۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جایگاه هجرت در اسلام''' به عنوان آخرین دین الهی ویژه است و آن را در ابعاد مختلف بررسی کرده است و بر آن پای فشرده است. | '''جایگاه [[هجرت]] در [[اسلام]]''' به عنوان آخرین دین الهی ویژه است و آن را در ابعاد مختلف بررسی کرده است و بر آن پای فشرده است. | ||
=جایگاه و منزلت هجرت در متون دینی= | =جایگاه و منزلت هجرت در متون دینی= | ||
1. هجرت یک دستور سازنده اسلامی: | 1. هجرت یک دستور سازنده اسلامی: | ||
قرآن در بیش از 14 آیه(1) به | [[قرآن]] در بیش از 14 آیه(1) به زبان های مختلف دستور به هجرت داده است. گاهی با زبان ملامت، میگوید «مگر سرزمین [[خدا]] گسترده نبود، چرا دست به هجرت نزدید؟(2)» گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد می نماید و می فرماید: «اَلَّذینَ امَنوُا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّهِ وَاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»(3)؛ «آنان که [[ایمان]] آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد کردند درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.» | ||
2. هجرت، حرکت و خیزش ثمربخش: | 2. هجرت، حرکت و خیزش ثمربخش: | ||
کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان | کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان گسترده ای در زمین می یابد. «وَمَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّهِ یَجِدُ فِی الاَْرْضِ مُراغَما کَثیرا وَسَعَةً...»(1)؛ «آن که در راه خدا هجرت کند، موضع های بسیار وسیعی در زمین می یابد.» | ||
3. هجرت مبدأ تاریخ | 3. هجرت مبدأ تاریخ | ||
هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان و زیر بنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. هر قوم و ملّتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، مسیحیان مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت مسیح | هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان و زیر بنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. هر قوم و ملّتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، [[مسیحیان]] مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت [[مسیح]] علیه السلام قرار داده اند و در [[اسلام]] با این که حوادث مهمّی مانند ولادت [[پیغمبر]] اسلام صلی الله علیه وآله ، بعثت، فتح [[مکّه]] و رحلت پیغمبر صلی الله علیه وآله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد و تنها زمان هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به عنوان مبدأ تاریخ انتخاب شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین میکردند، هرچند طبری و یعقوبی نظرشان این است که در زمان خلیفه دوم که اسلام توسعه یافته بود، به فکر تعیین مبدأ تاریخی که جنبه عمومی و همگانی داشته باشد، افتادند و پس از گفتگوی فراوان نظر علی علیهالسلام را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان تاریخ پذیرفتند(2). | ||
=انواع هجرت= | =انواع هجرت= |