پرش به محتوا

تاریخ وجوب نمازهای یومیه در اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:


==مستندات دیدگاه دوم==
==مستندات دیدگاه دوم==
چنان که پیشتر گفتیم دیدگاه قبلى با این دیدگاه، امکان سازگارى و اتحاد دارند. در این دیدگاه دو نوع گزارش وجود دارد، یکى مربوط به نمازگزاردن خود حضرت و دیگرى در باب نماز دیگران است. گزارش هاى مربوط به نماز خود ایشان در منابع متعدد روایى و تاریخى بیان شده است، چنان که در حدیثى از ابن عباس و جابر آمده است: «جبرئیل نزد کعبه دو بار بر من امامت کرد».15 ولى در باب نماز اصحاب، برخى عالمان گفته اند که پیامبر(صلى الله علیه وآله)پس از معراج، اصحاب خود را جمع کردند، سپس خود به جبرئیل اقتدا کردند و دیگران به ایشان. ابن کثیر در این باره مى گوید:
چنان که پیشتر گفتیم دیدگاه قبلى با این دیدگاه، امکان سازگارى و اتحاد دارند.
 
در این دیدگاه دو نوع گزارش وجود دارد، یکى مربوط به نمازگزاردن خود حضرت و دیگرى در باب نماز دیگران است.
 
گزارش هاى مربوط به نماز خود ایشان در منابع متعدد روایى و تاریخى بیان شده است، چنان که در حدیثى از ابن عباس و جابر آمده است: «[[جبرئیل]] نزد کعبه دو بار بر من امامت کرد».15 ولى در باب نماز اصحاب، برخى عالمان گفته اند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از معراج، اصحاب خود را جمع کردند، سپس خود به جبرئیل اقتدا کردند و دیگران به ایشان.
 
[[ابن کثیر]] در این باره مى گوید:


زمانى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) شب معراج را صبح کردند جبرئیل هنگام ظهر نازل شد و کیفیت نماز و اوقات آن را براى ایشان تبیین کرد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) به یارانش فرمان داد همه جمع شدند. جبرئیل تا روز بعد براى (تعلیم) پیامبر نماز گزارد و مسلمانان به پیامبر اقتدا مى کردند، در حالى که او خود به جبرئیل اقتدا مى کرد.
زمانى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) شب معراج را صبح کردند جبرئیل هنگام ظهر نازل شد و کیفیت نماز و اوقات آن را براى ایشان تبیین کرد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) به یارانش فرمان داد همه جمع شدند. جبرئیل تا روز بعد براى (تعلیم) پیامبر نماز گزارد و مسلمانان به پیامبر اقتدا مى کردند، در حالى که او خود به جبرئیل اقتدا مى کرد.


این سخن گویاى آن است که مقصود از این نماز همین نماز معهود فعلى است، زیرا به یقین، پیامبر پیش از معراج نمازگزار بوده و در آن زمان صحابه اى نداشته تا نماز جماعت به این وصف برگزار کنند. و بر اساس گزارش هاى تاریخى، دست کم تا سه سال، دعوت علنى نمى کردند و به طور طبیعى پیروانى نداشتند جز حضرت على و خدیجه(علیهما السلام) که از همان آغاز بعثت به وى ایمان آورده و با ایشان نماز مى خواندند.16احمد بن حنبل در مسند، روایتى از على(علیه السلام) نقل کرده که ایشان فرمود: «همانا من هفت سال پیش از آن که مردم نماز بگزارند، نماز گزاردم».17 برخى محققان معتقدند که مقصود از عبادت در این روایت، عبادت هایى است که على(علیه السلام) به همراه پیامبر(صلى الله علیه وآله)دو یا پنج سال پیش از بعثت برگزار مى کرده است، زیرا در آن مقطعِ زمانى ارهاصات نبوت آغاز شده بود.18
این سخن گویاى آن است که مقصود از این نماز همین نماز معهود فعلى است، زیرا به یقین، پیامبر پیش از معراج نمازگزار بوده و در آن زمان صحابه اى نداشته تا نماز جماعت به این وصف برگزار کنند. و بر اساس گزارش هاى تاریخى، دست کم تا سه سال، دعوت علنى نمى کردند و به طور طبیعى پیروانى نداشتند جز حضرت على و خدیجه(علیهما السلام) که از همان آغاز بعثت به وى ایمان آورده و با ایشان نماز مى خواندند.16 احمد بن حنبل در مسند، روایتى از على(علیه السلام) نقل کرده که ایشان فرمود: «همانا من هفت سال پیش از آن که مردم نماز بگزارند، نماز گزاردم».17 برخى محققان معتقدند که مقصود از عبادت در این روایت، عبادت هایى است که على(علیه السلام) به همراه پیامبر(صلى الله علیه وآله)دو یا پنج سال پیش از بعثت برگزار مى کرده است، زیرا در آن مقطعِ زمانى ارهاصات نبوت آغاز شده بود.18


در روایتى از عفیف بن قیس کندى نقل شده است:
در روایتى از عفیف بن قیس کندى نقل شده است:
خط ۷۴: خط ۸۰:
برخى عالمان براساس شواهد تاریخى و قرآنى معتقدند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) و برخى نزدیکانش مانند على(علیه السلام) و خدیجه(علیها السلام) پیش از معراج نماز مى گزارده و خداى را عبادت مى کردند، اما وجوب اولین نماز را بر امت از هنگام معراج مى دانند. در این جا نخست به بیان شواهد قرآنى مى پردازیم و سپس روایات تاریخى مربوط به آن را بیان خواهیم کرد.
برخى عالمان براساس شواهد تاریخى و قرآنى معتقدند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) و برخى نزدیکانش مانند على(علیه السلام) و خدیجه(علیها السلام) پیش از معراج نماز مى گزارده و خداى را عبادت مى کردند، اما وجوب اولین نماز را بر امت از هنگام معراج مى دانند. در این جا نخست به بیان شواهد قرآنى مى پردازیم و سپس روایات تاریخى مربوط به آن را بیان خواهیم کرد.


=آیات بیان گر وجود نماز پیش از معراج=
===آیات بیان گر وجود نماز پیش از معراج===
در آیه 9 و10 سوره علق در باب بازداشتن یکى از کافران از نمازخواندن پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمده است: «أرأیت الذى ینهى* عبداً اذا صلى; آیا ندیدى آن که باز مى دارد بنده اى را آن گاه که نماز گزارد؟»


در سوره مدثر آمده است: «قالوا لم نک من المصلین; گفتند ما از نمازگزاران نبودیم».21
* در آیه 9 و10 سوره علق در باب بازداشتن یکى از کافران از نمازخواندن پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمده است: «أرأیت الذى ینهى* عبداً اذا صلى; آیا ندیدى آن که باز مى دارد بنده اى را آن گاه که نماز گزارد؟»


در سوره مزمل نیز آمده است: «یا أیّها المزمل قم اللیل إلّا قلیلاً; اى جامه به خود پیچیده، شب را (به نماز) برخیز مگر اندکى».22
* در سوره مدثر آمده است: «قالوا لم نک من المصلین; گفتند ما از نمازگزاران نبودیم».21


پرسش مهم در باب این آیات، زمان نزول آنها است. در صورتى که آیات یاد شده در ابتداى بعثت نازل شده باشند نشان از وجود نماز در زمانى پیش از آن دارد.23 بر این اساس برخى معتقدند که اصل نماز به وحى الهى (غیر قرآنى) بر پیامبر واجب شده بود و ایشان پیشتر نیز نمازگزار بوده اند. ـ و چنان که گذشت ـ روایاتى هم بر این مطلب دلالت دارند. علامه طباطبایى(قدس سره) با استناد به همین نکته معتقدند که چون سوره علق در آغاز بعثت نازل شده و در آن زمان هنوز آیه اى در باب نماز نیامده بود، معلوم مى شود پیش از وحى قرآنى، فرمان به نماز بر ایشان آمده، و مقصود از بنده نمازگزار، پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و بازدارنده از نماز او نیز ابوجهل بوده است.24 این نکته در روایات اسباب نزول سوره علق مطرح شده و اکثر قریب به اتفاق مفسران و راویان اسباب نزول، آن را پذیرفته اند.25 بنابراین، استدلال به این آیه با این پیشفرض است که:
* در سوره مزمل نیز آمده است: «یا أیّها المزمل قم اللیل إلّا قلیلاً; اى جامه به خود پیچیده، شب را (به نماز) برخیز مگر اندکى».22
 
پرسش مهم در باب این آیات، زمان نزول آنها است. در صورتى که آیات یاد شده در ابتداى بعثت نازل شده باشند نشان از وجود نماز در زمانى پیش از آن دارد.23 بر این اساس برخى معتقدند که اصل نماز به وحى الهى (غیر قرآنى) بر پیامبر واجب شده بود و ایشان پیشتر نیز نمازگزار بوده اند. ـ و چنان که گذشت ـ روایاتى هم بر این مطلب دلالت دارند. علامه طباطبایى(قدس سره) با استناد به همین نکته معتقدند که چون سوره علق در آغاز بعثت نازل شده و در آن زمان هنوز آیه اى در باب نماز نیامده بود، معلوم مى شود پیش از وحى قرآنى، فرمان به نماز بر ایشان آمده، و مقصود از بنده نمازگزار، پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و بازدارنده از نماز او نیز ابوجهل بوده است.24 این نکته در روایات اسباب نزول سوره علق مطرح شده و اکثر قریب به اتفاق مفسران و راویان اسباب نزول، آن را پذیرفته اند.25  
 
'''پیش فرض استدلال به این آیات'''
 
بنابراین، استدلال به این آیه با این پیشفرض است که:


1. این سوره در ابتداى بعثت نازل شده و در روایات ترتیب نزول، در زمره اولین سوره هاى نازل شده معرفى شده است.26 هم چنین علامه طباطبایى(قدس سره)معتقد است که پنج آیه اول سوره علق، گواه تقدّم نزول این سوره بر دیگر سوره هاى قرآن است.27
1. این سوره در ابتداى بعثت نازل شده و در روایات ترتیب نزول، در زمره اولین سوره هاى نازل شده معرفى شده است.26 هم چنین علامه طباطبایى(قدس سره)معتقد است که پنج آیه اول سوره علق، گواه تقدّم نزول این سوره بر دیگر سوره هاى قرآن است.27
خط ۸۹: خط ۱۰۰:
با فرض اجماعى بودن شروع نزول قرآن با سوره علق، نکته دیگرى نیز به دست مى آید و آن، معهود بودن نماز براى مخاطبان قرآن است که گزارش بازداشتن از نماز و فرمان به سجده را (به عنوان یکى از اجزاى نماز29 در این سوره) براى آنان قابل فهم مى سازد.
با فرض اجماعى بودن شروع نزول قرآن با سوره علق، نکته دیگرى نیز به دست مى آید و آن، معهود بودن نماز براى مخاطبان قرآن است که گزارش بازداشتن از نماز و فرمان به سجده را (به عنوان یکى از اجزاى نماز29 در این سوره) براى آنان قابل فهم مى سازد.


دو آیه دیگر در سوره مزمّل30 و مدثّر نیز بر وجود نماز از ابتداى بعثت دلالت دارند، زیرا این دو سوره نیز از اولین سوره هاى قرآن بوده و به یقین سال ها پیش از معراج نازل شده اند. کمترین فاصله زمانى بیان شده در روایات براى دو واقعه بعثت و معراج، دو سال، و بیشترین آن یازده یا دوازده سال است.31 توضیح آن که در باب زمان معراج بیش از ده دیدگاه مطرح شده است. عسقلانى در فتح البارى ده قول شمرده که نخستین آن ها معراج را مربوط به دوره زمانى پیش از بعثت مى داند و نه قول دیگر از کسانى است که تاریخِ معراج را سال ها پس از معراج گزارش کرده، اما در تعیین زمان دقیق آن، اختلاف نظر فراوان دارند. این اقوال عبارت است از شش ماه، هشت ماه، یازده ماه، یک سال، یک سال و دو ماه، یک سال و سه ماه، یک سال و پنج ماه، پنج سال و شش سال پیش از هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مدینه.32 قطب راوندى روایتى از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل کرده که زمان معراج را سال سوم پس از بعثت مى داند.33 برخى تاریخ پژوهان معاصر، این دیدگاه را بر دیگر اقوال ترجیح داده و مؤیدهایى به شرح زیر براى آن بیان کرده اند:
* دو آیه دیگر در سوره مزمّل30 و مدثّر نیز بر وجود نماز از ابتداى بعثت دلالت دارند، زیرا این دو سوره نیز از اولین سوره هاى قرآن بوده و به یقین سال ها پیش از معراج نازل شده اند. کمترین فاصله زمانى بیان شده در روایات براى دو واقعه بعثت و معراج، دو سال، و بیشترین آن یازده یا دوازده سال است.31  
 
توضیح آن که در باب زمان معراج بیش از ده دیدگاه مطرح شده است. عسقلانى در فتح البارى ده قول شمرده که نخستین آن ها معراج را مربوط به دوره زمانى پیش از بعثت مى داند و نه قول دیگر از کسانى است که تاریخِ معراج را سال ها پس از معراج گزارش کرده، اما در تعیین زمان دقیق آن، اختلاف نظر فراوان دارند. این اقوال عبارت است از شش ماه، هشت ماه، یازده ماه، یک سال، یک سال و دو ماه، یک سال و سه ماه، یک سال و پنج ماه، پنج سال و شش سال پیش از هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مدینه.32 قطب راوندى روایتى از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل کرده که زمان معراج را سال سوم پس از بعثت مى داند.33  
 
===ادله وقوع معراج پس از بعثت===
برخى تاریخ پژوهان معاصر، این دیدگاه را بر دیگر اقوال ترجیح داده و مؤیدهایى به شرح زیر براى آن بیان کرده اند:


1. سوره نجم که حادثه معراج در آن بیان شده، بعد از نزول 22 یا 23 سوره قرآن، فرود آمده و پس از آن نیز 64 سوره در مکه نازل شده است، بنابراین به طور طبیعى در فاصله ثلث اول و دوم سال هاى پس از بعثت (پیش از هجرت) نازل شده است; یعنى در پایان سال سوم یا ابتداى سال چهارم پس از بعثت;
1. سوره نجم که حادثه معراج در آن بیان شده، بعد از نزول 22 یا 23 سوره قرآن، فرود آمده و پس از آن نیز 64 سوره در مکه نازل شده است، بنابراین به طور طبیعى در فاصله ثلث اول و دوم سال هاى پس از بعثت (پیش از هجرت) نازل شده است; یعنى در پایان سال سوم یا ابتداى سال چهارم پس از بعثت;
خط ۹۷: خط ۱۱۳:
3. روایاتى که فریقین درباره حضرت زهرا(علیها السلام) از پیامبر نقل کرده اند مبنى بر این که جوهره وجود فاطمه(علیها السلام) از میوه اى بوده که در شب معراج از دست جبرئیل تناول کرده و به صورت نطفه درآمده است.34 با توجه به این که بر اساس قول مشهور میلاد حضرت زهرا در سال پنجم بعثت بوده، معلوم مى شود که معراج در فاصله نه ماه پیش از میلاد ایشان یا اندکى پیش تر واقع شده است. بدین ترتیب بعد از گذشت سه سال، معراج واقع شده و اندکى پس از آن، یعنى در سال چهارم، حضرت خدیجه به فرزندش فاطمه باردار گردیده و در اواخر سال چهارم و اوایل سال پنجم میلاد زهرا(علیها السلام) واقع شده است.35
3. روایاتى که فریقین درباره حضرت زهرا(علیها السلام) از پیامبر نقل کرده اند مبنى بر این که جوهره وجود فاطمه(علیها السلام) از میوه اى بوده که در شب معراج از دست جبرئیل تناول کرده و به صورت نطفه درآمده است.34 با توجه به این که بر اساس قول مشهور میلاد حضرت زهرا در سال پنجم بعثت بوده، معلوم مى شود که معراج در فاصله نه ماه پیش از میلاد ایشان یا اندکى پیش تر واقع شده است. بدین ترتیب بعد از گذشت سه سال، معراج واقع شده و اندکى پس از آن، یعنى در سال چهارم، حضرت خدیجه به فرزندش فاطمه باردار گردیده و در اواخر سال چهارم و اوایل سال پنجم میلاد زهرا(علیها السلام) واقع شده است.35


ابن اسحاق مى گوید: یکى از دانشمندان براى من حدیث کرد که جبرئیل نماز را بر پیامبر (فرود) آورد آن گاه که بر او(صلى الله علیه وآله)واجب شد، درحالى که ایشان در بلندى هاى مکه بود. پاشنه پا را به گوشه اى از دره زد که چشمه اى از آن جارى شد. جبرئیل وضو گرفت و رسول خدا بدو مى نگریست این براى آن بود که طهارت نماز را به او یاد دهد. سپس پیامبر(صلى الله علیه وآله)وضو گرفت همان گونه که از جبرئیل دیده بود. آن گاه جبرئیل برخاست و براى او نماز گزارد. پیامبر نیز به همراه نماز او نماز گزارد. جبرئیل رفت و پیامبر(صلى الله علیه وآله) به سوى خدیجه آمد تا همان گونه که جبرئیل به او یاد داده بود، طهارت نماز را به خدیجه یاد دهد. خدیجه نیز چونان وضوى پیامبر(صلى الله علیه وآله)وضو گرفت. سپس پیامبر(صلى الله علیه وآله)براى او، همان گونه که جبرئیل برایش نماز گزارده بود، نماز گزارد، آن گاه خدیجه نیز مانند او نماز گزارد.36
ابن اسحاق مى گوید: یکى از دانشمندان براى من حدیث کرد که جبرئیل نماز را بر پیامبر (فرود) آورد آن گاه که بر او(صلى الله علیه وآله)واجب شد، درحالى که ایشان در بلندى هاى [[مکه]] بود. پاشنه پا را به گوشه اى از دره زد که چشمه اى از آن جارى شد. جبرئیل وضو گرفت و رسول خدا بدو مى نگریست این براى آن بود که طهارت نماز را به او یاد دهد. سپس پیامبر(صلى الله علیه وآله)وضو گرفت همان گونه که از جبرئیل دیده بود. آن گاه جبرئیل برخاست و براى او نماز گزارد. پیامبر نیز به همراه نماز او نماز گزارد. جبرئیل رفت و پیامبر(صلى الله علیه وآله) به سوى خدیجه آمد تا همان گونه که جبرئیل به او یاد داده بود، طهارت نماز را به خدیجه یاد دهد. خدیجه نیز چونان وضوى پیامبر(صلى الله علیه وآله)وضو گرفت. سپس پیامبر(صلى الله علیه وآله)براى او، همان گونه که جبرئیل برایش نماز گزارده بود، نماز گزارد، آن گاه خدیجه نیز مانند او نماز گزارد.36


على بن ابراهیم گوید: پیامبر(صلى الله علیه وآله) چون به 37 سالگى رسید، در خواب مى دید که کسى به او «یا رسول الله» مى گوید، زمان زیادى بدین منوال گذشت تا آن که در میان کوه ها مشغول شبانى گوسفندان ابوطالب بود که نگاهش به فردى افتاد که به او مى گفت «یا رسول الله». به او گفت تو کیستى؟ پاسخ داد: جبرئیل، خداوند مرا به سوى تو فرستاده تا تو را به عنوان فرستاده خویش برگزیند. پیامبر(صلى الله علیه وآله)موضوع را به خدیجه خبر داد .... پیامبر این خبر را از دیگران مخفى مى کرد تا آن گاه که جبرئیل بر او نازل شد و آبى از آسمان فرود آورد و گفت: اى محمد برخیز و براى نماز وضو بگیر! جبرئیل او را وضو گرفتن (بر صورت و دست ها تا آرنج و مسح سر و پاها تا بر آمدگى روى پا) آموخت و به او رکوع و سجود یاد داد. هنگامى که چهل ساله شد او را به نماز فرمان داد و حدود نماز را به او آموخت، اما وقت نماز را بر او نازل نکرد. بنابراین، پیامبر(صلى الله علیه وآله) هر از گاهى دو رکعت، دو رکعت نماز مى گزارد و على بن ابى طالب(علیه السلام)همدم پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود، در رفت و آمدش همراه او بود و از او جدا نمى شد. بارى زمانى على(علیه السلام)بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) وارد شد و او را در حال نماز دید. وقتى نماز گزاردن او را دید پرسید: اى ابوالقاسم! این چه کارى است؟ پاسخ داد: این نمازى است که خداوند مرا بدان فرمان داده است. پیامبر(صلى الله علیه وآله) على(علیه السلام) را به اسلام دعوت کرد و او اسلام آورد و با او نماز گزارد و خدیجه نیز اسلام آورد. در آن هنگام کسى نماز نمى گزارد جز پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) و خدیجه پشت سر او (نماز مى خواندند)... .37
على بن ابراهیم گوید: پیامبر(صلى الله علیه وآله) چون به 37 سالگى رسید، در خواب مى دید که کسى به او «یا رسول الله» مى گوید، زمان زیادى بدین منوال گذشت تا آن که در میان کوه ها مشغول شبانى گوسفندان ابوطالب بود که نگاهش به فردى افتاد که به او مى گفت «یا رسول الله». به او گفت تو کیستى؟ پاسخ داد: جبرئیل، خداوند مرا به سوى تو فرستاده تا تو را به عنوان فرستاده خویش برگزیند. پیامبر(صلى الله علیه وآله)موضوع را به خدیجه خبر داد .... پیامبر این خبر را از دیگران مخفى مى کرد تا آن گاه که جبرئیل بر او نازل شد و آبى از آسمان فرود آورد و گفت: اى محمد برخیز و براى نماز وضو بگیر! جبرئیل او را وضو گرفتن (بر صورت و دست ها تا آرنج و مسح سر و پاها تا بر آمدگى روى پا) آموخت و به او رکوع و سجود یاد داد. هنگامى که چهل ساله شد او را به نماز فرمان داد و حدود نماز را به او آموخت، اما وقت نماز را بر او نازل نکرد. بنابراین، پیامبر(صلى الله علیه وآله) هر از گاهى دو رکعت، دو رکعت نماز مى گزارد و على بن ابى طالب(علیه السلام)همدم پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود، در رفت و آمدش همراه او بود و از او جدا نمى شد. بارى زمانى على(علیه السلام)بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) وارد شد و او را در حال نماز دید. وقتى نماز گزاردن او را دید پرسید: اى ابوالقاسم! این چه کارى است؟ پاسخ داد: این نمازى است که خداوند مرا بدان فرمان داده است. پیامبر(صلى الله علیه وآله) على(علیه السلام) را به اسلام دعوت کرد و او اسلام آورد و با او نماز گزارد و خدیجه نیز اسلام آورد. در آن هنگام کسى نماز نمى گزارد جز پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) و خدیجه پشت سر او (نماز مى خواندند)... .37
خط ۱۱۸: خط ۱۳۴:


نخست، آن که آیه دهم سوره علق و دیگر آیاتِ قابل استناد در این بحث، در همان آغاز بعثت نازل نشده باشند; یعنى زمانى نازل شده باشند که آیاتى پیش از آن مبنى بر تشریع نماز فرود آمده بوده است و درنتیجه، آن نماز، معهود به سابقه باشد. این احتمال به دلیل اجماعى بودن نزول سوره هاى علق، مزمّل و مدثّر در ابتداى بعثت، دور از ذهن است و دلیلى بر آن نداریم، مگر آن که ثابت شود آیات مورد استناد در این سوره ها در مقطع زمانى متأخر از نزول اصل سوره نازل شده اند که این احتمال نیز بسیار بعید است، زیرا هیچ یک از دانشمندان علوم قرآنى چنین ادعایى نکرده و در ترتیب نزول سوره ها علق اولین سوره بوده و سوره هاى مدثّر و مزمّل نیز با فاصله یک سوره در پى آن، نازل شده اند41 و کسى آیات مورد استناد در این بحث را از آن ها استثنا نکرده است.42 بنابراین، وجود عبادتى به نام نماز در آن مقطع زمانى قطعى است، هر چند نماز با شرایط و اوقات مشخص، بعدها در سفر معراج تشریع شد.
نخست، آن که آیه دهم سوره علق و دیگر آیاتِ قابل استناد در این بحث، در همان آغاز بعثت نازل نشده باشند; یعنى زمانى نازل شده باشند که آیاتى پیش از آن مبنى بر تشریع نماز فرود آمده بوده است و درنتیجه، آن نماز، معهود به سابقه باشد. این احتمال به دلیل اجماعى بودن نزول سوره هاى علق، مزمّل و مدثّر در ابتداى بعثت، دور از ذهن است و دلیلى بر آن نداریم، مگر آن که ثابت شود آیات مورد استناد در این سوره ها در مقطع زمانى متأخر از نزول اصل سوره نازل شده اند که این احتمال نیز بسیار بعید است، زیرا هیچ یک از دانشمندان علوم قرآنى چنین ادعایى نکرده و در ترتیب نزول سوره ها علق اولین سوره بوده و سوره هاى مدثّر و مزمّل نیز با فاصله یک سوره در پى آن، نازل شده اند41 و کسى آیات مورد استناد در این بحث را از آن ها استثنا نکرده است.42 بنابراین، وجود عبادتى به نام نماز در آن مقطع زمانى قطعى است، هر چند نماز با شرایط و اوقات مشخص، بعدها در سفر معراج تشریع شد.
بنابراین، سخن آلوسى که مى گوید: «خلافى در این نیست که نماز در شب اسراء واجب شد»43 و به دنبال آن نتیجه مى گیرد که اخبار نماز خواندن على(علیه السلام) و جعفر با پیامبر(صلى الله علیه وآله)در سال هاى نخست دعوت پیامبر (صلى الله علیه وآله) و تجلیل ابوطالب از آنان نادرست است، بر خلاف آیات قرآن و اجماع عالمانى است که سوره هاى پیشگفته را نازل شده در اوایل بعثت مى دانند، و از معیارهاى علمى دور شده و بین دو نوع نماز فرق قائل نشده است.
 
بنابراین، سخن آلوسى که مى گوید: «خلافى در این نیست که نماز در شب اسراء واجب شد»43 و به دنبال آن نتیجه مى گیرد که اخبار نماز خواندن على(علیه السلام) و جعفر با پیامبر(صلى الله علیه وآله)در سال هاى نخست دعوت پیامبر (صلى الله علیه وآله) و تجلیل ابوطالب از آنان نادرست است، بر خلاف آیات قرآن و اجماع عالمانى است که سوره هاى پیشگفته را نازل شده در اوایل بعثت مى دانند، و از معیارهاى علمى دور شده و بین دو نوع نماز فرق قائل نشده است.


دوم، آن که مقصود از نماز در این روایت، نماز معهود کنونى باشد نه نمازى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از نزول قرآن مى خوانده اند. با این احتمال، بین این دو مطلب هیچ تنافى نخواهد ماند. توضیح این که ممکن است مقصود از نماز در این دو دیدگاه متفاوت باشد. یکى به معناى عبادت ویژه و معروفى که اکنون مى شناسیم و اجزا و مقدمات و شرایط و وقت خاصى دارد، و دیگرى عبادتى که پیامبر(صلى الله علیه وآله)پیش از بعثت و پس از آن تا زمان معراج، انجام مى داده و کیفیت آن بر ما معلوم نیست. بنابراین، تکذیب در این روایت، به وجود نماز به شکل فعلى باز مى گردد و اِخبار به وجود آن در روایات دیگر به معناى وجود عبادتى است به این نام که پیامبر(صلى الله علیه وآله) از ابتداى انجام مناسک عبادى خود، خداى را با آن مى پرستید.
دوم، آن که مقصود از نماز در این روایت، نماز معهود کنونى باشد نه نمازى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از نزول قرآن مى خوانده اند. با این احتمال، بین این دو مطلب هیچ تنافى نخواهد ماند. توضیح این که ممکن است مقصود از نماز در این دو دیدگاه متفاوت باشد. یکى به معناى عبادت ویژه و معروفى که اکنون مى شناسیم و اجزا و مقدمات و شرایط و وقت خاصى دارد، و دیگرى عبادتى که پیامبر(صلى الله علیه وآله)پیش از بعثت و پس از آن تا زمان معراج، انجام مى داده و کیفیت آن بر ما معلوم نیست. بنابراین، تکذیب در این روایت، به وجود نماز به شکل فعلى باز مى گردد و اِخبار به وجود آن در روایات دیگر به معناى وجود عبادتى است به این نام که پیامبر(صلى الله علیه وآله) از ابتداى انجام مناسک عبادى خود، خداى را با آن مى پرستید.
خط ۱۲۴: خط ۱۴۱:
اکنون که به اجمال نمازگزار بودن پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از معراج و وجوب نمازهاى یومیه در سفر معراج روشن شد، بحث فشرده و کوتاه خود را با بیانى از علامه مجلسى(قدس سره)به پایان مى بریم. ایشان در این باب مى گوید:
اکنون که به اجمال نمازگزار بودن پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از معراج و وجوب نمازهاى یومیه در سفر معراج روشن شد، بحث فشرده و کوتاه خود را با بیانى از علامه مجلسى(قدس سره)به پایان مى بریم. ایشان در این باب مى گوید:


آن چه از اخبار معتبر و آثار مستفیض بر من آشکار شده، این است که پیامبر(صلى الله علیه وآله)پیش از بعثت از زمانى که خداوند عقلش را به کمال آورد، نبى و مؤید به روح القدس بوده و فرشته با او سخن مى گفته و او صدا (هاى وحیانى) را مى شنیده و خوابِ وحیانى نیز مى دیده است ... و همواره پیش از بعثت، خدا را به انواع عبادات پرستش کرده است. [این عبادات ]یا موافق با آن چه بعدها به مردم ابلاغ کرده و یا به صورت دیگر، یا طبق با شریعت ابراهیم یا دیگر پیامبران پیشین بوده است، نه به گونه اى که تابع آنان و عامل به شرایع آنان به شمار آید، بلکه به این معنا که آن چه به او وحى مى شد، طبق بعضى از شرایع گذشته بود و با آن چه بعد از رسالت بر او نازل شد نسخ گردید.44
آن چه از اخبار معتبر و آثار مستفیض بر من آشکار شده، این است که پیامبر(صلى الله علیه وآله)پیش از بعثت از زمانى که خداوند عقلش را به کمال آورد، نبى و مؤید به روح القدس بوده و فرشته با او سخن مى گفته و او صدا (هاى وحیانى) را مى شنیده و خوابِ وحیانى نیز مى دیده است ... و همواره پیش از بعثت، خدا را به انواع عبادات پرستش کرده است. [این عبادات ]یا موافق با آن چه بعدها به مردم ابلاغ کرده و یا به صورت دیگر، یا طبق با شریعت [[ابراهیم]] یا دیگر پیامبران پیشین بوده است، نه به گونه اى که تابع آنان و عامل به شرایع آنان به شمار آید، بلکه به این معنا که آن چه به او وحى مى شد، طبق بعضى از شرایع گذشته بود و با آن چه بعد از رسالت بر او نازل شد نسخ گردید.44


نتیجه آن که آغاز نمازهاى واجب یومیه بر مردم پس از معراج بوده است، اما پیامبر(صلى الله علیه وآله) و بعضى از نزدیکانش، مانند حضرت على و خدیجه(علیهما السلام) پیش از آن نیز نماز مى گزاردند. اگرچه مى توان از برخى آیات قرآن مانند: «کلا لا تطعه و اسجد و اقترب»45 نیز بر واجب بودن نمازى که پیامبر پس از بعثت (و پیش از معراج) مى خوانده دلیل آورد، ولى به یقین آن نماز، نماز واجب یومیه نبوده و ایشان هر از گاهى دو رکعت مى خواندند. حتى با توجه به روایاتى که برخى از آن ها را پیش تر گزارش کردیم، و با عنایت به اخبارى که علامه مجلسى در این گفته خویش بدان استناد کرده است، پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از بعثت نیز نمازگزار بودند، اما چگونگى و واجب یا مستحب بودن آن بر ما روشن نیست.
نتیجه آن که آغاز نمازهاى واجب یومیه بر مردم پس از معراج بوده است، اما پیامبر(صلى الله علیه وآله) و بعضى از نزدیکانش، مانند حضرت على و خدیجه(علیهما السلام) پیش از آن نیز نماز مى گزاردند. اگرچه مى توان از برخى آیات قرآن مانند: «کلا لا تطعه و اسجد و اقترب»45 نیز بر واجب بودن نمازى که پیامبر پس از بعثت (و پیش از معراج) مى خوانده دلیل آورد، ولى به یقین آن نماز، نماز واجب یومیه نبوده و ایشان هر از گاهى دو رکعت مى خواندند. حتى با توجه به روایاتى که برخى از آن ها را پیش تر گزارش کردیم، و با عنایت به اخبارى که علامه مجلسى در این گفته خویش بدان استناد کرده است، پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از بعثت نیز نمازگزار بودند، اما چگونگى و واجب یا مستحب بودن آن بر ما روشن نیست.