گرى به معناى قداست زدایى در شکل حاد و گسترده آن به الحاد (Atheism) مى انجامد. و این، شدیدترین مرحله دنیوى گرى و سکولاریزم است. البته، باید به این نکته توجه داشت که در روزگار ما سکولاریزم در این شکل حاد و الحادى آن وجود ندارد، یعنى نظام هاى سکولار غربى داراى چنین ویژگى نیستند. این مطلب به قرن نوزدهم و نیمه نخست قرن بیستم باز مى گردد که تب دین ستیزى و دین گریزى در جهان غرب بالا بود، و ایدئولوژى هاى الحادى فعال بودند. | بنابراین، دنیوى گرى به معناى قداست زدایى در شکل حاد و گسترده آن به الحاد (Atheism) مى انجامد. و این، شدیدترین مرحله دنیوى گرى و سکولاریزم است. البته، باید به این نکته توجه داشت که در روزگار ما سکولاریزم در این شکل حاد و الحادى آن وجود ندارد، یعنى نظام هاى سکولار غربى داراى چنین ویژگى نیستند. این مطلب به قرن نوزدهم و نیمه نخست قرن بیستم باز مى گردد که تب دین ستیزى و دین گریزى در جهان غرب بالا بود، و ایدئولوژى هاى الحادى فعال بودند. | ||
اما پس از آن، با ظهور دوره پست مدرن و احساس نیازِ جامعه غربى به معنویت، بار دیگر دین و ایمان مذهبى توجه متفکران و مصلحان اجتماعى را به خود معطوف کرد. | اما پس از آن، با ظهور دوره پست مدرن و احساس نیازِ جامعه غربى به معنویت، بار دیگر دین و ایمان مذهبى توجه متفکران و مصلحان اجتماعى را به خود معطوف کرد. | ||
و امروزه حتى در کشورهاى غربى که با نظام هاى سیاسى و حکومت سکولار، اداره مى شوند، ایمان مذهبى نقش برجسته اى دارد. | و امروزه حتى در کشورهاى غربى که با نظام هاى سیاسى و حکومت سکولار، اداره مى شوند، ایمان مذهبى نقش برجسته اى دارد. | ||