پرش به محتوا

نگرش‌های درست و نادرست به تقریب مذاهب (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |جایگاه  اجتماعی، سیاسی، فرهنگی سادات  در جوامع اسلامی ومبانی آن
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |نگرش های درست و نادرست به تقریب مذاهب
|-
|-
|زبان مقاله
|زبان مقاله
خط ۲۰: خط ۲۰:
=برجسته ترین ویژگیهای تقریب در گفتمان با خواستگاه کتاب و سنت=
=برجسته ترین ویژگیهای تقریب در گفتمان با خواستگاه کتاب و سنت=
==1. تعاون و همکاری==
==1. تعاون و همکاری==
ایجاد روح تعاون و همکاری در همه عرصه های اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و معرفتی، مهمترین عامل برای بالا بردن ظرفیت تحمل و مدارای میان مسلمانان است. و فعال شدن تقریب در همه زمینه های ارتباطی می تواند جامع ترین و مشروع ترین در عین حال دقیق ترین روابط همه جانبه میان مذاهب اسلامی را پدید آورد. قرآن کریم در این جهت تاکید می نماید: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآَنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»؛ مائده: 2. و دشمنى با قومى كه شما را از مسجد الحرام بازداشتند وادارتان نسازد كه از حد خويش تجاوز كنيد، و در نيكوكارى و پرهيز همكارى كنيد نه در گناه و تجاوز. و از خداى بترسيد كه او به سختى عقوبت مى كند.
ایجاد روح تعاون و همکاری در همه عرصه های اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و معرفتی، مهمترین عامل برای بالا بردن ظرفیت تحمل و مدارای میان مسلمانان است. و فعال شدن تقریب در همه زمینه های ارتباطی می تواند جامع ترین و مشروع ترین در عین حال دقیق ترین روابط همه جانبه میان مذاهب اسلامی را پدید آورد. قرآن کریم در این جهت تاکید می نماید: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآَنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»؛ <ref>مائده: 2.</ref> و دشمنى با قومى كه شما را از مسجد الحرام بازداشتند وادارتان نسازد كه از حد خويش تجاوز كنيد، و در نيكوكارى و پرهيز همكارى كنيد نه در گناه و تجاوز. و از خداى بترسيد كه او به سختى عقوبت مى كند.


با توجه به فقراتی از این آیه شریفه که در راستای تعامل با غیر مسلمانان وارد شده است، می توان برداشتهایی با همان محتوا و مفاهیم، بلکه با تاکید بیشتری را نسبت به مسلمانان به دست آورد؛ زیرا وقتی با غیر مسلمان اینگونه می بایستی رفتار کرد، با مسلمانان به طریق اولی باید همکاری کرد:
با توجه به فقراتی از این آیه شریفه که در راستای تعامل با غیر مسلمانان وارد شده است، می توان برداشتهایی با همان محتوا و مفاهیم، بلکه با تاکید بیشتری را نسبت به مسلمانان به دست آورد؛ زیرا وقتی با غیر مسلمان اینگونه می بایستی رفتار کرد، با مسلمانان به طریق اولی باید همکاری کرد:
خط ۳۰: خط ۳۰:
امام صادق (علیه السلام) در این راستا فرمودند:  
امام صادق (علیه السلام) در این راستا فرمودند:  


«رَحِمَ اللَّه عَبْداً اجْتَرَّ مَوَدَّةَ النَّاسِ إِلَى نَفْسِه؛ حَدِّثُوهُمْ بِمَا يَعْرِفُونَ واسْتُرُوا عَنْهُمْ مَا يُنْكِرُونَ. ثُمَّ قَالَ: واللَّه مَا النَّاصِبُ لَنَا حَرْباً بِأَشَدَّ عَلَيْنَا مَئُونَةً مِنَ النَّاطِقِ عَلَيْنَا بِمَا نَكْرَه؛ فَإِذَا عَرَفْتُمْ مِنْ عَبْدٍ إِذَاعَةً فَامْشُوا إِلَيْه ورُدُّوه عَنْهَا، فَإِنْ قَبِلَ مِنْكُمْ، وإِلَّا فَتَحَمَّلُوا عَلَيْه بِمَنْ يَثْقُلُ عَلَيْه ويَسْمَعُ مِنْه؛ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ يَطْلُبُ الْحَاجَةَ فَيَلْطُفُ فِيهَا حَتَّى تُقْضَى لَه فَالْطُفُوا فِي حَاجَتِي كَمَا تَلْطُفُونَ فِي حَوَائِجِكُمْ فَإِنْ هُوَ قَبِلَ مِنْكُمْ وإِلَّا فَادْفِنُوا كَلَامَه تَحْتَ أَقْدَامِكُمْ ولَا تَقُولُوا إِنَّه يَقُولُ ويَقُولُ فَإِنَّ ذَلِكَ يُحْمَلُ عَلَيَّ وعَلَيْكُمْ أَمَا واللَّه لَوْ كُنْتُمْ تَقُولُونَ مَا أَقُولُ لأَقْرَرْتُ أَنَّكُمْ أَصْحَابِي»؛ کافی: 2/223. خدا بیامرزد بنده ای را که دوستی مردم را به سوی خویش جلب می کند؛ با آنان به آنچه که دوست می دارند سخن بگویید، و از آنچه بدشان می آید سخن به میان نیاورید.  
«رَحِمَ اللَّه عَبْداً اجْتَرَّ مَوَدَّةَ النَّاسِ إِلَى نَفْسِه؛ حَدِّثُوهُمْ بِمَا يَعْرِفُونَ واسْتُرُوا عَنْهُمْ مَا يُنْكِرُونَ. ثُمَّ قَالَ: واللَّه مَا النَّاصِبُ لَنَا حَرْباً بِأَشَدَّ عَلَيْنَا مَئُونَةً مِنَ النَّاطِقِ عَلَيْنَا بِمَا نَكْرَه؛ فَإِذَا عَرَفْتُمْ مِنْ عَبْدٍ إِذَاعَةً فَامْشُوا إِلَيْه ورُدُّوه عَنْهَا، فَإِنْ قَبِلَ مِنْكُمْ، وإِلَّا فَتَحَمَّلُوا عَلَيْه بِمَنْ يَثْقُلُ عَلَيْه ويَسْمَعُ مِنْه؛ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ يَطْلُبُ الْحَاجَةَ فَيَلْطُفُ فِيهَا حَتَّى تُقْضَى لَه فَالْطُفُوا فِي حَاجَتِي كَمَا تَلْطُفُونَ فِي حَوَائِجِكُمْ فَإِنْ هُوَ قَبِلَ مِنْكُمْ وإِلَّا فَادْفِنُوا كَلَامَه تَحْتَ أَقْدَامِكُمْ ولَا تَقُولُوا إِنَّه يَقُولُ ويَقُولُ فَإِنَّ ذَلِكَ يُحْمَلُ عَلَيَّ وعَلَيْكُمْ أَمَا واللَّه لَوْ كُنْتُمْ تَقُولُونَ مَا أَقُولُ لأَقْرَرْتُ أَنَّكُمْ أَصْحَابِي»؛ <ref>کافی: 2/223.</ref> خدا بیامرزد بنده ای را که دوستی مردم را به سوی خویش جلب می کند؛ با آنان به آنچه که دوست می دارند سخن بگویید، و از آنچه بدشان می آید سخن به میان نیاورید.  


سپس فرمود: به خدا قسم دوستان ما وقتی که با دیگران راجع به آنچه دوست نمی دارند وارد بحث می شوند، گویی به شدت علیه ما وارد جنگ شده اند. هرگاه دیدید یکی از دویتان ما دارد از اسرار ما چیزی را فاش می کند مانع شوید، و اگر نتوانستید از فردی بالاتر که می تواند او را منع کند کمک بگیرید. و همانطور که در انجام نیازهای خود با دقت و زیرکی عمل می کنید، در انجام نیازهای من هم اینگونه باشید. اگر آنانی که اسرار ما را فاش می کنند و شما منعشان می کنید سخن شما را نپذیرفتند، پس کلام او را همانجا در زمین دفن کنید و اشاعه ندهید، نگویید او چنین و چنان می گوید؛ زیرا این سخنان به اسم من تمام می شود. به خدا قسم اگر به آنچه گفتم عمل کنید شماها از اصحابم شمرده خواهید شد.
سپس فرمود: به خدا قسم دوستان ما وقتی که با دیگران راجع به آنچه دوست نمی دارند وارد بحث می شوند، گویی به شدت علیه ما وارد جنگ شده اند. هرگاه دیدید یکی از دویتان ما دارد از اسرار ما چیزی را فاش می کند مانع شوید، و اگر نتوانستید از فردی بالاتر که می تواند او را منع کند کمک بگیرید. و همانطور که در انجام نیازهای خود با دقت و زیرکی عمل می کنید، در انجام نیازهای من هم اینگونه باشید. اگر آنانی که اسرار ما را فاش می کنند و شما منعشان می کنید سخن شما را نپذیرفتند، پس کلام او را همانجا در زمین دفن کنید و اشاعه ندهید، نگویید او چنین و چنان می گوید؛ زیرا این سخنان به اسم من تمام می شود. به خدا قسم اگر به آنچه گفتم عمل کنید شماها از اصحابم شمرده خواهید شد.
==3. تاکید بر اصول==
==3. تاکید بر اصول==
این دیدگاه ضمن تأکید بر اصول اساسی اسلام و ارکان سه گانه آن (توحید، نبوت، معاد)، برای ورود در جرگه مسلمانی و خروج از دایره کفر، بر مشترک میان مذاهب پافشاری می نماید. با این نگرش تمامی یکتا پرستانی که پیرو پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می باشند را مسلمان شمرده، و آنان را مشمول تمامی احکام اسلام می داند. که در میان شهادت به یکتایی خداوند و رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) برای تحقق اسلام کفایت می کند. این اصل در حقیقت پاسخ قاطعی است به کسانی که به بهانه های واهی حکم به عدم مسلمانی عده ای از افراد جامعه بزرگ اسلامی می نمایند، در حالیکه به قبله آنان نماز گزارده و بر اساس کتاب آسمانی قرآن زندگی خود را تنظیم نموده اند، و با تمام وجود به پیامبر عزیز اسلام عشق می ورزند.
این دیدگاه ضمن تأکید بر اصول اساسی اسلام و ارکان سه گانه آن (توحید، نبوت، معاد)، برای ورود در جرگه مسلمانی و خروج از دایره کفر، بر مشترک میان مذاهب پافشاری می نماید. با این نگرش تمامی یکتا پرستانی که پیرو پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می باشند را مسلمان شمرده، و آنان را مشمول تمامی احکام اسلام می داند. که در میان شهادت به یکتایی خداوند و رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) برای تحقق اسلام کفایت می کند. این اصل در حقیقت پاسخ قاطعی است به کسانی که به بهانه های واهی حکم به عدم مسلمانی عده ای از افراد جامعه بزرگ اسلامی می نمایند، در حالیکه به قبله آنان نماز گزارده و بر اساس کتاب آسمانی قرآن زندگی خود را تنظیم نموده اند، و با تمام وجود به پیامبر عزیز اسلام عشق می ورزند.
 
<ref>چند دیدگاه در اینکه مسلمان چه کسی است:
چند دیدگاه در اینکه مسلمان چه کسی است:
شیخ صدوق می گوید: «الإسلامُ هُوَ الإقرارُ بالشِّهادَتَينِ، وَهُوَ الَّذي يُحقَنُ بِهِ الدِّماءُ والأموالُ، وَمَن قالَ: »لا إله إلا اللهُ وَ محمدٌ رسولُ اللهِ»؛ فقد حُقِنَ مالُهُ وَدَمُهُ إلاَّ بِحَقَّيهِمَا». اسلام همان اقرار به شهادتین است، که به واسطه آن جان و مال شخص محترم شمرده می شود. هر کس که بگوید: (لا إله إلا الله و محمد رسول الله)؛ جان و مالش محفوظ است مگر در حالت قصاص؛ (هدایه: 55).
شیخ صدوق می گوید: «الإسلامُ هُوَ الإقرارُ بالشِّهادَتَينِ، وَهُوَ الَّذي يُحقَنُ بِهِ الدِّماءُ والأموالُ، وَمَن قالَ: »لا إله إلا اللهُ وَ محمدٌ رسولُ اللهِ»؛ فقد حُقِنَ مالُهُ وَدَمُهُ إلاَّ بِحَقَّيهِمَا». اسلام همان اقرار به شهادتین است، که به واسطه آن جان و مال شخص محترم شمرده می شود. هر کس که بگوید: (لا إله إلا الله و محمد رسول الله)؛ جان و مالش محفوظ است مگر در حالت قصاص؛ (هدایه: 55).


آیة الله خویی می گوید: «إذا أقرَّ وَلَدُ الكافِرِ بِالاسلامِ وَأجرى الشَّهادَتَينِ على لِسانِهِ فَلا مُحالَةَ يَحكُمُ بِطَهارَتِهِ وَإسلامِهِ لاطلاقِ ما دَلَّ على تَحَقُّقِ الاسلامِ بِالاقرارِ بِالشَّهادَتَينِ». وقتی که بچه کافر به اسلام اقرار کند، یعنی  شهادتین را بر زبان جاری کند حکم به طهارت و اسلام او می شود. (كتاب الطهارة، السيد الخوئي: 2/  شرح67).
آیة الله خویی می گوید: «إذا أقرَّ وَلَدُ الكافِرِ بِالاسلامِ وَأجرى الشَّهادَتَينِ على لِسانِهِ فَلا مُحالَةَ يَحكُمُ بِطَهارَتِهِ وَإسلامِهِ لاطلاقِ ما دَلَّ على تَحَقُّقِ الاسلامِ بِالاقرارِ بِالشَّهادَتَينِ». وقتی که بچه کافر به اسلام اقرار کند، یعنی  شهادتین را بر زبان جاری کند حکم به طهارت و اسلام او می شود. (كتاب الطهارة، السيد الخوئي: 2/  شرح67).
کحلانی از علمای اهل سنت نیز می گوید: «إنَّهُ يَكفِي فِي الايمَانِ الاقرارُ بِالشَّهادَتِينِ وَلا يَلزَمُ التّبرِيُ مِن سَائرِ الأديانِ». ایمان همان اقرار به شهادتین است، و تبری از سایر ادیان لازم نیست. (سبل السلام: 153).
کحلانی از علمای اهل سنت نیز می گوید: «إنَّهُ يَكفِي فِي الايمَانِ الاقرارُ بِالشَّهادَتِينِ وَلا يَلزَمُ التّبرِيُ مِن سَائرِ الأديانِ». ایمان همان اقرار به شهادتین است، و تبری از سایر ادیان لازم نیست. (سبل السلام: 153).
چنانکه ابن عابدین و ابن نجیم مصری و حصفکی و بسیاری می گویند: «لايُفتى بِكُفرِ مُسلِمٍ أمكَنَ حَملُ كَلامِهِ عَلى مَحمِلٍ حَسَنٍ»؛ حاشیه رد المحتار: 4/ 414 و البحر الرائق: 5/210 و الدر المختار:4/ 414.حکم به کفر مسلمانی که بتوان کلام او را (که احتمال کفر از آن می رود) بر معنای نیکویی حمل کرد نمی شود.
چنانکه ابن عابدین و ابن نجیم مصری و حصفکی و بسیاری می گویند: «لايُفتى بِكُفرِ مُسلِمٍ أمكَنَ حَملُ كَلامِهِ عَلى مَحمِلٍ حَسَنٍ»؛ حاشیه رد المحتار: 4/ 414 و البحر الرائق: 5/210 و الدر المختار:4/ 414.حکم به کفر مسلمانی که بتوان کلام او را (که احتمال کفر از آن می رود) بر معنای نیکویی حمل کرد نمی شود.</ref>
==4. اصل اجتهاد==
==4. اصل اجتهاد==
این دیدگاه تنها راه پیوند مسلمانان با دستورات دینی و احکام شرعی در عصر حاضر را اجتهاد می داند؛ و بر اجتهاد به عنوان اصلی مهم برای فهم دین، پافشاری و تاکید دارد. و از آن بعنوان سرمایه ای بزرگ برای شکوفایی دینی و نشاط اسلامی یاد می کند. و نسبت به اجتهاد دیگر مذاهب نگاهی تسامحی دارد چنانکه رشید رضا در یک کلام طلایی می گوید: (نَتَعاوَنُ فِیمَا اِتَّفَقنَا فِيهِ وَيَعذِرُ بَعضُنا بَعضاً فِيمَا اِختَلَفنَا فِيهِ)؛ در آنچه که اتفاق داریم با هم همکاری می کنیم؛ و در اختلافیات همدیگر را معذور می داریم.  
این دیدگاه تنها راه پیوند مسلمانان با دستورات دینی و احکام شرعی در عصر حاضر را اجتهاد می داند؛ و بر اجتهاد به عنوان اصلی مهم برای فهم دین، پافشاری و تاکید دارد. و از آن بعنوان سرمایه ای بزرگ برای شکوفایی دینی و نشاط اسلامی یاد می کند. و نسبت به اجتهاد دیگر مذاهب نگاهی تسامحی دارد چنانکه رشید رضا در یک کلام طلایی می گوید: (نَتَعاوَنُ فِیمَا اِتَّفَقنَا فِيهِ وَيَعذِرُ بَعضُنا بَعضاً فِيمَا اِختَلَفنَا فِيهِ)؛ در آنچه که اتفاق داریم با هم همکاری می کنیم؛ و در اختلافیات همدیگر را معذور می داریم.  
اعانه المستفید بشرح کتاب التوحید: 2/135؛ زیاده الایمان و نقصه و حکم: 1/451؛ مساله التقریب بین اهل السنه: 2/228؛ منهج الاشاعره فی العقیده: 1/86. عده ای دیگر از بزرگان نیز همین نظر را دارند:
<ref>اعانه المستفید بشرح کتاب التوحید: 2/135؛ زیاده الایمان و نقصه و حکم: 1/451؛ مساله التقریب بین اهل السنه: 2/228؛ منهج الاشاعره فی العقیده: 1/86. عده ای دیگر از بزرگان نیز همین نظر را دارند:


(1) علامة محمد تقی قمی: «محاولة جادة لتعزيز الروابط بين أتباع هذه المذاهب من خلال تفهّم الإختلاف الواردة بينها ونزع آثاره السلبية وليس إزالة أصل الإختلاف من البين»؛  تلاش جدی برای استحکام روابط میان پیروان مذاهب از طریق شناسایی اختلافات ما بین آن ها و جلوگیری از آثار منفی آن، البته نه به این معنا که بخواهند اصل اختلافات را ریشه کن نمایند. (قصة التقریب: 15).
(1) علامة محمد تقی قمی: «محاولة جادة لتعزيز الروابط بين أتباع هذه المذاهب من خلال تفهّم الإختلاف الواردة بينها ونزع آثاره السلبية وليس إزالة أصل الإختلاف من البين»؛  تلاش جدی برای استحکام روابط میان پیروان مذاهب از طریق شناسایی اختلافات ما بین آن ها و جلوگیری از آثار منفی آن، البته نه به این معنا که بخواهند اصل اختلافات را ریشه کن نمایند. (قصة التقریب: 15).
خط ۵۵: خط ۵۴:


(4) آیت الله واعظ زاده خراسانی: «تقریب یعنی تأکید بر مشترکات و معذور دانستن یکدیگر در موارد اختلافی بر مبنای (للمصیبِ أجرانِ وللمخطئ أجرٌ واحدٌ)». (کتاب تقریب مذاهب از نظر تا عمل)
(4) آیت الله واعظ زاده خراسانی: «تقریب یعنی تأکید بر مشترکات و معذور دانستن یکدیگر در موارد اختلافی بر مبنای (للمصیبِ أجرانِ وللمخطئ أجرٌ واحدٌ)». (کتاب تقریب مذاهب از نظر تا عمل)
(5) آیت الله تسخیری: «تقریب یعنی نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت مشترکات یکدیگر و توسعه مشترکات به منظور دستیابی به برادری و اخوت دینی بر اساس اصول اسلام و مشترکات اسلامی و نیز معذور نمودن یکدیگر در نقاط مورد اختلاف».
(5) آیت الله تسخیری: «تقریب یعنی نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت مشترکات یکدیگر و توسعه مشترکات به منظور دستیابی به برادری و اخوت دینی بر اساس اصول اسلام و مشترکات اسلامی و نیز معذور نمودن یکدیگر در نقاط مورد اختلاف».</ref>
=تقریب در نگرش غیر دینی=
=تقریب در نگرش غیر دینی=
==1. نگرش پلورالیستی==
==1. نگرش پلورالیستی==
مقصود از آن محترم شمردن هر قرائت از اسلام است، در نتیجه تلاش می شود تا میان قرائت های مختلف وفاق و یا لاأقل تسامح برقرار گردد. در این نگاه تقریب میان مذاهب يعنی هضم و تحمل نمودن یکدیگر.
مقصود از آن محترم شمردن هر قرائت از اسلام است، در نتیجه تلاش می شود تا میان قرائت های مختلف وفاق و یا لاأقل تسامح برقرار گردد. در این نگاه تقریب میان مذاهب يعنی هضم و تحمل نمودن یکدیگر.
نقد: در این نگرش رسیدن به حق امری نسبی است، یعنی حق بودن هیچکدام معلوم نیست؛ و هر کس هر چه را حق دانست همان درست است؛ تعدد گرایی به این معنی از نگاه اسلام مردود است. پس تقریب با مدل پلورالیستی نیز قابل قبول نیست.  
نقد: در این نگرش رسیدن به حق امری نسبی است، یعنی حق بودن هیچکدام معلوم نیست؛ و هر کس هر چه را حق دانست همان درست است؛ تعدد گرایی به این معنی از نگاه اسلام مردود است. پس تقریب با مدل پلورالیستی نیز قابل قبول نیست.  
پلورال (plural) بمعناي جمع و كثرت است. و پلورالیسم (pluralism) يعني كثرت گرايي. گرايش پلوراليستي در قبال گرايش مونيستي (monoistic) وحدت گرایی است.   
<ref>پلورال (plural) بمعناي جمع و كثرت است. و پلورالیسم (pluralism) يعني كثرت گرايي. گرايش پلوراليستي در قبال گرايش مونيستي (monoistic) وحدت گرایی است.   


زادگاه اين واژه مغرب زمين است. در گذشته هر كس در كليسا چند منصب داشت يا كسي كه معتقد بود در كليسا مي توان چند منصب داشت پلوراليست خوانده مي شد. اما امروزه در عرصه فرهنگي پلوراليست به كسي گفته مي شود كه در يك عرصه فكري خاص اعم از سياسي، مذهبي، هنري و يا غير آن صحت همه روش هاي موجود را بپذيرد. اين گرايش نقطه مقابل اعتقاد به انحصارگرايي (exclusivism) است؛ يعني اعتقاد به اينكه تنها يك روش يا يك مكتب بر حق است و ساير روش ها و مكاتب نادرست مي باشند.
زادگاه اين واژه مغرب زمين است. در گذشته هر كس در كليسا چند منصب داشت يا كسي كه معتقد بود در كليسا مي توان چند منصب داشت پلوراليست خوانده مي شد. اما امروزه در عرصه فرهنگي پلوراليست به كسي گفته مي شود كه در يك عرصه فكري خاص اعم از سياسي، مذهبي، هنري و يا غير آن صحت همه روش هاي موجود را بپذيرد. اين گرايش نقطه مقابل اعتقاد به انحصارگرايي (exclusivism) است؛ يعني اعتقاد به اينكه تنها يك روش يا يك مكتب بر حق است و ساير روش ها و مكاتب نادرست مي باشند.
خط ۸۵: خط ۸۴:
انحصارگرایی و شمول‌گرایی: در دنیای غرب، در برابر پلورالیسم دینی، دو مکتب فکری دیگر، با عنوان (انحصارگرایی) و (شمول گرایی) نیز مطرح است. انحصار گرایان براین باورند که راه نجات و رستگاری فقط در مسیحیت است؛ البته نه از آن جهت که حقیقت ناب تنها در آئین مسیحیت یافت می‌شود، بلکه از آن روی که تجلی الهی، منحصراً در مسیح واقع شده است (در اعتقاد مسیحیان عیسی مسیح و خداوند یکتا دارای یک ذات هستند). و چون راه نجات نیز در گرو عنایت الهی است که از طریق تجلّی او بر بشر دست یافتنی است. و جون تجلّی خداوند شخصی بوده و فقط در مسیح رخ داده است، پس راه نجات منحصراً در آیین مسیحیت است. (کارل بارت) متکلم مسیحی پیرو آئین پروتستان از طرفداران این نظریه است.  
انحصارگرایی و شمول‌گرایی: در دنیای غرب، در برابر پلورالیسم دینی، دو مکتب فکری دیگر، با عنوان (انحصارگرایی) و (شمول گرایی) نیز مطرح است. انحصار گرایان براین باورند که راه نجات و رستگاری فقط در مسیحیت است؛ البته نه از آن جهت که حقیقت ناب تنها در آئین مسیحیت یافت می‌شود، بلکه از آن روی که تجلی الهی، منحصراً در مسیح واقع شده است (در اعتقاد مسیحیان عیسی مسیح و خداوند یکتا دارای یک ذات هستند). و چون راه نجات نیز در گرو عنایت الهی است که از طریق تجلّی او بر بشر دست یافتنی است. و جون تجلّی خداوند شخصی بوده و فقط در مسیح رخ داده است، پس راه نجات منحصراً در آیین مسیحیت است. (کارل بارت) متکلم مسیحی پیرو آئین پروتستان از طرفداران این نظریه است.  


از دیدگاه شمول گرایی فقط یک راه رستگاری وجود دارد که صرفاً در یک دین و مذهب خاص قابل شناخت است، و در عین حال همه می‌توانند در این راه قدم بگذارند هر چند که به شرایط خاصی که در آن دین مطرح شده است متعهد نشوند. شمول‌گرایی، کثرت‌ گرایی را که لطف و عنایت خداوند به انحاء مختلف در مورد پیروان ادیان گوناگون تجلی یافته است را نیز قبول دارد. هر کس می‌تواند رستگار شود هر چند از اصول اعتقادی دین حق چیزی نشنیده باشد. (کارل‌رانر) متکلم مسیحی پیرو مذهب کاتولیک از طرفداران این نظریه است. (ویکی پدیا).  
از دیدگاه شمول گرایی فقط یک راه رستگاری وجود دارد که صرفاً در یک دین و مذهب خاص قابل شناخت است، و در عین حال همه می‌توانند در این راه قدم بگذارند هر چند که به شرایط خاصی که در آن دین مطرح شده است متعهد نشوند. شمول‌گرایی، کثرت‌ گرایی را که لطف و عنایت خداوند به انحاء مختلف در مورد پیروان ادیان گوناگون تجلی یافته است را نیز قبول دارد. هر کس می‌تواند رستگار شود هر چند از اصول اعتقادی دین حق چیزی نشنیده باشد. (کارل‌رانر) متکلم مسیحی پیرو مذهب کاتولیک از طرفداران این نظریه است. (ویکی پدیا).</ref>
==2. نگرش سکولاریستی==
==2. نگرش سکولاریستی== <ref>سکولاریسم عقیده‌ای است مبنی بر جدا شدن نهادهای حکومتی از نهادهای مذهبی. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد؛ واژه سکولاریسم برای نخستین ‌بار توسط ( جورج هالی اوک) در سال ۱۸۴۶ استفاده شد. هر چند این اصطلاح تازه بود، ولی مفهوم کلی آزادی که سکولاریسم بر پایه آن بنا شده بود، در طول تاریخ وجود داشته‌ است. ایده‌های اولیه‌ی سکولار را می‌توان در آثار ابن رشد (اورئوس) پیدا کرد. وی و پیروان مکتب اوروئسیسم معتقد به جدایی دین از فلسفه بودند. هالی اوک این ایده جدایی اجتماع از دین را بدون تلاش برای انتقاد عقاید دینی مطرح کرد. (ویکی پدیا).</ref>
سکولاریسم عقیده‌ای است مبنی بر جدا شدن نهادهای حکومتی از نهادهای مذهبی. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد؛ واژه سکولاریسم برای نخستین ‌بار توسط ( جورج هالی اوک) در سال ۱۸۴۶ استفاده شد. هر چند این اصطلاح تازه بود، ولی مفهوم کلی آزادی که سکولاریسم بر پایه آن بنا شده بود، در طول تاریخ وجود داشته‌ است. ایده‌های اولیه‌ی سکولار را می‌توان در آثار ابن رشد (اورئوس) پیدا کرد. وی و پیروان مکتب اوروئسیسم معتقد به جدایی دین از فلسفه بودند. هالی اوک این ایده جدایی اجتماع از دین را بدون تلاش برای انتقاد عقاید دینی مطرح کرد. (ویکی پدیا).  


این نگرش درصدد حذف ابعاد اجتماعی اسلام است. دایره مذاهب را در حدّ انجام وظایف عبادی محدود می کند. و دین را امری شخصی و فردی می پندارد و رابطه انسانها با یکدیگر را امری خارج از دین به حساب می آورد. و آنچه برای تقریب با این نگرش مهم است؛ روابط انسانی است که از گستردگی فراوانی برخوردار است. و امور دینی و مذهبی که عبارتند از وظایف عبادی نیز در بسیاری مواقع مشترکند، و موارد اختلافات اندکی دارند و نمی تواند ضرری به تقریب و همکاری میان مذاهب وارد کند.
این نگرش درصدد حذف ابعاد اجتماعی اسلام است. دایره مذاهب را در حدّ انجام وظایف عبادی محدود می کند. و دین را امری شخصی و فردی می پندارد و رابطه انسانها با یکدیگر را امری خارج از دین به حساب می آورد. و آنچه برای تقریب با این نگرش مهم است؛ روابط انسانی است که از گستردگی فراوانی برخوردار است. و امور دینی و مذهبی که عبارتند از وظایف عبادی نیز در بسیاری مواقع مشترکند، و موارد اختلافات اندکی دارند و نمی تواند ضرری به تقریب و همکاری میان مذاهب وارد کند.
۵۵

ویرایش