پرش به محتوا

بکاء و تباکی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(تغییر تصویر)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:




روایات فراوانی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امامان معصوم (علیهم‌السلام) درباره ثواب عزاداری و گریستن بر مصائب امام حسین (علیه‌السلام) و اهل بیت آن حضرت نقل شده که در آنها شیعیان به این امر تشویق و ترغیب شده‌اند. این احادیث در کتب حدیثی مهم شیعه، مانند کامل الزیارات، امالی، ثواب الاعمال، خصال صدوق و وسائل الشیعه نقل شده‌اند. در این مقاله، برای نمونه به نقل برخی از این احادیث در دو بخش «ثواب گریه بر امام حسین (علیه‌السلام) و ثواب سرودن شعر در رثای آن حضرت» می‌پردازیم و در ادامه، تحلیلی درباره پاداش گریه بر امام حسین (علیه‌السلام) ارائه می‌کنیم.
روایات فراوانی از [[پیامبر]](صلی‌الله‌علیه‌وآله) و [[امامان معصوم]] (علیهم‌السلام) درباره ثواب عزاداری و گریستن بر مصائب [[امام حسین]] (علیه‌السلام) و [[اهل‌بیت]] آن حضرت نقل شده که در آنها شیعیان به این امر تشویق و ترغیب شده‌اند. این احادیث در کتب حدیثی مهم شیعه، مانند کامل الزیارات، امالی، ثواب الاعمال، خصال صدوق و وسائل الشیعه نقل شده‌اند. در این مقاله، برای نمونه به نقل برخی از این احادیث در دو بخش «ثواب گریه بر [[امام حسین]] (علیه‌السلام) و ثواب سرودن شعر در رثای آن حضرت» می‌پردازیم و در ادامه، تحلیلی درباره پاداش گریه بر امام حسین (علیه‌السلام) ارائه می‌کنیم.


=فضیلت گریستن بر امام حسین=
=فضیلت گریستن بر امام حسین=




نمونه‌هایی از احادیث درباره فضیلت گریستن بر امام حسین (علیه‌السلام) در اینجا آورده شده است:
نمونه‌هایی از احادیث درباره فضیلت گریستن بر امام حسین(علیه‌السلام) در اینجا آورده شده است:
==روایت ریان بن شبیب==
==روایت ریان بن شبیب==


ریان بن شبیب می‌گوید: روز اول ماه محرم به محضر امام رضا (علیه‌السلام) رسیدم. حضرت (در خلال حدیث مفصلی) فرمود:
ریان بن شبیب می‌گوید: روز اول [[ماه محرم الحرام]] به محضر [[امام رضا]](علیه‌السلام) رسیدم. حضرت (در ضمن حدیث مفصلی) فرمود:
‌ای پسر شبیب، محرم، ماهی است که در عهد جاهلیت [هم]، آن را محترم می‌شمردند و ظلم و جنگ در آن را حرام می‌دانستند؛ اما این امت، نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در این ماه فرزندان پیامبر را کشتند و زنان او را اسیر کردند و اثاث او را غارت کردند.
‌ای پسر شبیب، محرم، ماهی است که در عهد جاهلیت [هم]، آن را محترم می‌شمردند و ظلم و جنگ در آن را حرام می‌دانستند؛ اما این امت، نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در این ماه فرزندان پیامبر را کشتند و زنان او را اسیر کردند و اثاث او را غارت کردند.
خداوند هرگز این جرم آنها را نبخشد. ‌ای پسر شبیب؛ بر حسین (علیه‌السلام) گریه کن که او را مثل گوسفند سر بریدند و هجده نفر از مردان خاندانش با او کشته شدند که در روی زمین مانند ندارند و آسمانهای هفتگانه و زمین‌ها در قتل او گریستند.... ‌ای پسر شبیب؛ اگر بر حسین (علیه‌السلام) گریه کنی چندان که اشک تو بر گونه هایت روان گردد، خداوند هر گناهی که کرده باشی، کوچک یا بزرگ، اندک یا بسیار می‌آمرزد... ‌ای پسر شبیب؛ اگر دوست داری در درجات بالای بهشت با ما باشی، به سبب حزن ما محزون، و برای شادمانی ما شاد باش. (یا بن شبیب! ان بکیت علی الحسین حتی تصیر دموعک علی خدیک، غفرالله لک کل ذنب اذنبته صغیرا کان او کبیرا قلیلا کان آو کثیرا... یا بن شبیب، ان سرک ان تکون معنا فی الدرجات العلی من الجنان، فاحزن لحزننا وافرح لفرحنا)  
خداوند هرگز این جرم آنها را نبخشد. ‌ای پسر شبیب؛ بر حسین (علیه‌السلام) گریه کن که او را مثل گوسفند سر بریدند و هجده نفر از مردان خاندانش با او کشته شدند که در روی زمین مانند ندارند و آسمانهای هفتگانه و زمین‌ها در قتل او گریستند.... ‌ای پسر شبیب؛ اگر بر حسین (علیه‌السلام) گریه کنی چندان که اشک تو بر گونه هایت روان گردد، خداوند هر گناهی که کرده باشی، کوچک یا بزرگ، اندک یا بسیار می‌آمرزد... ‌ای پسر شبیب؛ اگر دوست داری در درجات بالای بهشت با ما باشی، به سبب حزن ما محزون، و برای شادمانی ما شاد باش. (یا بن شبیب! ان بکیت علی الحسین حتی تصیر دموعک علی خدیک، غفرالله لک کل ذنب اذنبته صغیرا کان او کبیرا قلیلا کان آو کثیرا... یا بن شبیب، ان سرک ان تکون معنا فی الدرجات العلی من الجنان، فاحزن لحزننا وافرح لفرحنا) <ref>شیخ صدوق، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة، مجلس ۲۷، ص۱۹۲، ح۵.</ref>.
[۱]
 


   
   
==حدیث چهارصد خصلت==
==حدیث چهارصد خصلت==


امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) (در حدیثی شامل چهارصد خصلت) می‌فرماید: «هر دیده‌ای روز قیامت، گریان و هر چشمی [از روی نگرانی] بیدار است، مگر چشم کسی که خداوند او را بر کرامت خود اختصاص داده باشد و بر هتک حرمتی که از حسین (علیه‌السلام) و خاندان پیامبر می‌شود، گریسته باشد». (عن امیرالمؤمنین (فی حدیث اربعمائة) قال: کل عین یوم القیامة باکیة وکل عین یوم القیامة ساهرة الا عین من اختصه الله بکرامته و بکی علی ماینتهک من الحسین و آل محمد)  
امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) (در حدیثی شامل چهارصد خصلت) می‌فرماید: «هر دیده‌ای روز قیامت، گریان و هر چشمی [از روی نگرانی] بیدار است، مگر چشم کسی که خداوند او را بر کرامت خود اختصاص داده باشد و بر هتک حرمتی که از حسین (علیه‌السلام) و خاندان پیامبر می‌شود، گریسته باشد». (عن امیرالمؤمنین (فی حدیث اربعمائة) قال: کل عین یوم القیامة باکیة وکل عین یوم القیامة ساهرة الا عین من اختصه الله بکرامته و بکی علی ماینتهک من الحسین و آل محمد) <ref>شیخ صدوق، الخصال، تصحیح علی اکبر غفاری، حدیث اربعمائة، ص۶۲۵.</ref>.
[۲]
 


==روایت امام باقر==
==روایت امام باقر==


امام باقر (علیه‌السلام) روایت می‌کند که امام سجاد (علیه‌السلام) فرمود:
امام باقر (علیه‌السلام) روایت می‌کند که امام سجاد (علیه‌السلام) فرمود:
هر مؤمنی که برای کشته شدن امام حسین (علیه‌السلام) گریان شود به طوری که اشک بر صورتش جاری شود، خداوند متعال غرفه‌هایی در بهشت برای او آماده می‌کند که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد، و هر مؤمنی که به دلیل آزار و اذیتی که از دشمنان در دنیا به ما رسیده، گریان شود، به گونه‌ای که اشک بر صورتش جاری شود، خدای متعالی در بهشت، او را در جایگاه صدق ساکن می‌گرداند، و هر مؤمنی که به خاطر ما اذیتی به او رسیده باشد و به سبب این اذیت و آزار، چشمانش گریان و اشکش بر گونه اش جاری شود، خداوند هر آزار و اذیت را از او برگرداند و روز قیامت او را از خشم خود و آتش جهنم ایمن سازد. (عن محمد بن مسلم عن ابی جعفر قال: کان علی بن الحسین یقول: ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین بن علی دمعة حتی تسیل علی خده بواه الله بها فی الجنة غرفا یسکنها احقابا و ایما مؤمن دمعت عیناه حتی تسیل علی خده فینا ااذی مسسنا من عونا فی الدنیا بواه الله فی الجنة مبوا صدق و ایما مؤمن مسه اذی فینا فدمعت عیناه حتی تسیل علی خده من مضاضة ما اوذی فینا، صرف الله عن وجهه الاذی و آمنه یوم القیامة من سخطه و النار)  
هر مؤمنی که برای کشته شدن امام حسین (علیه‌السلام) گریان شود به طوری که اشک بر صورتش جاری شود، خداوند متعال غرفه‌هایی در بهشت برای او آماده می‌کند که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد، و هر مؤمنی که به دلیل آزار و اذیتی که از دشمنان در دنیا به ما رسیده، گریان شود، به گونه‌ای که اشک بر صورتش جاری شود، خدای متعالی در بهشت، او را در جایگاه صدق ساکن می‌گرداند، و هر مؤمنی که به خاطر ما اذیتی به او رسیده باشد و به سبب این اذیت و آزار، چشمانش گریان و اشکش بر گونه اش جاری شود، خداوند هر آزار و اذیت را از او برگرداند و روز قیامت او را از خشم خود و آتش جهنم ایمن سازد. (عن محمد بن مسلم عن ابی جعفر قال: کان علی بن الحسین یقول: ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین بن علی دمعة حتی تسیل علی خده بواه الله بها فی الجنة غرفا یسکنها احقابا و ایما مؤمن دمعت عیناه حتی تسیل علی خده فینا ااذی مسسنا من عونا فی الدنیا بواه الله فی الجنة مبوا صدق و ایما مؤمن مسه اذی فینا فدمعت عیناه حتی تسیل علی خده من مضاضة ما اوذی فینا، صرف الله عن وجهه الاذی و آمنه یوم القیامة من سخطه و النار)<ref>قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، تحقیق نشر الفقاهه، باب۳۲، ص۱۱۱، ح۱.</ref>.   
[۳]
[۴]




==روایت علی بن حمزه==
==روایت علی بن حمزه==


علی بن ابی حمزه نقل می‌کند که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «گریه و بی تابی برای انسان مکروه است، جز برای حسین بن علی (علیه‌السلام)، که موجب اجر و پاداش است». (عن الحسن بن علی بن ابی حمزه عن ابیه عن ابی عبدالله قال: سمعته یقول: ان البکاء و الجزغ مکروه للعبد فی کل ما جزع ماخلا البکاء والجزع علی الحسین بن علی فانه فیه ماجور)  
علی بن ابی حمزه نقل می‌کند که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «گریه و بی تابی برای انسان مکروه است، جز برای حسین بن علی (علیه‌السلام)، که موجب اجر و پاداش است». (عن الحسن بن علی بن ابی حمزه عن ابیه عن ابی عبدالله قال: سمعته یقول: ان البکاء و الجزغ مکروه للعبد فی کل ما جزع ماخلا البکاء والجزع علی الحسین بن علی فانه فیه ماجور) <ref>قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۷، ح۲.</ref>. 
[۵]
 


==روایت ابوهارون مکفوف==
==روایت ابوهارون مکفوف==


ابوهارون مکفوف («مکفوف» به معنای نابیناست و چون وی نابینا بوده، به این نام شهرت داشته است.) روایت می‌کند که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «هرکس که نزد او از حسین (علیه‌السلام) یاد شود و به اندازه بال مگسی از چشمانش اشک جاری شود، ثواب او بر عهده خدای عزوجل است و خدای متعال به کمتر از بهشت برای او راضی نمی‌شود. (... عن ابی هارون المکفوف قال: قال ابو عبدالله فی حدیث طویل له ومن ذکر الحسین عنده فخرج من عینیه من الدموع مقدار جناح ذیاب کان ثوابه علی الله عزوجل و لم یرض له بدون الجنة)  
ابوهارون مکفوف («مکفوف» به معنای نابیناست و چون وی نابینا بوده، به این نام شهرت داشته است.) روایت می‌کند که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «هرکس که نزد او از حسین (علیه‌السلام) یاد شود و به اندازه بال مگسی از چشمانش اشک جاری شود، ثواب او بر عهده خدای عزوجل است و خدای متعال به کمتر از بهشت برای او راضی نمی‌شود. (... عن ابی هارون المکفوف قال: قال ابو عبدالله فی حدیث طویل له ومن ذکر الحسین عنده فخرج من عینیه من الدموع مقدار جناح ذیاب کان ثوابه علی الله عزوجل و لم یرض له بدون الجنة) <ref>قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۷، ح۳.</ref>.   
[۶]
 




==روایت دیگر از امام باقر==
==روایت دیگر از امام باقر==


امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هر مؤمنی که برای کشته شدن حسین اشک بریزد تا بر گونه اش جاری شود، خداوند او را در غرفه‌های بهشتی جای می‌دهد که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد». (عن محمد بن مسلم عن آبی جعفر قال: ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین دمعة حتی تسیل علی خده بوآه الله غرفا فی الجنة یسکنها احقابا)  
امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هر مؤمنی که برای کشته شدن حسین اشک بریزد تا بر گونه اش جاری شود، خداوند او را در غرفه‌های بهشتی جای می‌دهد که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد». (عن محمد بن مسلم عن آبی جعفر قال: ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین دمعة حتی تسیل علی خده بوآه الله غرفا فی الجنة یسکنها احقابا) <ref>قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۱۱، ح۹.</ref>.
[۷]
 


==روایت مسمع بن عبدالملک==
==روایت مسمع بن عبدالملک==


[[مسمع بن عبدالملک بصری]] روایت می‌کند که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «(ای مسمع) آیا مصائب حسین را یاد می‌کنی»؟ عرض کردم: «آری». فرمود: «آیا بیتابی (و گریه) می‌کنی؟ عرض کردم: «بلی به خدا قسم طوری گریه می‌کنیم که اهل و عیالم اثر آن را در [سیمای] من مشاهده می‌کنند، و از خوراک امتناع می‌کنم؛ چندان که اثر گرسنگی در صورتم مشاهده می‌شود.
[[مسمع بن عبدالملک بصری]] روایت می‌کند که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «(ای مسمع) آیا مصائب حسین را یاد می‌کنی»؟ عرض کردم: «آری». فرمود: «آیا بیتابی (و گریه) می‌کنی؟ عرض کردم: «بلی به خدا قسم طوری گریه می‌کنیم که اهل و عیالم اثر آن را در [سیمای] من مشاهده می‌کنند، و از خوراک امتناع می‌کنم؛ چندان که اثر گرسنگی در صورتم مشاهده می‌شود.
حضرت فرمود: «رحمت خداوند بر اشک‌های تو؛ آگاه باش که تو از گریه کنندگان بر ما محسوب می‌شوی و از کسانی هستی که در شادی ما شاد، و در حزن ما محزون، و در هنگام ترس ما ترسان، و در زمان ایمنی ما، ایمن هستند. هنگام مرگ خواهی دید که پدران من نزد تو حاضر شده، سفارش تو را به ملک الموت می‌کنند و ] از این بالاتر آنکه [ تو را [به بهشت] بشارت می‌دهند و ملک‌الموت از هر مادر مهربان بیشتر به تو مهربانی کند.
حضرت فرمود: «رحمت خداوند بر اشک‌های تو؛ آگاه باش که تو از گریه کنندگان بر ما محسوب می‌شوی و از کسانی هستی که در شادی ما شاد، و در حزن ما محزون، و در هنگام ترس ما ترسان، و در زمان ایمنی ما، ایمن هستند. هنگام مرگ خواهی دید که پدران من نزد تو حاضر شده، سفارش تو را به ملک الموت می‌کنند و ] از این بالاتر آنکه [ تو را [به بهشت] بشارت می‌دهند و ملک‌الموت از هر مادر مهربان بیشتر به تو مهربانی کند.
[تا آنکه فرمود:] هیچ کس به خاطر دلسوزی به ما و به سبب مصائبی که بر ما وارد شده، گریه نمی‌کند، مگر آنکه قبل از آمدن اشک از چشمش، خدا او را رحمت می‌کند. پس وقتی اشکها بر گونه اش جاری شد، اگر قطره‌ای از آن در جهنم بیفتد، گرمای جهنم را از بین می‌برد تا آنجا که دیگر برای آن حرارتی باقی نمی‌ماند.... هیچ چشمی برای ما گریه نمی‌کند، مگر آنکه از نعمت نظر کردن به [حوض] کوثر بهره مند می‌شود و با کسانی که ما را دوست دارند، از آن سیراب می‌شود. (عن مسمع بن عبد الملک کردین البصری (فی حدیث)، قال: قال لی آبو عبدالله : افما تذکر ما صنع به [یعنی بالحسین] ؟ قلت: نعم، قال: فتجزع؟ قلت: ‌ای والله، واستعبر لذلک حتی یری اهلی اثر ذلک علی فامتنع من الطعام حتی یستبین ذلک فی وجهی، قال: رحم الله دمعتک، اما انک من الذین یعدون من اهل الجزع لنا والذین یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا ویخافون لخوفنا و یامنون اذا امنا، اما انک ستری عند موتک خضور آبائی لک و وصیتهم ملک الموت بک و مایلقونک به من البشارة افضل وملک الموت ارق علیک واشد رحمة لک من الام الشفیقة علی ولدها [الی ان قال:] ما بکی احد رحمة لنا ولما لقینا الا رحمة الله قبل ان تخرج الدمعة من عینه، فاذا سالت دموعه علی خده، فلو ان قطرة من دموعه سقطت فی جهنم لاطفات خرها حتی لایوجد لها حر.)  
[تا آنکه فرمود:] هیچ کس به خاطر دلسوزی به ما و به سبب مصائبی که بر ما وارد شده، گریه نمی‌کند، مگر آنکه قبل از آمدن اشک از چشمش، خدا او را رحمت می‌کند. پس وقتی اشکها بر گونه اش جاری شد، اگر قطره‌ای از آن در جهنم بیفتد، گرمای جهنم را از بین می‌برد تا آنجا که دیگر برای آن حرارتی باقی نمی‌ماند.... هیچ چشمی برای ما گریه نمی‌کند، مگر آنکه از نعمت نظر کردن به [حوض] کوثر بهره مند می‌شود و با کسانی که ما را دوست دارند، از آن سیراب می‌شود. (عن مسمع بن عبد الملک کردین البصری (فی حدیث)، قال: قال لی آبو عبدالله : افما تذکر ما صنع به [یعنی بالحسین] ؟ قلت: نعم، قال: فتجزع؟ قلت: ‌ای والله، واستعبر لذلک حتی یری اهلی اثر ذلک علی فامتنع من الطعام حتی یستبین ذلک فی وجهی، قال: رحم الله دمعتک، اما انک من الذین یعدون من اهل الجزع لنا والذین یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا ویخافون لخوفنا و یامنون اذا امنا، اما انک ستری عند موتک خضور آبائی لک و وصیتهم ملک الموت بک و مایلقونک به من البشارة افضل وملک الموت ارق علیک واشد رحمة لک من الام الشفیقة علی ولدها [الی ان قال:] ما بکی احد رحمة لنا ولما لقینا الا رحمة الله قبل ان تخرج الدمعة من عینه، فاذا سالت دموعه علی خده، فلو ان قطرة من دموعه سقطت فی جهنم لاطفات خرها حتی لایوجد لها حر.) <ref>شیخ حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح و تحقیق میرزا عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج۱۰، ص۳۹۷، ح۱۶.
[۸]
</ref>
[۹]


   
   
خط ۱۹۱: خط ۱۸۷:
=پانویس=
=پانویس=


۱. ↑ شیخ صدوق، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة، مجلس ۲۷، ص۱۹۲، ح۵.   
 
 
۲. ↑ شیخ صدوق، الخصال، تصحیح علی اکبر غفاری، حدیث اربعمائة، ص۶۲۵.   
 
۳. ↑ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، تحقیق نشر الفقاهه، باب۳۲، ص۱۱۱، ح۱.   
 
۴. ↑ شیخ صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، تصحیح علی اکبر غفاری، ص۸۳.   
 
۵. ↑ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۷، ح۲.   


۶. ↑ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۷، ح۳.   
۶. ↑  


۷. ↑ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۱۱، ح۹.   
۷. ↑    


۸. ↑ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۸، ح۶.     
۸. ↑ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۸، ح۶.     


۹. ↑ شیخ حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح و تحقیق میرزا عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج۱۰، ص۳۹۷، ح۱۶.   
۹. ↑  


۱۰. ↑ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۱۰.     
۱۰. ↑ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۱۰.