پرش به محتوا

عمره مفرده: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


حنبلی: عمره گزاری (یکبار در طول عمر) واجب است.<ref>نیل الأوطار، شوکانی، ج 5، ص 3</ref>
حنبلی: عمره گزاری (یکبار در طول عمر) واجب است.<ref>نیل الأوطار، شوکانی، ج 5، ص 3</ref>
عمره بر مردم مکه واجب نیست، عمره آنان همان انجام طواف است.<ref>المغنی، ابن قدامه، ج 3 ص 174</ref>
عمره بر مردم مکه واجب نیست، عمره آنان همان انجام طواف است.<ref>المغنی، ابن قدامه، ج 3 ص 174</ref>
سلفی ها: گزاردن عمره (یکبار در طول عمر) بر اهالی مکه و دیگران واجب است و برای کسی که داخل حرم است، احرام عمره او باید از ادنی الحلّ باشد؛ مانند تنعیم، جعرانه و ...<ref>فتاوی اللجنة الدائمه، بن باز، ج 11 ص 119</ref>
سلفی ها: گزاردن عمره (یکبار در طول عمر) بر اهالی مکه و دیگران واجب است و برای کسی که داخل حرم است، احرام عمره او باید از ادنی الحلّ باشد؛ مانند تنعیم، جعرانه و ...<ref>فتاوی اللجنة الدائمه، بن باز، ج 11 ص 119</ref>


=میقات عمره مبتوله (مفرده)=
=میقات عمره مبتوله (مفرده)=
کسانی‌که برای عمره مفرده، به مکه می‌روند، نمی‌توانند بدون احرام از میقات بگذرند و در صورت عبور، واجب است به میقات برگردند و از آنجا مُحرم شوند. اگر ممکن نشد، از همان‌جایی که هستند مُحرم شوند. (1)
کسانی‌که برای عمره مفرده، به مکه می‌روند، نمی‌توانند بدون احرام از میقات بگذرند و در صورت عبور، واجب است به میقات برگردند و از آنجا مُحرم شوند. اگر ممکن نشد، از همان‌جایی که هستند مُحرم شوند.<ref>مناسک محشّی، مسأله 270، چاپ پاییز 1385</ref>
فقهای شیعی: میقات عمره مفرده را، برای کسانی که در مکه مکرمه هستند، ادنی‌الحل می‌دانند. (2)
 
فقهای شیعی: میقات عمره مفرده را، برای کسانی که در مکه مکرمه هستند، ادنی‌الحل می‌دانند.<ref>همان، مسأله 196</ref>
 
ادنی‌الحل به مکانی گفته می‌شود که مرز میان حرم و بیرون حرم است؛ مانند: حدیبیه و تنعیم.
ادنی‌الحل به مکانی گفته می‌شود که مرز میان حرم و بیرون حرم است؛ مانند: حدیبیه و تنعیم.
شافعی (در کتاب الأمّ): «میقات العمرة و الحجّ واحد»؛ «میقات عمره و حج یکی است.» (3)
 
حنفی: کسی که اراده و تصمیم انجام عمره را دارد و از میقات عبور می‌کند، باید از میقات محرم شود و اگر داخل مکه است، از حِلّ (خارج حرم) مُحرم گردد. (4)
شافعی (در کتاب الأمّ): «میقات العمرة و الحجّ واحد»؛ «میقات عمره و حج یکی است.»<ref>کتاب‌الأم، ج 2، ص 155</ref>
حنبلی: میقات کسانی که پیش از میقات و در خارج حرم زندگی می‌کنند، مواقیت چهارگانه ذوالحُلیفه، جُحفه، قَرْن (المنازل) و یَلَملَم است و اشخاصی که زندگیشان در حرم است، میقات آنها برای احرام عمره، حِلّ (خارج حرم) است نه حرم. (5)
 
حنفی: کسی که اراده و تصمیم انجام عمره را دارد و از میقات عبور می‌کند، باید از میقات محرم شود و اگر داخل مکه است، از حِلّ (خارج حرم) مُحرم گردد.<ref>المبسوط، سرخسی، ج 4، صص 171 و 167؛ حاشیه ابن عابدین، ج 2، ص 639</ref>
 
حنبلی: میقات کسانی که پیش از میقات و در خارج حرم زندگی می‌کنند، مواقیت چهارگانه ذوالحُلیفه، جُحفه، قَرْن (المنازل) و یَلَملَم است و اشخاصی که زندگیشان در حرم است، میقات آنها برای احرام عمره، حِلّ (خارج حرم) است نه حرم.<ref>مغنی، ابن قدامه، ج 3، ص 21</ref>
 
مالکی: میقات مکانی عمره، مانند میقات حج است، جز کسی که در مکه است- یعنی از اهالی مکه یا غریب باشد- میقات عمره او حلّ (خارج حرم) است و افضل آن است که از جِعرانه برای عمره مفرده مُحرم شود. (6)
مالکی: میقات مکانی عمره، مانند میقات حج است، جز کسی که در مکه است- یعنی از اهالی مکه یا غریب باشد- میقات عمره او حلّ (خارج حرم) است و افضل آن است که از جِعرانه برای عمره مفرده مُحرم شود. (6)
سلفی: میقات عمره کسی‌که در مکه است، حِلّ می‌باشد و نزدیکترین حِلّ (خارج حرم) به مکه مکرمه، تنعیم است و میقات کسی که قبل از مواقیت چهارگانه است و قصد انجام عمره دارد، همان مواقیت معروف می‌باشد. (7)
سلفی: میقات عمره کسی‌که در مکه است، حِلّ می‌باشد و نزدیکترین حِلّ (خارج حرم) به مکه مکرمه، تنعیم است و میقات کسی که قبل از مواقیت چهارگانه است و قصد انجام عمره دارد، همان مواقیت معروف می‌باشد. (7)
ایام و موسم عمره مفرده و وقت فضیلت آن
 
الف) زمان و ایام عمره مفرده
=ایام و موسم عمره مفرده و وقت فضیلت آن=
 
==الف) زمان و ایام عمره مفرده==
 
فقها و مراجع عظام شیعه، تمام روزهای سال را برای انجام عمره مفرده جایز می‌دانند. البته در موسم حج، حاجی تا مناسک حج خود را به پایان نرساند، نمی‌تواند عمره مفرده به‌جا آورد.
فقها و مراجع عظام شیعه، تمام روزهای سال را برای انجام عمره مفرده جایز می‌دانند. البته در موسم حج، حاجی تا مناسک حج خود را به پایان نرساند، نمی‌تواند عمره مفرده به‌جا آورد.
علامه حلّی/: «أمّا العمرة المبتولة، فیجوز فی جمیع أیّام السَّنة»؛ «عمره مفرده در تمام روزهای سال جایز است.» (8)
علامه حلّی/: «أمّا العمرة المبتولة، فیجوز فی جمیع أیّام السَّنة»؛ «عمره مفرده در تمام روزهای سال جایز است.» (8)
ب) ماه رجب، وقت فضیلت عمره مفرده
 
==ب) ماه رجب، وقت فضیلت عمره مفرده==
 
به اعتقاد فقهای شیعه، افضل اوقات و بهترین ایام گزاردن عمره که ثواب بیشتری دارد، عمره رجبیه است. ابوالمکارم ابن زهره گفته است: «و أفضل الشهور للاعتمار، رجب»؛ «بهترین ماه‌ها برای گزاردن عمره، ماه رجب است.» (9)
به اعتقاد فقهای شیعه، افضل اوقات و بهترین ایام گزاردن عمره که ثواب بیشتری دارد، عمره رجبیه است. ابوالمکارم ابن زهره گفته است: «و أفضل الشهور للاعتمار، رجب»؛ «بهترین ماه‌ها برای گزاردن عمره، ماه رجب است.» (9)
عمره رجبیه در روایات:
 
=عمره رجبیه در روایات=
 
معاویة بن عمار از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود:
معاویة بن عمار از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود:
«المعتمر، یعتمر فی أیّ شهور السنة شاء، و أفضل العمرة، عمرة رجب».
«المعتمر، یعتمر فی أیّ شهور السنة شاء، و أفضل العمرة، عمرة رجب».
«عمره‌گزار در هر ماه از سال می‌تواند عمره انجام دهد و افضل عمره‌ها، عمره رجب است.» (10)
«عمره‌گزار در هر ماه از سال می‌تواند عمره انجام دهد و افضل عمره‌ها، عمره رجب است.» (10)
زراره از امام باقر (ع) نقل می‌کند که حضرت فرمودند:
زراره از امام باقر (ع) نقل می‌کند که حضرت فرمودند:
«أفضل العمرة عمرة رجب».
«أفضل العمرة عمرة رجب».
«بهترین عمره، عمره‌ای است که در ماه رجب انجام شود.» (11)
«بهترین عمره، عمره‌ای است که در ماه رجب انجام شود.» (11)
از امام صادق (ع) پرسیدند:
از امام صادق (ع) پرسیدند:
«أیّ العمرة أفضل، عمرة فی رجب أو عمرة فی شهر رمضان؟ فقال: لا، بل عمرة فی رجب أفضل».
«أیّ العمرة أفضل، عمرة فی رجب أو عمرة فی شهر رمضان؟ فقال: لا، بل عمرة فی رجب أفضل».


1- مناسک محشّی، مسأله 270، چاپ پاییز 1385
1-  
2- همان، مسأله 196
2-  
3- کتاب‌الأم، ج 2، ص 155
3-  
4- المبسوط، سرخسی، ج 4، صص 171 و 167؛ حاشیه ابن عابدین، ج 2، ص 639
4-  
5- مغنی، ابن قدامه، ج 3، ص 21
5-  
6- الفقه علی المذاهب الأربعه، ج 1، ص 686
6- الفقه علی المذاهب الأربعه، ج 1، ص 686
7- فتاوی اللجنة الدائمه، ج 11، ص 125
7- فتاوی اللجنة الدائمه، ج 11، ص 125