confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
|- | |- | ||
|محل زندگی | |محل زندگی | ||
|اصفهان • هندوستان | |[[اصفهان]] • [[هندوستان]] | ||
|- | |- | ||
|دین | |[[دین]] | ||
|اسلام | |[[اسلام]] | ||
|- | |- | ||
|مذهب | |[[مذهب]] | ||
|شیعه | |[[شیعه]] | ||
|- | |- | ||
|دوران | |دوران | ||
|صفوی | |[[صفوی]] | ||
|- | |- | ||
|پیشه | |پیشه | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
'''سید ابوالقاسم موسوی استرآبادی''' (م، ۱۰۵۰ ق) مشهور به <big>میر فندرسکی</big> فرزند میرزا بیک، عالم عارف، حکیم و فیلسوف بزرگ [[عصر صفوی]] (معاصر شاه عباس اول و دوم صفوی ) است. | '''سید ابوالقاسم موسوی استرآبادی''' (م، ۱۰۵۰ ق) مشهور به <big>میر فندرسکی</big> فرزند میرزا بیک، عالم عارف، حکیم و فیلسوف بزرگ [[عصر صفوی]] (معاصر شاه عباس اول و دوم صفوی ) است. | ||
به جهت آنکه از سادات موسوی بوده به <big>میر</big> و چون زادگاهش در [[فندرسک]] از توابع [[استرآباد]] [[گرگان]] بود، به فندرسکی مشهور بود. مهمترین مشخصه روحی شخصیت فندرسکی، [[زهد]] و پارسایی و بیاعتنایی به مظاهر فریبنده زندگی و همنشینی با خاکنشینان و تهیدستان است. | به جهت آنکه از [[سادات]] موسوی بوده به <big>میر</big> و چون زادگاهش در [[فندرسک]] از توابع [[استرآباد]] [[گرگان]] بود، به فندرسکی مشهور بود. مهمترین مشخصه روحی شخصیت فندرسکی، [[زهد]] و پارسایی و بیاعتنایی به مظاهر فریبنده زندگی و همنشینی با خاکنشینان و تهیدستان است. | ||
میرفندرسکی از معاصران [[میرداماد]] و [[شیخ بهایی]] بوده و چند تن از مدرسان علوم و حکمای معروف آن عصر چون [[ملا صادق اردستانی]]، [[آقا حسین خوانساری]]، [[میرزا رفیعای نائینی]] و [[شیخ رجبعلی تبریزی]] از شاگردان او بودهاند. | میرفندرسکی از معاصران [[میرداماد]] و [[شیخ بهایی]] بوده و چند تن از مدرسان علوم و حکمای معروف آن عصر چون [[ملا صادق اردستانی]]، [[آقا حسین خوانساری]]، [[میرزا رفیعای نائینی]] و [[شیخ رجبعلی تبریزی]] از شاگردان او بودهاند. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
ظاهراً محیط فکری و علمی آن روزگار با روحیه آزادیطلب و تقلیدناپذیر او سازگار نبود و او نیز چون استادش چلبی بیک تبریزی و بسیاری دیگر از اهل علم و ادب و عرفان و هنر عازم [[هندوستان]] شد. <ref>اوحدی،عرفات العاشقین، ص۱۵۱؛ نصرآبادی، ۱۵۳</ref> | ظاهراً محیط فکری و علمی آن روزگار با روحیه آزادیطلب و تقلیدناپذیر او سازگار نبود و او نیز چون استادش چلبی بیک تبریزی و بسیاری دیگر از اهل علم و ادب و عرفان و هنر عازم [[هندوستان]] شد. <ref>اوحدی،عرفات العاشقین، ص۱۵۱؛ نصرآبادی، ۱۵۳</ref> | ||
هندوستان در آن دوران به سبب روش و منش خاص اکبرشاه و سیاست | هندوستان در آن دوران به سبب روش و منش خاص اکبرشاه و سیاست صلح کل او، هم از لحاظ رونق اقتصادی و امنیت اجتماعی مردمان نقاط دیگر را به سوی خود میکشید و هم از لحاظ تنوع ادیان و آیینها و دوری از تعصبات مذهبی و فرقهای برای مردمان آزاداندیش جایگاهی امن و دلخواه بود. | ||
ظاهراً سفر اول میر به [[هند]] در ۱۰۱۵ق و به همراهی [[اوحدی بلیانی]] (مؤلف [[تذکره عرفات العاشقین]] و [[عرصات العارفین]]) بوده است. <ref> اوحدی،عرفات العاشقین، صص۱۲، ۱۵۱</ref> | ظاهراً سفر اول میر به [[هند]] در ۱۰۱۵ق و به همراهی [[اوحدی بلیانی]] (مؤلف [[تذکره عرفات العاشقین]] و [[عرصات العارفین]]) بوده است. <ref> اوحدی،عرفات العاشقین، صص۱۲، ۱۵۱</ref> | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
=میرفندرسکی و آیین زرتشتی= | =میرفندرسکی و آیین زرتشتی= | ||
اینکه برخی فندرسکی را متاثر از [[آذرکیوان]] روحانی [[زرتشتی]] شیرازی مقیم هند و صاحب [[منظومه جام کیخسرو]] و شاگردان او دانستهاند، مقبول به نظر نمیرسد، زیرا شخصیتی که بسیار متشرع بود و بر بلندای تدریس و تحقیق عالیترین سطوح فلسفه الهی قرار داشت و عقلورزی و استقلال رأی رسم دیرین او محسوب میشد آنگونه که شخص آذرکیوان نیز از میرفندرسکی و صدرا به عنوان خردمندان [[ایران]] یاد میکند . | اینکه برخی فندرسکی را متاثر از [[آذرکیوان]] روحانی [[زرتشتی]] شیرازی مقیم هند و صاحب [[منظومه جام کیخسرو]] و شاگردان او دانستهاند، مقبول به نظر نمیرسد، زیرا شخصیتی که بسیار متشرع بود و بر بلندای تدریس و تحقیق عالیترین سطوح فلسفه الهی قرار داشت و عقلورزی و استقلال رأی رسم دیرین او محسوب میشد آنگونه که شخص آذرکیوان نیز از میرفندرسکی و صدرا به عنوان خردمندان [[ایران]] یاد میکند. نمیتوانست متاثر از تعالیم آنان باشد، هرچند که هنر میرفندرسکی این بود که فرازهای مثبت [[فرهنگ ملل]] دیگر را در دریای فرهنگ استوار و پر ظرفیت اسلام هضم و حل مینمود و بومی میکرد. | ||
دلیل دیگر اینکه در آثار فندرسکی هیچ گونه ردپایی از تاثیرپذیری او نسبت به فرهنگ آذرکیوانان دیده نمیشود و در آثار و تألیفات آنها نیز هیچ اشارهای به تابعیت میر از مرام آنها نگردیده است. | دلیل دیگر اینکه در آثار فندرسکی هیچ گونه ردپایی از تاثیرپذیری او نسبت به فرهنگ آذرکیوانان دیده نمیشود و در آثار و تألیفات آنها نیز هیچ اشارهای به تابعیت میر از مرام آنها نگردیده است. |