۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
اعظم اهل عرفات جرما من انصرف و هو یظن انه لن یغفرله | اعظم اهل عرفات جرما من انصرف و هو یظن انه لن یغفرله | ||
گناهكارترین فرد در عرفات كسی است كه از آنجا بازگردد در حالی كه گمان میبرد هرگز آمرزیده نخواهد شد. | گناهكارترین فرد در عرفات كسی است كه از آنجا بازگردد در حالی كه گمان میبرد هرگز آمرزیده نخواهد شد. | ||
حضرت آدم (ع) در صحرای عرفات | |||
مطابق روایتی از امام صادق (ع)، وقتی جد اعلای ما حضرت آدم (ع) از باغ بهشتی به زمین فرود آمد، چهل روز هر بامداد بر فراز كوه صفا با چشم گریان در حال سجده بود. جبرئیل (ع)، فرود آمد و پرسید: | |||
چرا می گریی، ای آدم؟ | |||
چرا نگریم در حالیكه از جوار خداوند به این دنیا فرود آمده ام؟ | |||
به درگاه خدا توبه كن و بسوی او بازگرد. | |||
چگونه؟ | |||
جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبحگاهان عازم صحرای عرفات شد. جبرئیل هنگام خروج از مكه، احرام بستن و لبیك گفتن را به او آموخت و چون عصر روز عرفه فرا رسید، آدم را به غسل فرا خواند و پس از نماز عصر، او را به وقوف در عرفات دعوت كرد و كلماتی را كه از پروردگار دریافت كرده بود به وی تعلیم داد، این كلمات عبارت بودند از: | |||
سبحانك اللهم و بحمدك | |||
لا اله الا انت | |||
علمت و ظلمت نفسی | |||
و اعترفت بذنبی | |||
اغفر لی انك انت الغفور الرحیم | |||
یعنی: | |||
جز تو خدایی نیست | |||
كار بدی كردم و بر خود ظلم نمودم | |||
اینك به گناه خود اعتراف می كنم | |||
مرا ببخش كه تو بخشنده و مهربانی. | |||
آدم (ع) تا غروب آفتاب همچنان دعا میكرد و با تضرع اشك می ریخت. وقتی كه آفتاب غروب كرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد و شب را آنجا گذراند. صبحگاهان در مشعر بپاخاست و به دعا پرداخت… تا اینكه سرانجام بخشیده شد … |