پرش به محتوا

جده: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۰: خط ۷۰:
در ۱۲۱۸ وهابیان، جدّه را محاصره کردند اما به سبب لشکرکشی عثمانیها و تهدید شهر دِرعیّه و قسمتهایی از شرق عربستان که خاستگاه وهابیان بود، این محاصره دوام نیافت و شریف غالب (حاکم مکه) به همراه شریف پاشا (والی جدّه) در منطقه باقی ماندند. [۱۳۹][۱۴۰][۱۴۱] یک سال بعد، وهابیان دوباره جدّه را محاصره کردند که این محاصره نیز با تلفاتی که در بیرون دیوار شهر متحمل شدند، پایان یافت. [۱۴۲][۱۴۳] در ۱۲۲۰ وهابیان با حمله به شهر، به باروی آن‌جا آسیب رساندند و بسیاری را کشتند، راههای جدّه ـ مکه را بستند و عده ای از حجاج را کشتند. [۱۴۴] در پی صلح میان وهابیان و شریف غالب و ادامه حکومت شریف در مکه، وی به جدّه رفت و با سامان دادن به امور شهر، باروی آن را مرمت کرد و برای جلوگیری از تهدید مجدد شهر، خندقی برای مقابله با حمله از خشکی و برجی برای دفاع در برابر حملات دریایی احداث کرد. از درعیّه نیز عده ای از وهابیان، که حامل تکمله صلحنامه بودند، به جدّه رفتند. این نامه در زمان حضور شریف غالب در جدّه، در مسجد عُکاش در میان اهالی خوانده شد. شریف غالب نیز مانند وهابیان بر تدریس رساله های محمدبن عبدالوهاب (مؤسس مذهب وهابی) و ادای نماز جماعت تأکید کرد. وی مالیات را لغو نمود و برنامه نقاره خانه جدّه را ــ که یک روز به نام وی و یک روز به نام حاکم جدّه نواخته می‌شد ــ تعطیل کرد. [۱۴۵][۱۴۶][۱۴۷] در ۱۲۲۱، وهابیان با تسلط یافتن بر منطقه، عثمانیها و اروپاییان را از شهر بیرون راندند. [۱۴۸] در ۱۲۲۵ سیل به این شهر آسیب رساند. [۱۴۹]
در ۱۲۱۸ وهابیان، جدّه را محاصره کردند اما به سبب لشکرکشی عثمانیها و تهدید شهر دِرعیّه و قسمتهایی از شرق عربستان که خاستگاه وهابیان بود، این محاصره دوام نیافت و شریف غالب (حاکم مکه) به همراه شریف پاشا (والی جدّه) در منطقه باقی ماندند. [۱۳۹][۱۴۰][۱۴۱] یک سال بعد، وهابیان دوباره جدّه را محاصره کردند که این محاصره نیز با تلفاتی که در بیرون دیوار شهر متحمل شدند، پایان یافت. [۱۴۲][۱۴۳] در ۱۲۲۰ وهابیان با حمله به شهر، به باروی آن‌جا آسیب رساندند و بسیاری را کشتند، راههای جدّه ـ مکه را بستند و عده ای از حجاج را کشتند. [۱۴۴] در پی صلح میان وهابیان و شریف غالب و ادامه حکومت شریف در مکه، وی به جدّه رفت و با سامان دادن به امور شهر، باروی آن را مرمت کرد و برای جلوگیری از تهدید مجدد شهر، خندقی برای مقابله با حمله از خشکی و برجی برای دفاع در برابر حملات دریایی احداث کرد. از درعیّه نیز عده ای از وهابیان، که حامل تکمله صلحنامه بودند، به جدّه رفتند. این نامه در زمان حضور شریف غالب در جدّه، در مسجد عُکاش در میان اهالی خوانده شد. شریف غالب نیز مانند وهابیان بر تدریس رساله های محمدبن عبدالوهاب (مؤسس مذهب وهابی) و ادای نماز جماعت تأکید کرد. وی مالیات را لغو نمود و برنامه نقاره خانه جدّه را ــ که یک روز به نام وی و یک روز به نام حاکم جدّه نواخته می‌شد ــ تعطیل کرد. [۱۴۵][۱۴۶][۱۴۷] در ۱۲۲۱، وهابیان با تسلط یافتن بر منطقه، عثمانیها و اروپاییان را از شهر بیرون راندند. [۱۴۸] در ۱۲۲۵ سیل به این شهر آسیب رساند. [۱۴۹]


جده در سال۱۲۲۸
=جده در سال۱۲۲۸=
[ویرایش]
 
در ۱۲۲۸ سپاه شریف غالب، که از راه دریا وارد جدّه شده بود، بدون خونریزی بار دیگر آن‌جا را فتح کرد. [۱۵۰][۱۵۱] درهمین سال، محمدعلی پاشا (متوفی ۱۲۶۵)، پادشاه مصر، از سوی دربار عثمانی برای جلوگیری از گسترش سلطه وهابیان در مغرب جزیره العرب و دستگیری شریف غالب به شبه جزیره عربستان و حجاز فرستاده شد. شریف غالب از محمدعلی پاشا استقبال کرد. محمدعلی پاشا به جدّه رفت و به فرزندش احمد طوسون پاشا، که پیش از آن جدّه را فتح کرده بود، پیوست. محمدعلی در جدّه، شریف غالب را دستگیر کرد و به مصر فرستاد و با لغو مالیاتِ زمان شریف غالب، مالیات اندکی برای جدّه مقرر کرد. [۱۵۲] [۱۵۳] [۱۵۴]
در ۱۲۲۸ سپاه شریف غالب، که از راه دریا وارد جدّه شده بود، بدون خونریزی بار دیگر آن‌جا را فتح کرد. [۱۵۰][۱۵۱] درهمین سال، محمدعلی پاشا (متوفی ۱۲۶۵)، پادشاه مصر، از سوی دربار عثمانی برای جلوگیری از گسترش سلطه وهابیان در مغرب جزیره العرب و دستگیری شریف غالب به شبه جزیره عربستان و حجاز فرستاده شد. شریف غالب از محمدعلی پاشا استقبال کرد. محمدعلی پاشا به جدّه رفت و به فرزندش احمد طوسون پاشا، که پیش از آن جدّه را فتح کرده بود، پیوست. محمدعلی در جدّه، شریف غالب را دستگیر کرد و به مصر فرستاد و با لغو مالیاتِ زمان شریف غالب، مالیات اندکی برای جدّه مقرر کرد. [۱۵۲] [۱۵۳] [۱۵۴]


گزارش بورکهارت
=گزارش بورکهارت=
[ویرایش]
 
در ۱۲۲۹/۱۸۱۴ بورکهارت از شهر دیدن کرده و در گزارش مفصّل خود در‌باره آنجا، جمعیت جدّه را میان دوازده تا پانزده هزار تن ذکر کرده است. [۱۵۵] در ۱۲۴۷ نیز شیروانی [۱۵۶] جدّه را بندری دلگشا با سه هزار خانه عالی و مردمی شافعی مذهب وصف کرده و گفته است به رغم آن‌که پیرامون آن باغ و زراعت نیست، در شهر همه چیز فراوان است. برخی از رویدادهای مهم جدّه در نیمه دوم سده سیزدهم عبارت‌اند از: آسیب شهر از حملات عثمانیها در ۱۲۵۶/۱۸۴۰، قتل کنسولهای انگلیسی و فرانسوی و چند مسیحی در ۱۲۷۴/۱۸۵۸ و بمباران شهر از سوی انگلیسیها در همین سال. [۱۵۷][۱۵۸][۱۵۹]
در ۱۲۲۹/۱۸۱۴ بورکهارت از شهر دیدن کرده و در گزارش مفصّل خود در‌باره آنجا، جمعیت جدّه را میان دوازده تا پانزده هزار تن ذکر کرده است. [۱۵۵] در ۱۲۴۷ نیز شیروانی [۱۵۶] جدّه را بندری دلگشا با سه هزار خانه عالی و مردمی شافعی مذهب وصف کرده و گفته است به رغم آن‌که پیرامون آن باغ و زراعت نیست، در شهر همه چیز فراوان است. برخی از رویدادهای مهم جدّه در نیمه دوم سده سیزدهم عبارت‌اند از: آسیب شهر از حملات عثمانیها در ۱۲۵۶/۱۸۴۰، قتل کنسولهای انگلیسی و فرانسوی و چند مسیحی در ۱۲۷۴/۱۸۵۸ و بمباران شهر از سوی انگلیسیها در همین سال. [۱۵۷][۱۵۸][۱۵۹]


گزارش فراهانی
=گزارش فراهانی=
[ویرایش]
 
میرزامحمدحسین فراهانی در سفرش به جدّه (۱۳۰۲ـ ۱۳۰۳) مطالب فراوانی در باره اوضاع شهر ذکر کرده است. به نوشته وی، [۱۶۰] جدّه شهری تاجرنشین (با تجار ایرانی، هندی و اروپایی) در حجاز، قائم مقام نشین و تابع والی حجاز (مقیم مکه) بود و قائم مقامش از استانبول تعیین می‌شد. در این شهر، که آب و هوایی مرطوب و نه چندان گرم داشت و آبش از جمع آوری باران تأمین می‌شد، حدود شانزده هزار خانوار و ۰۰۰، ۴۵ تن ساکن بودند [۱۶۱] (که جمعیت شهر را در این زمان ۰۰۰، ۲۵ تن دانسته است). در زمان فراهانی، دور تا دور شهر دیواری سه ذرعی از سنگ و گل با دو دروازه در مشرق و مغرب وجود داشت. شهر دارای بازارهای وسیع و سرپوشیده، کوچه ها، عمارتهای سه ـ چهار طبقه و بیش‌تر از آن، چند کارخانه، قهوه خانه های متعدد به ویژه در مسیر جدّه ـ مکه، اسکله و گمرکخانه بود. [۱۶۲][۱۶۳] به گفته وی، [۱۶۴] لشکر عثمانی در شهر مستقر بود و عثمانیها مالیات ویژه ای از قایقها می‌گرفتند. بیرون شهر نیز بی نظمی وسرقت رواج داشت. همچنین او [۱۶۵][۱۶۶][۱۶۷] به قبرستان شهر در بیرون دیوار شهر (به سمت شمال شرقی) و دیوار دو ذرعی دور قبرستان، قبر حوّا و عثمان پاشا (حاکم جدّه)، مسافت میان جدّه و مکه و آبادیهای مسیر، حمل و نقل حجاجی که با شتر و الاغ این مسیر را می‌پیمودند و نیز حجاجی که از کشورهای مختلف با کشتی به جدّه می‌رفتند، اشاره کرده و از مسجدی در مشرق شهر و بیرون دیوار خبر داده که، بنا بر مشهور، پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله وسلم در آن‌جا نماز خوانده و احتمالاً همان مسجدی است که ناصرخسرو از آن یاد کرده است.
میرزامحمدحسین فراهانی در سفرش به جدّه (۱۳۰۲ـ ۱۳۰۳) مطالب فراوانی در باره اوضاع شهر ذکر کرده است. به نوشته وی، [۱۶۰] جدّه شهری تاجرنشین (با تجار ایرانی، هندی و اروپایی) در حجاز، قائم مقام نشین و تابع والی حجاز (مقیم مکه) بود و قائم مقامش از استانبول تعیین می‌شد. در این شهر، که آب و هوایی مرطوب و نه چندان گرم داشت و آبش از جمع آوری باران تأمین می‌شد، حدود شانزده هزار خانوار و ۰۰۰، ۴۵ تن ساکن بودند [۱۶۱] (که جمعیت شهر را در این زمان ۰۰۰، ۲۵ تن دانسته است). در زمان فراهانی، دور تا دور شهر دیواری سه ذرعی از سنگ و گل با دو دروازه در مشرق و مغرب وجود داشت. شهر دارای بازارهای وسیع و سرپوشیده، کوچه ها، عمارتهای سه ـ چهار طبقه و بیش‌تر از آن، چند کارخانه، قهوه خانه های متعدد به ویژه در مسیر جدّه ـ مکه، اسکله و گمرکخانه بود. [۱۶۲][۱۶۳] به گفته وی، [۱۶۴] لشکر عثمانی در شهر مستقر بود و عثمانیها مالیات ویژه ای از قایقها می‌گرفتند. بیرون شهر نیز بی نظمی وسرقت رواج داشت. همچنین او [۱۶۵][۱۶۶][۱۶۷] به قبرستان شهر در بیرون دیوار شهر (به سمت شمال شرقی) و دیوار دو ذرعی دور قبرستان، قبر حوّا و عثمان پاشا (حاکم جدّه)، مسافت میان جدّه و مکه و آبادیهای مسیر، حمل و نقل حجاجی که با شتر و الاغ این مسیر را می‌پیمودند و نیز حجاجی که از کشورهای مختلف با کشتی به جدّه می‌رفتند، اشاره کرده و از مسجدی در مشرق شهر و بیرون دیوار خبر داده که، بنا بر مشهور، پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله وسلم در آن‌جا نماز خوانده و احتمالاً همان مسجدی است که ناصرخسرو از آن یاد کرده است.


حکومت جده
=حکومت جده=
[ویرایش]
 
قبل از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) جدّه با نظام اداری متصرفیه از سوی حجاز اداره می‌شد، [۱۶۸] اما پس از جنگ، بریتانیا با اعلام استقلال حجاز، شریف حسین را، که پس از حاکم شدن ملک حسین نامیده شد، حاکم آن‌جا معرفی کرد. [۱۶۹] در ۱۳۰۳ ش، در حمله عبدالعزیزبن سعود به مکه و حجاز، ملک حسین به جدّه و نماینده بریتانیا پناه برد و از آن‌ها یاری خواست، اما دولت بریتانیا با مذهبی خواندن این درگیری، تنها حاضر به میانجیگری شد. (حکومت را به دست گرفت. با این حال، حمله سعودیها ادامه یافت و در نهایت ملک حسین از جدّه به قبرس تبعید شد) [۱۷۰] [۱۷۱]
قبل از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) جدّه با نظام اداری متصرفیه از سوی حجاز اداره می‌شد، [۱۶۸] اما پس از جنگ، بریتانیا با اعلام استقلال حجاز، شریف حسین را، که پس از حاکم شدن ملک حسین نامیده شد، حاکم آن‌جا معرفی کرد. [۱۶۹] در ۱۳۰۳ ش، در حمله عبدالعزیزبن سعود به مکه و حجاز، ملک حسین به جدّه و نماینده بریتانیا پناه برد و از آن‌ها یاری خواست، اما دولت بریتانیا با مذهبی خواندن این درگیری، تنها حاضر به میانجیگری شد. (حکومت را به دست گرفت. با این حال، حمله سعودیها ادامه یافت و در نهایت ملک حسین از جدّه به قبرس تبعید شد) [۱۷۰] [۱۷۱]


پایه گذاری عربستان سعودی
==پایه گذاری عربستان سعودی==
 
از ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۴ ش، میان حامیان ملک علی و سعودیها در جدّه منازعاتی روی داد تا این‌که ملک علی، در پی پذیرفتن قرارداد صلحی که میان طرفین از سوی کنسول بریتانیا در جدّه تنظیم شده بود، حاضر به تسلیم شهر شد. [۱۷۲][۱۷۳] بدین ترتیب، عبدالعزیزبن سعود (با استقبال اهالی) شهر را تصرف و علاوه بر قبر حوّا، سایر مقبره‌ها و مزارات جدّه را ویران کرد. [۱۷۴][۱۷۵][۱۷۶][۱۷۷][۱۷۸] عبدالعزیزبن سعود، پس از این لشکرکشی، شهرهای دیگر از جمله مدینه را تصرف نمود و پس از تسلط کامل بر جدّه (در ۱۳۰۴ ش)، کشور عربستان سعودی را در ۱۳۱۱ ش /۱۹۳۲ پایه گذاری کرد. [۱۷۹][۱۸۰][۱۸۱] در آن زمان، جدّه امارتی در حجاز، مجاور امارت قَضیمَه در شمال و امارت مکه در مشرق بود. [۱۸۲] به گفته حافظ وهبه [۱۸۳][۱۸۴] جدّه در این زمان، شهری معتبر و تجاری با ۰۰۰، ۱۵۰ تن (احتمالاً در زمان حج) جمعیت بود و بیش‌تر حجاج از آن‌جا به مکه می‌رفتند و اهالی آن، به جز زمان حج، در بقیه ماههای سال به تجارت با شام، هند و مصر و اروپا اشتغال داشتند. در ۱۳۲۶ ش /۱۹۴۷، به دستور ملک عبدالعزیز، باروی جدّه ویران شد. [۱۸۵]
از ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۴ ش، میان حامیان ملک علی و سعودیها در جدّه منازعاتی روی داد تا این‌که ملک علی، در پی پذیرفتن قرارداد صلحی که میان طرفین از سوی کنسول بریتانیا در جدّه تنظیم شده بود، حاضر به تسلیم شهر شد. [۱۷۲][۱۷۳] بدین ترتیب، عبدالعزیزبن سعود (با استقبال اهالی) شهر را تصرف و علاوه بر قبر حوّا، سایر مقبره‌ها و مزارات جدّه را ویران کرد. [۱۷۴][۱۷۵][۱۷۶][۱۷۷][۱۷۸] عبدالعزیزبن سعود، پس از این لشکرکشی، شهرهای دیگر از جمله مدینه را تصرف نمود و پس از تسلط کامل بر جدّه (در ۱۳۰۴ ش)، کشور عربستان سعودی را در ۱۳۱۱ ش /۱۹۳۲ پایه گذاری کرد. [۱۷۹][۱۸۰][۱۸۱] در آن زمان، جدّه امارتی در حجاز، مجاور امارت قَضیمَه در شمال و امارت مکه در مشرق بود. [۱۸۲] به گفته حافظ وهبه [۱۸۳][۱۸۴] جدّه در این زمان، شهری معتبر و تجاری با ۰۰۰، ۱۵۰ تن (احتمالاً در زمان حج) جمعیت بود و بیش‌تر حجاج از آن‌جا به مکه می‌رفتند و اهالی آن، به جز زمان حج، در بقیه ماههای سال به تجارت با شام، هند و مصر و اروپا اشتغال داشتند. در ۱۳۲۶ ش /۱۹۴۷، به دستور ملک عبدالعزیز، باروی جدّه ویران شد. [۱۸۵]


از سده چهاردهم تا بیستم
=از سده چهاردهم تا بیستم=
[ویرایش]
 
فؤاد حمزه و کحّاله، از مؤلفان سده چهاردهم، گزارشهایی در باره اوضاع شهر در سده چهاردهم/ بیستم ذکر کرده اند. به گفته حمزه [۱۸۶][۱۸۷] برخی جزایر مقابل این شهر مسکونی بوده و عشایر حُمْران و بنوجابر میان مکه و جدّه به سر می‌برده اند. در نیمه دوم این سده، جدّه با جمعیتی حدود سی هزار تن، امارتی مستقل بود که پس از گشایش کانال سوئز در ۱۳۴۷ ش/ ۱۹۶۹ و رونق بندر پورت سودان (سودان)، از اهمیت آن در دریای سرخ کاسته شد. [۱۸۸][۱۸۹] در همین دوره، جدّه مرکز صادرات و واردات عربستان سعودی بود و مایحتاج آن از نواحی اطراف و به ویژه مکه تأمین می‌شد. [۱۹۰] همچنین، با توسعه بندر دَمّام در خلیج فارس، مدتی جدّه تحت الشعاع قرار گرفت، اما با توجه حکومت عربستان سعودی به جدّه و توسعه بیش‌تر شهر، که به ویژه از ۱۳۴۳ش /۱۹۶۴ آغاز شد، رونق دوباره یافت. [۱۹۱] کحّاله نیز درباره موقعیت واوضاع جغرافیایی و آب وهوای شهر، کمیِ آب و چگونگی تأمین آن، از جمله ذخیره آن در مخازن و جمع آوری آب باران، سواحل سنگی جدّه، تهیه و نصب دستگاههای آب شیرین کن برای اهالی و حجاج به همت دولتهای ترکیه و عربستان سعودی، آثار بارویی پنج ضلعی به ارتفاع چهار متر و مجموعاً به طول ۸۸۰، ۲ متر، با نُه دروازه (شش دروازه به سمت دریاو سه دروازه در جهات دیگر) و کوچه های تنگ و نامنظم آنجا، مطالبی ذکر کرده است. [۱۹۲][۱۹۳]
فؤاد حمزه و کحّاله، از مؤلفان سده چهاردهم، گزارشهایی در باره اوضاع شهر در سده چهاردهم/ بیستم ذکر کرده اند. به گفته حمزه [۱۸۶][۱۸۷] برخی جزایر مقابل این شهر مسکونی بوده و عشایر حُمْران و بنوجابر میان مکه و جدّه به سر می‌برده اند. در نیمه دوم این سده، جدّه با جمعیتی حدود سی هزار تن، امارتی مستقل بود که پس از گشایش کانال سوئز در ۱۳۴۷ ش/ ۱۹۶۹ و رونق بندر پورت سودان (سودان)، از اهمیت آن در دریای سرخ کاسته شد. [۱۸۸][۱۸۹] در همین دوره، جدّه مرکز صادرات و واردات عربستان سعودی بود و مایحتاج آن از نواحی اطراف و به ویژه مکه تأمین می‌شد. [۱۹۰] همچنین، با توسعه بندر دَمّام در خلیج فارس، مدتی جدّه تحت الشعاع قرار گرفت، اما با توجه حکومت عربستان سعودی به جدّه و توسعه بیش‌تر شهر، که به ویژه از ۱۳۴۳ش /۱۹۶۴ آغاز شد، رونق دوباره یافت. [۱۹۱] کحّاله نیز درباره موقعیت واوضاع جغرافیایی و آب وهوای شهر، کمیِ آب و چگونگی تأمین آن، از جمله ذخیره آن در مخازن و جمع آوری آب باران، سواحل سنگی جدّه، تهیه و نصب دستگاههای آب شیرین کن برای اهالی و حجاج به همت دولتهای ترکیه و عربستان سعودی، آثار بارویی پنج ضلعی به ارتفاع چهار متر و مجموعاً به طول ۸۸۰، ۲ متر، با نُه دروازه (شش دروازه به سمت دریاو سه دروازه در جهات دیگر) و کوچه های تنگ و نامنظم آنجا، مطالبی ذکر کرده است. [۱۹۲][۱۹۳]


جمعیت در پنجاه سال اخیر
=جمعیت در پنجاه سال اخیر=
[ویرایش]
 
در پنجاه سال اخیر، جمعیت این شهر رشد چشمگیر داشته است، به طوری که جمعیت آن از ۸۱۱، ۱۴۷ تن در ۱۳۴۱ ش/ ۱۹۶۲ به ۱۰۴، ۵۶۱ تن در ۱۳۵۲ ش /۱۹۷۴ و ۰۰۰، ۲۱۰، ۱ تن در ۱۳۷۰ ش/ ۱۹۹۱ رسید. [۱۹۴][۱۹۵][۱۹۶]
در پنجاه سال اخیر، جمعیت این شهر رشد چشمگیر داشته است، به طوری که جمعیت آن از ۸۱۱، ۱۴۷ تن در ۱۳۴۱ ش/ ۱۹۶۲ به ۱۰۴، ۵۶۱ تن در ۱۳۵۲ ش /۱۹۷۴ و ۰۰۰، ۲۱۰، ۱ تن در ۱۳۷۰ ش/ ۱۹۹۱ رسید. [۱۹۴][۱۹۵][۱۹۶]


علما جده
=علما جده=
[ویرایش]
 
از این شهر علمایی برخاسته‌اند که به جُدّی معروف شده اند، از جمله عبدالملک بن ابراهیم جدّی، علی بن محمدبن علی بن الازهر جدّی، قاسم بن محمد جدّی و ابوعبدالرحمان جابربن مرزوق جدّی، که همگی قبل از سده هفتم می‌زیسته اند. [۱۹۷][۱۹۸]
از این شهر علمایی برخاسته‌اند که به جُدّی معروف شده اند، از جمله عبدالملک بن ابراهیم جدّی، علی بن محمدبن علی بن الازهر جدّی، قاسم بن محمد جدّی و ابوعبدالرحمان جابربن مرزوق جدّی، که همگی قبل از سده هفتم می‌زیسته اند. [۱۹۷][۱۹۸]


فهرست منابع
=فهرست منابع=
[ویرایش]


(۱) ابن اثیر، الكامل في التاريخ؛
(۱) ابن اثیر، الكامل في التاريخ؛