پرش به محتوا

هبوط: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
|-
|-
|نام کامل
|نام کامل
|هُبوط • هُبوطِ انسان
|هُبوط • هُبوطِ [[انسان]]
|-
|-
|}
|}
خط ۴۵: خط ۴۵:
=معنای هبوط [[آدم(ع)]] از بهشت=
=معنای هبوط [[آدم(ع)]] از بهشت=


<big>هبوط</big> به معنای پایین آمدن از بلندی(نزول) و ضد صعود(بالا رفتن) است. و گاهی به معنای حلول در مکان نیز استعمال می‌شود.
<big>هبوط</big> به معنای پایین آمدن از بلندی(نزول) و ضد صعود(بالا رفتن) است. و گاهی به معنای [[حلول]] در مکان نیز استعمال می‌شود.


بحث از هبوط آدم(ع) و معنای این هبوط در مرحله‌ی اوّل به این نکته بستگی دارد که بهشتی را که [[حضرت آدم]] در آن سکونت داشت چگونه معنا کنیم! آیا این یک بهشت دنیایی بود یا آخرتی؟
بحث از هبوط آدم(ع) و معنای این هبوط در مرحله‌ی اوّل به این نکته بستگی دارد که بهشتی را که [[حضرت آدم]] در آن سکونت داشت چگونه معنا کنیم! آیا این یک بهشت دنیایی بود یا آخرتی؟
خط ۵۳: خط ۵۳:
<big>هبوط</big> در لغت به معنای سقوط از بلندی به محل پایین و پست‌تر و نقیض صعود است. <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7، 421، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏1، ص 196، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش</ref>
<big>هبوط</big> در لغت به معنای سقوط از بلندی به محل پایین و پست‌تر و نقیض صعود است. <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7، 421، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏1، ص 196، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش</ref>


در آیات متعددی از [[قرآن مجید]]، از اخراج آدم(ع) از بهشت و اسکان او در زمین به هبوط تعبیر شده است:
در [[آیات]] متعددی از [[قرآن مجید]]، از اخراج آدم(ع) از بهشت و اسکان او در زمین به هبوط تعبیر شده است:


«وقلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین»؛ <ref>بقره، 36، ترجمه، مکارم شیرازی</ref> و در این هنگام به آنها گفتیم: همگی به زمین فرود آیید، در حالی‌که بعضی دشمن بعض دیگر خواهید بود.
«وقلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین»؛ <ref>بقره، 36، ترجمه، مکارم شیرازی</ref> و در این هنگام به آنها گفتیم: همگی به زمین فرود آیید، در حالی‌که بعضی دشمن بعض دیگر خواهید بود.
خط ۶۳: خط ۶۳:
هم‌چنین در قرآن مجید هبوط به معنای [[حلول]] و استقرار یافتن در محل(شهر) نیز استعمال شده است. در قصه‌ی [[حضرت موسی(ع)]] و [[بنی‌‌اسرائیل]] قرآن می‌فرماید: «... قال أتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر اهبطوا مصراً فان لکم ما سألتم...»؛ <ref>بقره، 61</ref> [[موسی]] گفت: آیا غذایی پست‌تر را به جای غذای بهتر انتخاب می‌کنید؟ (اکنون که چنین است بکوشید از این بیابان) در شهری فرود آیید؛ زیرا هر چه خواستید در آن‌جا برای شما وجود دارد.
هم‌چنین در قرآن مجید هبوط به معنای [[حلول]] و استقرار یافتن در محل(شهر) نیز استعمال شده است. در قصه‌ی [[حضرت موسی(ع)]] و [[بنی‌‌اسرائیل]] قرآن می‌فرماید: «... قال أتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر اهبطوا مصراً فان لکم ما سألتم...»؛ <ref>بقره، 61</ref> [[موسی]] گفت: آیا غذایی پست‌تر را به جای غذای بهتر انتخاب می‌کنید؟ (اکنون که چنین است بکوشید از این بیابان) در شهری فرود آیید؛ زیرا هر چه خواستید در آن‌جا برای شما وجود دارد.


بحث از هبوط آدم(ع) و معنای این هبوط در مرحله‌ی نخست به این نکته بستگی دارد که بهشتی را که حضرت آدم در آن سکونت داشت چگونه معنا کنیم، آیا این یک بهشت دنیایی بود(زمینی یا [[برزخی]])، یا آخرتی؟ آنچه مسلم است این است که [[بهشت خلد]] نبوده است، بر این اساس هبوط، هبوط مقامی است.
بحث از هبوط آدم(ع) و معنای این هبوط در مرحله‌ی نخست به این نکته بستگی دارد که بهشتی را که [[حضرت آدم]] در آن سکونت داشت چگونه معنا کنیم، آیا این یک بهشت دنیایی بود(زمینی یا [[برزخی]])، یا آخرتی؟ آنچه مسلم است این است که [[بهشت خلد]] نبوده است، بر این اساس هبوط، هبوط مقامی است.


=نظریات مفسران در مورد هبوط=
=نظریات مفسران در مورد هبوط=
خط ۶۹: خط ۶۹:
==طبرسی==
==طبرسی==


[[طبرسی]] در [[تفسیر مجمع البیان]] می‌فرماید: هبوط و [[نزول]] و وقوع مثل هم هستند(به یک معنا هستند) که عبارت است از: حرکت از بلندی به سوی پایین... و گاهی هبوط به معنای(حلول در مکان) استعمال می‌شود مثل آیه‌ی شریفه که می‌فرماید: «اهبطوا مصراً»؛ یعنی وارد شهر شوید. <ref>البته اخراج آدم و حوا از بهشت و هبوطشان(نزولشان) در زمین جنبه‌ی عقوبت نداشت؛ زیرا دلیل داریم که انبیای الاهی در هیچ حالی مرتکب عمل قبیح نمی‌شوند و کسی که عقوبت را بر پیامبران جایز بداند، در حق آنها جفا کرده و بزرگ‌ترین تهمت ناروا را به خداوند متعال وارد ساخته است... همانا خداوند آدم را از بهشت خارج کرد به دلیل این‌که با تناول از میوه‌ی شجره‌ی ممنوعه، مصلحت تغییر کرد و حکمت و تدبیر االهی اقتضا نمود که او را به زمین بیاورد و به تکالیف و سختی‌های دنیا مبتلا سازد. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 197</ref>
[[طبرسی]] در [[تفسیر مجمع البیان]] می‌فرماید: هبوط و [[نزول]] و وقوع مثل هم هستند(به یک معنا هستند) که عبارت است از: حرکت از بلندی به سوی پایین... و گاهی هبوط به معنای(حلول در مکان) استعمال می‌شود مثل آیه‌ی شریفه که می‌فرماید: «اهبطوا مصراً»؛ یعنی وارد شهر شوید. <ref>البته اخراج آدم و حوا از بهشت و هبوطشان(نزولشان) در زمین جنبه‌ی عقوبت نداشت؛ زیرا دلیل داریم که انبیای الهی در هیچ حالی مرتکب عمل قبیح نمی‌شوند و کسی که عقوبت را بر پیامبران جایز بداند، در حق آنها جفا کرده و بزرگ‌ترین [[تهمت]] ناروا را به خداوند متعال وارد ساخته است... همانا خداوند آدم را از بهشت خارج کرد به دلیل این‌که با تناول از میوه‌ی شجره‌ی ممنوعه، مصلحت تغییر کرد و حکمت و تدبیر االهی اقتضا نمود که او را به زمین بیاورد و به تکالیف و سختی‌های دنیا مبتلا سازد. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 197</ref>


==علامه طباطبائی==
==علامه طباطبائی==
خط ۸۹: خط ۸۹:
و شاید کسانى هم که گفته‌‏اند مرجع ضمیر، آسمان و یا بهشت است، مقصودشان همان منزلت باشد.
و شاید کسانى هم که گفته‌‏اند مرجع ضمیر، آسمان و یا بهشت است، مقصودشان همان منزلت باشد.


بنابر این، معناى آیه چنین می‌شود که خداى تعالى فرمود: به جرم این‌که هنگامى که ترا امر کردم سجده نکردى باید از مقامت فرود آیى؛ چون مقام تو مقام خضوع و فرمانبرى بود و تو نمی‌بایستى در چنین مقامى تکبر کنى، پس برون شو که تو از خوارشدگانى. <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ج 8، ص 35</ref>
بنابر این، معناى آیه چنین می‌شود که خداى تعالى فرمود: به جرم این‌که هنگامى که ترا امر کردم [[سجده]] نکردى باید از مقامت فرود آیى؛ چون مقام تو مقام خضوع و فرمانبرى بود و تو نمی‌بایستى در چنین مقامى تکبر کنى، پس برون شو که تو از خوارشدگانى. <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ج 8، ص 35</ref>


در جایی دیگر ایشان به نکته‌ی مهمی اشاره می‌کند و می‌گوید: «امر به هبوط یک [[امر تکوینی]](تکلیف تکوینی) است که بعد از سکونت در بهشت و ارتکاب اشتباه اتفاق افتاده است. پس در همین مخالفت با نهی الاهی و نزدیک شدن به درخت، هیچ دین و تکلیف الاهی در کار نبود؛ بنابراین، گناهی عبودیتی و معصیت مولوی تحقق پیدا نکرد». <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ج 8، ص137 </ref>
در جایی دیگر ایشان به نکته‌ی مهمی اشاره می‌کند و می‌گوید: «امر به هبوط یک [[امر تکوینی]](تکلیف تکوینی) است که بعد از سکونت در بهشت و ارتکاب اشتباه اتفاق افتاده است. پس در همین مخالفت با نهی الهی و نزدیک شدن به درخت، هیچ دین و تکلیف الاهی در کار نبود؛ بنابراین، گناهی عبودیتی و معصیت مولوی تحقق پیدا نکرد». <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ج 8، ص137 </ref>


در توضیح کلام [[المیزان فی تفسیر القرآن]] باید گفت: نهی از نزدیک شدن به درخت مخصوص(الشجرة) یک نهی ارشادی بود، مانند این‌که طبیب به مریض می‌گوید: اگر این غذا را بخوری به فلان بیماری مبتلا خواهی شد. در این‌جا هم خداوند فرمود به این درخت نزدیک نشو و از میوه‌ی آن نخور؛ زیرا اگر از میوه‌ی این درخت بخوری، نتیجه‌اش خروج از بهشت است. از این کلام علامه طباطبائی به خوبی معنا و مراد از از هبوط و علت آن روشن می‌شود.
در توضیح کلام [[المیزان فی تفسیر القرآن]] باید گفت: نهی از نزدیک شدن به درخت مخصوص(الشجرة) یک نهی ارشادی بود، مانند این‌که طبیب به مریض می‌گوید: اگر این غذا را بخوری به فلان بیماری مبتلا خواهی شد. در این‌جا هم خداوند فرمود به این درخت نزدیک نشو و از میوه‌ی آن نخور؛ زیرا اگر از میوه‌ی این درخت بخوری، نتیجه‌اش خروج از بهشت است. از این کلام علامه طباطبائی به خوبی معنا و مراد از از هبوط و علت آن روشن می‌شود.
خط ۹۷: خط ۹۷:
==آیت جوادی آملی==
==آیت جوادی آملی==


[[آیت جوادی آملی]] با پذیرش بهشت برزخی به عنوان مسکن آدم و حوا، می‌گوید: حضرت آدم از نشئه‌ی فرا طبیعت به محدوده‌ی طبیعت منتقل شد و چنین انتقالی همان تنزل وجودی و مکانتی است. - مانند تنزل قرآن از نزد خدای سبحان برای هدایت مردم- نه تنزل بدنی و مکانی. علاوه بر این این هبوط چون همراه با [[توبه]] و اجتباء حضرت آدم بود، از آن به هبوط ولایت و خلافت یاد می‌شود. <ref> جوادی آملی، عبد الله، تفسیر تسنیم، ج 3، ص 383، قم، مرکز نشر اسراء</ref>
[[آیت جوادی آملی]] با پذیرش بهشت برزخی به عنوان مسکن آدم و [[حوا]]، می‌گوید: حضرت آدم از نشئه‌ی فرا طبیعت به محدوده‌ی طبیعت منتقل شد و چنین انتقالی همان تنزل وجودی و مکانتی است. - مانند تنزل قرآن از نزد خدای سبحان برای هدایت مردم- نه تنزل بدنی و مکانی. علاوه بر این این هبوط چون همراه با [[توبه]] و اجتباء حضرت آدم بود، از آن به هبوط ولایت و خلافت یاد می‌شود. <ref> جوادی آملی، عبد الله، تفسیر تسنیم، ج 3، ص 383، قم، مرکز نشر اسراء</ref>


هبوط [[ابلیس]] سقوط از منزلت بود، ولی هبوط آدم با حفظ کرامت، در زمین بود؛ یعنی استقرار در زمین مشترک بین آدم و ابلیس بود، اما ابلیس با فقد درجه‌ی پیشین وارد زمین شد و آدم با حفظ مرتبت قبلی در زمین مستقر شد. <ref> جوادی آملی، عبد الله، تفسیر تسنیم، ج 3،ص 374 و408 و466 ، قم، مرکز نشر اسراء</ref>
هبوط [[ابلیس]] سقوط از منزلت بود، ولی هبوط آدم با حفظ کرامت، در زمین بود؛ یعنی استقرار در زمین مشترک بین آدم و [[ابلیس]] بود، اما ابلیس با فقد درجه‌ی پیشین وارد زمین شد و آدم با حفظ مرتبت قبلی در زمین مستقر شد. <ref> جوادی آملی، عبد الله، تفسیر تسنیم، ج 3،ص 374 و408 و466 ، قم، مرکز نشر اسراء</ref>


=انواع هبوط شیطان=
=انواع هبوط شیطان=


1. هبوطی از جایگاه و منزلت فرشتگان که پس از [[استکبار]] از سجده ی برای آدم حاصل شد و لازمه ی آن هبوط از بهشت به عنوان منزلت و شان رفیع بود و آیه ی «قال فاهبط منها فما یکون لک ان تتکبر فیها فاخرج انک من الصاغرین». به اشاره دارد. <ref>طه، 117</ref>
1. هبوطی از جایگاه و منزلت فرشتگان که پس از [[استکبار]] از سجده ی برای آدم حاصل شد و لازمه ی آن هبوط از بهشت به عنوان منزلت و شان رفیع بود و آیه ی «قال فاهبط منها فما یکون لک ان تتکبر فیها فاخرج انک من الصاغرین». به اشاره دارد. <ref>طه، 117</ref>


2. هبوطی از بهشت به عنوان یک مسکن موقت که برای اغوای آدم و حوا به آن راه پیدا کرده بود و این هبوط پس از اغوای آدم و حوا و به همراه آن دو بزگوار تحقق یافت. <ref> تفسیر تسنیم، ج3، ص371-375</ref>
2. هبوطی از بهشت به عنوان یک مسکن موقت که برای اغوای آدم و حوا به آن راه پیدا کرده بود و این هبوط پس از اغوای آدم و حوا و به همراه آن دو بزگوار تحقق یافت. <ref> تفسیر تسنیم، ج3، ص371-375</ref>
confirmed، مدیران
۳۳٬۱۲۹

ویرایش