۸۶٬۲۵۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
با تمثیلی که ذکر گردید می توان واژه ها ی چهارگانه : مبانی ، قواعد ، مناهج و مسائل را نسبت به تفسیر قران پیاده نمود. | با تمثیلی که ذکر گردید می توان واژه ها ی چهارگانه : مبانی ، قواعد ، مناهج و مسائل را نسبت به تفسیر قران پیاده نمود. | ||
==تفسیر در لغت== | ==تفسیر در لغت== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۶: | ||
لازم به ذکر است تبیین تفصیلی معنای تفسیر و تاویل و فرق اندو از یکدیگر در ادامه مباحث بیان می گردد | لازم به ذکر است تبیین تفصیلی معنای تفسیر و تاویل و فرق اندو از یکدیگر در ادامه مباحث بیان می گردد | ||
==تفسیر در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرانی== | ==تفسیر در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرانی== | ||
خط ۶۸: | خط ۶۶: | ||
ایشان در ادامه به دیدگاه برخی دیگر از عالمان علوم قرانی در معنای تفسیر پرداخته و می نویسد : | ایشان در ادامه به دیدگاه برخی دیگر از عالمان علوم قرانی در معنای تفسیر پرداخته و می نویسد : | ||
از منظربرخی دیگر تفسیر، علم به نزول ایات و مسائل مرتبط با ان و نیز علم به اسباب و شان نزول ، مکی و مدنی، محکم و متشابه و نظائر ان می باشد و از منظر ابوحیان تفسیر علمی است که در ان اموری نظیر چگونگی تلفظ کلمات قرانی و معانی ان و نیز ترکییات گوناگونی که بحسب انها معانی نیز متعدد می گردد مورد بحث قرار می گیرد .<ref>الاتقان ج 2ص462</ref> | از منظربرخی دیگر تفسیر، علم به نزول ایات و مسائل مرتبط با ان و نیز علم به اسباب و شان نزول ، مکی و مدنی، محکم و متشابه و نظائر ان می باشد و از منظر ابوحیان تفسیر علمی است که در ان اموری نظیر چگونگی تلفظ کلمات قرانی و معانی ان و نیز ترکییات گوناگونی که بحسب انها معانی نیز متعدد می گردد مورد بحث قرار می گیرد .<ref>الاتقان ج 2ص462</ref> | ||
====محمد بن صالح بن محمد العثیمین– معاصر -==== | ====محمد بن صالح بن محمد العثیمین– معاصر -==== | ||
ایشان در کتاب :" أصول فی التفسیر" مفهوم لغوی تفسیر را کشف معانی پوشیده و معنای اصطلاحی انرا بیان معانی قران می داند . | ایشان در کتاب :" أصول فی التفسیر" مفهوم لغوی تفسیر را کشف معانی پوشیده و معنای اصطلاحی انرا بیان معانی قران می داند . | ||
<ref>أصول في التفسير ص 21-22</ref> | <ref>أصول في التفسير ص 21-22</ref> | ||
===معنای تفسیر از منظر امامیه=== | ===معنای تفسیر از منظر امامیه=== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۰: | ||
====ایه الله خوئی==== | ====ایه الله خوئی==== | ||
ایشان در کتاب البیان فی تفسیر القران تفسیر را ، تبیین مراد خداوند از قران دانسته و بر همین اساس معتقد است که باید از استناد معانی که بر اساس ظن و استحسان بدست امده است به قران اجتناب نمود .<ref>البیان فی تفسیر القران ص397</ref> | |||
ایشان در کتاب البیان فی تفسیر القران تفسیر را ، تبیین مراد خداوند از قران دانسته و بر همین اساس معتقد است که باید از استناد معانی که بر اساس ظن و استحسان بدست امده است به قران اجتناب نمود .<ref>البیان فی تفسیر القران ص397</ref> | |||
====ایه الله معرفت==== | ====ایه الله معرفت==== | ||
ایشان در کتاب التاویل فی مختلف المذاهب و الااراء تفسیر را عبارت از پرده برداری از الفاظ مشکل قران می داند. <ref>التاویل فی مختلف المذاهب و الااراءص 14</ref> | ایشان در کتاب التاویل فی مختلف المذاهب و الااراء تفسیر را عبارت از پرده برداری از الفاظ مشکل قران می داند. <ref>التاویل فی مختلف المذاهب و الااراءص 14</ref> | ||
====علامه طباطبائی==== | ====علامه طباطبائی==== | ||
علامه طباطبائی در المیزان فى تفسیر القرآن در معنای واژه تفسیر می فرماید : التفسیر (و هو بیان معانی الآیات القرآنیة و الکشف عن مقاصدها و مدالیلها) <ref>المیزان ج 1ص 4</ref> | علامه طباطبائی در المیزان فى تفسیر القرآن در معنای واژه تفسیر می فرماید : التفسیر (و هو بیان معانی الآیات القرآنیة و الکشف عن مقاصدها و مدالیلها) <ref>المیزان ج 1ص 4</ref> | ||
====سید محمد باقر حکیم==== | ====سید محمد باقر حکیم==== | ||
خط ۱۰۵: | خط ۹۴: | ||
انگاه ایشان سئوالی را طرح می کند که ایا اطلاق تفسیر به بیان کلماتی که معانی شان ظاهر و متبادرمی باشد صحیح است یا خیر ؟ <ref>همان</ref> | انگاه ایشان سئوالی را طرح می کند که ایا اطلاق تفسیر به بیان کلماتی که معانی شان ظاهر و متبادرمی باشد صحیح است یا خیر ؟ <ref>همان</ref> | ||
ایشان در ادامه به دیدگاه رائج بین مفسرین در معنای تفسیر اشاره کرده و اظهار می دارد : از منظر برخی در مفهوم کلمه تفسیر ، نوعی خفاء و پیچیدگی نهفته است که بوسیله تفسیر بر طرف می گردد . <ref>همان</ref> | ایشان در ادامه به دیدگاه رائج بین مفسرین در معنای تفسیر اشاره کرده و اظهار می دارد : از منظر برخی در مفهوم کلمه تفسیر ، نوعی خفاء و پیچیدگی نهفته است که بوسیله تفسیر بر طرف می گردد . <ref>همان</ref> | ||
ایشان بعد از دیدگاه مذکور به بیان دیدگاه خویش پرداخته و می نویسد : | ایشان بعد از دیدگاه مذکور به بیان دیدگاه خویش پرداخته و می نویسد : | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۰۹: | ||
نکته مهم دیگر انکه ایشان در مقام تصور ، متعلق تفسیر را گاه ، لفظ ، – تفسیر لفظی -و گاه معنا ، – تفسیر معنوی - دانسته و تمییز ایندو از یکدیگر را وسیله حل تناقضات بدوی در قران کریم می داند . <ref>همان</ref> | نکته مهم دیگر انکه ایشان در مقام تصور ، متعلق تفسیر را گاه ، لفظ ، – تفسیر لفظی -و گاه معنا ، – تفسیر معنوی - دانسته و تمییز ایندو از یکدیگر را وسیله حل تناقضات بدوی در قران کریم می داند . <ref>همان</ref> | ||
ایشان در ادامه به حل تناقض ظاهری بین دو حقیقت "اسان بودن فهم قران و غامض بودن برخی موضوعات قرانی " از طریق مذکور – تمییز بین تفسیر لفظ و تفسیر معنا می پردازد . | ایشان در ادامه به حل تناقض ظاهری بین دو حقیقت "اسان بودن فهم قران و غامض بودن برخی موضوعات قرانی " از طریق مذکور – تمییز بین تفسیر لفظ و تفسیر معنا می پردازد . | ||
خلاصه دیدگاه شهید حکیم در معنای تفسیر قران و تمییز بین تفسیر لفظ و تفسیر معنا این است که : | خلاصه دیدگاه شهید حکیم در معنای تفسیر قران و تمییز بین تفسیر لفظ و تفسیر معنا این است که : | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۲۹: | ||
بنابراین تبیینی که ازایات قران توسط مفسر ذکر می گردد و افراد عادی از فهم ان عاجزند نسبت به معانی اولیه الفاظ نبوده بلکه مربوط به معانی حقیقی واژه ها و تراکیبی است که نوعی ابهام در انها وجود دارد نظیر لوح،عرش ،ملائکه ،جن ،صفات الهی ،جنت ،دوزخ و .... | بنابراین تبیینی که ازایات قران توسط مفسر ذکر می گردد و افراد عادی از فهم ان عاجزند نسبت به معانی اولیه الفاظ نبوده بلکه مربوط به معانی حقیقی واژه ها و تراکیبی است که نوعی ابهام در انها وجود دارد نظیر لوح،عرش ،ملائکه ،جن ،صفات الهی ،جنت ،دوزخ و .... | ||
===مقایسه بین دیدگاه مولف کتاب علوم القران با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر=== | ===مقایسه بین دیدگاه مولف کتاب علوم القران با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر=== | ||
بنظر می رسد دیدگاه ایشان در معنای تفسیر ، تقریر و بیان دیگری است از همان دیدگاه مشهور که در تحقق معنای تفسیر نوعی خفاء و غموض را شرط می دانند چون از منظر مولف کتاب علوم القران علت تبیین و تفسیر برخی ازکلمات ، غموضی است که در معنای ان کلمات برای مخاطب وجود دارد هر چند معنای ظاهری ان برای همگان روشن است . بنابر این تقسیم تفسیر به دو نوع تفسیر لفظ و تفسیر معنا و تقسیم ظهور به دو نوع ظهور بسیط و معقد سبب تفاوت دیدگاه مذکور با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر نخواهد بود . | |||
بنظر می رسد دیدگاه ایشان در معنای تفسیر ، تقریر و بیان دیگری است از همان دیدگاه مشهور که در تحقق معنای تفسیر نوعی خفاء و غموض را شرط می دانند چون از منظر مولف کتاب علوم القران علت تبیین و تفسیر برخی ازکلمات ، غموضی است که در معنای ان کلمات برای مخاطب وجود دارد هر چند معنای ظاهری ان برای همگان روشن است . بنابر این تقسیم تفسیر به دو نوع تفسیر لفظ و تفسیر معنا و تقسیم ظهور به دو نوع ظهور بسیط و معقد سبب تفاوت دیدگاه مذکور با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر نخواهد بود . | |||
==تبصره== | ==تبصره== | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۴۵: | ||
مراد از تفسیر قران در بحث مبانی تفسیری ، تفسیر قران بر اساس تدبر ، تفکر و تعقل مفسر است نه تفسیر بر اساس روایت ؛ بدین معنا که برخی از عالمان هر چند قائل به امکان تفسیر قران می باشند اما معتقدند که تفسیر قران فقط از طریق روایات نبوی و اهل بیت ع – امامیه – یا پیامبر ص و صحابه – ممکن خواهد بود بدیهی است چنین دیدگاهی بمعنای تعطیلی عقل از ورود در عرصه تفسیر قران می باشد . | مراد از تفسیر قران در بحث مبانی تفسیری ، تفسیر قران بر اساس تدبر ، تفکر و تعقل مفسر است نه تفسیر بر اساس روایت ؛ بدین معنا که برخی از عالمان هر چند قائل به امکان تفسیر قران می باشند اما معتقدند که تفسیر قران فقط از طریق روایات نبوی و اهل بیت ع – امامیه – یا پیامبر ص و صحابه – ممکن خواهد بود بدیهی است چنین دیدگاهی بمعنای تعطیلی عقل از ورود در عرصه تفسیر قران می باشد . | ||
===نکته سوم : تفسیر به معنای تبیین نه تاویل و معانی باطنی=== | ===نکته سوم : تفسیر به معنای تبیین نه تاویل و معانی باطنی=== |