confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
«… در میان شما علویان بعد از [[رسول خدا]]، بهتر و برتر از [[علی بن الحسین]] نیامده که او، از جد تو بهتر بود و بعد از او، در میان شما، بهتر از [[محمد بن علی]] نبود. که او هم بهتر از پدر تو بود و نه مانندی برای فرزندش جعفر صادق بود، که او هم از تو بهتر بوده و هست». <ref>فراهانی، ولی الله، قانعی، سعید، زندگانی چهارده معصوم، بهار ۱۳۸۷، ص۴۷۳٫</ref> | «… در میان شما علویان بعد از [[رسول خدا]]، بهتر و برتر از [[علی بن الحسین]] نیامده که او، از جد تو بهتر بود و بعد از او، در میان شما، بهتر از [[محمد بن علی]] نبود. که او هم بهتر از پدر تو بود و نه مانندی برای فرزندش جعفر صادق بود، که او هم از تو بهتر بوده و هست». <ref>فراهانی، ولی الله، قانعی، سعید، زندگانی چهارده معصوم، بهار ۱۳۸۷، ص۴۷۳٫</ref> | ||
=رفتار منصور عباسی با مردم= | |||
مردمی که در دوران حکومت فشار و اختناق [[امویان]]، در نهایت سختی و گرفتاری زندگی میکردند و برای سرنگونی آن رنجهای فراوان کشیدند، امیدوار بودند با روی کار آمدن عباسیان وضع بهتری پیدا کرده و به رفاه و آسایش دست یابند، ولی این پندار و خوابی بیش نبود. | |||
دکتر [[احمد محمود صبحی]] مینویسد: «آن نمونه اعلای [[عدالت]] و مساواتی که مردم از عباسیان انتظار داشتند، به خیالی باطل و پوچ تبدیل شد. درنده خویی منصور و رشید و حرص و آزمندی آنان و ستمشان بر فرزندان [[علی بن عیسی]] و بازیچه قرار دادن [[بیت المال مسلمانان]]، ما را به یاد [[حجاج]]، [[هشام]] و [[یوسف بن عمر ثقفی]] میاندازد، و پس از آنکه سفاح و منصور به صورتی که پیش از آن دیده نشده بود، به افراط و زیادهروی در خونریزی دست و پا زدند، تباهی دامنگیر همه افراد ملت شد». <ref>نظریهًْ الامامه، ص۳۸۱، به نقل الحیاهًْ السیاسهًْ للامام الرضا، ص۱۰۸٫</ref> | |||
مورخان، استواری پایههای حکومت منصور را مرهون کشتارهای فراوان وی دانسته و نوشتهاند: منصور افراد زیادی را کشت تا حکومتش استقرار یافت. <ref>تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص۲۵۹٫</ref> | |||
وی برای کشتن مردم روشهای مختلفی در پیش میگرفت؛ نوشتهاند او یک پزشک [[مسیحی]] را به کار گرفته بود و به کمک او افرادی را که نمیتوانست آشکارا بکشد، از طریق سمّ، تحت پوشش دارو آنان را به قتل میرسانید. برادر زاده خود، محمد بن سفاح را با این حیله کشت. <ref>الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج ۱، ص۴۲٫</ref> | |||
یکی دیگر از فشارهایی که در زمان منصور بر مردم وارد شد، فشار کشتار و [[شکنجه]] بود. منصور علاوه بر فشار اقتصادی، موجی از کشتار و شکنجه به وسیله عمال و دژخیمان خود به راه انداخت و هر روز گروهی قربانی این موج خون میشدند. | |||
«روزی عموی منصور به وی گفت: تو چنان با عقوبت و خشونت به مردم هجوم آوردهای که انگار کلمه <big>عفو</big> به گوش تو نخورده است! وی پاسخ داد: هنوز استخوانهای [[بنی مروان]] نپوسیده و شمشیرهای [[آل ابی طالب]] در غلاف نرفته است، و ما در میان مردمی به سر میبریم که دیروز، ما را اشخاص عادی میدیدند و امروز خلیفه، بنابراین هیبت ما جز با فراموشی عفو و به کارگیری عقوبت، در دلها جا نمیگیرد». <ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۳۹۴٫</ref> | |||
=ساختن شهر بغداد بدستور منصور عباسی= | =ساختن شهر بغداد بدستور منصور عباسی= |