پرش به محتوا

ابن فارض: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
</div>
</div>


'''اِبْن‌ِ‌فارِض‌، ابوحفص‌ (ابوالقاسم‌) شرف‌الدین‌ عمر بن‌ علی‌ بن مرشد بن‌ علی''' (‌۵۷۶ -۶۳۲ق‌/۱۱۸۱- ۱۲۳۵م‌)، بزرگ‌ترین‌ سراینده شعر صوفیانه‌ در ادبیات‌ عرب‌ است.
'''اِبْن‌ِ‌فارِض‌ ابوحفص‌ (ابوالقاسم‌) شرف‌الدین‌ عمر بن‌ علی‌ بن مرشد بن‌ علی''' (‌۵۷۶ -۶۳۲ق‌/۱۱۸۱- ۱۲۳۵م‌)، بزرگ‌ترین‌ سراینده شعر صوفیانه‌ در ادبیات‌ عرب‌ است.
 
 
=اصل و نسب=
=اصل و نسب=


نسبت‌ ابن‌فارض‌ به‌ گفته شیخ‌علی‌، نواده دختری‌ او و به‌ استناد خوابی‌ که‌ او خود دیده‌ بود، به‌ قبیله بنی‌ سعد (قبیله حلمیه‌، مرضعه [[پیامبر]] ) می‌رسید [۱] و اصل‌ خاندانش‌ به‌ شهر حماه‌، در سرزمین‌ [[شام|شام‌]] تعلق‌ داشت‌.
نسبت‌ ابن‌فارض‌ به‌ گفته شیخ‌علی‌ نواده دختری‌ او و به‌ استناد خوابی‌ که‌ او خود دیده‌ بود به‌ قبیله بنی‌ سعد (قبیله حلمیه‌ مرضعه [[پیامبر]] ) می‌رسید [۱] و اصل‌ خاندانش‌ به‌ شهر حماه‌ در سرزمین‌ [[شام|شام‌]] تعلق‌ داشت‌.


=شهرت=
=شهرت=


پدرش‌ از حماه‌ به‌ دیار [[مصر]] که‌ در آن‌ روزگار، مهم‌ترین‌ مرکز تمدن‌ اسلامی‌ بود، مهاجرت‌ کرد و چون‌ در محاکم‌ قضایی‌ سهم‌ الارث‌ زنان‌ بر مردان‌ می‌نوشت‌، به‌ «فارض‌» مشهور شد. [۲][۳]
پدرش‌ از حماه‌ به‌ دیار [[مصر]] که‌ در آن‌ روزگار مهم‌ترین‌ مرکز تمدن‌ اسلامی‌ بود مهاجرت‌ کرد و چون‌ در محاکم‌ قضایی‌ سهم‌ الارث‌ زنان‌ بر مردان‌ می‌نوشت‌ به‌ «فارض‌» مشهور شد. [۲][۳]


=تولد=
=تولد=


شیخ‌علی‌، جامع‌ دیوان‌ ابن‌فارض‌، در دیباچه آن‌ به‌ نقل‌ از منذری‌ می‌نویسد: «از ابن‌فارض‌ درباره تاریخ‌ ولادتش‌ پرسیدم‌، پاسخ‌ داد چهارم‌ ذیقعده ۵۷۷ در [[قاهره|قاهره‌]] . از ابن‌خلکان‌ نیز چنین‌ شنیدم‌»، [۴] ولی‌ ظاهراً در اینجا شیخ‌علی‌ را سهوی‌ روی‌ داده‌ است‌، زیرا این‌ سخن‌ را نه‌ تکمله منذری‌ تأیید می‌کند و نه‌ وفیات‌ ابن‌خلکان‌ و این‌ هر دو ولادت‌ ابن‌فارض‌ را در ۴ ذیقعده ۵۷۶ ضبط کرده‌اند [۵][۶] و قول‌ دیگر مورخان‌ نیز همین‌ است‌. [۷][۸]
شیخ‌علی‌ جامع‌ دیوان‌ ابن‌فارض‌ در دیباچه آن‌ به‌ نقل‌ از منذری‌ می‌نویسد: «از ابن‌فارض‌ درباره تاریخ‌ ولادتش‌ پرسیدم‌، پاسخ‌ داد چهارم‌ ذیقعده ۵۷۷ در [[قاهره|قاهره‌]] . از ابن‌خلکان‌ نیز چنین‌ شنیدم‌»، [۴] ولی‌ ظاهراً در اینجا شیخ‌علی‌ را سهوی‌ روی‌ داده‌ است‌، زیرا این‌ سخن‌ را نه‌ تکمله منذری‌ تأیید می‌کند و نه‌ وفیات‌ ابن‌خلکان‌ و این‌ هر دو ولادت‌ ابن‌فارض‌ را در ۴ ذیقعده ۵۷۶ ضبط کرده‌اند [۵][۶] و قول‌ دیگر مورخان‌ نیز همین‌ است‌. [۷][۸]


=پدر=
=پدر=
خط ۴۹: خط ۴۷:
=دوری از درباریان=
=دوری از درباریان=


ابن‌فارض‌، پس‌ از بازگشت‌ از حجاز، در صحن‌ خطابه جامع‌ ازهر ساکن‌ شد. [۲۲] وی‌ مورد احترام‌ خاص‌ سلاطین‌ ایوبی‌ و امیران‌ و درباریان‌ بود، ولی‌ هرگز به‌ دربار و درباریان‌ روی‌ خوش‌ نشان‌ نداد و در مجالس‌ آنان‌ حاضر نشد و هرگونه‌ اقدامی‌ را که‌ از طرف‌ سلاطین‌ برای‌ نزدیک‌ شدن‌ به‌ او به‌ عمل‌ آمد، رد می‌کرد. [۲۳][۲۴]
ابن‌فارض‌ پس‌ از بازگشت‌ از حجاز در صحن‌ خطابه جامع‌ ازهر ساکن‌ شد. [۲۲] وی‌ مورد احترام‌ خاص‌ سلاطین‌ ایوبی‌ و امیران‌ و درباریان‌ بود ولی‌ هرگز به‌ دربار و درباریان‌ روی‌ خوش‌ نشان‌ نداد و در مجالس‌ آنان‌ حاضر نشد و هرگونه‌ اقدامی‌ را که‌ از طرف‌ سلاطین‌ برای‌ نزدیک‌ شدن‌ به‌ او به‌ عمل‌ آمد رد می‌کرد. [۲۳][۲۴]


=درگذشت=
=درگذشت=


سرانجام‌ وی‌ در ۵۶ سالگی‌ در روز سه‌شنبه‌ دوم‌ جمادی‌ الاول‌ ۶۳۲ در صحن‌ خطابه جامع‌ ازهر درگذشت‌ [۲۵][۲۶] و فردای‌ آن‌ روز در قرافه‌، دامنه کوه‌ مقطم‌ در کنار مسجد معروف‌ به‌ «عارض‌» نزدیک‌ آرامگاه‌ شیخ‌ بقال‌ دفن‌ شد. [۲۷][۲۸]
سرانجام‌ وی‌ در ۵۶ سالگی‌ در روز سه‌شنبه‌ دوم‌ جمادی‌ الاول‌ ۶۳۲ در صحن‌ خطابه جامع‌ ازهر درگذشت‌ [۲۵][۲۶] و فردای‌ آن‌ روز در قرافه‌ دامنه کوه‌ مقطم‌ در کنار مسجد معروف‌ به‌ «عارض‌» نزدیک‌ آرامگاه‌ شیخ‌ بقال‌ دفن‌ شد. [۲۷][۲۸]


=وصف سیما=
=وصف سیما=


شیخ‌ کمال‌الدین‌ محمد، فرزند ابن‌فارض‌ در وصف‌ سیمای‌ پدر خود گفته‌ است‌ که‌ وی‌ مردی‌ میانه‌ بالا و نیکو منظر بود و رنگ‌ چهره‌اش‌ به‌ سرخی‌ تمایل‌ داشت‌ و در مجالس‌ وقار و هیبت‌ او به‌ گونه‌ای‌ بود که‌ حاضران‌ از هر گروه‌ و طبقه‌ای‌ که‌ بودند، کمال‌ ادب‌ و فروتنی‌ را نسبت‌ به‌ او مراعات‌ می‌کردند. با آنکه‌ از کسی‌ چیزی‌ نمی‌پذیرفت‌، در معاش‌ خود سهل‌گیر و بی‌تکلف‌ بود و با نزدیکان‌ و آشنایان‌ با بخشندگی‌ و گشاده‌ دستی‌ رفتار می‌کرد. [۲۹][۳۰]
شیخ‌ کمال‌الدین‌ محمد فرزند ابن‌فارض‌ در وصف‌ سیمای‌ پدر خود گفته‌ است‌ که‌ وی‌ مردی‌ میانه‌ بالا و نیکو منظر بود و رنگ‌ چهره‌اش‌ به‌ سرخی‌ تمایل‌ داشت‌ و در مجالس‌ وقار و هیبت‌ او به‌ گونه‌ای‌ بود که‌ حاضران‌ از هر گروه‌ و طبقه‌ای‌ که‌ بودند، کمال‌ ادب‌ و فروتنی‌ را نسبت‌ به‌ او مراعات‌ می‌کردند. با آنکه‌ از کسی‌ چیزی‌ نمی‌پذیرفت‌، در معاش‌ خود سهل‌گیر و بی‌تکلف‌ بود و با نزدیکان‌ و آشنایان‌ با بخشندگی‌ و گشاده‌ دستی‌ رفتار می‌کرد. [۲۹][۳۰]


=معانی سماع=
=معانی سماع=
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۲۶

ویرایش