confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
گاهی نیز مانند سایر قزاقها دست به شمشیر و اسلحه میبرد. ولی کینه جو ونبود و انتقام نمیگرفت. یکی از افسران هم رده اش به نام علیشاه، در درگیری ای صورت او را زخمی کرد. زمانی که رضا سردارسپه شد، افسر مزبور فرار کرد. بدستور رضا او را برگرداندند و با درجهای از او دلجویی کردند و او تا مقام سرتیپی نیز رسید. | گاهی نیز مانند سایر قزاقها دست به شمشیر و اسلحه میبرد. ولی کینه جو ونبود و انتقام نمیگرفت. یکی از افسران هم رده اش به نام علیشاه، در درگیری ای صورت او را زخمی کرد. زمانی که رضا سردارسپه شد، افسر مزبور فرار کرد. بدستور رضا او را برگرداندند و با درجهای از او دلجویی کردند و او تا مقام سرتیپی نیز رسید. | ||
با اخراج افسران [[روس]]، بریگاد قزاق تحت نظر یک افسر نالایق ایرانی بنام سردار همایون، قرار گرفت و رضاخان عملا فرمانده واقعی بریگاد (زیر نظر ژنرال آیرونساید) بود. | با اخراج افسران [[روس]]، بریگاد قزاق تحت نظر یک افسر نالایق ایرانی بنام سردار همایون، قرار گرفت و رضاخان عملا فرمانده واقعی بریگاد (زیر نظر ژنرال آیرونساید) بود. | ||
در سال ۱۲۹۹ خورشیدی و چندماه قبل از کودتا، رضاخان برای شرکت در سرکوبی قیام [[میرزا کوچکخان]] جنگلی به [[گیلان]] فرستاده شد، که منجر به عقب نشینی قوای قزاق به فرماندهی استاروسلسکی تا حوالی [[قزوین]] گردید. <ref>تاریخ بیست ساله ایران. حسین مکی. نشر ناشر. ۱۳۶۳ تهران </ref> | در سال ۱۲۹۹ خورشیدی و چندماه قبل از کودتا، رضاخان برای شرکت در سرکوبی قیام [[میرزا کوچکخان]] جنگلی به [[گیلان]] فرستاده شد، که منجر به عقب نشینی قوای قزاق به فرماندهی استاروسلسکی تا حوالی [[قزوین]] گردید. <ref>تاریخ بیست ساله ایران. حسین مکی. نشر ناشر. ۱۳۶۳ تهران </ref> |