پرش به محتوا

جایگاه هجرت در اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:


شیرین‏ ترین و زیباترین خاطره این هجرت سخنان جذاب و زیبای جعفر بن ابیطالب نزد نجاشی زمامدار حبشه بود. او رو به جعفر کرد و پرسید: چرا از آیین نیاکان خود دست برداشته‏اید و به آیین جدید که نه با دین تطبیق می‏کند و نه با کیش پدرانتان، رو آورده‏اید.
شیرین‏ ترین و زیباترین خاطره این هجرت سخنان جذاب و زیبای جعفر بن ابیطالب نزد نجاشی زمامدار حبشه بود. او رو به جعفر کرد و پرسید: چرا از آیین نیاکان خود دست برداشته‏اید و به آیین جدید که نه با دین تطبیق می‏کند و نه با کیش پدرانتان، رو آورده‏اید.
جعفر چنین پاسخ داد: «ما گروهی بودیم نادان و بت‏پرست که از مردار اجتناب نمی‏کردیم؛ همواره به دنبال کارهای زشت بودیم؛ همسایه پیش ما احترام نداشت؛ ضعیف و افتاده محکوم زورمندان بود و با خویشاوندان خود به ستیزه و جنگ برمی‏خاستیم. روزگاری به این منوال گذشت تا این که یک نفر از میان ما که سابقه درخشانی در پاکی و درستکاری داشت برخاست و با فرمان خدا ما را به توحید و یکتاپرستی دعوت نمود و ستایش بتان را نکوهیده و زشت شمرد؛ دستور داد در ردّ امانت بکوشیم و از ناپاکیها اجتناب ورزیم و با خویشاوندان و همسایگان خوش‏رفتاری نماییم و از خونریزی و آمیزشهای نامشروع و شهادت دروغ و نفله کردن اموال یتیمان و از نسبت دادن زنان پاکدامن به کارهای زشت بپرهیزیم. به ما دستور داد، نماز بخوانیم؛ روزه بگیریم و مالیات ثروت خود را بپردازیم. ما به او ایمان آورده، به ستایش و پرستش خدای یگانه پرداختیم و آنچه را حرام شمرده بود، حرام شمرده و حلالهای او را حلال دانستیم، ولی قریش در برابر ما ناجوانمردانه قیام نمودند و شب و روز ما را شکنجه دادند تا ما از آئین خود دست برداریم، بار دیگر سنگها و گِلها را بپرستیم، گرد خباثت برویم و ما مدتها در برابر آنها مقاومت کردیم تا آن که تاب و توانایی ما تمام شد. برای حفظ آیین خود، دست از مال و زندگی شسته به سرزمین حبشه پناه آوردیم، آوازه دادگری زمامدار حبشه بسان آهن‏ربا ما را به سوی خود کشانید و اکنون نیز به دادگری او اعتماد کامل داریم.(1)
 
جعفر چنین پاسخ داد: «ما گروهی بودیم نادان و بت‏پرست که از مردار اجتناب نمی‏کردیم؛ همواره به دنبال کارهای زشت بودیم؛ همسایه پیش ما احترام نداشت؛ ضعیف و افتاده محکوم زورمندان بود و با خویشاوندان خود به ستیزه و جنگ برمی‏خاستیم. روزگاری به این منوال گذشت تا این که یک نفر از میان ما که سابقه درخشانی در پاکی و درستکاری داشت برخاست و با فرمان خدا ما را به توحید و یکتاپرستی دعوت نمود و ستایش بتان را نکوهیده و زشت شمرد؛ دستور داد در ردّ امانت بکوشیم و از ناپاکی ها اجتناب ورزیم و با خویشاوندان و همسایگان خوش‏رفتاری نماییم و از خونریزی و آمیزشهای نامشروع و شهادت دروغ و نفله کردن اموال یتیمان و از نسبت دادن زنان پاکدامن به کارهای زشت بپرهیزیم. به ما دستور داد، نماز بخوانیم؛ روزه بگیریم و مالیات ثروت خود را بپردازیم. ما به او ایمان آورده، به ستایش و پرستش خدای یگانه پرداختیم و آنچه را حرام شمرده بود، حرام شمرده و حلالهای او را حلال دانستیم، ولی قریش در برابر ما ناجوانمردانه قیام نمودند و شب و روز ما را شکنجه دادند تا ما از آئین خود دست برداریم، بار دیگر سنگها و گِلها را بپرستیم، گرد خباثت برویم و ما مدتها در برابر آنها مقاومت کردیم تا آن که تاب و توانایی ما تمام شد. برای حفظ آیین خود، دست از مال و زندگی شسته به سرزمین حبشه پناه آوردیم، آوازه دادگری زمامدار حبشه بسان آهن‏ربا ما را به سوی خود کشانید و اکنون نیز به دادگری او اعتماد کامل داریم.(1)
 
بیان شیرین و سخنان دلنشین «جعفر» به قدری مؤثر افتاد، که شاه حبشه در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، به او گفت: قدری از کتاب آسمانی پیامبر خود را بخوان. جعفر آیات 16 تا 35 سوره مریم را خواند و نظر اسلام را درباره پاکدامنی مریم و موقعیت عیسی علیه‏السلام روشن ساخت. هنوز آیات سوره به آخر نرسیده بود؛ که صدای گریه نجاشی و اسقفها بلند شد و قطرات اشک، محاسن و کتابها را ـ که در برابر آنها باز بود ـ تر نمود.
بیان شیرین و سخنان دلنشین «جعفر» به قدری مؤثر افتاد، که شاه حبشه در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، به او گفت: قدری از کتاب آسمانی پیامبر خود را بخوان. جعفر آیات 16 تا 35 سوره مریم را خواند و نظر اسلام را درباره پاکدامنی مریم و موقعیت عیسی علیه‏السلام روشن ساخت. هنوز آیات سوره به آخر نرسیده بود؛ که صدای گریه نجاشی و اسقفها بلند شد و قطرات اشک، محاسن و کتابها را ـ که در برابر آنها باز بود ـ تر نمود.


مدتی سکوت مجلس را فرا گرفت؛ زمزمه ‏ها خوابید و نجاشی به سخن آمد و گفت: «اِنَّ هذا وَما جاءَ بِهِ عیسی لَیَخْرُجُ مِنْ مِشکاةٍ واحِدَةٍ؛ اینها و آنچه را که عیسی آورده است، از یک منبع نور سرچشمه می‏گیرد.» سپس خطاب به نمایندگان قریش که در مجلس حاضر بودند گفت: «بروید، من هرگز اینها را به قریش تحویل نخواهم داد.(2)» بعد از این سخنان، نمایندگان قریش به سرکردگی عمرو عاص و عبداللّه‏ بن ربیعه، از در حیله وارد شدند و به شاه حبشه گفتند: «این گروه درباره عیسی عقائد مخصوصی دارند، که هرگز با اصول و عقائد جهان مسیحیّت سازگار نیست و وجود چنین افرادی برای آیین رسمی شما خطرناک است.» «نجاشی» رو به نماینده جمعیّت مهاجران نمود و گفت: «درباره مسیح عقیده شما چیست؟» جعفر پاسخ داد، عقیده ما درباره حضرت مسیح همانست که پیامبر، خبر داده است. «هُوَ عَبْدُ اللّه‏ِ وَرَسُولُهُ وَرُوحُهُ وَکَلِمَتُهُ اَلْقاها اِلی مَرْیَمَ الْبَتُولِ الْعَذْراءِ(3)؛ وی بنده و پیامبر خدا و روح و کلمه‏ای از ناحیه اوست، که به مریم عطا نمود.»
مدتی سکوت مجلس را فرا گرفت؛ زمزمه ‏ها خوابید و نجاشی به سخن آمد و گفت: «اِنَّ هذا وَما جاءَ بِهِ عیسی لَیَخْرُجُ مِنْ مِشکاةٍ واحِدَةٍ؛ اینها و آنچه را که عیسی آورده است، از یک منبع نور سرچشمه می‏گیرد.» سپس خطاب به نمایندگان قریش که در مجلس حاضر بودند گفت: «بروید، من هرگز اینها را به قریش تحویل نخواهم داد.(2)» بعد از این سخنان، نمایندگان قریش به سرکردگی عمرو عاص و عبداللّه‏ بن ربیعه، از در حیله وارد شدند و به شاه حبشه گفتند: «این گروه درباره عیسی عقائد مخصوصی دارند، که هرگز با اصول و عقائد جهان مسیحیّت سازگار نیست و وجود چنین افرادی برای آیین رسمی شما خطرناک است.» «نجاشی» رو به نماینده جمعیّت مهاجران نمود و گفت: «درباره مسیح عقیده شما چیست؟» جعفر پاسخ داد، عقیده ما درباره حضرت مسیح همانست که پیامبر، خبر داده است. «هُوَ عَبْدُ اللّه‏ِ وَرَسُولُهُ وَرُوحُهُ وَکَلِمَتُهُ اَلْقاها اِلی مَرْیَمَ الْبَتُولِ الْعَذْراءِ(3)؛ وی بنده و پیامبر خدا و روح و کلمه‏ای از ناحیه اوست، که به مریم عطا نمود.»
شاه حبشه، از گفتار جعفر کاملاً خوشحال شد و گفت: «به خدا سوگند، عیسی را بیش از این مقامی نبود.» ولی وزیران و اطرافیان منحرف، گفتار شاه را نپسندیدند و او علی رغم افکار آنها عقاید مسلمانان را تحسین نمود و به آنها آزادی کامل داد.
شاه حبشه، از گفتار جعفر کاملاً خوشحال شد و گفت: «به خدا سوگند، عیسی را بیش از این مقامی نبود.» ولی وزیران و اطرافیان منحرف، گفتار شاه را نپسندیدند و او علی رغم افکار آنها عقاید مسلمانان را تحسین نمود و به آنها آزادی کامل داد.


خط ۱۴۰: خط ۱۴۳:
9. فراهم آمدن زمینه تربیت انسانهایی چون سلمان و اباذر و عمّار و...
9. فراهم آمدن زمینه تربیت انسانهایی چون سلمان و اباذر و عمّار و...


پاداش مهاجران
=پاداش مهاجران=
از جمله نکاتی که دلالت بر رفعت جایگاه هجرت در اسلام دارد، پاداشهای عظیمی است که خداوند در دنیا و آخرت به مهاجران عنایت نموده است، که به برخی موارد اشاره می‏شود:
از جمله نکاتی که دلالت بر رفعت جایگاه هجرت در اسلام دارد، پاداشهای عظیمی است که خداوند در دنیا و آخرت به مهاجران عنایت نموده است، که به برخی موارد اشاره می‏شود:


1. جایگاه دنیوی و پاداش اخروی
1. جایگاه دنیوی و پاداش اخروی
«وَالَّذینَ هاجَرُوا فی اللّه‏ِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَلاََجْرُ الاْخِرَةِ اَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُون»(1)؛ «آنها که مورد ستم واقع شدند، سپس برای خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه [و مقام [خوبی به آنها می‏دهیم و پاداش آخرت، اگر بدانند، از آن هم بزرگتر است.»
«وَالَّذینَ هاجَرُوا فی اللّه‏ِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَلاََجْرُ الاْخِرَةِ اَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُون»(1)؛ «آنها که مورد ستم واقع شدند، سپس برای خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه [و مقام [خوبی به آنها می‏دهیم و پاداش آخرت، اگر بدانند، از آن هم بزرگتر است.»


2. امنیت گسترده و آمرزش گناهان
2. امنیت گسترده و آمرزش گناهان
قرآن در این‏باره می‏فرماید: «ومَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّه‏ِ یَجِدْ فِی الاَْرْضِ مُراغَما کَثیرا وَسَعَةً وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرا اِلَی اللّه‏ِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَی اللّه‏ِ وَکانَ اللّه‏ُ غَفُورا رَحیما»(2)؛ «و کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان و گسترده‏ای در زمین می‏یابد. کسی که از خانه‏اش به عنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خدا است و خداوند آمرزنده و مهربان است.(3)
قرآن در این‏باره می‏فرماید: «ومَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّه‏ِ یَجِدْ فِی الاَْرْضِ مُراغَما کَثیرا وَسَعَةً وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرا اِلَی اللّه‏ِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَی اللّه‏ِ وَکانَ اللّه‏ُ غَفُورا رَحیما»(2)؛ «و کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان و گسترده‏ای در زمین می‏یابد. کسی که از خانه‏اش به عنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خدا است و خداوند آمرزنده و مهربان است.(3)


3. بهشت جاودان و بخشش گناهان
3. بهشت جاودان و بخشش گناهان
«فَالَّذینَ هاجَرُوا وَاُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَاُوذُوا فی سَبیلی وَقاتَلُوا وَ قُتِلُوا لاَُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَلاَُدْخِلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ ثَوابا مِنْ عِنْدِ اللّه‏ِ وَاللّه‏ُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ»(4)؛ ««آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانه‏های خویش بیرون رانده شدند، و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را می‏بخشم و آنها را در باغهای بهشتی که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد می‏کنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.»
«فَالَّذینَ هاجَرُوا وَاُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَاُوذُوا فی سَبیلی وَقاتَلُوا وَ قُتِلُوا لاَُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَلاَُدْخِلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ ثَوابا مِنْ عِنْدِ اللّه‏ِ وَاللّه‏ُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ»(4)؛ ««آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانه‏های خویش بیرون رانده شدند، و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را می‏بخشم و آنها را در باغهای بهشتی که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد می‏کنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.»


4. رحمت خدا و روزی شایسته
4. رحمت خدا و روزی شایسته
«وَالَّذینَ آمَنُوا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّه‏ِ وَالَّذینَ آوَوْا وَنَصَرُوا اُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَریمٌ»(1)؛ «و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند و آنها که [مهاجران را] پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنانی حقیقی‏اند. برای آنها آمرزش و روزی شایسته‏ای است.»
«وَالَّذینَ آمَنُوا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّه‏ِ وَالَّذینَ آوَوْا وَنَصَرُوا اُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَریمٌ»(1)؛ «و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند و آنها که [مهاجران را] پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنانی حقیقی‏اند. برای آنها آمرزش و روزی شایسته‏ای است.»
«وَالَّذینَ َهاجَرُوا فی سَبیلِ اللّه‏ِ ثُمَّ قُتِلُوا اَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللّه‏ُ رِزْقا حَسَنا وَاِنَّ اللّه‏َ لَهُوَ خَیْرُ الرّازِقینَ، لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْ خَلاً یرضَوْنَهُ واِنَّ اللّه‏َ لَعَلیمٌ حَلیمٌ»(2)؛ «و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزی نیکویی می‏دهد، و خداوند بهترین روزی دهندگان است. خداوند، آنان را در محلّی وارد می‏کند که از آن خشنود خواهند بود و خداوند دانا و بردبار است.»
«وَالَّذینَ َهاجَرُوا فی سَبیلِ اللّه‏ِ ثُمَّ قُتِلُوا اَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللّه‏ُ رِزْقا حَسَنا وَاِنَّ اللّه‏َ لَهُوَ خَیْرُ الرّازِقینَ، لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْ خَلاً یرضَوْنَهُ واِنَّ اللّه‏َ لَعَلیمٌ حَلیمٌ»(2)؛ «و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزی نیکویی می‏دهد، و خداوند بهترین روزی دهندگان است. خداوند، آنان را در محلّی وارد می‏کند که از آن خشنود خواهند بود و خداوند دانا و بردبار است.»


5 . بالاترین درجه نزد خداوند و رستگاری ابدی
5 . بالاترین درجه نزد خداوند و رستگاری ابدی
«اَلَّذینَ امَنوُا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّه‏ِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّه‏ِ وَاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنه وَرِضْوانٍ وَجَنّاتٍ لَهُمْ فیها نَعیمٌ مُقیمٌ خالِدینَ فیها اَبَدا اِنَّ اللّه‏َ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ»(3)؛ «آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا با اموال و جانهایشان جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها رستگارند، پروردگارشان آنها را به رحمتی از ناحیه خود، و رضایت [خویش] و باغهایی [از بهشت [بشارت می‏دهد که در آن نعمتهای جاودانه دارند و همواره تا ابد در این باغها خواهند بود، زیرا پاداش عظیم نزد خداوند است.»
«اَلَّذینَ امَنوُا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّه‏ِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّه‏ِ وَاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنه وَرِضْوانٍ وَجَنّاتٍ لَهُمْ فیها نَعیمٌ مُقیمٌ خالِدینَ فیها اَبَدا اِنَّ اللّه‏َ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ»(3)؛ «آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا با اموال و جانهایشان جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها رستگارند، پروردگارشان آنها را به رحمتی از ناحیه خود، و رضایت [خویش] و باغهایی [از بهشت [بشارت می‏دهد که در آن نعمتهای جاودانه دارند و همواره تا ابد در این باغها خواهند بود، زیرا پاداش عظیم نزد خداوند است.»
به راستی عظیم‏ترین و برترین پاداشها را خداوند برای مهاجران مؤمن و مجاهد در نظر گرفته است.
به راستی عظیم‏ترین و برترین پاداشها را خداوند برای مهاجران مؤمن و مجاهد در نظر گرفته است.
هجرت همچنان باقی است
 
=هجرت همچنان باقی است=
هجرت پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله گرچه یک حادثه تاریخی است و در صدر اسلام اتفاق افتاده و با هجرتهایی چون هجرت امام حسین علیه‏السلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا ادامه یافته است امّا به طور قطع در آنها خلاصه نمی‏شود و در طول تاریخ حیات بشر تا وقوع قیامت کبری همچنان بر قوت خود باقی است و آثار و برکاتش همانند چشمه‏ای زلال و جوشان، نصیب انسان می‏شود.
هجرت پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله گرچه یک حادثه تاریخی است و در صدر اسلام اتفاق افتاده و با هجرتهایی چون هجرت امام حسین علیه‏السلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا ادامه یافته است امّا به طور قطع در آنها خلاصه نمی‏شود و در طول تاریخ حیات بشر تا وقوع قیامت کبری همچنان بر قوت خود باقی است و آثار و برکاتش همانند چشمه‏ای زلال و جوشان، نصیب انسان می‏شود.
و امروز بر عالمان و وارثان پیامبران و ادامه دهندگان راه امامان معصوم علیهم‏السلام است که همچنان چراغ نورانی هجرت را روشن نگهدارند و پیامبر گونه "مدینه‏ها" و شهرهای دور افتاده و روستاهای دور دست و عقب مانده را همانند "مدینة الرسول" بازسازی نمایند. اگر امام راحل با هجرت به «بورسای »ترکیه و نجف اشرف و از آنجا به پاریس و سرانجام در سال 57 به تهران توانست عظیم‏ترین انقلاب تاریخ شیعی را بیافریند، بر وارثان روح اللّه‏ است که ادامه دهندگان راه او باشند و با هجرت خویش به نقاط مختلف کشور، بلکه دنیا، همچنان انقلاب و اسلام را زنده نگهدارند.
 
و امروز بر عالمان و وارثان پیامبران و ادامه دهندگان راه امامان معصوم علیهم‏السلام است که همچنان چراغ نورانی هجرت را روشن نگهدارند و پیامبر گونه "مدینه‏ ها" و شهرهای دور افتاده و روستاهای دور دست و عقب مانده را همانند "مدینة الرسول" بازسازی نمایند.
 
اگر امام راحل با هجرت به «بورسای »ترکیه و نجف اشرف و از آنجا به پاریس و سرانجام در سال 57 به تهران توانست عظیم‏ترین انقلاب تاریخ شیعی را بیافریند، بر وارثان روح اللّه‏ است که ادامه دهندگان راه او باشند و با هجرت خویش به نقاط مختلف کشور، بلکه دنیا، همچنان انقلاب و اسلام را زنده نگهدارند.
 
همان ضرورتی که هجرت پیامبر اکرم و یاران او و هجرت امام حسین علیه‏السلام و اصحاب و بستگان آن حضرت را اقتضا نمود ـ که تهاجم وسیع دشمن (نظامی، اقتصادی، فرهنگی) بر علیه شخص پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله و مسلمانان و شخص امام حسین علیه‏السلام باشد ـ همان عوامل امروز با تمام قوا و توان به صورت تهاجم فرهنگی در تمام کشور و تا درون خانه‏ها (از طریق ماهواره، فیلم و...) و تهاجم نظامی در اطراف کشور (افغانستان، عراق و...) قد علم نموده و پا به میدان گذاشته، و وظیفه روحانیان و علما را چند برابر نموده است.
همان ضرورتی که هجرت پیامبر اکرم و یاران او و هجرت امام حسین علیه‏السلام و اصحاب و بستگان آن حضرت را اقتضا نمود ـ که تهاجم وسیع دشمن (نظامی، اقتصادی، فرهنگی) بر علیه شخص پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله و مسلمانان و شخص امام حسین علیه‏السلام باشد ـ همان عوامل امروز با تمام قوا و توان به صورت تهاجم فرهنگی در تمام کشور و تا درون خانه‏ها (از طریق ماهواره، فیلم و...) و تهاجم نظامی در اطراف کشور (افغانستان، عراق و...) قد علم نموده و پا به میدان گذاشته، و وظیفه روحانیان و علما را چند برابر نموده است.
البته برای تشویق بیشتر به این امر مقدس؛ یعنی، هجرت، تذکر و یادآوری این نکته هم لازم است که: عبادت و تلاش و حفظ دین و صبر و بردباری و استقامت در مسیر دین وهدایت دیگران در زمان غیبت کبری، و در فراق آن یار سفر کرده، طبق روایات زیادی پنجاه برابر پاداش دارد(1)، چنان که پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود: «سَیَأْتی قَوْمٌ مِنْ بَعْدِکُمُ الرَّجُلُ الْواحِدُ مِنْهُمْ لَهُ خَمْسینَ مِنْکُمْ، قالُوا: یا رَسُولَ اللّه‏! نَحْنُ کُنّا مَعَکَ بِبَدْرٍ وَ اُحُدٍ وَ حُنَیْنٍ وَ نَزَلَ فینَا الْقُرْآنُ فَقالَ: اِنَّکُمْ لَوْ تُحَمَّلُوا لِما حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ(2)؛ مردمی بعد از شما بیایند که هر مردی از آنها [پاداش] پنجاه نفر از شماها را دارد. عرض کردند: ای رسول خدا! ما در جنگ بدر و احد و حنین با شما بودیم و قرآن درباره ما نازل شد. پس حضرت فرمودند: اگر آنچه بر آنها وارد می‏شود بر شما وارد شود، توان صبر آنها را نخواهید داشت.»
البته برای تشویق بیشتر به این امر مقدس؛ یعنی، هجرت، تذکر و یادآوری این نکته هم لازم است که: عبادت و تلاش و حفظ دین و صبر و بردباری و استقامت در مسیر دین وهدایت دیگران در زمان غیبت کبری، و در فراق آن یار سفر کرده، طبق روایات زیادی پنجاه برابر پاداش دارد(1)، چنان که پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود: «سَیَأْتی قَوْمٌ مِنْ بَعْدِکُمُ الرَّجُلُ الْواحِدُ مِنْهُمْ لَهُ خَمْسینَ مِنْکُمْ، قالُوا: یا رَسُولَ اللّه‏! نَحْنُ کُنّا مَعَکَ بِبَدْرٍ وَ اُحُدٍ وَ حُنَیْنٍ وَ نَزَلَ فینَا الْقُرْآنُ فَقالَ: اِنَّکُمْ لَوْ تُحَمَّلُوا لِما حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ(2)؛ مردمی بعد از شما بیایند که هر مردی از آنها [پاداش] پنجاه نفر از شماها را دارد. عرض کردند: ای رسول خدا! ما در جنگ بدر و احد و حنین با شما بودیم و قرآن درباره ما نازل شد. پس حضرت فرمودند: اگر آنچه بر آنها وارد می‏شود بر شما وارد شود، توان صبر آنها را نخواهید داشت.»
"هجرت" در راه تبلیغ دین نیز در این زمان، علاوه بر آثار پیش گفته (بهشت جاودان، پاداش دنیوی و اخروی فراوان، آمرزش گناهان، رحمت و روزی شایان و...) پاداش مضاعف خواهد داشت؛ چرا که هجرت در زمان غیبت کبری و تحمل رنجها و مصائب در راه توسعه فرهنگ اسلامی و قرآنی در روستاها و بخشها قطعا مصداق بارز صبر و بردباری و توسعه دین الهی در زمان غیبت کبری شمرده می‏شود.
"هجرت" در راه تبلیغ دین نیز در این زمان، علاوه بر آثار پیش گفته (بهشت جاودان، پاداش دنیوی و اخروی فراوان، آمرزش گناهان، رحمت و روزی شایان و...) پاداش مضاعف خواهد داشت؛ چرا که هجرت در زمان غیبت کبری و تحمل رنجها و مصائب در راه توسعه فرهنگ اسلامی و قرآنی در روستاها و بخشها قطعا مصداق بارز صبر و بردباری و توسعه دین الهی در زمان غیبت کبری شمرده می‏شود.
خطر جدیدی که مسئولیتها را دو چندان می‏کند، تهاجم نظامی آمریکا و انگلیس در منطقه و در کنار آن تبلیغ مسیحیّت توسط کشیشهای غربی با پوشش کمک رسانی به مردم عراق، و تصمیم مهاجمان مبنی بر تغییر سیستم آموزشی مدارس این کشور است.(3) شبیه این وضع در افغانستان نیز از مدّتها قبل شروع شده و مرزهای ما را نیز تهدید می‏کند؛ از این رو بر روحانیان است که کمر همّتِ هجرت را محکم بسته، روستاها و مخصوصا مرزنشینان را در مقابل تهاجمات فرهنگی تجهیز نمایند.
خطر جدیدی که مسئولیتها را دو چندان می‏کند، تهاجم نظامی آمریکا و انگلیس در منطقه و در کنار آن تبلیغ مسیحیّت توسط کشیشهای غربی با پوشش کمک رسانی به مردم عراق، و تصمیم مهاجمان مبنی بر تغییر سیستم آموزشی مدارس این کشور است.(3) شبیه این وضع در افغانستان نیز از مدّتها قبل شروع شده و مرزهای ما را نیز تهدید می‏کند؛ از این رو بر روحانیان است که کمر همّتِ هجرت را محکم بسته، روستاها و مخصوصا مرزنشینان را در مقابل تهاجمات فرهنگی تجهیز نمایند.


پی نوشت ها:
پی نوشت ها: