۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
کعبيه از فرق | کعبيه از فرق «[[معتزله]]» بغداد و پيرو ابو القاسم عبد اللّه بن احمد بن محمود بلخى معروف به کعبى هستند که با معتزلان بصرى در مسائل بسياری اختلاف داشت. | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
[[ابو القاسم بلخی]] معروف به کعبی از متکلمان مشهور | [[ابو القاسم بلخی]] معروف به کعبی از متکلمان مشهور معتزله بغداد به شمار میرفت. گفته شده است که «کعب» نام یکی از اجداد او میباشد. | ||
<ref>سمعانی، ابن سعد، عبدالکریم بن محمد، الانساب، تحقیق عبدالله عمر البارودی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ م./۱۹۸۸ م الطبعة الاولی، ج۱۱، ص۱۲۳.</ref> و از این رو به کعبی منسوب شده است. البته باید گفت که به اعتبار زادگاه بلخی که شهر [[بلخ]] بوده به این فرقه بلخیه نیز می گویند. <ref>عسقلانی ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م چاپ اول، ج۳، ص۷۱۸.</ref>وی در سال 319 هجرى قمری درگذشت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 369 همراه با ویرایش و اصلاحات.</ref> <ref>ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، چاپ اول، ص۵۵.</ref> <ref>بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۸م چاپ سوم، ص۱۶۶.</ref> | <ref>سمعانی، ابن سعد، عبدالکریم بن محمد، الانساب، تحقیق عبدالله عمر البارودی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ م./۱۹۸۸ م الطبعة الاولی، ج۱۱، ص۱۲۳.</ref> و از این رو به کعبی منسوب شده است. البته باید گفت که به اعتبار زادگاه بلخی که شهر [[بلخ]] بوده به این فرقه بلخیه نیز می گویند. <ref>عسقلانی ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م چاپ اول، ج۳، ص۷۱۸.</ref>وی در سال 319 هجرى قمری درگذشت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 369 همراه با ویرایش و اصلاحات.</ref> <ref>ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، چاپ اول، ص۵۵.</ref> <ref>بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۸م چاپ سوم، ص۱۶۶.</ref> | ||
==اساتید ابو القاسم بلخی== | ==اساتید ابو القاسم بلخی== | ||
ابو القاسم | ابو القاسم بلخی سالیان درازی را در [[بغداد]] نزد بزرگان کلام اعتزالی دانش فرا گرفته که معروف ترین آن ها [[ابوالحسین خیاط]] متوفای سال ۳۰۰ هجری قمری است.<ref>ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، الطبعة الاولی، ص۵۵.</ref> | ||
وی بعد از ابوالحسین | وی بعد از ابوالحسین خیاط به عنوان رییس معتزله بغداد انتخاب شد.<ref>ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.</ref>[[ابوالحسین علی بن عیسی]] از دیگر اساتید بلخی به شمار میرفت که به گفته خود او در محضرش شاگردی کرده است. <ref>ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۱۰.</ref>آخرین استاد وی ابو عثمان عسال است. او که در [[اصفهان]] زندگی میکرد، از عالمان شهر اصفهان بوده که منزل او را مجمع اهل فضل گفتهاند. احتمالا ابوالقاسم بلخی در مسافرت هایش بین بلخ و بغداد؛ در اصفهان از محضر او استفاده می کرد.<ref>ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۰۳.</ref> | ||
درباره ابوالقاسم بلخی و ابوالحسین خیاط باید گفت که [[ابو علی جبایی]] متوفای ۳۰۳ هجری قمری که از سران معتزله بصره بود، از لحاظ علمی بلخی شاگرد را بر خیاط استاد ترجیح میداد.<ref>قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۷ | درباره ابوالقاسم بلخی و ابوالحسین خیاط باید گفت که [[ابو علی جبایی]] متوفای ۳۰۳ هجری قمری که از سران معتزله بصره بود، از لحاظ علمی بلخی شاگرد را بر خیاط استاد ترجیح میداد.<ref>قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۷ | ||
</ref> | </ref> | ||
==آثار | ==آثار ابو القاسم بلخی== | ||
ابوالقاسم بلخی از متکلمان و مؤلفان پر کار معتزلی به شمار می رفت. از | ابوالقاسم بلخی از متکلمان و مؤلفان پر کار معتزلی به شمار می رفت. از وی کتاب ها و رساله های زیادی در زمینه های کلام، تفسیر، حدیث، منطق و رد بر آراء و عقاید مخالفان به جا مانده است. | ||
در این قسمت نام برخی از آثار وی فهرست می شود. | در این قسمت نام برخی از آثار وی فهرست می شود. | ||
۱- قبول الاخبار و معرفة الرجال | ۱- قبول الاخبار و معرفة الرجال | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
میان عقاید معتزلیان بصره و کعبی تفاوت هایی به شرح ذیل وجود دارد. | میان عقاید معتزلیان بصره و کعبی تفاوت هایی به شرح ذیل وجود دارد. | ||
1.معتزلیان بصره معتقد بودند که خداوند می تواند مخلوقات خویش را ببیند، ولی خودش را نمی تواند ببیند، ولی کعبی معتقد بود خداوند نه خودش و نه غیر خودش را جز به معناى علم او به خودش و غير، نتواند ديد. | 1.معتزلیان بصره معتقد بودند که خداوند می تواند مخلوقات خویش را ببیند، ولی خودش را نمی تواند ببیند، ولی کعبی معتقد بود خداوند نه خودش و نه غیر خودش را جز به معناى علم او به خودش و غير، نتواند ديد. | ||
2.معتزلان بصره معتقد بودند که خداوند سميع و داناى به آن نيست،امّا کعبى و | 2.معتزلان بصره معتقد بودند که خداوند سميع و داناى به آن نيست،امّا کعبى و معتزله بغداد معتقد بودند که خداوند چيزى را به معناى دريافتن و شنيدن با گوش نمى شنود و صفات سميع و بصير را بر دانا بودن وى به چيزهاى شنيدنى و ديدنى که ديگران مى شنوند و مى بينند، تأويل می کنند. | ||
3. معتزلان بصرى معتقد بودند که خداوند مريد به اراده حادث است نه در محل، ولی کعبى و نظام معتقد بودند که خداوند اصلا خواست و اراده اى ندارد، چون اگر بپذیرند که خداوند انجام کاری را خواسته است، به این معنا است که آن کار را کرده است و اگر بپذیرند که کارى را که در نزد اوست اراده کرده است، به این معنا است که به آن کار امر کرده است. | 3. معتزلان بصرى معتقد بودند که خداوند مريد به اراده حادث است نه در محل، ولی کعبى و نظام معتقد بودند که خداوند اصلا خواست و اراده اى ندارد، چون اگر بپذیرند که خداوند انجام کاری را خواسته است، به این معنا است که آن کار را کرده است و اگر بپذیرند که کارى را که در نزد اوست اراده کرده است، به این معنا است که به آن کار امر کرده است. | ||
4. کعبى معتقد است شخص کشته شده را نمى توان مرده دانست. | 4. کعبى معتقد است شخص کشته شده را نمى توان مرده دانست. |