۸٬۲۰۰
ویرایش
(تغییر تصویر) |
(تبدیل حروف) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
=تولد و تحصیل= | =تولد و تحصیل= | ||
در 1304ش در روستایی نزدیک غُویلما از توابع قُسنطینَه (قُسْطَنطینَه) در الجزایر متولد شد.<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، ذیل مادّه</ref>. نخستین مرحله از تحصیلات خود را در مدارس قرآنی و | در 1304ش در روستایی نزدیک غُویلما از توابع قُسنطینَه (قُسْطَنطینَه) در الجزایر متولد شد.<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، ذیل مادّه</ref>. نخستین مرحله از تحصیلات خود را در مدارس قرآنی و مدرسه فرانسوی در قسنطینه به پایان رساند. پس از آن، به زادگاهش بازگشت و به آموزگاری پرداخت. | ||
=فعالیت های مبارزاتی= | =فعالیت های مبارزاتی= | ||
بوخاروبه همانند بسیاری از مردم الجزایر با اعتقادات ملیگرایانه به پیکار با استعمار فرانسه روی آورد. مبارزات او با شرکت در «شورش سِطیف » در 1324ش/ 1945 و جنگ استقلال الجزایر (1333ـ1341ش/ 1954ـ 1962) به اوج خود رسید. در 1324ش/1945 به «حزب خلق الجزایر» به رهبری مِصالی الحاج * پیوست. در 1331ش/ 1952 برای گریز از خدمت در ارتش [[فرانسه|فرانسه]]، میهن خود را به قصد قاهره ترک گفت<ref>رودی ، ص182</ref>. وی در دانشگاه الازهر مصر و | بوخاروبه همانند بسیاری از مردم الجزایر با اعتقادات ملیگرایانه به پیکار با استعمار فرانسه روی آورد. مبارزات او با شرکت در «شورش سِطیف » در 1324ش/ 1945 و جنگ استقلال الجزایر (1333ـ1341ش/ 1954ـ 1962) به اوج خود رسید. در 1324ش/1945 به «حزب خلق الجزایر» به رهبری مِصالی الحاج * پیوست. در 1331ش/ 1952 برای گریز از خدمت در ارتش [[فرانسه|فرانسه]]، میهن خود را به قصد قاهره ترک گفت<ref>رودی ، ص182</ref>. وی در دانشگاه الازهر مصر و زیتونه تونس به تحصیل علوم دینی پرداخت<ref>رودی، همانجا؛ موسوعةالسیاسة ، ذیل «هواری بومدین</ref> و در 1334ش/1955 پنهانی به الجزایر بازگشت و همراه با مجاهدان ارتش آزادیبخش الجزایر، در ناحیه اورانیه (غرب الجزایر)، به مبارزه مسلحانه با استعمارگران فرانسوی پرداخت. از آن پس، به «هواری بومدین» ملقب شد. از 1336ش/ 1957 بومدین بتدریج سلسله مراتب ارتش آزادیبخش را طی کرد و در 1339ش/1960 به ریاست ستاد مشترک ارتش آزادیبخش رسید<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر؛ رودی، همانجاها</ref>. | ||
=بو مِدیَن پس از استقلال الجزایر= | =بو مِدیَن پس از استقلال الجزایر= | ||
پساز استقلالالجزایر در 1341ش/ 1962، بومدین از احمدبن بلاّ برای تشکیل حکومت حمایت کرد<ref>اسعدی، ج1، ص151؛ دایرةالمعارف خاورمیانه و شمال افریقای کمبریج ص 305</ref>. در نخستین حکومت الجزایر مستقل، به ریاست بنبلا، بومدین به سمتهای وزیر دفاع و فرمانده کل قوا، رئیس شورای انقلاب میهنی و معاون اول رئیس جمهور منصوب شد<ref>موسوعة السیاسة ، همانجا</ref>.در 29 خرداد 1344/ 19 ژوئن 1965، سرهنگ بومدین با کودتای نظامی بنبلا را برکنار کرد. پس از کودتا، شورای انقلاب، مرکب از شخصیتهای نظامی و به ریاست سرهنگ بومدین، زمام اختیار را به دست گرفت<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی ، ص 604ـ605</ref>. در جریان کودتا، بومدین یاران بنبلا را از مناصب مهم مملکتی کنار نهاد. در واقع کودتا حاصل کنشهای سیاسی بود که با برکناری وزیر کشور احمد مِدِغْری، از حامیان بومدین، آغاز شد، و موفقیت آن در | پساز استقلالالجزایر در 1341ش/ 1962، بومدین از احمدبن بلاّ برای تشکیل حکومت حمایت کرد<ref>اسعدی، ج1، ص151؛ دایرةالمعارف خاورمیانه و شمال افریقای کمبریج ص 305</ref>. در نخستین حکومت الجزایر مستقل، به ریاست بنبلا، بومدین به سمتهای وزیر دفاع و فرمانده کل قوا، رئیس شورای انقلاب میهنی و معاون اول رئیس جمهور منصوب شد<ref>موسوعة السیاسة ، همانجا</ref>.در 29 خرداد 1344/ 19 ژوئن 1965، سرهنگ بومدین با کودتای نظامی بنبلا را برکنار کرد. پس از کودتا، شورای انقلاب، مرکب از شخصیتهای نظامی و به ریاست سرهنگ بومدین، زمام اختیار را به دست گرفت<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی ، ص 604ـ605</ref>. در جریان کودتا، بومدین یاران بنبلا را از مناصب مهم مملکتی کنار نهاد. در واقع کودتا حاصل کنشهای سیاسی بود که با برکناری وزیر کشور احمد مِدِغْری، از حامیان بومدین، آغاز شد، و موفقیت آن در نتیجه سیاستهای مستبدانه بنبلا بود که سبب شد حمایت بسیاری از سیاستمداران و وزرای الجزایر را از دست بدهد<ref>اسعدی،ج1، ص154؛ رودی، ص 207؛ موسوعةالسیاسة ، همانجا</ref>. | ||
=تشکیل حکومت= | =تشکیل حکومت= | ||
بومدین در 19 تیر 1344/ 10 | بومدین در 19 تیر 1344/ 10 ژوئیه 1965، حکومتی مرکب از بیستنفر تشکیل داد که در آن مقام نخستوزیری، وزارت دفاع و ریاست شورای انقلاب را خود در اختیار داشت. اهداف حکومت جدید عبارت بود از استقرار مجدد اصول انقلاب؛ ترمیم و جبران مفاسد و ضایعات ناشی از استبداد فردی بنبلا؛ پایاندادن به اختلافات داخلی؛ ایجاد جامعه سوسیالیستی واقعی مبتنی بر اقتصاد سالم؛ استمرار سیاست خارجی عدم تعهد؛ و پشتیبانی از جنبشهای آزادیبخش و استقلالطلب<ref>موسوعة السیاسة ؛ اسعدی، همانجاها</ref>. | ||
=کودتا علیه بو مدین و نتایج آن= | =کودتا علیه بو مدین و نتایج آن= | ||
با روی کار آمدن بومدین نفوذ و حضور | با روی کار آمدن بومدین نفوذ و حضور مقتدرانه نظامیان در کلیه بخشها و در ساختار کشور توسعه یافت<ref>راسخ، ص1053</ref>. اما کودتای نافرجام سرهنگ طاهرزُبَیری در 1346ش/1967، بومدین را برآن داشت که به جای وابستگی به حمایت نظامیان، به ائتلاف متخصصانِ با سابقه اداری و مشاوران نظامیِ متخصص متکی باشد<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، همانجا</ref>. پس از شکست کودتای زبیری، برخوردهای جناحی در الجزایر فروکش کرد، امنیت داخلی برقرار شد و از آن پس هیچگونه مخالفت فعالی با حکومت بروز نکرد<ref>اسعدی، ج1، ص156؛</ref> <ref>دایرةالمعارف خاورمیانه و شمال افریقای کمبریج، ص304</ref> <ref>کوک، ص96</ref>. | ||
=موفقیت های حکومت بو مدین= | =موفقیت های حکومت بو مدین= | ||
در سالهای 1347ـ1350 ش/ 1968ـ1971، تشکیلات حکومتی شکل گرفت و اقتصاد دولتی توسعه یافت. بومدین الگوی تعاونیهای دولتی و سرمایهگذاری دولتی را معمول کرد. اوج این مرحله، کامیابی او در ملیکردن صنایع نفت و گاز در 1350 ش/ 1971 بود<ref>دایرةالمعارف خاورمیانه و شمال افریقای کمبریج، همانجا؛ فارسون، ص43)</ref>، دولت الجزایر با هدف سوسیالیستی کردن کشور، تقریباً همه سرمایهگذاری های اقتصادی را به دست گرفت. باور مسلّم بومدین این بود که فقط با نظام تصمیمگیری منسجم و متمرکز میتوان بر آثار نامطلوب اقتصادی ناشی از هشتسال جنگ استقلال و ستیزههای دامنهدار جناحی غلبه کرد<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، همانجا</ref><ref>عکاش، ص 129</ref> بومدین برای | در سالهای 1347ـ1350 ش/ 1968ـ1971، تشکیلات حکومتی شکل گرفت و اقتصاد دولتی توسعه یافت. بومدین الگوی تعاونیهای دولتی و سرمایهگذاری دولتی را معمول کرد. اوج این مرحله، کامیابی او در ملیکردن صنایع نفت و گاز در 1350 ش/ 1971 بود<ref>دایرةالمعارف خاورمیانه و شمال افریقای کمبریج، همانجا؛ فارسون، ص43)</ref>، دولت الجزایر با هدف سوسیالیستی کردن کشور، تقریباً همه سرمایهگذاری های اقتصادی را به دست گرفت. باور مسلّم بومدین این بود که فقط با نظام تصمیمگیری منسجم و متمرکز میتوان بر آثار نامطلوب اقتصادی ناشی از هشتسال جنگ استقلال و ستیزههای دامنهدار جناحی غلبه کرد<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، همانجا</ref><ref>عکاش، ص 129</ref> بومدین برای توسعه کشور، بر تغییر زیربنای مادی جامعه از طریق رشد سریع صنعتی تأکید داشت<ref>فارسون، ص70</ref>. سیاست «تجهیز صنایع » در قالب یک طرح و برنامه سهساله مقدماتی و دو برنامه چهارساله توسعه (مجموعاً از 1346ش/1967 تا 1356ش/1974) دنبال شد<ref>فارسون، ص 45ـ46</ref><ref>بنون، ص129ـ 138</ref> <ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، همانجا</ref>. | ||
=آثار سوء سیاست های اقتصادی بومدین= | =آثار سوء سیاست های اقتصادی بومدین= | ||
راهبردهای اقتصادی بومدین در درازمدت آن گونه که او انتظار داشت موفق نبود. تا اواسط | راهبردهای اقتصادی بومدین در درازمدت آن گونه که او انتظار داشت موفق نبود. تا اواسط دهه هفتاد میلادی، دخالت وسیع دولت سبب بیکفایتی بخش عمومی شد و دیون خارجی کشور نیز به وخامت اوضاع افزود<ref> دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، همانجا</ref> <ref>بنون، ص 309</ref> <ref> فارسون، ص 85 ـ86</ref>. | ||
=سیاست خارجی حکومت بو مدین= | =سیاست خارجی حکومت بو مدین= | ||
در سیاست خارجی، پس از مرگ جمال * عبدالناصر (1349ش/1970)، بتدریج نفوذ بومدین در دنیای عرب و جهان سوم بیشتر شد و الجزایر، با | در سیاست خارجی، پس از مرگ جمال * عبدالناصر (1349ش/1970)، بتدریج نفوذ بومدین در دنیای عرب و جهان سوم بیشتر شد و الجزایر، با گذشته انقلابی و سیاست خارجی فعال خود، یکی از چند کشور برجسته جهان سوم به شمار میرفت<ref>سریعالقلم، ص78</ref>. | ||
اساسیترین تغییر در سیاست خارجی این کشور، پس از سقوط بنبلا، حمایت از پانعربیسم * (اتحاد عرب) بود. در راستای این سیاست، در پیجنگ اعراب و اسرائیل در 1346ش/1967، الجزایر به کشورهای | اساسیترین تغییر در سیاست خارجی این کشور، پس از سقوط بنبلا، حمایت از پانعربیسم * (اتحاد عرب) بود. در راستای این سیاست، در پیجنگ اعراب و اسرائیل در 1346ش/1967، الجزایر به کشورهای «جبهه امتناع * » (جبهه الرفض) پیوست و با هرگونه مذاکرهای برای صلح با اسرائیل مخالفت کرد. | ||
بومدین از سازمان آزادیبخش فلسطین نیز حمایت میکرد. | بومدین از سازمان آزادیبخش فلسطین نیز حمایت میکرد. | ||
در جنگ رمضان (مهر 1352/اکتبر 1973) میان اعراب و اسرائیل، الجزایر در | در جنگ رمضان (مهر 1352/اکتبر 1973) میان اعراب و اسرائیل، الجزایر در جبهه دیپلماتیک فعال بود (اسعدی، ج1، ص170). بومدین کشورهای افریقایی را به قطع روابط با اسرائیل تشویق میکرد تا از این طریق اسرائیل را در انزوایی سیاسی قرار دهد<ref>ادموندسون ، ص852</ref>. | ||
در آذر 1356/دسامبر 1977، الجزایر با امضای | در آذر 1356/دسامبر 1977، الجزایر با امضای اعلامیه طرابلس، تلاشهای مصر برای مذاکره با اسرائیل را محکوم و روابط سیاسی خود را با مصر قطع کرد<ref>اسعدی، ج1، ص171</ref>. | ||
بومدین الجزایر را به سمت اتخاذ سیاست بیطرفی * در روابط بینالملل سوق داد، در حالی که به اتفاقنظر | بومدین الجزایر را به سمت اتخاذ سیاست بیطرفی * در روابط بینالملل سوق داد، در حالی که به اتفاقنظر درباره مسائل مورد علاقه کشورهای جهان سوم نیز متعهد بود<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، همانجا</ref>. | ||
الجزایر در | الجزایر در دهه هفتاد میلادی، با داشتن هیئتهای دیپلماتیک قوی، یکی از بانیان «گروه 77 » و مشوّق طرح «نظام نوین اقتصاد بینالملل » در چارچوب سازمان ملل متحد شناخته میشد<ref>سریعالقلم، همانجا</ref> <ref> رودی، ص211،213</ref><ref>کاسسه، ص 413</ref>. | ||
در اجلاسهای سران سازمان وحدت افریقا و چهارمین نشست سران جنبش عدم تعهد (1352 ش/ 1973 در الجزایر)، بومدین در ایجاد هماهنگی میان کشورهای عربی ـ افریقایی نقش مهمی داشت<ref>ادموندسون، همانجا</ref> و در 1356 ش/ 1977 به ریاست جنبش غیرمتعهّدها انتخاب شد<ref>سریعالقلم، همانجا</ref>. | در اجلاسهای سران سازمان وحدت افریقا و چهارمین نشست سران جنبش عدم تعهد (1352 ش/ 1973 در الجزایر)، بومدین در ایجاد هماهنگی میان کشورهای عربی ـ افریقایی نقش مهمی داشت<ref>ادموندسون، همانجا</ref> و در 1356 ش/ 1977 به ریاست جنبش غیرمتعهّدها انتخاب شد<ref>سریعالقلم، همانجا</ref>. | ||
==تنش آمیزترین مساله سیاست خارجی دولت بومدین== | ==تنش آمیزترین مساله سیاست خارجی دولت بومدین== | ||
تنشآمیزترین مسئله در سیاست خارجی دولت بومدین | تنشآمیزترین مسئله در سیاست خارجی دولت بومدین مسئله صحرای غربی بود. حمایت های مادی و معنوی الجزایر از پولیساریو * ، سبب تیرگی روابط این کشور با مراکش و موریتانی شد. در 1354ش/1976، الجزایر «جمهوری دموکراتیک عربی صحرا» را به رسمیت شناخت و مراکش و موریتانی روابط سیاسی خود را با الجزایر قطع کردند<ref>اسعدی، همانجا</ref><ref>رجوع کنید به سریعالقلم، ص 79ـ80 و جاهای دیگر</ref>. | ||
همچنین در دوران حکومت بومدین و با میانجیگری و ابتکار او، قرارداد الجزایر (در 15 اسفند 1353) برای رفع اختلافات میان ایران و عراق، بین دو کشور به امضا رسید<ref>مهدوی، ص399؛ ایران. وزارت امور خارجه، ص 75</ref>. | همچنین در دوران حکومت بومدین و با میانجیگری و ابتکار او، قرارداد الجزایر (در 15 اسفند 1353) برای رفع اختلافات میان ایران و عراق، بین دو کشور به امضا رسید<ref>مهدوی، ص399؛ ایران. وزارت امور خارجه، ص 75</ref>. | ||
=هویت عربی در دولت بو مدین= | =هویت عربی در دولت بو مدین= | ||
در دوران زمامداری بومدین، بازگشت به هویّت عربی در الجزایر قوت گرفت و جناح فرانکفونی (فرانسه زبان) نتوانست بر هیئت حاکمه تسلط پیدا کند<ref>قربان اوغلی، ص 81</ref>. برخلاف بنبلا، بومدین، با وجود خط مشی سکولار به میراث عربی ـ اسلامی به طور اصولی احترام میگذاشت و [[اسلام|اسلام]] را طریقتی روحانی و دارای | در دوران زمامداری بومدین، بازگشت به هویّت عربی در الجزایر قوت گرفت و جناح فرانکفونی (فرانسه زبان) نتوانست بر هیئت حاکمه تسلط پیدا کند<ref>قربان اوغلی، ص 81</ref>. برخلاف بنبلا، بومدین، با وجود خط مشی سکولار به میراث عربی ـ اسلامی به طور اصولی احترام میگذاشت و [[اسلام|اسلام]] را طریقتی روحانی و دارای برنامه اجتماعی سیاسی میدانست که در مبارزه برای [[آزادی|آزادی]] انسان، از مذاهب دیگر پیشروتر است. | ||
او خود را یک سوسیالیست مسلمان مینامید<ref>فارسون، ص 91</ref>. بومدین «سیاست عربیکردن» الجزایر را به طور جدی دنبال میکرد و به این منظور «وزارت تعلیمات اصلی و امور مذهبی» را در 1349ش/1970 تأسیس کرد. اجرای این سیاست، فضای مساعدی برای علمای دینی جهت تبلیغ و ترویج آموزشهای اسلامی در سراسر الجزایر فراهم آورد<ref>کوک، ص 98ـ103</ref>.در 1355 ش/ 1976، «منشور ملی» پس از انتشار و همهپرسی تصویب شد. این منشور تأکیدی بود بر تعهد فسخناپذیر و غیرقابل بازگشت الجزایر به سوسیالیسم، و در آن نقش مسلط | او خود را یک سوسیالیست مسلمان مینامید<ref>فارسون، ص 91</ref>. بومدین «سیاست عربیکردن» الجزایر را به طور جدی دنبال میکرد و به این منظور «وزارت تعلیمات اصلی و امور مذهبی» را در 1349ش/1970 تأسیس کرد. اجرای این سیاست، فضای مساعدی برای علمای دینی جهت تبلیغ و ترویج آموزشهای اسلامی در سراسر الجزایر فراهم آورد<ref>کوک، ص 98ـ103</ref>.در 1355 ش/ 1976، «منشور ملی» پس از انتشار و همهپرسی تصویب شد. این منشور تأکیدی بود بر تعهد فسخناپذیر و غیرقابل بازگشت الجزایر به سوسیالیسم، و در آن نقش مسلط جبهه آزادیبخش ملی دوباره احیا شد. در آبان/نوامبر همان سال، اصول مندرج در منشور ملی، به عنوان قانون اساسی جدید، در همهپرسی از تصویب عمومی گذشت. قانون اساسی جدید، اسلام را دین رسمی، شکل حکومت را جمهوری و الگوی اقتصاد را سوسیالیستی اعلام کرد. در آذر/دسامبر همان سال نیز بومدین در انتخابات ریاست جمهوری الجزایر، با کسب 99% آرا، برگزیده شد<ref>رودی، ص210</ref><ref>اسعدی، ج 1، ص 157ـ 158</ref>). | ||
=وفات= | =وفات= | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
ایران. وزارت امور خارجه، روابط خارجی ایران در سال 1353 ، تهران [ 1354 ش ] ؛ | ایران. وزارت امور خارجه، روابط خارجی ایران در سال 1353 ، تهران [ 1354 ش ] ؛ | ||
تاریخ معاصر کشورهای عربی ، | تاریخ معاصر کشورهای عربی ، نوشته د. ر. فوبلیکوف... [ و دیگران ] ، ترجمه محمد حسین روحانی، تهران 1367 ش؛ | ||
حمید راسخ، «نظامیان در بحران | حمید راسخ، «نظامیان در بحران دهه 90 الجزایر»، مجله سیاست خارجی ، سال11، ش4 (زمستان 1376)؛ | ||
محمود سریعالقلم، نظام بینالملل و مسالهی صحرایغربی ، تهران 1374ش؛ | محمود سریعالقلم، نظام بینالملل و مسالهی صحرایغربی ، تهران 1374ش؛ | ||
احمد عکاش، سرمایههای خارجی، آزادی اقتصادی، | احمد عکاش، سرمایههای خارجی، آزادی اقتصادی، تجربه الجزایر ، ترجمه مسعود محمدی، تهران 1363 ش؛ | ||
کارل فارسون، سرمایهداری دولتی در الجزایر: بررسی تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی الجزایر قبل و پس از استقلال ، | کارل فارسون، سرمایهداری دولتی در الجزایر: بررسی تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی الجزایر قبل و پس از استقلال ، ترجمه پیروزالف، تهران 1358 ش؛ | ||
جاوید قربان اوغلی، «جمعیت العلما و نقش آن در احیای هویت اسلامی الجزایر»، مطالعات افریقا ، سال1، ش 2 (زمستان 1373)؛ | جاوید قربان اوغلی، «جمعیت العلما و نقش آن در احیای هویت اسلامی الجزایر»، مطالعات افریقا ، سال1، ش 2 (زمستان 1373)؛ | ||
آنتونیو کاسسه، حقوق بینالملل در جهانی نامتحد ، | آنتونیو کاسسه، حقوق بینالملل در جهانی نامتحد ، ترجمه مرتضی کلانتریان، تهران 1370ش؛ | ||
ژوزف کوک، مسلمانان افریقا ، | ژوزف کوک، مسلمانان افریقا ، ترجمه اسداله علوی، مشهد1373 ش؛ | ||
موسوعه السیاسه ، چاپ عبدالوهاب کیالی، بیروت 1979ـ1994؛ | |||
عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1357ـ1300 ، تهران 1373 ش؛ | عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1357ـ1300 ، تهران 1373 ش؛ |