۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
همواره برخی انسانها میپنداشتهاند که منشأ جهان، مادّه است و چیزی فراتر از آن وجود ندارد. | همواره برخی انسانها میپنداشتهاند که منشأ جهان، مادّه است و چیزی فراتر از آن وجود ندارد. | ||
==مادهگرایی در چین باستان== | |||
در چین باستان نظریّه عناصر پنجگانه مطرح بود که مغز، چوب، آب، آتش و خاک را پنج عنصر مادّی پایهای میدانست و این پنج عنصر در نظر چینیان، جهان را تشکیل میدادند. | در چین باستان نظریّه عناصر پنجگانه مطرح بود که مغز، چوب، آب، آتش و خاک را پنج عنصر مادّی پایهای میدانست و این پنج عنصر در نظر چینیان، جهان را تشکیل میدادند. | ||
==مادهگرایی در هند قدیم== | |||
اهل هند قدیم نیز دنیا را مرکّب از آب، خاک، آتش و باد میپنداشتند. [۶] | اهل هند قدیم نیز دنیا را مرکّب از آب، خاک، آتش و باد میپنداشتند. [۶] | ||
==مادهگرایی در یونان باستان== | |||
این نظریّه میان فیلسوفان یونان باستان نیز هواخواهانی داشت. بسیاری از آنان عنصر نخستین جهان را آب، آتش، اتم و هوا میدانستند. | این نظریّه میان فیلسوفان یونان باستان نیز هواخواهانی داشت. بسیاری از آنان عنصر نخستین جهان را آب، آتش، اتم و هوا میدانستند. | ||
==دیدگاه دموکریتوس== | |||
دموکریتوس بر آن بود که تنها اتم و خلأ واقعی است. اتم بنیادیترین بخش مادّه است و تقسیم نمیپذیرد. [۷] [۸] | دموکریتوس بر آن بود که تنها اتم و خلأ واقعی است. اتم بنیادیترین بخش مادّه است و تقسیم نمیپذیرد. [۷] [۸] | ||
==دیدگاه اپیکور== | |||
اپیکور معرفت حسی را بنیاد هر گونه معرفت میپنداشت. او معتقد بود که هر چه به ادراک حسی درنمیآید، پذیرفتنی نیست و از این رو، در نظر او اعتقاد به خدایان مادی وجهی نداشت. [۹] | اپیکور معرفت حسی را بنیاد هر گونه معرفت میپنداشت. او معتقد بود که هر چه به ادراک حسی درنمیآید، پذیرفتنی نیست و از این رو، در نظر او اعتقاد به خدایان مادی وجهی نداشت. [۹] | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
هر چند ماتریالیسم از دیرباز به گونهای میان برخی جوامع بشری مطرح بوده است، امّا از قرن ۱۷ م. بود که در چارچوب یک تئوری نظاممند پدیدار گشت. از آن هنگام تا کنون ماتریالیستها در دو گروه جای گرفتهاند: | هر چند ماتریالیسم از دیرباز به گونهای میان برخی جوامع بشری مطرح بوده است، امّا از قرن ۱۷ م. بود که در چارچوب یک تئوری نظاممند پدیدار گشت. از آن هنگام تا کنون ماتریالیستها در دو گروه جای گرفتهاند: | ||
==هواخواهان ماتریالیسم مکانیکی== | |||
اینان معتقدند که تنها، مادّه جوهر اصیل جهان است. فکر جز صفتی از مادّه و یکی از خواصّ آن نیست. روح را میتوان همچون جسم دانست و همچون دیگر اجزای ساختمان ماشینی جهان، تنها با شکل، بُعد و حرکت تبیین کرد. | اینان معتقدند که تنها، مادّه جوهر اصیل جهان است. فکر جز صفتی از مادّه و یکی از خواصّ آن نیست. روح را میتوان همچون جسم دانست و همچون دیگر اجزای ساختمان ماشینی جهان، تنها با شکل، بُعد و حرکت تبیین کرد. | ||
جهان همانند یک ماشین است و مبتنی بر مبادی کمّی کار میکند. کار این ماشین پیرو غرض نیست و الگوی عملکرد آن تغییر نمیکند. همه چیز جهان را میتوان با قوانین مکانیک یا فیزیک تبیین کرد. [۱۲] [۱۳] | جهان همانند یک ماشین است و مبتنی بر مبادی کمّی کار میکند. کار این ماشین پیرو غرض نیست و الگوی عملکرد آن تغییر نمیکند. همه چیز جهان را میتوان با قوانین مکانیک یا فیزیک تبیین کرد. [۱۲] [۱۳] | ||
==هواخواهان ماتریالیسم دیالکتیکی== | |||
این شاخه از ماتریالیسم را مارکس و انگلس گسترانیدند. بنابر باور اینان، مادّه، آن سان که فیزیک کلاسیک و اندیشه عمومی زمان میپندارد، واقعیّتی انفعالی و ساکن نیست که تنها تحت تأثیر نیروها تغییر یابد. به عکس، مادّه از نظر ماهیت، پویا و متحرک است. | این شاخه از ماتریالیسم را مارکس و انگلس گسترانیدند. بنابر باور اینان، مادّه، آن سان که فیزیک کلاسیک و اندیشه عمومی زمان میپندارد، واقعیّتی انفعالی و ساکن نیست که تنها تحت تأثیر نیروها تغییر یابد. به عکس، مادّه از نظر ماهیت، پویا و متحرک است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
برآیند این تئوری آن است که تکامل مادّه از درون خود او است و هر گونه علّتی خارجی از او نفی میشود. | برآیند این تئوری آن است که تکامل مادّه از درون خود او است و هر گونه علّتی خارجی از او نفی میشود. | ||
===اصول ماتریالیسم دیالکتیکی=== | |||
ماتریالیسم دیالکتیکی بر چهار اصل استوار است: | ماتریالیسم دیالکتیکی بر چهار اصل استوار است: |