پرش به محتوا

قدریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
بغدادى در این باره گفته است: «ثم حدث فى زمان المتاخرین من الصحابة خلاف القدریة فى القدر و الاستطاعة من معبد الجهنى و غیلان الدمشقى و الجعد بن درهم. . . ».<ref>الفرق بین الفرق، ص 18- 19.</ref>
بغدادى در این باره گفته است: «ثم حدث فى زمان المتاخرین من الصحابة خلاف القدریة فى القدر و الاستطاعة من معبد الجهنى و غیلان الدمشقى و الجعد بن درهم. . . ».<ref>الفرق بین الفرق، ص 18- 19.</ref>


شهرستانى نیز تاریخ پیدایش قدریه را عصر متاخرین صحابه دانسته، و از معبد جهنى و غیلان دمشقى و یونس اسوارى به عنوان پیشوایان قدریه یاد کرده است. (3) از روایتى که طبرسى در کتاب احتجاج نقل کرده به دست مى آید که حسن بصرى (متوفاى 110 ه) نیز از طرفداران اندیشه قدر بوده است، زیرا در آن روایت آمده است که حسن بصرى به ملاقات امام باقر علیه السلام رفت، امام به او فرمود: «شنیده ام تو بر این عقیده اى که خداوند افعال بندگان را به آنان واگذار کرده است » . آنگاه او را از چنین عقیده اى بر حذر داشت و فرمود: «ایاک ان تقول بالتفویض. . . » (4) و حسن بصرى سکوت اختیار کرد و چیزى نگفت. سکوت وى در چنین موقعیتى گواه این است که وى آن عقیده را قبول داشته است.
شهرستانى نیز تاریخ پیدایش قدریه را عصر متاخرین صحابه دانسته، و از معبد جهنى و غیلان دمشقى و یونس اسوارى به عنوان پیشوایان قدریه یاد کرده است.<ref>الملل و النحل، ج 1، ص 30.</ref> از روایتى که طبرسى در کتاب احتجاج نقل کرده به دست مى آید که حسن بصرى (متوفاى 110 ه) نیز از طرفداران اندیشه قدر بوده است، زیرا در آن روایت آمده است که حسن بصرى به ملاقات امام باقر علیه السلام رفت، امام به او فرمود: «شنیده ام تو بر این عقیده اى که خداوند افعال بندگان را به آنان واگذار کرده است » . آنگاه او را از چنین عقیده اى بر حذر داشت و فرمود: «ایاک ان تقول بالتفویض. . . »<ref>الاحتجاج، ص 326.</ref> و حسن بصرى سکوت اختیار کرد و چیزى نگفت. سکوت وى در چنین موقعیتى گواه این است که وى آن عقیده را قبول داشته است.


سید مرتضى نیز از داود بن ابى هند روایت کرده که حسن بصرى مى گفت: «کل شى ء بقضاء الله و قدره الا المعاصى ».(5)
سید مرتضى نیز از داود بن ابى هند روایت کرده که حسن بصرى مى گفت: «کل شى ء بقضاء الله و قدره الا المعاصى ».<ref>امالى السید المرتضى، ج 1، ص 106.</ref>


=قدریه و امویان=
=قدریه و امویان=
رابطه قدریه با حاکمان اموى رابطه اى قهرآمیز و خصمانه بود، و این بدان جهت بود که امویان معمولا قضا و قدر الهى را به گونه اى تفسیر مى کردند که مستلزم مجبور بودن انسان در افعال خود بود. آنان با چنین تفسیر جبر آمیزى از قضا و قدر الهى- که متاسفانه عوام پسند نیز بود- سیاست هاى استبدادى خود را توجیه مى کردند. به نقل ابن قتیبه (متوفاى 276) هنگامى که معاویه، با تطمیع و تهدید، گروهى از مهاجران و انصار را به بیعت با یزید وادار کرد، و مورد اعتراض عایشه واقع شد، در پاسخ گفت: «ان امر یزید قضاء من القضاء» . (6) دیگر حاکمان اموى نیز این روش معاویه را به کار مى بردند، چنانکه ابو على جبایى گفته است: «اولین کسى (از حکام اموى) که از عقیده جبر طرفدارى کرد معاویه بود. وى همه کارهاى خود را به قضاء و قدر الهى مستند مى کرد و بدین وسیله در برابر مخالفان عذر مى خواست. پس از وى این اندیشه در میان زمامداران اموى رواج یافت.(7)
رابطه قدریه با حاکمان اموى رابطه اى قهرآمیز و خصمانه بود، و این بدان جهت بود که امویان معمولا قضا و قدر الهى را به گونه اى تفسیر مى کردند که مستلزم مجبور بودن انسان در افعال خود بود. آنان با چنین تفسیر جبر آمیزى از قضا و قدر الهى- که متاسفانه عوام پسند نیز بود- سیاست هاى استبدادى خود را توجیه مى کردند. به نقل ابن قتیبه (متوفاى 276) هنگامى که معاویه، با تطمیع و تهدید، گروهى از مهاجران و انصار را به بیعت با یزید وادار کرد، و مورد اعتراض عایشه واقع شد، در پاسخ گفت: «ان امر یزید قضاء من القضاء» .<ref> الامامة و السیاسة، ج 1، ص 158، 161.</ref> دیگر حاکمان اموى نیز این روش معاویه را به کار مى بردند، چنانکه ابو على جبایى گفته است: «اولین کسى (از حکام اموى) که از عقیده جبر طرفدارى کرد معاویه بود. وى همه کارهاى خود را به قضاء و قدر الهى مستند مى کرد و بدین وسیله در برابر مخالفان عذر مى خواست. پس از وى این اندیشه در میان زمامداران اموى رواج یافت.<ref>المغنى، قاضى عبد الجبار، ج 8، ص 4.</ref>


=صواب و خطاى قدریه=
=صواب و خطاى قدریه=
خط ۲۹: خط ۲۹:
نقد بر قدریه در روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام وارد شده است که برخى را یادآور مى شویم:
نقد بر قدریه در روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام وارد شده است که برخى را یادآور مى شویم:


1- شیخ صدوق در کتاب ثواب الاعمال از امام على علیه السلام روایت کرده که فرمود: «لکل امة مجوس، و مجوس هذه الامة الذین یقولون لا قدر» . (8)
1- شیخ صدوق در کتاب ثواب الاعمال از امام على علیه السلام روایت کرده که فرمود: «لکل امة مجوس، و مجوس هذه الامة الذین یقولون لا قدر» .<ref> بحار الانوار، ج 5، ص 120، روایت 58، به نقل از ثواب الاعمال.</ref>


2- امام باقر علیه السلام به حسن بصرى فرمود: «ایاک ان تقول بالتفویض، فان الله عز و جل لم یفوض الامر الى خلقه وهنا منه و ضعفا. . . » . (9)
2- امام باقر علیه السلام به حسن بصرى فرمود: «ایاک ان تقول بالتفویض، فان الله عز و جل لم یفوض الامر الى خلقه وهنا منه و ضعفا. . . » .<ref> الاحتجاج، ص 326.</ref>


3- از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمود: «مساکین القدریة ارادوا ان یصفوا الله عز و جل بعد له فاخرجوه من قدرته و سلطانه » . (10)
3- از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمود: «مساکین القدریة ارادوا ان یصفوا الله عز و جل بعد له فاخرجوه من قدرته و سلطانه » . <ref>بحار الانوار، ج 5، ص 54.</ref>


=نکات قابل توجه=
=نکات قابل توجه=