پرش به محتوا

عمار یاسر: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
|-
|-
|محل زندگی
|محل زندگی
|مکه • مدینه
|[[مکه]] [[مدینه]]
|-
|-
|دین
|[[دین]]
|اسلام
|[[اسلام]]
|-
|-
|مذهب
|[[مذهب]]
|شیعه
|[[شیعه]]
|-
|-
|زمان اسلام آوردن
|زمان [[اسلام]] آوردن
|سال‌های آغازین بعثت
|سال‌های آغازین بعثت
|-
|-
|حضور در جنگ‌ها
|حضور در جنگ‌ها
|غزوات • جنگ صفین
|غزوات • [[جنگ صفین]]
|-
|-
|نقش‌های برجسته
|نقش‌های برجسته
|فرمانده قسمتی از سپاه امام علی(ع) در جنگ‌های جمل • صفین • مخالفت با خلفاء • مخالفت با سقیفه بنی ساعده
|فرمانده قسمتی از سپاه [[امام علی(ع)]] در جنگ‌های جمل • صفین • مخالفت با خلفاء • مخالفت با سقیفه بنی ساعده
|-
|-
|شهادت
|شهادت
|ربیع الثانی سال ۳۷ قمری
|ربیع الثانی سال ۳۷ قمری
|-
|-
|نحوه شهادت
|نحوه [[شهادت]]
|در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع)
|در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع)
|-
|-
|محل دفن   
|محل دفن   
|رقه • سوریه
|رقه • [[سوریه]]
|-
|-
|}
|}
</div>
</div>


'''عمار بن یاسر''' یکی از یاران [[رسول خدا (ص)]] بود که در دوران دعوت مخفیانه عصر [[بعثت]] [[اسلام]] آورد. خانواده او از سوی اشراف [[مشرک]] [[مکه]] به سختی شکنجه می شدند، بسانی که پدر و مادر وی در راه اسلام [[شهید]] شدند و خودش نیز چنان شکنجه می شد که هیچ یک از یاران رسول خدا (ص) به اندازه وی در راه اسلام شکنجه نشدند.
'''عمار بن یاسر''' یکی از یاران [[رسول خدا (ص)]] بود که در دوران دعوت مخفیانه عصر [[بعثت]] [[اسلام]] آورد. خانواده او از سوی اشراف [[مشرک]] [[مکه]] به سختی شکنجه می شدند، بسانی که پدر و مادر وی در راه اسلام [[شهید]] شدند و خودش نیز چنان [[شکنجه]] می شد که هیچ یک از یاران رسول خدا (ص) به اندازه وی در راه اسلام شکنجه نشدند.


عمار شناختی عمیق از اسلام داشت و بصیرت و معرفت کامل وی سبب شده بود تا فتنه ها را به خوبی بازشناسد و حقیقت را تبیین نماید و در فراز و نشیب حوادث مواضعی ثابت اتخاذ کند.
عمار شناختی عمیق از اسلام داشت و [[بصیرت]] و معرفت کامل وی سبب شده بود تا فتنه ها را به خوبی بازشناسد و حقیقت را تبیین نماید و در فراز و نشیب حوادث مواضعی ثابت اتخاذ کند.


[[عمار]] در دروه [[هجرت]] همواره مدافع اسلام و در تمامی [[غزوات]] شرکت فعال داشت. پس از [[رحلت رسول خدا(ص)]] وی در عصر سه [[خلیفه اول]] از [[اهل بیت]] حمایت کرد و از مخالفان [[بیعت]] با خلیفه اول بود.  
[[عمار]] در دروه [[هجرت]] همواره مدافع اسلام و در تمامی [[غزوات]] شرکت فعال داشت. پس از [[رحلت رسول خدا(ص)]] وی در عصر سه [[خلیفه اول]] از [[اهل بیت]] حمایت کرد و از مخالفان [[بیعت]] با خلیفه اول بود.  
خط ۸۷: خط ۸۷:


مادرش [[سمیه بنت خباط]] نام داشت. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏6، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref>  
مادرش [[سمیه بنت خباط]] نام داشت. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏6، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref>  
عمار از قبیله‌ی قحطانی [[یمن]] و هم‌پیمان [[بنی ‌مخزوم]] بود. <ref>ابن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> وی از یاران برجسته‌ی رسول خدا(ص) بود که به همراه پدر و مادرش از اولین [[مسلمانان]] بودند و مادرش سمیه اولین [[شهید]] زن در راه اسلام استعمار جزو سی و چند نفری است که در ابتدای اسلام، مسلمان شد و شکنجه‌های فراوان دید. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> برخی گزارش‌ها او را جزو هفت نفری می‌د‌انند که مسلمان شدنش را علنی کرد. <ref> ابن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق، عادل احمد، عبد الموجود، معوض، على محمد، ج 4، 473، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق، 1995م</ref>
عمار از [[قبیله‌ی قحطانی]] [[یمن]] و هم‌پیمان [[بنی ‌مخزوم]] بود. <ref>ابن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> وی از یاران برجسته‌ی رسول خدا(ص) بود که به همراه پدر و مادرش از اولین [[مسلمانان]] بودند و مادرش سمیه اولین [[شهید]] زن در راه اسلام استعمار جزو سی و چند نفری است که در ابتدای اسلام، مسلمان شد و شکنجه‌های فراوان دید. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> برخی گزارش‌ها او را جزو هفت نفری می‌د‌انند که مسلمان شدنش را علنی کرد. <ref> ابن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق، عادل احمد، عبد الموجود، معوض، على محمد، ج 4، 473، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق، 1995م</ref>


سمیه مادر عمار ابتدا کنیز [[ابی‌حذیفه مخزومی]] بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با قبیله‌ی بنی‌مخزوم بود درآورد. <ref> أسدالغابة، ج ‏6، ص 152</ref>
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز [[ابی‌حذیفه مخزومی]] بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با [[قبیله‌ی بنی‌مخزوم]] بود درآورد. <ref> أسدالغابة، ج ‏6، ص 152</ref>


گزارش شده است که [[پیامبر(ص)]] وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». <ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref> «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق</ref>
گزارش شده است که [[پیامبر(ص)]] وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». <ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref> «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق</ref>


در مورد هجرت عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref> ولی وی از اولین مهاجران به [[مدینه]] بود، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. <ref>طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref>
در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref> ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. <ref>طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref>


=عمار یاسر بعد از [[پیامبر(ص)]]=
=عمار یاسر بعد از [[پیامبر(ص)]]=


عمار بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) نیز حضور فعالی در صحنه‌های اجتماعی داشت. خلیفه‌ی دوم بعد از مشورت با امام علی(ع)، عمار را به فرمانداری کوفه انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است. <ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref>
عمار بعد از [[رحلت پیامبر اسلام(ص)]] نیز حضور فعالی در صحنه‌های اجتماعی داشت. [[خلیفه‌ی دوم]] بعد از مشورت با امام علی(ع)، عمار را به فرمانداری کوفه انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است. <ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref>


راوی می‌گوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخره‌ای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند می‌گوید: ای مسلمان‌ها! من عمار یاسر هستم! آیا از بهشت فرار می‌کنید؟! به سوی من آیید!
راوی می‌گوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخره‌ای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند می‌گوید: ای مسلمان‌ها! من عمار یاسر هستم! آیا از بهشت فرار می‌کنید؟! به سوی من آیید!
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
«مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...»؛ <ref>‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق</ref> آنانی که بعد از ایمانشان [[کافر]] شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان [[ایمان]] قطعی داشته اما مجبور به اظهار بی‌ایمانی شده‌اند.
«مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...»؛ <ref>‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق</ref> آنانی که بعد از ایمانشان [[کافر]] شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان [[ایمان]] قطعی داشته اما مجبور به اظهار بی‌ایمانی شده‌اند.


نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار کافر شده است، اما [[پیامبر(ص)]] فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است». <ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق</ref>
نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار [[کافر]] شده است، اما [[پیامبر(ص)]] فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است». <ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق</ref>


==سوره‌ی قصص، آیه‌ی 61==
==سوره‌ی قصص، آیه‌ی 61==
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
==سوره‌ی زمر، آیه‌ی 9==
==سوره‌ی زمر، آیه‌ی 9==


« أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً...»؛ <ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق</ref> آیا آن‌که شب‌هنگام، در حال [[سجده]] و قیام به درگاه [[خدا]] رو می‌آورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت خداوند امیدوار است ... .
« أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً...»؛ <ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق</ref> آیا آن‌که شب‌هنگام، در حال [[سجده]] و قیام به درگاه [[خدا]] رو می‌آورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت [[خداوند]] امیدوار است ... .
      
      
==سوره‌ی زمر، آیه‌ی 22==
==سوره‌ی زمر، آیه‌ی 22==
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
آن دو نفر در مورد این‌که کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز مى‏کردند، و هر یک افتخار می‌کرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مى‏کنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیده‏ام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مى‏بخشند به آنان مى‏گویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مى‏کنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند هم‌چنین است و خودت هم مى‏دانى و من دوست مى‏داشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم‏. <ref> الطبقات الکبری‏، ج 3، ص 197</ref>
آن دو نفر در مورد این‌که کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز مى‏کردند، و هر یک افتخار می‌کرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مى‏کنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیده‏ام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مى‏بخشند به آنان مى‏گویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مى‏کنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند هم‌چنین است و خودت هم مى‏دانى و من دوست مى‏داشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم‏. <ref> الطبقات الکبری‏، ج 3، ص 197</ref>


امام علی(ع) در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا». <ref> أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 74</ref> و بعد بر او [[نماز]] خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد. <ref>حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138، قم، مؤسسه آل البیت ع، قم، چاپ اول، 1413ق</ref>
[[امام علی(ع)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا». <ref> أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 74</ref> و بعد بر او [[نماز]] خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد. <ref>حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138، قم، مؤسسه آل البیت ع، قم، چاپ اول، 1413ق</ref>


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۴۴۵

ویرایش