پرش به محتوا

محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پیام آور صلح (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
در روایات نیز بر این اصل تأکید زیادی شده است. حضرت علی عله السلام در عهد‌نامه معروف خود به مالک اشتر می­فرماید:
در روایات نیز بر این اصل تأکید زیادی شده است. حضرت علی عله السلام در عهد‌نامه معروف خود به مالک اشتر می­فرماید:


صلحی را که دشمن به تو پیشنهاد کرد و رضایت خدا در آن بود رد نکن. همانا، صلح و آشتی موجب پشتیبانی لشکریان تو و راحتی از غم و اندوه و سبب امنیت کشور است. <ref>(نهج‌البلاغه، ص1027)</ref>.
صلحی را که دشمن به تو پیشنهاد کرد و رضایت خدا در آن بود رد نکن. همانا، صلح و آشتی موجب پشتیبانی لشکریان تو و راحتی از غم و <br>
اندوه و سبب امنیت کشور است. <ref>(نهج‌البلاغه، ص1027)</ref>.


نکته­ای که شایسته یادآوری است این است که اصل بر صلح و سازش بودن به این معنا نیست که در مورد دشمنان هم­پیمان به ساده‌لوحی و ساده‌اندیشی دچار شده و از نقشه‌های احتمالی آنان غافل باشیم، یا آنان را در امور مهم داخلی کشور دخالت داده و از اسرار خود آگاه سازیم و یا از موضع ضعف، با دشمنان روبه‌رو شویم، بلکه همواره باید نسبت به دشمنان سابق خود مراقبت نماییم و از حسن ظنّ بی‌جا نسبت به آنها بپرهیزیم. چنان‌چه حضرت علی علیه السلام بعد از این که مالک را به قبول پیشنهاد صلح از جانب دشمنان تشویق می­کند، می‌فرماید:
نکته­ای که شایسته یادآوری است این است که اصل بر صلح و سازش بودن به این معنا نیست که در مورد دشمنان هم­پیمان به ساده‌لوحی و <br>
ساده‌اندیشی دچار شده و از نقشه‌های احتمالی آنان غافل باشیم، یا آنان را در امور مهم داخلی کشور دخالت داده و از اسرار خود آگاه <br>
سازیم و یا از موضع ضعف، با دشمنان روبه‌رو شویم، بلکه همواره باید نسبت به دشمنان سابق خود مراقبت نماییم و از حسن ظنّ بی‌جا نسبت <br>
به آنها بپرهیزیم. چنان‌چه حضرت علی علیه السلام بعد از این که مالک را به قبول پیشنهاد صلح از جانب دشمنان تشویق می­کند، <br>
<br>
می‌فرماید:


«ولکن الحَذَرَ کلَّ الحذَر من عدوک بعد صلحه فان العدو ربّما قارب لیتغفّلَ فخُذ بالحزم و اتّهم فی ذلک حسن الظن؛ بعد از صلح، باید در کمال هوشیاری نسبت به دشمنت باشی، چون بسا که دشمنی، به وسیله صلح نزدیک می­شود تا غافلگیر کند. پس جنبه احتیاط را نگه دار و در این رابطه از حسن ظن به دشمن بپرهیز.» (پیشین).
<br>
«ولکن الحَذَرَ کلَّ الحذَر من عدوک بعد صلحه فان العدو ربّما قارب لیتغفّلَ فخُذ بالحزم و اتّهم فی ذلک حسن الظن؛ بعد از صلح، باید در <br>
کمال هوشیاری نسبت به دشمنت باشی، چون بسا که دشمنی، به وسیله صلح نزدیک می­شود تا غافلگیر کند. پس جنبه احتیاط را نگه دار و در <br>
این رابطه از حسن ظن به دشمن بپرهیز.» (پیشین).




====اصل پای‌بندی به میثاق‌های بین‌المللی====
====اصل پای‌بندی به میثاق‌های بین‌المللی====


در حال حاضر یکی از ریشه‌های اصلی تروریسم، عدم پای‌بندی به میثاق‌ها و عهد‌نامه‌های بین‌المللی است که این عمل بیشتر توسط کشورهای قدرتمند انجام می‌شود و در پی آن، توجیهی برای عملکرد سازمان‌های تروریستی و نیز کشورهای حامی تروریسم به وجود می‌آورد.
<br>
در حال حاضر یکی از ریشه‌های اصلی تروریسم، عدم پای‌بندی به میثاق‌ها و عهد‌نامه‌های بین‌المللی است که این عمل بیشتر توسط کشورهای <br>
قدرتمند انجام می‌شود و در پی آن، توجیهی برای عملکرد سازمان‌های تروریستی و نیز کشورهای حامی تروریسم به وجود می‌آورد.


در اسلام مسئله وفای به پیمان و پای‌بندی به میثاقی که با دیگران بسته شده است، از جمله مسائلی است که بسیار بر آن تأکید شده است. مسئله یمین و عهد و میثاق در قرآن و روایات از جمله مواردی است که به صورت ویژه بر آن تأکید شده است.
در اسلام مسئله وفای به پیمان و پای‌بندی به میثاقی که با دیگران بسته شده است، از جمله مسائلی است که بسیار بر آن تأکید شده است. <br>
مسئله یمین و عهد و میثاق در قرآن و روایات از جمله مواردی است که به صورت ویژه بر آن تأکید شده است.


از طرفی به حفظ پیمان امر شده است: «'''وَ احْفَظُوا أَیْمانَكُمْ'''؛ پیمان‌های‌تان را حفظ کنید.» <ref>(مائده/89)</ref>. و از طرف دیگر، نسبت به نقض پیمان نهی شده است: «لاتنقضوا الأیمان بعد توکیدها؛ پیمان‌ها را بعد از انعقاد و تأکید، نقض نکنید.» (پیشین).
<br>
از طرفی به حفظ پیمان امر شده است: «'''وَ احْفَظُوا أَیْمانَكُمْ'''؛ پیمان‌های‌تان را حفظ کنید.» <ref>(مائده/89)</ref>. و از طرف دیگر، <br>
نسبت به نقض پیمان نهی شده است: «لاتنقضوا الأیمان بعد توکیدها؛ پیمان‌ها را بعد از انعقاد و تأکید، نقض نکنید.» (پیشین).


در آیه دیگر آمده است: «'''وَ إِنْ نَكَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِی دِینِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ'''؛ اگر مشرکین و کفّار پیمانشان را بعد از انعقاد شکستند و در دین به شما طعنه زدند پس با سران کفر پیکار کنید چون آنان دارای عهد و پیمان نیستند، باشد که آنان دست بردارند.» <ref>(نحل/91)</ref>.
<br>
در آیه دیگر آمده است: «'''وَ إِنْ نَكَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِی دِینِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ <br>
<br>
یَنْتَهُونَ'''؛ اگر مشرکین و کفّار پیمانشان را بعد از انعقاد شکستند و در دین به شما طعنه زدند پس با سران کفر پیکار کنید چون آنان <br>
دارای عهد و پیمان نیستند، باشد که آنان دست بردارند.» <ref>(نحل/91)</ref>.


در این آیه شریفه خداوند مشکل اصلی در روابط بین­المللی را نداشتن میثاق و عهدشکنی می­داند؛ یعنی مشکل کفّار در عرصه بین­المللی این نیست که «إیمان» (اعتقاد به مبدأ و معاد) ندارند بلکه مشکل اصلی این است که «أیمان» (پیمان استوار) ندارند. به تعبیر یکی از اندیشمندان اسلامی برجسته معاصر:
<br>
در این آیه شریفه خداوند مشکل اصلی در روابط بین­المللی را نداشتن میثاق و عهدشکنی می­داند؛ یعنی مشکل کفّار در عرصه بین­المللی این <br>
نیست که «إیمان» (اعتقاد به مبدأ و معاد) ندارند بلکه مشکل اصلی این است که «أیمان» (پیمان استوار) ندارند. به تعبیر یکی از <br>
اندیشمندان اسلامی برجسته معاصر:


«اسلام با تأکید فراوان بر مسئله حفظ میثاق‌های بین‌المللی و رعایت عهد و سوگند حقوقی پافشاری کرده است. راز این مطلب در آن است که خداوند، خود، به مجموعه نظام هستی آگاهی دارد و به این نکته اشراف دارد که آیین‌های دیگر تا روز قیامت همواره پابرجایند...
<br>
«اسلام با تأکید فراوان بر مسئله حفظ میثاق‌های بین‌المللی و رعایت عهد و سوگند حقوقی پافشاری کرده است. راز این مطلب در آن است که <br>
خداوند، خود، به مجموعه نظام هستی آگاهی دارد و به این نکته اشراف دارد که آیین‌های دیگر تا روز قیامت همواره پابرجایند...


چگونه ممکن است خداوندی که بدین روشنی از پای‌بندی اهل شرایع دیگر خبر می‌دهد، برای گردش امور جهان با حضور آنها تعالیمی نداشته باشد؟ و از ارزنده ترین این تعالیم، احترام به سوگندها و میثاق‌های بین‌المللی است، زیرا با «إیمان» می‌توان بهشت را از آن مردم ساخت و برنامه زندگی صالحانه مسلمانان را اداره کرد، اما آن‌چه که برای تدبیر امور همه مردم در دنیا لازم است، «أیمان» است نه «إیمان». «أیمان» در این بحث بر سوگندها و میثاق‌های بین‌المللی اطلاق می‌شود...قرآن کریم بی دینی دیگران را بهانه‌ای بجا برای جنگیدن با آنها به شمار نمی‌آورد، اما شکستن أیمان و سوگندها را سبب جنگ با ایشان می‌شمارد: '''فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ'''؛ با سران کفر بجنگید، زیرا به راستی آنان سوگند شکنند؛ باشد که از این کار دست بشویند.
<br>
چگونه ممکن است خداوندی که بدین روشنی از پای‌بندی اهل شرایع دیگر خبر می‌دهد، برای گردش امور جهان با حضور آنها تعالیمی نداشته <br>
باشد؟ و از ارزنده ترین این تعالیم، احترام به سوگندها و میثاق‌های بین‌المللی است، زیرا با «إیمان» می‌توان بهشت را از آن مردم <br>
ساخت و برنامه زندگی صالحانه مسلمانان را اداره کرد، اما آن‌چه که برای تدبیر امور همه مردم در دنیا لازم است، «أیمان» است نه <br>
«إیمان». «أیمان» در این بحث بر سوگندها و میثاق‌های بین‌المللی اطلاق می‌شود...قرآن کریم بی دینی دیگران را بهانه‌ای بجا برای <br>
<br>
جنگیدن با آنها به شمار نمی‌آورد، اما شکستن أیمان و سوگندها را سبب جنگ با ایشان می‌شمارد: '''فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ <br>
لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ'''؛ با سران کفر بجنگید، زیرا به راستی آنان سوگند شکنند؛ باشد که از این کار دست بشویند.


می‌بینید که انگیزه نبرد با سران کفر، نه بی ایمانی و کفر ایشان، بلکه سوگندشکنی آنان قلمداد شده است.» <ref>(جوادی‌آملی، 1375ش، بخش اول، فصل چهارم)</ref>.
می‌بینید که انگیزه نبرد با سران کفر، نه بی ایمانی و کفر ایشان، بلکه سوگندشکنی آنان قلمداد شده است.» <ref>(جوادی‌آملی، 1375ش، <br>
بخش اول، فصل چهارم)</ref>.


در آیه دیگر، وفای به عهد از ویژگی‌های شخص نیکوکار شمرده شده است:
در آیه دیگر، وفای به عهد از ویژگی‌های شخص نیکوکار شمرده شده است:


« '''لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ... وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا'''؛ نیکوکار کسی است که ایمان به خدا داشته باشد ...و کسانی که به عهد خود هنگامی که عهد بستند، وفا می­کنند.» <ref>(بقره/177)</ref>.
<br>
« '''لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ... وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا'''؛ نیکوکار کسی است که ایمان به خدا داشته باشد ...و کسانی که به عهد <br>
خود هنگامی که عهد بستند، وفا می­کنند.» <ref>(بقره/177)</ref>.


شاید چنین توهم شود که سفارش به وفای به عهد و میثاق در قرآن، به عهد و پیمان‌ها در روابط شخصی مسلمین با هم اختصاص دارد ولی واقعیت این است که سفارش به عهد و پیمان در قرآن با توجه به شأن نزول آیات مربوطه، بیشتر جنبه سیاسی داشته و ناظر به روابط مسلمین با دیگران است. پس وجوب وفای به عهد مطلق است و هر نوع عهدی را که انسان منعقد می­کند شامل می‌شود خواه در روابط شخصی باشد و یا در روابط بین­المللی.
<br>
شاید چنین توهم شود که سفارش به وفای به عهد و میثاق در قرآن، به عهد و پیمان‌ها در روابط شخصی مسلمین با هم اختصاص دارد ولی <br>
واقعیت این است که سفارش به عهد و پیمان در قرآن با توجه به شأن نزول آیات مربوطه، بیشتر جنبه سیاسی داشته و ناظر به روابط <br>
<br>
مسلمین با دیگران است. پس وجوب وفای به عهد مطلق است و هر نوع عهدی را که انسان منعقد می­کند شامل می‌شود خواه در روابط شخصی باشد <br>
و یا در روابط بین­ المللی.


<br>
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می­فرماید:
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می­فرماید:


«کلمه عهد با اطلاقی که دارد هر وعده و عهدی که انسان یا یک گروهی به آن ملتزم شود را شامل است... و هر عقد و پیمانی را که در معاملات یا در معاشرت‌ها و روابط منعقد کند شامل است.» <ref>(طباطبایی، 1362ش، ج1، ص437)</ref>.
«کلمه عهد با اطلاقی که دارد هر وعده و عهدی که انسان یا یک گروهی به آن ملتزم شود را شامل است... و هر عقد و پیمانی را که در <br>
معاملات یا در معاشرت‌ها و روابط منعقد کند شامل است.» <ref>(طباطبایی، 1362ش، ج1، ص437)</ref>.


در آیه دیگر، خداوند به جهت احترامی که برای میثاق بین الملل قائل است حتی به مسلمین اجازه نمی­دهد برای دفاع از کشور مسلمان دیگر، با یک کشور هم­پیمان از درِ جنگ و ستیز وارد شود:
در آیه دیگر، خداوند به جهت احترامی که برای میثاق بین الملل قائل است حتی به مسلمین اجازه نمی­دهد برای دفاع از کشور مسلمان <br>
دیگر، با یک کشور هم­پیمان از درِ جنگ و ستیز وارد شود:


«'''وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلى قَوْمٍ بَیْنَكُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثاقٌ'''؛ اگر مؤمنین غیر مهاجر از شما در امر دین کمک خواستند پس باید به یاری آنان بشتابید مگر آن که علیه قوم هم پیمان شما کمک خواسته باشند (که در این صورت نباید به این مؤمنین کمک کنید)؛ <ref>(انفال/72)</ref>.
<br>
«'''وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلى قَوْمٍ بَیْنَكُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثاقٌ'''؛ اگر مؤمنین غیر مهاجر از شما در امر دین کمک <br>
<br>
خواستند پس باید به یاری آنان بشتابید مگر آن که علیه قوم هم پیمان شما کمک خواسته باشند (که در این صورت نباید به این مؤمنین <br>
کمک کنید)؛ <ref>(انفال/72)</ref>.


و در برخی از آیات قرآن، خداوند وفای به عهد و میثاق را از تقوای انسان و عهدشکنی را ناشی از عدم تقوا دانسته است: «'''فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ'''؛ با مشرکانی که پیمان بسته­اید تا وقتی که مدت آن پیمان به سر نیامده باید بر عهد خود پایدار باشید همانا خداوند پرهیزکاران را دوست دارد.» (توبه/4). در این آیه حتی وفای به پیمانی که با مشرکین منعقد شده از تقوای مؤمنین شمرده شده است و نه یک سیاست و تاکتیک مصلحتی! و در دو آیه دیگر از قرآن نیز همین مضمون آمده است. <ref>(آل‌عمران/76 و انفال/56)</ref> در آیه دیگر، خداوند عهد با مشرکین را عهد با خدا می‌داند:
<br>
و در برخی از آیات قرآن، خداوند وفای به عهد و میثاق را از تقوای انسان و عهدشکنی را ناشی از عدم تقوا دانسته است: «'''فَأَتِمُّوا <br>
إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ'''؛ با مشرکانی که پیمان بسته­اید تا وقتی که مدت آن پیمان به سر نیامده باید بر عهد خود <br>
پایدار باشید همانا خداوند پرهیزکاران را دوست دارد.» (توبه/4). در این آیه حتی وفای به پیمانی که با مشرکین منعقد شده از تقوای <br>
مؤمنین شمرده شده است و نه یک سیاست و تاکتیک مصلحتی! و در دو آیه دیگر از قرآن نیز همین مضمون آمده است. <ref>(آل‌عمران/76 و <br>
انفال/56)</ref> در آیه دیگر، خداوند عهد با مشرکین را عهد با خدا می‌داند:


«'''وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ'''...؛ به عهد خدا وفا کنید آن‌گاه که عهدی بستید.» <ref>(نحل/91)</ref>.
«'''وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ'''...؛ به عهد خدا وفا کنید آن‌گاه که عهدی بستید.» <ref>(نحل/91)</ref>.


بنا‌براین، یکی از مشکلات و ریشه‌های خشونت و تروریسم، عدم پای‌بندی به اصول و پیمان‌های بین‌المللی است که مسلمانان به تبعیت از آموزه‌های دینی، باید در این زمینه پیشگام باشند.
<br>
بنا‌براین، یکی از مشکلات و ریشه‌های خشونت و تروریسم، عدم پای‌بندی به اصول و پیمان‌های بین‌المللی است که مسلمانان به تبعیت از <br>
<br>
آموزه‌های دینی، باید در این زمینه پیشگام باشند.


در کلام معصومین نیز سراسر سخن از لزوم وفای به عهد و پایداری بر میثاق بین­الملل می­باشد. علی† در عهدنامه خود به مالک اشتر، نقض عهد با دشمن و پیمان شکنی را، تجرّی بر خداوند می­داند: «لاتخیسن بعهدک و لاتختِلَنَّ عدوک فانه لاتجتری علی الله إلّا جاهل شقیّ؛ ای مالک! با عهد و پیمان خود دشمن را فریب مده همانا بر خداوند تجری نمی­کند مگر شخص جاهل و شقی.» <ref>(نهج‌البلاغه، ص1028)</ref>.
<br>
در کلام معصومین نیز سراسر سخن از لزوم وفای به عهد و پایداری بر میثاق بین­الملل می­باشد. علی† در عهدنامه خود به مالک اشتر، نقض <br>
عهد با دشمن و پیمان شکنی را، تجرّی بر خداوند می­داند: «لاتخیسن بعهدک و لاتختِلَنَّ عدوک فانه لاتجتری علی الله إلّا جاهل شقیّ؛ ای مالک! با <br>
عهد و پیمان خود دشمن را فریب مده همانا بر خداوند تجری نمی­کند مگر شخص جاهل و شقی.» <ref>(نهج‌البلاغه، ص1028)</ref>.


در همین عهدنامه، حضرت وفای به عهد را از فرائض[[محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله پیام آور صلح#%20ftn7|[7]]] الهی می­داند:
در همین عهدنامه، حضرت وفای به عهد را از فرائض[[محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله پیام آور صلح#%20ftn7|[7]]] الهی می­داند:


«فانّه لیس من فرائض الله شئ الناس اشدّ علیه اجتماعاً مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود؛ هیچ فریضه­ای از فرائض الهی، مهم‌تر از بزرگداشت وفای به عهد نیست که مردم با این که خواسته­های متفرق و آرای متعدد دارند بیشتر از هر چیز بر این وفای به عهد اجتماع و اتفاق دارند.» (پیشین).
<br>
«فانّه لیس من فرائض الله شئ الناس اشدّ علیه اجتماعاً مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود؛ هیچ فریضه­ای از فرائض <br>
الهی، مهم‌تر از بزرگداشت وفای به عهد نیست که مردم با این که خواسته­های متفرق و آرای متعدد دارند بیشتر از هر چیز بر این وفای <br>
به عهد اجتماع و اتفاق دارند.» (پیشین).


سیره عملی پیامبرصلی الله علیه وآله و دیگر معصومین علیهم السلام  نیز هیچ‌گاه خلاف این معنا را ثابت نکرد و همواره این رادمردان اسلام پای‌بندی خود را به هرگونه عهدی که با دشمنان بستند، نشان دادند، مانند: معاهده پیامبر با بنی قینقاع و بنی قریضه از قوم یهود و پیمان ایشان با قریش در حدیبیه. <ref>(ر.ک: طباطبایی، پیشین، ج9، ص195)</ref>.
سیره عملی پیامبرصلی الله علیه وآله و دیگر معصومین علیهم السلام  نیز هیچ‌گاه خلاف این معنا را ثابت نکرد و همواره این رادمردان اسلام <br>
پای‌بندی خود را به هرگونه عهدی که با دشمنان بستند، نشان دادند، مانند: معاهده پیامبر با بنی قینقاع و بنی قریضه از قوم یهود و <br>
پیمان ایشان با قریش در حدیبیه. <ref>(ر.ک: طباطبایی، پیشین، ج9، ص195)</ref>.


اما با وجود تأکید بسیاری که نسبت به پیمان‌های بین‌المللی به عنوان راه‌کار اصلی برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز شده است، در قرآن کریم به خصوص در سوره توبه از پیمان شکنی مشرکین و کفار بسیار مذمت شده و از مجموع این آیات چنین برداشت می‌شود که مشرکین و کفّار نه در نظر اعتقادی وفای به عهد داشتند و نه در عمل بر میثاقشان استوار ماندند. به این جهت می­فرماید: «'''كَیْفَ یَكُونُ لِلْمُشْرِكِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ'''...؛ چگونه با مشرکان که عهد خدا و رسول شکستند، خدا و رسولش عهد آنان را نگه دارند.» <ref>(توبه/7)</ref>.
اما با وجود تأکید بسیاری که نسبت به پیمان‌های بین‌المللی به عنوان راه‌کار اصلی برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز شده است، در قرآن کریم <br>
به خصوص در سوره توبه از پیمان شکنی مشرکین و کفار بسیار مذمت شده و از مجموع این آیات چنین برداشت می‌شود که مشرکین و کفّار نه <br>
در نظر اعتقادی وفای به عهد داشتند و نه در عمل بر میثاقشان استوار ماندند. به این جهت می­فرماید: «'''كَیْفَ یَكُونُ لِلْمُشْرِكِینَ عَهْدٌ عِنْدَ <br>
اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ'''...؛ چگونه با مشرکان که عهد خدا و رسول شکستند، خدا و رسولش عهد آنان را نگه دارند.» <ref>(توبه/7)</ref>.


این پیمان‌شکنی مشرکین نه به صورت یک استثنا بلکه به تعبیر قرآن یک قاعده بود و هر عهدی را که می­بستند از آن تخلف می­کردند: « '''أوَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ'''؛ برای چه هر عهد و پیمان که با (خدا و رسول بستند) گروهی می­شکستند. (نه تنها اینان عهد شکنند) بلکه اکثر آنها اصلاً ایمان نخواهند آورد.» <ref>(بقره/100)</ref>.
<br>
این پیمان‌شکنی مشرکین نه به صورت یک استثنا بلکه به تعبیر قرآن یک قاعده بود و هر عهدی را که می­بستند از آن تخلف می­کردند: « <br>
'''أوَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ'''؛ برای چه هر عهد و پیمان که با (خدا و رسول بستند) گروهی می­<br>
<br>
شکستند. (نه تنها اینان عهد شکنند) بلکه اکثر آنها اصلاً ایمان نخواهند آورد.» <ref>(بقره/100)</ref>.


این فرموده قرآن که: «بلکه اکثر آنها اصلاً ایمان نخواهند آورد» می­تواند اشاره به همان نکته باشد که برخی از آنان از نظر منطق نظری هم اصلاً اعتقادی به لزوم وفای به پیمان ندارند و به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی کنفرانس‌های اسمی و سردمداران امور در جوامع، آن‌چه که برایشان مهم است حفظ منافع حیاتی جامعه خودشان است و از این جهت، اگر عهد و پیمانی را منعقد می­کنند از روی مصلحت روز است و این عهد و پیمان تا وقتی دوام دارد که توازن قوا برقرار باشد و به محض این که یک کفه ترازوی قدرت به نفع یکی از طرفین سنگینی کرد پیمان را به بهانه­های ساختگی نقض می­کنند و در واقع این عذرهای ساختگی را هم برای این ارائه می­دهند تا بتوانند چنین القا کنند که ظاهر قوانین بین ­المللی را حفظ کرده‌اند. <ref>(طباطبایی، پیشین، ص196)</ref>.
این فرموده قرآن که: «بلکه اکثر آنها اصلاً ایمان نخواهند آورد» می­تواند اشاره به همان نکته باشد که برخی از آنان از نظر منطق نظری هم اصلاً اعتقادی به لزوم وفای به پیمان ندارند و به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی کنفرانس‌های اسمی و سردمداران امور در جوامع، آن‌چه که برایشان مهم است حفظ منافع حیاتی جامعه خودشان است و از این جهت، اگر عهد و پیمانی را منعقد می­کنند از روی مصلحت روز است و این عهد و پیمان تا وقتی دوام دارد که توازن قوا برقرار باشد و به محض این که یک کفه ترازوی قدرت به نفع یکی از طرفین سنگینی کرد پیمان را به بهانه­های ساختگی نقض می­کنند و در واقع این عذرهای ساختگی را هم برای این ارائه می­دهند تا بتوانند چنین القا کنند که ظاهر قوانین بین ­المللی را حفظ کرده‌اند. <ref>(طباطبایی، پیشین، ص196)</ref>.
۱۵

ویرایش