۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قاجاریه''' نام سلسلهای است که 130 سال از حدود سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴ در | '''قاجاریه''' نام سلسلهای است که 130 سال از حدود سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴ در ایران حکومت راندند. اولین پادشاه و حاکم این سلسله آقا محمدخان قاجار و آخرین پادشاه این سلسله احمد شاه قاجار است. | ||
=معرفی قاجار= | =معرفی قاجار= | ||
قاجار در لغت به معنای استخوان زیرین فقرات پشت و پهلوست. <ref>استرآبادی، میرزامهدی، سنگلاخ، ج۱، ص۱۹۸، چاپ روشن خیاوی، تهران ۱۳۷۴ش.</ref> قاجارها دستکم از قرن نهم و بعد از | قاجار در لغت به معنای استخوان زیرین فقرات پشت و پهلوست. <ref>استرآبادی، میرزامهدی، سنگلاخ، ج۱، ص۱۹۸، چاپ روشن خیاوی، تهران ۱۳۷۴ش.</ref> قاجارها دستکم از قرن نهم و بعد از آن در قراباغ <ref>واله اصفهانی، محمد یوسف، خلد برین، تاریخ تیموریان و ترکمانان، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۹، ج۱، ص۷۳۷.</ref> و بوزوق/ بوزاوق/ یوزغات و آیدین آناطولی و حلب شام <ref>فاروق سومر، نقش ترکان آناتولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی، ج۱، ص۲۲۸، ترجمۀ احسان اشراقی و محمدتقی امامی، تهران ۱۳۷۱ش.</ref><ref>فاروق سومر، نقش ترکان آناتولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی، ج۱، ص۲۳۱، ترجمۀ احسان اشراقی و محمدتقی امامی، تهران ۱۳۷۱ش.</ref><ref>فاروق سومر، نقش ترکان آناتولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۲، ترجمۀ احسان اشراقی و محمدتقی امامی، تهران ۱۳۷۱ش.</ref> و از اوایل قرن یازدهم در استرآباد و مرو سکونت داشتند. | ||
=سرمنشا قاجاریه= | =سرمنشا قاجاریه= | ||
منشأ آنان نامعلوم است و برخی گمان دارند که قاجارها از دوران سلجوقیان در ایران حضور | منشأ آنان نامعلوم است و برخی گمان دارند که قاجارها از دوران سلجوقیان در ایران حضور یافته در زمان سلطنت ملکشاه به روم (آناطولی) مهاجرت کرده و در دورۀ تیمور لنگ به ایران بازگشتهاند. <ref>خورموجی، محمدجعفر، حقایقالاخبار ناصری، ج۱، ص۳، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ش.</ref><ref>صدیقالممالک شیبانی، میرزاابراهیم، منتخبالتواریخ، ج۱، ص۳۷، تهران ۱۳۶۶ش.</ref> اما به نظر اعتمادالسلطنه آنان از ترکانی بودند که همراه هولاگوخان به ایران آمدند و در دورۀ ایلخانان در روم و سرحد شام مستقر شدند. <ref>محمد حسن اعتمادالسلطنه، مرآتالبلدان، ج۱، ص۶۴، چاپ عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ش.</ref> این تصور نیز وجود دارد که پس از پیروزی تیمورلنگ بر ایلدرم بایزید عثمانی (۸۰۴) و تبعید قاجارهای شام به ماوراءالنهر، قاجارها در اران و حدود گنجه و بردع مستقر شدند <ref>John Malcom, History of Persia, London ۱۸۲۹ ج۲، ص۶۶.</ref><ref>باکیخانف، عباسقلی، گلستان ارم، ج۱، ص۲۲۰، چاپ مهدی کریمی، تهران ۱۳۸۲ش.</ref><ref>محمد حسن اعتمادالسلطنه، مرآتالبلدان، ج۱، ص۶۴، چاپ عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ش.</ref> قدمت و کثرت این دسته از قاجارها تا آنجا بود که مردم داغستان دستکم تا قرن سیزدهم اهالی گنجه و قراباغ و ایروان را قاجار میخواندند. <ref>تاریخ قزلباشان، چاپ میرهاشم محدث، ج۱، ص۵۶، تهران۱۳۶۱ش.</ref><ref>باکیخانف، عباسقلی، گلستان ارم، ج۱، ص۲۲۱، چاپ مهدی کریمی، تهران ۱۳۸۲ش.</ref> در بعضی منابع تاریخی قاجارها از مغولان جلایری و از نسل قاجار (قاجیر)، پسر سرتاق نویان (از معاصران ارغونخان و غازانخان مغول)، دانسته شدهاند. <ref>فضلالله همدانی، خواجهرشیدالدین، جامعالتواریخ، ج۲، ص۸۶۰، چاپ بهمن کریمی، تهران ۱۳۶۲ش.</ref><ref>دنبلی، عبدالرزاق، مآثر سلطانیه، ج۱، ص۴ـ۶، چاپ غلامحسین صدریافشار، تهران ۱۳۵۱.</ref><ref>لسانالملک سپهر، محمدتقی، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۷ـ۸، چاپ جهانگیر قائممقامی، تهران ۱۳۳۷ش.</ref> تصور دیگر آن است که قاجارها از نسل قراچار نویان یکی از اجداد تیمورلنگ بودهاند <ref>صولت نظامقورخانچی، محمدعلی، نخبه سیفیه، ج۱، ص۱۵، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۰ش.</ref> | ||
=ظهور قاجارها در ایران= | =ظهور قاجارها در ایران= | ||
قاجارها از اواخر قرن نهم در تاریخ ایران ظاهر شدهاند و بعضی از نخستین قزلباشان مرید شیخ حیدر | قاجارها از اواخر قرن نهم در تاریخ ایران ظاهر شدهاند و بعضی از نخستین قزلباشان مرید شیخ حیدر صفوی از آنان بودند. پیریبیگ یا قراپیری قاجار، ملقب به توزقوپارون (توزقپرن)، در جنگهای سلطان حیدر در ۸۹۳ و جنگهای شاه اسماعیل در ۹۰۷ با آققوینلوها از سرکردگان قزلباشان بود <ref>عبدیبیگ شیرازی، علی، تکملةالاخبار، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۶۹ش، ص۳۹.</ref><ref>حسینیخواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر فی اخبار بشر، ج۴، ص۴۳۳، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۸۰ش.</ref><ref>روملو، حسنبیگ،، احسنالتواریخ، ج۲، ص۸۶۷، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۸۴ش.</ref><ref>روملو، حسنبیگ، احسنالتواریخ، ج۲، ص۹۷۴، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۸۴ش.</ref><ref>حسینی استرآبادی، حسن بن مرتضی، از شیخصفی تا شاهصفی، ج۱، ص۲۷، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۴ش.</ref><ref>اسکندرمنشی، ج۱، ص۱۹.</ref> و در ۹۱۸ در غجدوان کشته شد. <ref>تاریخ قزلباشان، چاپ میرهاشم محدث، ج۱، ص۵۶، تهران۱۳۶۱ش.</ref> قاجارهای قراباغ در ۸۹۷ به آیبه سلطان از مخالفان بایسنقر میرزا پیوستند و او با کمک قاجارها رستم میرزا را از زندان قلعه النجق آزاد کرد. همو در ۸۹۸ با سپاهی از قاجارها قزوین را از تصرف کارگیا میرزا علی حاکم لاهیجان، خارج کرد و رودبار را نیز با قتل و غارت گرفت <ref>روملو، حسنبیگ، احسنالتواریخ، ج۲، ص۶۳۸، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۸۴ش.</ref><ref>روملو، حسنبیگ، احسنالتواریخ، ج۲، ص۸۸۸، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۸۴ش.</ref><ref>روملو، حسنبیگ، احسنالتواریخ، ج۲، ص۸۹۳، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۸۴ش.</ref><ref>واله اصفهانی، محمد یوسف، خلد برین، تاریخ تیموریان و ترکمانان، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۹، ج۱، ص۷۳ـ۷۴</ref> خضربیگ معروف به قاریقمش خضر در ایام اقامت شاه اسماعیل در لاهیجان با اتباع خود از روم (آناطولی) به آذربایجان رفت و پسرش، امتبیگ، به لاهیجان رفت و در خروج شاهاسماعیل از همراهان او بود و به سبب شجاعتهایش از او لقب زیاداوغلی گرفت. <ref>اصفهانی، محمد معصوم بن خواجگی، خلاصةالسیر، ج۱، ص۳۱۹، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸ش.</ref> وی در اوایل سلطنت شاهطهماسب اول، والی قراباغ و بیگلربیگی ایل قاجار شد. <ref>اصفهانی، محمد معصوم بن خواجگی، خلاصةالسیر، ج۱، ص۳۲۰، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸ش.</ref> حکومت این سلسله با فراز و نشیبها و تغییراتی، قریب ۲۵۰ سال دوام آورد و در سال ۱۲۱۸ دولت روسیۀ تزاری آن را برانداخت. <ref>اسکندرمنشی، ج۳، ص۶۵۷.</ref><ref>باکیخانف، عباسقلی، گلستان ارم، ج۱، ص۲۲۱، چاپ مهدی کریمی، تهران ۱۳۸۲ش.</ref><ref>پورصفر، علی، حکومتهای محلی قفقاز در عصر قاجار، ج۱، ص۱۴۵ـ۱۵۸، تهران ۱۳۷۷ش.</ref> آخرین حاکم از این سلسله، جوادخان زیاداوغلی بود که در جنگ با قوای سیسیانف، در شهر گنجه کشته شد. <ref>پورصفر، علی، حکومتهای محلی قفقاز در عصر قاجار، ج۱، ص۱۴۷، تهران ۱۳۷۷ش.</ref> یک گروه دیگر از قاجارهای آناطولی در ۹۰۶ همراه هزاران تن از صوفیان شام و دیاربکر و سیواس و بایبرد، در ارزنجان به شاهاسماعیل پیوستند. <ref>روملو، حسنبیگ، احسنالتواریخ، ج۲، ص۹۵۴، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۸۴ش.</ref><ref>اسکندرمنشی، ج۱، ص۲۷.</ref> بزرگان قاجار در دولت صفوی موقعیتی ممتاز داشتند. <ref>بیات، اروجبیگ، دونژوان ایرانی، ج۱، ص۶۸، ترجمۀ مسعود رجبنیا، تهران ۱۳۳۸ش.</ref> | ||
=شکست حاکم اورفه= | =شکست حاکم اورفه= | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۷۹: | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
" | " | ||
<references /> |