confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
پس از آن که پیامبر (ص) تبلیغ [[اسلام]] را آغاز کرد ابولهب با آن که عموی آن حضرت بود، هرگز [[ایمان]] نیاورد و همواره از دشمنان اسلام بود. وی خدمت [[بت عزّی]] و حمایت از آن در مقابل اسلام را برعهده گرفته بود. نقل شده است که او میگفت: «اگر [[عزی]] پیروز شود من خادمش هستم، و اگر محمد پیروز شود -که این گونه نمیشود- پسر برادر من است». <ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۸۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۷۸</ref> | پس از آن که پیامبر (ص) تبلیغ [[اسلام]] را آغاز کرد ابولهب با آن که عموی آن حضرت بود، هرگز [[ایمان]] نیاورد و همواره از دشمنان اسلام بود. وی خدمت [[بت عزّی]] و حمایت از آن در مقابل اسلام را برعهده گرفته بود. نقل شده است که او میگفت: «اگر [[عزی]] پیروز شود من خادمش هستم، و اگر محمد پیروز شود -که این گونه نمیشود- پسر برادر من است». <ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۸۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۷۸</ref> | ||
=ابولهب و آزار و اذیت پیامبر (ص)= | |||
پس از [[بعثت]] [[پیامبر اسلام (ص)]]، ابولهب در زمره سرسختترین دشمنان آن حضرت درآمد و شهرت او در [[تاریخ اسلام]] به همین سبب است. او مخالفت با اسلام را از ابتدا دعوت علنی پیامبر (ص) آغاز کرد؛ هنگامی که با [[نزول]] [[آیه انذار]]، پیامبر (ص) مامور شد دعوت عمومی خود را از خویشان شروع کند، فرزندان عبدالمطلب را در خانه خود مهمان کرد و گرچه غذا کم بود اما در اثر کرامت پیامبر (ص) همه از آن خوردند و سیر شدند. ابولهب این را اثر [[سحر]] پیامبر (ص) دانست در نتیجه پیامبر (ص) سکوت کرد و موضوع [[دعوت به اسلام]] را به روز بعد موکول کرد. <ref>خصیبی، الهدایه الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۴۶</ref> | |||
گاهی هنگامی که پیامبر (ص) گروهی را به اسلام دعوت میکرد ابولهب و [[عباس بن عبد المطلب]] جلو رفته و میگفتند: «این برادرزاده ما دروغگوست، شما را از دینتان گمراه نکند». <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۳</ref> در [[موسم حج]] نیز، هنگامی که پیامبر (ص) نزد گروههایی که به [[زیارت کعبه]] آمده بودند میرفت تا آنان را به اسلام دعوت کند؛ قریشیان به میان آنان میرفتند و از پیامبر (ص) بدگویی میکردند، در این کار جدیترین فرد ابولهب بود. <ref>ابن خلدون، تاریخ، دار احياء التراث العربی، ج۳، ص۱۱</ref> | |||
او به پیامبر (ص) آزار جسمی نیز میرساند. او گاهی به دنبال پیامبر (ص) راه میافتاد و او را با سنگ میزد؛ به گونهای که پای وی را خون آلود میکرد و او را دروغگو میخواند. <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۲</ref> یک بار وقتی پیامبر (ص) در [[سجده]] بود ابولهب سنگی بلند کرد تا بر سر پیامبر (ص) بزند اما دستش در همان حالت خشک شد، پس از التماس او، وقتی پیامبر (ص) آن حالت را برطرف کرد، ابولهب این را از سحر پیامبر (ص) دانست. <ref>ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۷۸</ref> پیامبر (ص) فرموده است که خانهاش در بین بدترین همسایهها قرار داشت، [[عقبه بن ابی مُعَیط]] و ابولهب، که کثافات را بر در خانه ایشان میریختند. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref> | |||
هنگامی که قریشیان بنی هاشم و [[مسلمانان]] را در [[شعب ابی طالب]] در [[محاصره اقتصادی]] قرار دادند، ابولهب با این که از بنی هاشم بود با قریشیان همراه شد <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۲۰۹</ref> و از کسانی بود که [[عهدنامه تحریم]] را مهر کردند. <ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۵۰</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس| | {{پانویس|4}} | ||
[[رده:دشمنان اسلام]] | [[رده:دشمنان اسلام]] | ||
[[رده:دشمنان پیامبر(ص)]] | [[رده:دشمنان پیامبر(ص)]] | ||
[[رده:شخصیتهای قرآنی]] | [[رده:شخصیتهای قرآنی]] |