۴۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
منابع تاریخی، اسلام زبیر را بعد از مسلمان شدن ابوبکر نوشتهاند، بعضی گفتهاند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است. <ref> مقدسی، ابو نصر بن مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۳</ref> اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانستهاند. <ref> ابن عبدالبر، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد (م ۴۶۳)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۵۱۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲</ref> | منابع تاریخی، اسلام زبیر را بعد از مسلمان شدن ابوبکر نوشتهاند، بعضی گفتهاند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است. <ref> مقدسی، ابو نصر بن مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۳</ref> اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانستهاند. <ref> ابن عبدالبر، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد (م ۴۶۳)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۵۱۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲</ref> | ||
<ref>ابن اثیر، علی، اسدالغابه، ج۲، ص۹۸</ref> در گزارشی عنوان شده که وی با حضرت علی (ع) همسن بوده است. <ref> ابن عبدالبر، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد (م ۴۶۳)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۵۱۱، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.</ref> در این صورت نمیتواند در سن هشتسالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست مینماید. زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام میدانند. <ref> ابن سعد بغدادی، محمد، طبقات الکبری، ج۳، ص۷۵ | <ref>ابن اثیر، علی، اسدالغابه، ج۲، ص۹۸</ref> در گزارشی عنوان شده که وی با حضرت علی (ع) همسن بوده است. <ref> ابن عبدالبر، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد (م ۴۶۳)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۵۱۱، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.</ref> در این صورت نمیتواند در سن هشتسالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست مینماید. زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام میدانند. <ref> ابن سعد بغدادی، محمد، طبقات الکبری، ج۳، ص۷۵</ref> | ||
=زبیر در زمان [[پیامبر(ص)]]= | =زبیر در زمان [[پیامبر(ص)]]= | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
یکی از اقداماتی که پیامبر(ص) پس از هجرت به [[مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین [[مسلمانان]] بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵</ref> در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و [[سَلَمَه بن سَلامَه بن وَقش]] یاد شده است. <ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۳</ref> | یکی از اقداماتی که پیامبر(ص) پس از هجرت به [[مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین [[مسلمانان]] بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵</ref> در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و [[سَلَمَه بن سَلامَه بن وَقش]] یاد شده است. <ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۳</ref> | ||
= | =کشته شدن زبیر= | ||
در [[کتاب طبقات الکبری]] آمده است: بعد از آنکه [[علی(ع)]] [[حدیث]] [[پیامبر(ص)]] را به یاد زبیر آورد؛ آن حدیثی که پیامبر(ص) به زبیر فرموده بود: «ای زبیر، تو به زودى با علی(ع) پیکار مى کنى، درحالى که تو بر او ستمگرى؟». | در [[کتاب طبقات الکبری]] آمده است: بعد از آنکه [[علی(ع)]] [[حدیث]] [[پیامبر(ص)]] را به یاد زبیر آورد؛ آن حدیثی که پیامبر(ص) به زبیر فرموده بود: «ای زبیر، تو به زودى با علی(ع) پیکار مى کنى، درحالى که تو بر او ستمگرى؟». | ||
زبیر صحنه جنگ را ترک کرد و به قصد مدینه فرار کرد. <ref>دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ، محمد محمدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث،قم، 1386، ج5،ص 167</ref> | زبیر صحنه جنگ را ترک کرد و به قصد مدینه فرار کرد. <ref>دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ، محمد محمدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث،قم، 1386، ج5،ص 167</ref> | ||
پس از کنارهگیری زبیر، عَمرو بن جُرموز، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام وادی السِّباع او را غافلگیرانه کشت. <ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱</ref> وی سپس نزد [[حضرت علی]] رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر جایزه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش [[جهنم]] را به او بده. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴</ref> پیامبر(ص) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است. <ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱</ref> | پس از کنارهگیری زبیر، عَمرو بن جُرموز، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام وادی السِّباع او را غافلگیرانه کشت. <ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱</ref> وی سپس نزد [[حضرت علی]] رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر جایزه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش [[جهنم]] را به او بده. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴</ref> پیامبر(ص) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است. <ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱</ref> | ||