قوم تاتار: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۸: خط ۹۸:
پس از انقلاب ۱۹۱۷م روسیه، در مهر ۱۳۰۰/ اکتبر ۱۹۲۱ در درون جمهوری فدراتیو روسیه، جمهوری خودمختار کریمه تأسیس شد. در این سال‌ها بسیاری از سران تاتار کریمه به خارج، ازجمله ترکیه و رومانی مهاجرت کردند. در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۳ش/ ۱۸ مۀ ۱۹۴۴م کل جمعیت تاتارهای کریمه به گناه همکاری با آلمان‌ها از سوی دولت شوروی به آسیای مرکزی و قزاقستان تبعید شدند که شمار آنان را حدود ۱۹۴ هزار تن تخمین زده‌اند. ۴۶٪ از تاتارها در جریان تبعید جان خود را از دست دادند. در ۱۳۴۶ش/۱۹۶۷م از تاتارهای کریمه اعادۀ حیثیت شد و گروهی از آنان توانستند به زادگاه خود بازگردند. ظاهراً جمعیت کنونی تاتارهای کریمه در منطقۀ شوروی پیشین به ۵۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود، [۱۵۱] اما حدود ۵ میلیون نفر از تاتارهای کریمه در ترکیه زندگی می‌کنند. [۱۵۲]‌
پس از انقلاب ۱۹۱۷م روسیه، در مهر ۱۳۰۰/ اکتبر ۱۹۲۱ در درون جمهوری فدراتیو روسیه، جمهوری خودمختار کریمه تأسیس شد. در این سال‌ها بسیاری از سران تاتار کریمه به خارج، ازجمله ترکیه و رومانی مهاجرت کردند. در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۳ش/ ۱۸ مۀ ۱۹۴۴م کل جمعیت تاتارهای کریمه به گناه همکاری با آلمان‌ها از سوی دولت شوروی به آسیای مرکزی و قزاقستان تبعید شدند که شمار آنان را حدود ۱۹۴ هزار تن تخمین زده‌اند. ۴۶٪ از تاتارها در جریان تبعید جان خود را از دست دادند. در ۱۳۴۶ش/۱۹۶۷م از تاتارهای کریمه اعادۀ حیثیت شد و گروهی از آنان توانستند به زادگاه خود بازگردند. ظاهراً جمعیت کنونی تاتارهای کریمه در منطقۀ شوروی پیشین به ۵۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود، [۱۵۱] اما حدود ۵ میلیون نفر از تاتارهای کریمه در ترکیه زندگی می‌کنند. [۱۵۲]‌


زبان تاتارهای کریمه
==زبان تاتارهای کریمه==
 
زبان تاتارهای کریمه به گویش باختری زبان تاتاری تعلق دارد و جزو گروه فرعی زبان قپچاقی ـ پولووتسی است که خود دارای چند گویش فرعی است. [۱۵۳]‌
زبان تاتارهای کریمه به گویش باختری زبان تاتاری تعلق دارد و جزو گروه فرعی زبان قپچاقی ـ پولووتسی است که خود دارای چند گویش فرعی است. [۱۵۳]‌
در سده‌های ۷- ۹ق/۱۳-۱۵م خانات تاتار آستاراخان، کریمه، سیبری، مسیرمیانی ولگا، حوالی اورال، و غازان پدیدآمدند. تاتارهای اطراف مسیر میانی رود ولگا و حوالی اورال پرجمعیت‌ترین و پیشرفته‌ترین بخش فرهنگی تاتارها را تشکیل می‌دادند. اینان بعدها به گونه‌ای خودمختاری دست یافتند. [۱۵۴] [۱۵۵]
در سده‌های ۷- ۹ق/۱۳-۱۵م خانات تاتار آستاراخان، کریمه، سیبری، مسیرمیانی ولگا، حوالی اورال، و غازان پدیدآمدند. تاتارهای اطراف مسیر میانی رود ولگا و حوالی اورال پرجمعیت‌ترین و پیشرفته‌ترین بخش فرهنگی تاتارها را تشکیل می‌دادند. اینان بعدها به گونه‌ای خودمختاری دست یافتند. [۱۵۴] [۱۵۵]
بجز گروه‌های تاتار یاد شده، گروه‌های کوچک دیگری از این قوم در ماوراء قفقاز، برخی نواحی کوهستانی قفقاز و دیگر جای‌ها وجود دارند که شمارشان اندک است. (برای آگاهی بیشتر، نک‌ : ویکی‌پدیا) ‌
بجز گروه‌های تاتار یاد شده، گروه‌های کوچک دیگری از این قوم در ماوراء قفقاز، برخی نواحی کوهستانی قفقاز و دیگر جای‌ها وجود دارند که شمارشان اندک است. (برای آگاهی بیشتر، نک‌ : ویکی‌پدیا) ‌


زبان تاتاری
=زبان تاتاری=
[ویرایش]
 
زبان تاتاری بیش‌تر در جمهوری‌های خودمختار تاتارستان، باشقیرستان، چوواش، مُردوا و چند استان درون جمهوری فدراتیو روسیه رایج است. شمار کسانی که به زبان تاتاری گفت‌وگو می‌کنند، بنابر آمار ۱۹۷۰م حدود ۵ میلیون نفر است. زبان تاتاری شاخه‌ای از گروه قپچاقی زبان ترکی است. گویش‌های عمدۀ زبان تاتاری این‌هاست: ۱. گویش مرکزی یا میانی که تاتارهای غازان بدان سخن می‌گویند، ۲. گویش غربی یا میشاری، ۳. گویش شرقی که گویش تاتارهای سیبری است. [۱۵۶]‌
زبان تاتاری بیش‌تر در جمهوری‌های خودمختار تاتارستان، باشقیرستان، چوواش، مُردوا و چند استان درون جمهوری فدراتیو روسیه رایج است. شمار کسانی که به زبان تاتاری گفت‌وگو می‌کنند، بنابر آمار ۱۹۷۰م حدود ۵ میلیون نفر است. زبان تاتاری شاخه‌ای از گروه قپچاقی زبان ترکی است. گویش‌های عمدۀ زبان تاتاری این‌هاست: ۱. گویش مرکزی یا میانی که تاتارهای غازان بدان سخن می‌گویند، ۲. گویش غربی یا میشاری، ۳. گویش شرقی که گویش تاتارهای سیبری است. [۱۵۶]‌


مذهب
=مذهب=
[ویرایش]
 
بیشتر مردم تاتار، مسلمان، سنی و پیرو مذهب حنفی هستند. در سده‌های ۱۶- ۱۸م شمار اندکی از تاتارها به آیین مسیحی درآمدند، ولی در اواخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م بسیاری از مسیحی‌شدگان، بار دیگر به اسلام روی آوردند. [۱۵۷][۱۵۸]‌
بیشتر مردم تاتار، مسلمان، سنی و پیرو مذهب حنفی هستند. در سده‌های ۱۶- ۱۸م شمار اندکی از تاتارها به آیین مسیحی درآمدند، ولی در اواخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م بسیاری از مسیحی‌شدگان، بار دیگر به اسلام روی آوردند. [۱۵۷][۱۵۸]‌


پیوستن تاتار به مغول
=پیوستن تاتار به مغول=
[ویرایش]
 
فرمانروایان سلسله طلایی کین، که به مرور چینی شده بودند، برای مهار کردن اقوام صحرانورد آن سوی دیوار چین، آنان را به جان یکدیگر می‌انداختند [۱۵۹] چنانکه در پی کشته شدن قوتوله/ قوتیله/ خوتولا قاآن، آخرین فرمانروای خاقانی مغول‌ها، به دست تاتارهای بوئیرنور در ۵۵۶/ ۱۱۶۱ و با به قدرت رسیدن تاتارها، حکومت کین در ۵۹۸/ ۱۲۰۲ چند قبیله متحد مغولی را ــ که طغرل (بعدها وانگ/ اونگ خان)، رئیس قبیله مسیحی کرائیت و تابع حکومت کین، فرماندهی ایشان را به عهده داشت ــ بر ضد تاتارها برانگیخت. [۱۶۰][۱۶۱] در همین سال، تِموچین (بعدها چنگیزخان) به خون‌خواهی پدرش، یسوکایْ بهادُر ــ که یکی از رؤسای خرده پای مغول و هم پیمان قدیمی طغرل بود و عده‌ای از تاتارها او را کشته بودند ــ و نیز به سبب آن‌که خود را وارث فرمانروایی قوتوله قاآن می‌دانست، به عنوان متحد و تابعِ خان کرائیت، همه قبایل رقیب را در سرزمین‌های مغولستان مقهور کرد و بویژه از تاتارها انتقام سختی گرفت. [۱۶۲][۱۶۳][۱۶۴] وی همچنین بقیه آنان را در واحدهای مختلف قومی ـ نظامی خود ــ که به مرور اقوام دیگری نیز به آن‌ها می‌پیوستند ــ تقسیم کرد و تاتارها را «جلوداران» لشکر مغول گردانید و برخی از زنان ایشان را به همسری و برخی از کودکان آنان را به فرزند خواندگی برگزید. در نتیجه، عده‌ای از این تاتارها از همان ابتدا در دستگاه چنگیزخان و اخلافش، به مقام‌های بالا رسیدند. [۱۶۵][۱۶۶][۱۶۷][۱۶۸][۱۶۹][۱۷۰][۱۷۱][۱۷۲] بدینسان، پس از آن‌که چنگیزخان در ۶۰۲/۱۲۰۶ وحدت قبیله‌ای و قومی در مغولستان به وجود آورد، تاتارها نیز مانند دیگر اقوام ترک با مغولان درآمیختند [۱۷۳][۱۷۴][۱۷۵][۱۷۶] و از آن پس، تفکیک تاتارها و نقش تاریخی آنان، به ویژه از مغولان، تقریباً ناممکن شده است؛ چنانکه جوینی ، حتی در بیان حوادث پیش از چنگیز، تاتارها و مغول‌ها را یکی گرفته [۱۷۷] و ابن اثیر در گزارش مفصّلی که از هجوم چنگیزخان و اخلافش در ابتدای قرن هفتم آورده، ایشان را در همه جا تاتار خوانده است. [۱۷۸][۱۷۹] در اشعار مولوی و سعدی نیز که هم زمان با فتنه مغول می‌زیسته‌اند، واژه تاتار برای مغول به کار رفته است [۱۸۰][۱۸۱][۱۸۲] (برای اطلاعات بیش‌تر از وضع فرهنگی تاتارها رجوع کنید به مغول‌ها، ایلخانان).
فرمانروایان سلسله طلایی کین، که به مرور چینی شده بودند، برای مهار کردن اقوام صحرانورد آن سوی دیوار چین، آنان را به جان یکدیگر می‌انداختند [۱۵۹] چنانکه در پی کشته شدن قوتوله/ قوتیله/ خوتولا قاآن، آخرین فرمانروای خاقانی مغول‌ها، به دست تاتارهای بوئیرنور در ۵۵۶/ ۱۱۶۱ و با به قدرت رسیدن تاتارها، حکومت کین در ۵۹۸/ ۱۲۰۲ چند قبیله متحد مغولی را ــ که طغرل (بعدها وانگ/ اونگ خان)، رئیس قبیله مسیحی کرائیت و تابع حکومت کین، فرماندهی ایشان را به عهده داشت ــ بر ضد تاتارها برانگیخت. [۱۶۰][۱۶۱] در همین سال، تِموچین (بعدها چنگیزخان) به خون‌خواهی پدرش، یسوکایْ بهادُر ــ که یکی از رؤسای خرده پای مغول و هم پیمان قدیمی طغرل بود و عده‌ای از تاتارها او را کشته بودند ــ و نیز به سبب آن‌که خود را وارث فرمانروایی قوتوله قاآن می‌دانست، به عنوان متحد و تابعِ خان کرائیت، همه قبایل رقیب را در سرزمین‌های مغولستان مقهور کرد و بویژه از تاتارها انتقام سختی گرفت. [۱۶۲][۱۶۳][۱۶۴] وی همچنین بقیه آنان را در واحدهای مختلف قومی ـ نظامی خود ــ که به مرور اقوام دیگری نیز به آن‌ها می‌پیوستند ــ تقسیم کرد و تاتارها را «جلوداران» لشکر مغول گردانید و برخی از زنان ایشان را به همسری و برخی از کودکان آنان را به فرزند خواندگی برگزید. در نتیجه، عده‌ای از این تاتارها از همان ابتدا در دستگاه چنگیزخان و اخلافش، به مقام‌های بالا رسیدند. [۱۶۵][۱۶۶][۱۶۷][۱۶۸][۱۶۹][۱۷۰][۱۷۱][۱۷۲] بدینسان، پس از آن‌که چنگیزخان در ۶۰۲/۱۲۰۶ وحدت قبیله‌ای و قومی در مغولستان به وجود آورد، تاتارها نیز مانند دیگر اقوام ترک با مغولان درآمیختند [۱۷۳][۱۷۴][۱۷۵][۱۷۶] و از آن پس، تفکیک تاتارها و نقش تاریخی آنان، به ویژه از مغولان، تقریباً ناممکن شده است؛ چنانکه جوینی ، حتی در بیان حوادث پیش از چنگیز، تاتارها و مغول‌ها را یکی گرفته [۱۷۷] و ابن اثیر در گزارش مفصّلی که از هجوم چنگیزخان و اخلافش در ابتدای قرن هفتم آورده، ایشان را در همه جا تاتار خوانده است. [۱۷۸][۱۷۹] در اشعار مولوی و سعدی نیز که هم زمان با فتنه مغول می‌زیسته‌اند، واژه تاتار برای مغول به کار رفته است [۱۸۰][۱۸۱][۱۸۲] (برای اطلاعات بیش‌تر از وضع فرهنگی تاتارها رجوع کنید به مغول‌ها، ایلخانان).


confirmed
۸٬۰۶۸

ویرایش