رجال: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
'''علم رجال''' دانشی است که در آن از شرایط قبول قول [[راوی]] بحث می شود. به عبارت دیگر علم رجال به شناخت ظاهری یعنی نام و کنیه و...، و باطنی یعنی اوصاف ذاتی مانند وثاقت و ممدوحیت راوی یا عدم آن می پردازد.  
'''علم رجال''' دانشی است که در آن از شرایط قبول قول [[راوی]] بحث می شود. به عبارت دیگر علم رجال به شناخت ظاهری یعنی نام و کنیه و...، و باطنی یعنی اوصاف ذاتی مانند وثاقت و ممدوحیت راوی یا عدم آن می پردازد.  
    
    
علم رجال دانش مطالعۀ روشهای شناخت اشخاص و [[قضاوت]] در بارۀ صلاحیت آنهاست. رجال‌شناسی به معنای عام علم شناخت رجال یا همان شناخت مردان. خصوصاً بزرگ مردان است؛ اما در معنای اصطلاحی در [[علوم دینی]] علم شناخت «سلسله راویان حدیث» است. خصوصاً شناخت صفاتی که در اعتماد پذیری [[احادیث]] شان مؤثر است.
علم رجال دانش مطالعۀ روش‌های شناخت اشخاص و [[قضاوت]] در بارۀ صلاحیت آنهاست. رجال‌شناسی به معنای عام علم شناخت رجال یا همان شناخت مردان. خصوصاً بزرگ مردان است؛ اما در معنای اصطلاحی در [[علوم دینی]] علم شناخت «سلسله راویان حدیث» است. خصوصاً شناخت صفاتی که در اعتماد پذیری [[احادیث]] شان مؤثر است.


از آغاز تدوین [[علوم اسلامی]]<ref>ر.ک:مقاله علوم اسلامی</ref>، ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث [[پیامبر اکرم]] و [[ائمه (ع)]] اهتمام داشته‌اند. همچنین علمای [[شیعه]] و [[سنّی]] آن را وسیله‌ای در خدمت [[علم حدیث]] و [[فقه]]<ref>ر.ک:مقاله فقه</ref> دانسته و در این باب آثار بسیار آفریده‌اند.
از آغاز تدوین [[علوم اسلامی]] ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث [[پیامبر اکرم]] و [[ائمه (ع)]] اهتمام داشته‌اند. همچنین علمای [[شیعه]] و [[سنّی]] آن را وسیله‌ای در خدمت [[علم حدیث]] و [[فقه]] دانسته و در این باب آثار بسیار آفریده‌اند.


=تاریخچه و سیر اجمالی علم رجال=
=تاریخچه و سیر اجمالی علم رجال=


این علم از دیرباز،یعنی از نخستین قرنهای طلوع [[اسلام]]،مورد توجه [[مسلمین]] قرار داشته و به تدریج با افزایش نیازی که بدان احساس می شده،دامنه آن گسترش یافته است.
این علم از دیرباز،یعنی از نخستین قرن‌های طلوع [[اسلام]] مورد توجه [[مسلمین]] قرار داشته و به تدریج با افزایش نیازی که بدان احساس می شده،دامنه آن گسترش یافته است.


اگر علم رجال را به همان عمومیت که گذشت،تعریف کنیم،یعنی دایره آن را تا شرح حال نویسی (رشته تراجم) توسعه دهیم، سابقه این علم به نیمه اول قرن نخستین می رسد،زیرا در حدود سال 40 هجری <ref>تعیین این تاریخ به اعتماد گفته علامه بزرگوار شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعه است (ج 10،ص 84) ولی با توجه به اینکه عبید الله تا پایان قرن اول هجری در قید حیات بوده (الفهرست،چاپ نجف،پاورقی ص 133 به نقل از التقریب ابن حجر) این گفته بی دلیل می نماید،مگر اینکه تالیف وی در همان سالهای حدود 40 باشد</ref> [[عبید الله بن ابی رافع]]،کاتب [[امیر المؤمنین علی (ع)]] نام آن عده از اصحاب رسول اکرم (ص) را که در جنگ های علی (ع) شرکت داشته و به همراهی آن حضرت جنگیده اند،در کتابی گرد آورد و ظاهرا وی نخستین کسی بود که در رجال،کتاب نوشت.
اگر علم رجال را به همان عمومیت که گذشت، تعریف کنیم یعنی دایره آن را تا شرح حال نویسی (رشته تراجم) توسعه دهیم، سابقه این علم به نیمه اول قرن نخستین می رسد،زیرا در حدود سال 40 هجری <ref>تعیین این تاریخ به اعتماد گفته علامه بزرگوار شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعه است (ج 10،ص 84) ولی با توجه به اینکه عبید الله تا پایان قرن اول هجری در قید حیات بوده (الفهرست،چاپ نجف،پاورقی ص 133 به نقل از التقریب ابن حجر) این گفته بی دلیل می نماید،مگر اینکه تالیف وی در همان سالهای حدود 40 باشد</ref> [[عبید الله بن ابی رافع]] کاتب [[امیر المؤمنین علی (ع)]] نام آن عده از اصحاب رسول اکرم (ص) را که در جنگ های علی (ع) شرکت داشته و به همراهی آن حضرت جنگیده اند در کتابی گرد آورد و ظاهرا وی نخستین کسی بود که در رجال کتاب نوشت.


شیخ طوسی در الفهرست از این کتاب به نام تسمیه من شهد مع امیر المؤمنین (ع) الجمل و صفین و النهروان من الصحابة-رضی الله عنهم یاد کرده و سند خود را بدان ذکر نموده است.
شیخ طوسی در الفهرست از این کتاب به نام تسمیه من شهد مع امیر المؤمنین (ع) الجمل و صفین و النهروان من الصحابة-رضی الله عنهم یاد کرده و سند خود را بدان ذکر نموده است.


در قرن سوم هجری بر اثر شیوع کتب حدیث و رواج [[اصول]] و مصنفات این علم،فن رجال نیز بالتبع رونق گرفت و کتب بالنسبه زیادی در این فن تدوین و تالیف شد که برخی از آنها تاکنون موجود است و از آثار گرانب های شیعه در این علم به شمار می رود.
در قرن سوم هجری بر اثر شیوع کتب حدیث و رواج [[اصول]] و مصنفات این علم، فن رجال نیز بالتبع رونق گرفت و کتب بالنسبه زیادی در این فن تدوین و تالیف شد که برخی از آنها تاکنون موجود است و از آثار گران‌بهای شیعه در این علم به شمار می رود.


از آن جمله است:کتاب [[طبقات الرجال]] تالیف [[احمد بن ابی عبد الله برقی]] <ref>الذریعه (ج 10،ص 99 و الاسناد المصفی ص 79) آنچه درباره مؤلف این کتاب گفته شد،نظر علامه تهرانی است در کتاب ارجمند و معروف الذریعه و هم در رساله مشیخه ایشان که به الاسناد المصفی معروف است.و او نیز در این نظر،دنباله رو نجاشی و شاید بعضی دیگر از ائمه رجال است.گروه دیگری این کتاب را به پدر وی،ابو عبد الله محمد بن خالد البرقی،منسوب کرده اند.ولی محقق رجالی،معاصر شیخ محمد تقی شوشتری،صاحب کتاب قاموس الرجال،این هر دو قول را مردود شمرده و مؤلف طبقات الرجال را به قرینه طبقه روایتی،عبد الله بن احمد البرقی-از مشایخ روایت کلینی-یا احمد بن عبد البرقی-از مشایخ صدوق ثانی-دانسته و باز در میان این دو احتمال،دومین را به صواب نزدیکتر شمرده است.برای تفصیل ر.ک.قاموس الرجال،ج 1،ص 31-32</ref> که نسخه ناقصی از آن تاکنون باقی است و کتاب ابو محمد عبد الله بن جبلة بن حیان بن ابجر الکنانی، (متوفا به سال 219) <ref>فهرست نجاشی،چاپ سربی،تهران 160.این تاریخ در قاموس الرجال به نقل از فهرست نجاشی 229 ضبط شده که با مراجعه به دو نسخه چاپی نجاشی و هم برخی کتب دیگر که آن را از نجاشی نقل کرده اند مانند:الذریعه و تاسیس الشیعه،اطمینان به وقوع اشتباه برای صاحب قاموس یا مامقانی صاحب رجال (که قاموس تقریبا حاشیه ای بر آن است) حاصل می شود.</ref> که شیخ طوسی در کتاب رجال او را از اصحاب [[امام کاظم (ع)]] شمرده و [[نجاشی]] کتب متعددی از جمله کتابی در رجال را بدو نسبت داده است.
از آن جمله است: کتاب [[طبقات الرجال]] تالیف [[احمد بن ابی عبد الله برقی]] <ref>الذریعه (ج 10،ص 99 و الاسناد المصفی ص 79) آنچه درباره مؤلف این کتاب گفته شد،نظر علامه تهرانی است در کتاب ارجمند و معروف الذریعه و هم در رساله مشیخه ایشان که به الاسناد المصفی معروف است.و او نیز در این نظر،دنباله رو نجاشی و شاید بعضی دیگر از ائمه رجال است.گروه دیگری این کتاب را به پدر وی،ابو عبد الله محمد بن خالد البرقی،منسوب کرده اند.ولی محقق رجالی،معاصر شیخ محمد تقی شوشتری،صاحب کتاب قاموس الرجال،این هر دو قول را مردود شمرده و مؤلف طبقات الرجال را به قرینه طبقه روایتی،عبد الله بن احمد البرقی-از مشایخ روایت کلینی-یا احمد بن عبد البرقی-از مشایخ صدوق ثانی-دانسته و باز در میان این دو احتمال،دومین را به صواب نزدیکتر شمرده است.برای تفصیل ر.ک.قاموس الرجال،ج 1،ص 31-32</ref> که نسخه ناقصی از آن تاکنون باقی است و کتاب ابو محمد عبد الله بن جبلة بن حیان بن ابجر الکنانی، (متوفا به سال 219) <ref>فهرست نجاشی،چاپ سربی،تهران 160.این تاریخ در قاموس الرجال به نقل از فهرست نجاشی 229 ضبط شده که با مراجعه به دو نسخه چاپی نجاشی و هم برخی کتب دیگر که آن را از نجاشی نقل کرده اند مانند:الذریعه و تاسیس الشیعه،اطمینان به وقوع اشتباه برای صاحب قاموس یا مامقانی صاحب رجال (که قاموس تقریبا حاشیه ای بر آن است) حاصل می شود.</ref> که شیخ طوسی در کتاب رجال او را از اصحاب [[امام کاظم (ع)]] شمرده و [[نجاشی]] کتب متعددی از جمله کتابی در رجال را بدو نسبت داده است.


برخی دیگر از کتب رجالی قرن سوم عبارتند از:[[رجال حسن بن علی بن فضال]] (متوفا به سال 224) که گویا در عصر نجاشی،معروف و شاید در اختیار خود او بوده است،کتاب رجال حسن بن محبوب (متوفا به سال 224) به نام [[معرفة رواة الاخبار]] <ref>معالم العلماء.تالیف محمد بن علی بن شهر آشوب (متوفا به سال 588) چاپ عباس اقبال ص 28.ولی در فهرست شیخ طوسی فقط از مشیخه یاد شده و از این کتاب ذکری نرفته است.</ref> و این غیر از کتاب دیگر اوست در مشیخه که ابو جعفر اودی آن را به ترتیب نام رجال فصل بندی کرده است،دیگر کتاب رجال ابراهیم بن محمد بن سعید ثقفی <ref>الذریعه،ج 10،ص 147</ref> متوفا به سال 283) ،و کتاب رجال حافظ ابو محمد عبد الرحمن بن یوسف بن خراش المروزی البغدادی <ref>الذریعه،ج 10،ص 154</ref> متوفا به سال 283) .
برخی دیگر از کتب رجالی قرن سوم عبارتند از:[[رجال حسن بن علی بن فضال]] (متوفا به سال 224) که گویا در عصر نجاشی،معروف و شاید در اختیار خود او بوده است،کتاب رجال حسن بن محبوب (متوفا به سال 224) به نام [[معرفة رواة الاخبار]] <ref>معالم العلماء.تالیف محمد بن علی بن شهر آشوب (متوفا به سال 588) چاپ عباس اقبال ص 28.ولی در فهرست شیخ طوسی فقط از مشیخه یاد شده و از این کتاب ذکری نرفته است.</ref> و این غیر از کتاب دیگر اوست در مشیخه که ابو جعفر اودی آن را به ترتیب نام رجال فصل بندی کرده است،دیگر کتاب رجال ابراهیم بن محمد بن سعید ثقفی <ref>الذریعه،ج 10،ص 147</ref> متوفا به سال 283) ،و کتاب رجال حافظ ابو محمد عبد الرحمن بن یوسف بن خراش المروزی البغدادی <ref>الذریعه،ج 10،ص 154</ref> متوفا به سال 283) .
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش