confirmed، مدیران
۳۷٬۸۳۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
خطاب به چشمش مى کند که در رثاى 6 نفر از فرزندان على و 5 نفر از فرزندان عقیل اشک بریزد.</ref> | خطاب به چشمش مى کند که در رثاى 6 نفر از فرزندان على و 5 نفر از فرزندان عقیل اشک بریزد.</ref> | ||
فرزندان دیگر عقیل منقرض شدند و از آنان اولادى باقى نماند جز محمد که عبدالله [[فقیه]] و [[مفسر]] معروف و عبدالرحمن فرزندان او هستند. | فرزندان دیگر عقیل منقرض شدند و از آنان اولادى باقى نماند جز محمد که عبدالله [[فقیه]] و [[مفسر]] معروف و عبدالرحمن فرزندان او هستند. | ||
=عقیل از دیدگاه [[رجال شناسان]] [[اهل سنت]]= | |||
در این بحثِ «شخصیت عقیل از دیدگاه رجال شناسان اهل سنت» این مطلب مطرح است که تخصّص آنها [[علم رجال]] و کارشان معرفی ناقلان [[حدیث]] از لحاظ موقعیت [[معنوی]] و مورد اعتماد بودن آنها و یا عکس آن است. اینان عقیل را نه از نظر کثرت و قلّتِ حدیث ونه از زاویه تاریخ و [[صحابی]] بودن، بلکه از این جهت از وی یاد کرده اند که او از رجال حدیث و ناقلان اثر و سنت [[رسول خدا(ص)]] است. از جمله رجال شناسان و منابعی که در اختیار داریم عبارتند از | |||
1. سرسلسله رجال شناسان اهل سنت، [[ابوحاتم رازی]] (متوفای 327 هـ .ق.) است که عقیل را جزء ناقلین حدیث معرفی کرده و کسانی را که از وی اخذ حدیث نمودهاند، چهار نفر میشمارد و چنین میگوید:«عقیل جزء صحابه رسول خدا است و ناقلان حدیث پیامبر از وی عبارتند از: [[موسی بن طلحه]]، [[عطاء بن ابی ریاح]]، [[حسن (بصری)]] و [[مالک بن ابی عامر]]» <ref> الجرح و التعديل، ج 6، ص 218 </ref> | |||
2. و از کسانی که عقیل را با این سمت معرفی نموده است، ابن حجر عسقلانی است در «تهذیب التهذیب»، ولی او تعداد ناقلان حدیث از عقیل را هفت نفر ذکر نموده، مینویسد:«نقل کنندگان حدیث از وی; عبارتند از فرزندش محمد، نوادهاش عبدالله بن محمد و علاوه بر اینها [[عطاء]]، [[ابوصالح سمّان]]، [[موسی بن طلحه]]، [[حسن بصری]] و [[مالک بن ابی عامر اصبحی]]». <ref>ج 7، ص 254 </ref> ابن حجر در کتاب دیگرش «تقریب التهذیب» نیز از عقیل به عنوان یکی از رجال حدیث یاد نموده است. <ref>الجرح و التعديل، ج 2، ص 29 </ref> | |||
3. [[حافظ شمس الدین ذهبی]]، ناقلان حدیث از عقیل را همانند ابن حجر، به استثنای مالک بن ابی عامر، می شمارد و می نویسد: «روی عنه ابنه محمد و ...» <ref>تاريخ اسلام عهد معاويه، ص 84</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |