پرش به محتوا

حوا: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
|-
|-
|همسر
|همسر
|آدم
|[[آدم]]
|-
|-
|فرزندان
|فرزندان
خط ۳۹: خط ۳۹:
</div>
</div>


'''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد، به گونه ای که چون [[پیامبر]] زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه انسان ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زنده ها می گویند.  
'''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد، به گونه ای که چون [[پیامبر]] زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه [[انسان]] ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زنده ها می گویند.  


[[خداوند]] وی را به عنوان نخستین زن پاک سرشت و پاکدامن از طینت ویژه ای می آفریند. برخلاف تحریفات وارده بر [[کتب عهدین]] که همراه با داستان سرایی حوا را محل حلول [[شیطان]] و یا عامل فریب [[آدم]](ع) معرفی می کنند، قرآن برای او شان و منزلت والایی قرار می دهد. شایان ذکر است بدانیم؛ اول کسی که در روی زمین نساجی کرد، [[حضرت آدم]] و حوا بودند، و اول مردی که جبه بافته شده پوشید، جناب آدم بود. و اول زنی که پیراهن و خمار پوشید، جناب حوا بود و هر دو از پشم گوسفند بود.
[[خداوند]] وی را به عنوان نخستین زن پاک سرشت و پاکدامن از طینت ویژه ای می آفریند. برخلاف تحریفات وارده بر [[کتب عهدین]] که همراه با داستان سرایی حوا را محل حلول [[شیطان]] و یا عامل فریب [[آدم(ع)]] معرفی می کنند، [[قرآن]] برای او شان و منزلت والایی قرار می دهد. شایان ذکر است بدانیم؛ اول کسی که در روی زمین نساجی کرد، [[حضرت آدم]] و حوا بودند، و اول مردی که جبه بافته شده پوشید، جناب آدم بود. و اول زنی که پیراهن و خمار پوشید، جناب حوا بود و هر دو از پشم گوسفند بود.


=حضرت حوا چگونه خلق شد=
=حضرت حوا چگونه خلق شد=
خط ۴۷: خط ۴۷:
«خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها<ref>سوره زمرآیه ۶</ref> او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد.»
«خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها<ref>سوره زمرآیه ۶</ref> او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد.»


تـعـبـیر به (ثم جعل منها زوجها) در واقع اشاره به این است که خدا [[آدم]] را آفرید سپس همسرش را از باقیمانده گل او خلق کرد. روى ایـن حـسـاب آفـریـنـش (حـوا) بـعـد از آفـریـنـش (آدم ) بـوده اسـت و قبل از آفرینش فرزندان آدم . و آفرینش همسر آدم از اجزاى وجود خود آدم نبوده بـلکـه از بـاقـیـمـانـده گـل او صـورت گـرفـته است ، چنانکه در [[روایات اسلامى]] به آن تصریح شده، و اما روایتى که مى گوید (حوا) از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است سـخـن بـى اسـاسـى اسـت کـه از بعضى از روایات اسرائیلى گرفته شده، و هماهنگ با مـطلبى است که در فصل دوم از (سفر تکوین ) تورات تحریف یافته کنونى آمده است، و از ایـن گـذشـتـه بـر خـلاف مـشـاهـده و حـس مـى بـاشـد زیرا طبق این روایت یک دنده آدم بـرداشـتـه شـد و از آن حوا آفریده گشت، و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند در حـالى که مى دانیم هیچ تفاوتى میان تعداد دنده هاى مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست. <ref>تفسیر نمونه؛ آیت الله مکارم شیرازی؛ج۱۹ص۳۸۰</ref>
تـعـبـیر به (ثم جعل منها زوجها) در واقع اشاره به این است که خدا [[آدم]] را آفرید سپس همسرش را از باقیمانده گل او خلق کرد. روى ایـن حـسـاب آفـریـنـش (حـوا) بـعـد از آفـریـنـش (آدم ) بـوده اسـت و قبل از آفرینش فرزندان آدم . و آفرینش همسر آدم از اجزاى وجود خود آدم نبوده بـلکـه از بـاقـیـمـانـده گـل او صـورت گـرفـته است ، چنانکه در [[روایات اسلامى]] به آن تصریح شده، و اما روایتى که مى گوید (حوا) از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است سـخـن بـى اسـاسـى اسـت کـه از بعضى از [[روایات اسرائیلى]] گرفته شده، و هماهنگ با مـطلبى است که در فصل دوم از (سفر تکوین ) [[تورات]] تحریف یافته کنونى آمده است، و از ایـن گـذشـتـه بـر خـلاف مـشـاهـده و حـس مـى بـاشـد زیرا طبق این [[روایت]] یک دنده آدم بـرداشـتـه شـد و از آن حوا آفریده گشت، و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند در حـالى که مى دانیم هیچ تفاوتى میان تعداد دنده هاى مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست. <ref>تفسیر نمونه؛ آیت الله مکارم شیرازی؛ج۱۹ص۳۸۰</ref>


[[عمرو بن ابی مقدام]] می‌گوید: از [[امام باقر (ع)]] پرسیدم: «[[خداوند]] حوّا را از چه چیز آفرید؟» امام باقر(ع)  فرمود: «مردم در این مورد چه می‌گویند؟» گفتم: «می‌گویند خداوند حوّا را از یکی از دنده‌های آدم (ع) آفرید». فرمود: «آنها [[دروغ]] می‌گویند، آیا خداوند ناتوان است که حوّا را از غیر دندة آدم بیافریند؟» گفتم: «فدایت گردم ای پسر [[رسول خدا]]! پس خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟ امام باقر(ع) فرمود: «پدرم از پدرانش نقل کرد که رسول خدا (ص) فرمود: خداوند متعال مقداری از گِل را گرفت و آن را با دست قدرتش درهم آمیخت، و از آن گِل، آدم (ع) را آفرید، و سپس از آن گل مقداری اضافه آمد، خداوند از آن اضافی، حوّا (ع) را آفرید.» <ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
[[عمرو بن ابی مقدام]] می‌گوید: از [[امام باقر (ع)]] پرسیدم: «[[خداوند]] حوّا را از چه چیز آفرید؟» امام باقر(ع)  فرمود: «مردم در این مورد چه می‌گویند؟» گفتم: «می‌گویند [[خداوند]] حوّا را از یکی از دنده‌های آدم (ع) آفرید». فرمود: «آنها [[دروغ]] می‌گویند، آیا خداوند ناتوان است که حوّا را از غیر دندة آدم بیافریند؟» گفتم: «فدایت گردم ای پسر [[رسول خدا]]! پس خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟ امام باقر(ع) فرمود: «پدرم از پدرانش نقل کرد که رسول خدا (ص) فرمود: خداوند متعال مقداری از گِل را گرفت و آن را با دست قدرتش درهم آمیخت، و از آن گِل، آدم (ع) را آفرید، و سپس از آن گل مقداری اضافه آمد، خداوند از آن اضافی، حوّا (ع) را آفرید.» <ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>


و درباره محل [[هبوط]] آن دو باید گفت که عده ای آن را، کوه سراندیب([[سیلان]] یا [[سری لانکا]]) در جنوب [[هندوستان]] به عنوان [[محل هبوط]] و اقامتگاه اولیه آدم (ع) ذکر کرده‌اند. <ref>مجله الهلال، سال ۱۳۵۲، شماره ۷، ص ۹۶۴</ref> در این جزیره کوهی است که پرتغالی ها آن را کوه آدم نامیده‌اند و گفته می‌شود در آن کوه جای پای آدم است.  ارتفاع این کوه ۷۴۲۰ پاست. می‌گویند گیاهی که در این جزیره می‌روید از برگ‌هایی است که آدم با خود از بهشت حمل کرد. <ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۵ ، ۱۲۶</ref> [[مسلمانان]]، [[مسیحیان]] و [[بودائیان]] به [[زیارت]] جای پای آدم که بر روی سنگی بر فراز کوه آدم حک شده، می‌روند. <ref>رحله ابن بطوطه، ج ۴، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲</ref>
و درباره محل [[هبوط]] آن دو باید گفت که عده ای آن را، کوه سراندیب([[سیلان]] یا [[سری لانکا]]) در جنوب [[هندوستان]] به عنوان [[محل هبوط]] و اقامتگاه اولیه آدم (ع) ذکر کرده‌اند. <ref>مجله الهلال، سال ۱۳۵۲، شماره ۷، ص ۹۶۴</ref> در این جزیره کوهی است که پرتغالی ها آن را کوه آدم نامیده‌اند و گفته می‌شود در آن کوه جای پای آدم است.  ارتفاع این کوه ۷۴۲۰ پاست. می‌گویند گیاهی که در این جزیره می‌روید از برگ‌هایی است که آدم با خود از بهشت حمل کرد. <ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۵ ، ۱۲۶</ref> [[مسلمانان]]، [[مسیحیان]] و [[بودائیان]] به [[زیارت]] جای پای آدم که بر روی سنگی بر فراز کوه آدم حک شده، می‌روند. <ref>رحله ابن بطوطه، ج ۴، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲</ref>


منشاء این فکر که محل فرود آدم در جنوب هندوستان بوده، پندار بعضی از مفسران بر اساس آنچه در سِفر پیدایش تورات آمده است،می‌باشد.که در [[بهشت]] آدم چهار نهر جریان داشته که نخستین آن [[فیشون]] می‌باشد، فکر کرده‌اند رود نیشون نهر [[هند]] است و بهشت عدن در هندوستان و آدم و حوّا پس از خروج از هندوستان به جنوب جزیره سراندیب(سیلان) هبوط کرده‌اند.
منشاء این فکر که محل فرود آدم در جنوب هندوستان بوده، پندار بعضی از مفسران بر اساس آنچه در سِفر پیدایش تورات آمده است،می‌باشد.که در [[بهشت]] آدم چهار نهر جریان داشته که نخستین آن [[فیشون]] می‌باشد، فکر کرده‌اند رود نیشون نهر [[هند]] است و [[بهشت عدن]] در هندوستان و آدم و حوّا پس از خروج از هندوستان به جنوب جزیره سراندیب(سیلان) هبوط کرده‌اند.


اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و حوا(ع) وقتی که از بهشت اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند، حضرت آدم (ع) بر [[کوه صفا]] در کنار [[کعبه]]، هبوط کرد و در آنجا سکونت گزید، از این رو آن کوه را صفا گویند که آدم(ع) [[صفی الله]] (برگزیده خدا) در آنجا وارد شد و حضرت حوا(ع) بر روی [[کوه مروه]] (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آنجا سکومت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوا (ع) باشد) در آن سکونت نمود. آدم(ع) چهل شبانه روز به [[سجده]] پرداخت و از فراق بهشت گریه کرد. <ref>علل الشرایع: ص ۴۹۱ – کافی: ج ۶، ص ۵۱۳- نورالثقلین: ج ۱، ص ۶۱</ref>
اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و حوا(ع) وقتی که از بهشت اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند، حضرت آدم (ع) بر [[کوه صفا]] در کنار [[کعبه]]، هبوط کرد و در آنجا سکونت گزید، از این رو آن کوه را صفا گویند که آدم(ع) [[صفی الله]] (برگزیده خدا) در آنجا وارد شد و حضرت حوا(ع) بر روی [[کوه مروه]] (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آنجا سکومت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوا (ع) باشد) در آن سکونت نمود. آدم(ع) چهل شبانه روز به [[سجده]] پرداخت و از فراق بهشت گریه کرد. <ref>علل الشرایع: ص ۴۹۱ – کافی: ج ۶، ص ۵۱۳- نورالثقلین: ج ۱، ص ۶۱</ref>


=حضرت حوّاء در [[قرآن کریم]]=
=حضرت حوا در [[قرآن کریم]]=


قرآن کریم در چند بخش، از زندگی [[حضرت حوا]] اشاره می کند. در هر دسته از [[آیات]]، در کنار نقل داستان حضرت آدم به حضور و وجود این زن اشاره شده است. نخستین زن ها در فرهنگ ها و ملل مختلف، اسامی متفاوتی دارند. <ref> به طور مثال نزد یونانیان پاندورا، در آیین زرتشت مشیانه، در افسانه های ژاپن یامی و نزد قوم لویا در کنیا سِلا خوانده می شود. رجوع کنید به: مهدی رضایی، آفرینش و مرگ در اساطیر، ص ۱۶۷ به بعد؛ عباس اشرفی، مقایسه قصص قرآن و عهدین، ص ۱۴۶</ref>
قرآن کریم در چند بخش، از زندگی [[حضرت حوا]] اشاره می کند. در هر دسته از [[آیات]]، در کنار نقل داستان حضرت آدم به حضور و وجود این زن اشاره شده است. نخستین زن ها در فرهنگ ها و ملل مختلف، اسامی متفاوتی دارند. <ref> به طور مثال نزد یونانیان پاندورا، در آیین زرتشت مشیانه، در افسانه های ژاپن یامی و نزد قوم لویا در کنیا سِلا خوانده می شود. رجوع کنید به: مهدی رضایی، آفرینش و مرگ در اساطیر، ص ۱۶۷ به بعد؛ عباس اشرفی، مقایسه قصص قرآن و عهدین، ص ۱۴۶</ref>


حوا نامی است که در [[ادبیات اسلامی]] بر همسر آدم نهاده اند. به نظر می رسد این اسم ریشه عربی ندارد. <ref>حوا را واژه عبری قلمداد کرده اند. محمد جواد مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبان های سامی و ایرانی، ج ۱، ص ۲۰۳؛ encyclopeadia judaica, 1996, Jerusalem, keter publiching house. V9, p979</ref> واژه حوا اول بار در [[تورات]] ذکر شده <ref>سفر پیدایش، ۳/۲۰؛ ۴/،1</ref> و احتمالا از آنجا به زبان و [[فرهنگ عرب]] راه یافته است. <ref>گفته می شود در اشعار جاهلی، سه بار نام حوا آمده است، دو بار در شعر امیه بن ابی صلت و یک بار در اشعار عدی بن زیاد مسیحی که در زمان پیامبر می زیسته است، نک encyclopeadia judaica, 9/983</ref>
حوا نامی است که در [[ادبیات اسلامی]] بر همسر آدم نهاده اند. به نظر می رسد این اسم ریشه عربی ندارد. <ref>حوا را واژه [[عبری]] قلمداد کرده اند. محمد جواد مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبان های سامی و ایرانی، ج ۱، ص ۲۰۳؛ encyclopeadia judaica, 1996, Jerusalem, keter publiching house. V9, p979</ref> واژه حوا اول بار در [[تورات]] ذکر شده <ref>سفر پیدایش، ۳/۲۰؛ ۴/،1</ref> و احتمالا از آنجا به زبان و [[فرهنگ عرب]] راه یافته است. <ref>گفته می شود در اشعار جاهلی، سه بار نام حوا آمده است، دو بار در شعر امیه بن ابی صلت و یک بار در اشعار عدی بن زیاد مسیحی که در زمان پیامبر می زیسته است، نک encyclopeadia judaica, 9/983</ref>


در قرآن از نام حوا یاد نشده و تنها با واژه «زوج» به او اشاره شده است. <ref>بقره/ ۳۵؛ نسا/ ۱؛ اعراف/ ۱۸۹ و ۱۹۷؛ طه/ ۱۱۷؛ زمر/6</ref> نام حوّاء در قرآن تنها به عنوان همسرآدم - که پا به صحنه آفرینش می گذارد- آمده است <ref>در قرآن تنها نام مریم علیهاالسلام ذکر شده و این به جهت اثبات بندگی عیسی علیه السلام  بوده است</ref> حوا زنی است مومن و معتقد به پیامبر زمان خود، دارای منزلتی والا و مایه آرامش همسر است. تمام صفات انسانی درباره حضرت آدم در وجود حضرت حوا مادر بزرگ بشریت، هم یافت می شود. <ref>به جز مواردی که به طور خاص به تکریم آدم اشاره می کند</ref>
در قرآن از نام حوا یاد نشده و تنها با واژه «زوج» به او اشاره شده است. <ref>بقره/ ۳۵؛ نسا/ ۱؛ اعراف/ ۱۸۹ و ۱۹۷؛ طه/ ۱۱۷؛ زمر/6</ref> نام حوّاء در قرآن تنها به عنوان همسرآدم - که پا به صحنه آفرینش می گذارد- آمده است <ref>در قرآن تنها نام مریم علیهاالسلام ذکر شده و این به جهت اثبات بندگی عیسی علیه السلام  بوده است</ref> حوا زنی است مومن و معتقد به پیامبر زمان خود، دارای منزلتی والا و مایه آرامش همسر است. تمام صفات انسانی درباره حضرت آدم در وجود حضرت حوا مادر بزرگ بشریت، هم یافت می شود. <ref>به جز مواردی که به طور خاص به تکریم آدم اشاره می کند</ref>
خط ۷۳: خط ۷۳:
'''گندمگون:'''  
'''گندمگون:'''  


آدم از گل آفریده شد و حوّاء، از وجود آدم خلق شده است.«خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها؛ شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را آفرید.»<ref>زمر، آیه 6</ref> «هُوَ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکنَ إِلَیها؛ اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد»<ref>اعراف، آیه 189</ref> بنا به نظر اهل لغت که آدم را از أدمه به معنای گندمگون گرفته اند، می توان حوا را نیز زنی گندمگون دانست. <ref>مفردات راغب، ج1، ص70</ref>
آدم از گل آفریده شد و [[حوّاء]]، از وجود آدم خلق شده است.«خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها؛ شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را آفرید.»<ref>زمر، آیه 6</ref> «هُوَ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکنَ إِلَیها؛ اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد»<ref>اعراف، آیه 189</ref> بنا به نظر اهل لغت که آدم را از أدمه به معنای گندمگون گرفته اند، می توان حوا را نیز زنی گندمگون دانست. <ref>مفردات راغب، ج1، ص70</ref>


'''لبان تیره:'''
'''لبان تیره:'''
خط ۸۱: خط ۸۱:
==ویژگی های معنوی==
==ویژگی های معنوی==


'''همسان با حضرت آدم(ع)'''
'''همسان با [[حضرت آدم(ع)]]'''


گروهی حوا را آفریده شده از پسماند گندیده گِل آدم و یا از گلی پست تر و بدبوتر از گِل آدم و یا از یکی از دنده های چپ آدم می دانند. حال که قرآن حوا را از نفس آدم و از همان خاک آدم آفریده است. «اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد»<ref>اعراف، آیه 189</ref>
گروهی حوا را آفریده شده از پسماند گندیده گِل آدم و یا از گلی پست تر و بدبوتر از گِل آدم و یا از یکی از دنده های چپ آدم می دانند. حال که قرآن حوا را از نفس آدم و از همان خاک آدم آفریده است. «اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد»<ref>اعراف، آیه 189</ref>
خط ۹۱: خط ۹۱:
هر گاه خداوند در [[قرآن]] از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته می توان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است. <ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref>
هر گاه خداوند در [[قرآن]] از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته می توان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است. <ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref>


=منزلت والای حضرت حوّاء=
=منزلت والای حضرت حوا=


از منظر قرآن، حوا دارای مقام والایی است. به گونه ای که خداوند او را مورد خطاب قرار می دهد باید توجه داشت قرآن هیچ گاه پیامبری را به همراه همسرش، مورد خطاب قرار نداده،همیشه خطاب به [[پیامبر]] و قوم اوست. شاید سّر این چنین بیانی توجه به مرکز زوجیت است که باعث بقای زندگی بشر است. <ref> القصص القرآنی، ص 35</ref> باید توجه داشت که خداوند به حوّاء توجه ویژه ای داشته چرا که به مجرد تکمیل خلقت آدم، اورا برای آرامش وی می آفریند.
از منظر قرآن، حوا دارای مقام والایی است. به گونه ای که خداوند او را مورد خطاب قرار می دهد باید توجه داشت قرآن هیچ گاه پیامبری را به همراه همسرش، مورد خطاب قرار نداده،همیشه خطاب به [[پیامبر]] و قوم اوست. شاید سّر این چنین بیانی توجه به مرکز زوجیت است که باعث بقای زندگی بشر است. <ref> القصص القرآنی، ص 35</ref> باید توجه داشت که خداوند به حوّاء توجه ویژه ای داشته چرا که به مجرد تکمیل خلقت آدم، اورا برای آرامش وی می آفریند.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
=قبر حضرت حوا=
=قبر حضرت حوا=


[[سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت حوا(ع) در [[جدّه]] روایت کرده است:
[[سید بن طاوس]] درباره قبر [[حضرت حوا(ع)]] در [[جده]] روایت کرده است:
«در [[صُحُف ادریس(ع)]] آمده که آدم(ع) ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در روز جمعه یازدهم [[محرّم]] اتّفاق افتاد و او را در غارى در [[کوه ابو قبیس]] دفن‏ کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سى سال بود و حوّا(ع) فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیمارى کشید و آن‌گاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند». <ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعد السعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بی‌تا</ref>
«در [[صُحُف ادریس(ع)]] آمده که آدم(ع) ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در [[روز جمعه]] یازدهم [[محرّم]] اتّفاق افتاد و او را در غارى در [[کوه ابو قبیس]] دفن‏ کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سى سال بود و حوّا(ع) فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیمارى کشید و آن‌گاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند». <ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعد السعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بی‌تا</ref>


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش