۸۷٬۸۳۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[تابعین]] عنوانی برای نسلی از عالمان دينی است که خدمت [[پیامبر اسلام]] صلوات الله علیه نرسیدند، اما [[اصحاب]] آن حضرت را درک کردهاند. اين اصطلاح در حوزههای مختلف از علوم اسلامی، از [[حديث]] و [[علم تاريخ اسلام|تاريخ]] گرفته تا فقه و تفسير اهميت داشته، و بيانگر مرحلهای از انتقال و نيز ساماندهی علوم اسلامی است. تعبير تابعين خاستگاه [[قرآن|قرآنی]] دارد، اما مفهوم آن در فرايندی تاريخی شکل گرفته است. در اين فرايند، گروهی از مسلمانان نخستين که در قرآن کريم «تابعين به احسان» خوانده شده، و مورد ستايش قرار گرفتهاند، نسل پس از [[صحابه]] دانسته شده، و نزد مسلمانان به اين تعبیر شهرت یافتهاند. تعبير قرآنی تابعين، نخست زمينهساز شکلگيری صفت منسوب «تابعی» (منسوب به تابعين) شده، و سپس تعبير تابعين با تسامح، به عنوان جمع تابعی شناخته شده است. تنها در برخی کتب شرح مصطلحات اشاره شده که افزون بر تابعی، تابع نيز به عنوان مفرد تابعين شناخته بوده است.<ref> | [[تابعین]] عنوانی برای نسلی از عالمان دينی است که خدمت [[پیامبر اسلام]] صلوات الله علیه نرسیدند، اما [[اصحاب]] آن حضرت را درک کردهاند. اين اصطلاح در حوزههای مختلف از علوم اسلامی، از [[حديث]] و [[علم تاريخ اسلام|تاريخ]] گرفته تا فقه و تفسير اهميت داشته، و بيانگر مرحلهای از انتقال و نيز ساماندهی علوم اسلامی است. تعبير تابعين خاستگاه [[قرآن|قرآنی]] دارد، اما مفهوم آن در فرايندی تاريخی شکل گرفته است. در اين فرايند، گروهی از مسلمانان نخستين که در قرآن کريم «تابعين به احسان» خوانده شده، و مورد ستايش قرار گرفتهاند، نسل پس از [[صحابه]] دانسته شده، و نزد مسلمانان به اين تعبیر شهرت یافتهاند. تعبير قرآنی تابعين، نخست زمينهساز شکلگيری صفت منسوب «تابعی» (منسوب به تابعين) شده، و سپس تعبير تابعين با تسامح، به عنوان جمع تابعی شناخته شده است. تنها در برخی کتب شرح مصطلحات اشاره شده که افزون بر تابعی، تابع نيز به عنوان مفرد تابعين شناخته بوده است.<ref> دائره المعارف بزرگ اسلامی ، ج 14، مدخل "تابعین" مقاله احمد پاکتچی </ref> | ||
==معنای لغوی تابعین== | ==معنای لغوی تابعین== | ||
تابعين جمع تابع يا تابعي و بر گرفته از ريشه «ت ـ ب ـ ع» به معناي پيروان است. <ref> | تابعين جمع تابع يا تابعي و بر گرفته از ريشه «ت ـ ب ـ ع» به معناي پيروان است. <ref> لسان العرب ، ج8، ص27؛ المعجم الوسيط ، ص81، «تبع»</ref>. | ||
==پیدایش اصطلاح تابعین== | ==پیدایش اصطلاح تابعین== | ||
«تابعين» زمانى به يک اصطلاح تبديل شد که خداوند در آيه 100 سوره توبه/9 [[مسلمانان]] را به چند گروه تقسيم و از دستهاى از آنان با اين وصف ياد کرد. اين توصيف قرآنى در سال نهم هجرى روى داده است زيرا [[سوره توبه]] بنا به نقل [[قتاده]] و مجاهد آخرين سورهاى است که بر پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله نازل شده است.[۳]محتواى آن نيز به روشنى بيانگر اين نکته است. زيرا بخش نخست آن ناظر به برائت از [[مشرکان]] و بخش دوم آن ناظر به [[غزوه تبوک]] است که هر دو به حوادث سال نهم بازمىگردند. <ref> | «تابعين» زمانى به يک اصطلاح تبديل شد که خداوند در آيه 100 سوره توبه/9 [[مسلمانان]] را به چند گروه تقسيم و از دستهاى از آنان با اين وصف ياد کرد. اين توصيف قرآنى در سال نهم هجرى روى داده است زيرا [[سوره توبه]] بنا به نقل [[قتاده]] و مجاهد آخرين سورهاى است که بر پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله نازل شده است.[۳]محتواى آن نيز به روشنى بيانگر اين نکته است. زيرا بخش نخست آن ناظر به برائت از [[مشرکان]] و بخش دوم آن ناظر به [[غزوه تبوک]] است که هر دو به حوادث سال نهم بازمىگردند. <ref> ابن هشام ، السيرة النبويه ، ج2، ص516،</ref> 543؛ <ref> محمد بن سعد بن منیع بغدادی ، الطبقات الکبری ، ج2، ص128</ref>.از مسائلى که در اين سوره بدان پرداخته مىشود، اعزام و بسيج نيروهاى نظامى است. در آيات اين بخش، از قبايل و شخصيت هايى که بر اثر هراس از [[روم]] در اين اعزام حاضر نشدند مذمت شده و از مسلمانانى که به اطاعت از پيامبر در غزوه تبوک حضور يافتند تمجيد و به آنان وعده بهشت و سعادت عظيم داده شده است: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ». در اين آيه تحسين شدگان به دو دسته تقسيم شدهاند. مسلمانان سابقهدار، اعم از [[مهاجر و انصار]]: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ» و نومسلمانانى که به خوبى از مسلمانان نخست پيروى کردهاند: «وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ»و به آنها نيز وعده بهشت داده شده و جزو کسانى قرار گرفتهاند که سعادت بزرگى نصيبشان شده است. روشن است که برخى از تازه مسلمانان، رويهاى ديگر در پيش گرفته بودند و دنبالهرو مسلمانان اوليه نبودند.به نظر مىرسد که به مرور زمان مفهوم تابعين رو به گسترش مىگذارد تا جز سابقان شامل همه مسلمانان بشود. طبيعت اين گسترش معنايى به مفهوم دو بعدى تابعان باز مىگردد. به لحاظ زمانى تابعين در برابر سابقين قرار مىگيرند و معيار تفکيک اين دو معيارى زمانى است و معلوم نيست دوره تابعين تا چه زمانى ادامه خواهد يافت. | ||
==تفسیر تابعین== | ==تفسیر تابعین== | ||
تابعین نخستین مفسرانی به شمار میروند که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) را ندیده بودند؛ اما قرآن کریم را برای مردم زمانشان تفسیر میکردند. تابعین شاگردان صحابهاند و معلومات آنان غالباً به صحابه منتهی میشود.<ref>شاهرودی، عبد الوهاب، ارغنون آسمانی، جستاری در قرآن، عرفان و تفاسیر عرفانی، ص۹۹، رشت، کتاب مبین، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.</ref> <ref>شاکر، محمدکاظم، مبانی و روشهای تفسیری، ص۲۷۴، | تابعین نخستین مفسرانی به شمار میروند که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) را ندیده بودند؛ اما قرآن کریم را برای مردم زمانشان تفسیر میکردند. تابعین شاگردان صحابهاند و معلومات آنان غالباً به صحابه منتهی میشود.<ref>شاهرودی، عبد الوهاب، ارغنون آسمانی، جستاری در قرآن، عرفان و تفاسیر عرفانی، ص۹۹، رشت، کتاب مبین، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.</ref> <ref>شاکر، محمدکاظم، مبانی و روشهای تفسیری، ص۲۷۴، قم ، مرکز جهانی علوم اسلامی ، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.</ref> <ref>مروتی سهراب، پژوهشی پیرامون تاریخ تفسیر قرآن، ص۱۷۶، تهران، نشر رمز، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.</ref> | ||
در دوره تابعین با گسترش دولت اسلامی و حوزههای حکومت و هجرت برخی اندیشمندان به نواحی گوناگون سرزمین اسلام، حوزههای علوم اسلامی شکل گرفت و پیدایش طبقات مفسران و جریانهای تفسیری به این عصر میپیوندد که مشهورترین آن ها مدارس تفسیری [[مکه]]، [[مدینه]] و [[عراق]] میباشد و تفسیر که از اولین علوم متداول در حوزههای علوم اسلامی است، در این مراکز گسترش یافت.<ref>ذهبی محمدحسین، | در دوره تابعین با گسترش دولت اسلامی و حوزههای حکومت و هجرت برخی اندیشمندان به نواحی گوناگون سرزمین اسلام، حوزههای علوم اسلامی شکل گرفت و پیدایش طبقات مفسران و جریانهای تفسیری به این عصر میپیوندد که مشهورترین آن ها مدارس تفسیری [[مکه]]، [[مدینه]] و [[عراق]] میباشد و تفسیر که از اولین علوم متداول در حوزههای علوم اسلامی است، در این مراکز گسترش یافت.<ref>ذهبی محمدحسین، التفسیر و المفسرون ، ج۱، ص۷۷ ۱۲۷، بیروت ، دار احیاء التراث العربی، بیتا.</ref> | ||
==شرایط تابعین== | ==شرایط تابعین== | ||
۱. سماع از صحابه که یکی از راه های حفظ و حمل حدیث است. | ۱. سماع از صحابه که یکی از راه های حفظ و حمل حدیث است. | ||
۲. طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوهی تمیز. <ref> | ۲. طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوهی تمیز. <ref> مامقانی عبداللّه ، مقباس الهدایة فی علم الدرایة ج۳، ص۳۱۱</ref>. <ref> شهید ثانی ، زینالدین بن علی، الرعایة فی علم الدرایة ، ص۳۴۶.</ref> | ||
۳. مهم ترین شرط در مورد تابعی، دیدار او با صحابی است.ابن صلاح <ref> | ۳. مهم ترین شرط در مورد تابعی، دیدار او با صحابی است.ابن صلاح <ref> ابن صلاح تقیالدین ، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ص۳۰۲.</ref> | ||
شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حَجَر عسقلانی]] <ref>ابن حجر عسقلانی، احمد، نزهة النظر شرح نخبة الفکر، ص۱۱۳.</ref> | شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حَجَر عسقلانی]] <ref>ابن حجر عسقلانی، احمد، نزهة النظر شرح نخبة الفکر، ص۱۱۳.</ref> | ||
همین رأی را اختیار کرده است.برخی، چند تن از تابعین را که سماع آن ها از صحابه به اثبات نرسیده، معرفی کردهاند.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۷۱۴۹.</ref> <ref> | همین رأی را اختیار کرده است.برخی، چند تن از تابعین را که سماع آن ها از صحابه به اثبات نرسیده، معرفی کردهاند.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۷۱۴۹.</ref> <ref> خطیب بغدادی احمدبن علی ، الکفایة فی علم الروایة ص۳۸.</ref> | ||
به عقیدهی این افراد، شرط دیدار از روایتی از [[رسول اکرم صلوات الله علیه]] به دست میآید که فرمود: «طوبی لِمَن رَآنی و آمن بی، و طوبی لمن رأی مَن رآنی » (خوشا به حال کسی که مرا دیده و به من ایمان آورده است و خوشا به حال آن شخص که شخصی را که مرا دیده، دیده باشد.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۸.</ref> <ref> | به عقیدهی این افراد، شرط دیدار از روایتی از [[رسول اکرم صلوات الله علیه]] به دست میآید که فرمود: «طوبی لِمَن رَآنی و آمن بی، و طوبی لمن رأی مَن رآنی » (خوشا به حال کسی که مرا دیده و به من ایمان آورده است و خوشا به حال آن شخص که شخصی را که مرا دیده، دیده باشد.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۸.</ref> <ref> سیوطی جلالالدین ، تدریب الراوی، ج۲، ص۲۰۷.</ref> | ||
==دیدگاه اهل سنت در باره تابعین== | ==دیدگاه اهل سنت در باره تابعین== | ||
به عقیده اهل سنت، تابعین حامل علوم صحابه و مبلّغ دین پس از ایشان، افضل امت به شمار میروند. <ref> | به عقیده اهل سنت، تابعین حامل علوم صحابه و مبلّغ دین پس از ایشان، افضل امت به شمار میروند. <ref> حاکم نیشابوری محمد بن عبد الله ، معرفة علوم الحدیث، چاپ مصر ، سال 1356 قمری، ص۵۲</ref>استناد ایشان به آیه ۱۰۰ [[سورة توبه]] و به این حدیث [[رسول خدا(ص)]] است: «خَیرُالناسِ قَرْنی ثُمَّ الذینَ یلُونَهُم ثُمَّ الذینَ یلُونَهُم؛ بهترین مردم معاصران من اند، سپس کسانی که پس از آنان میآیند و سپس مردمان پس از آنان». <ref> مسلم بن حجاج ، صحیح مسلم ، چاپ استانبول ، سال 1401 قمری، ج۲، ص۱۹۶۲ـ۱۹۶۳</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |