confirmed، مدیران
۳۷٬۴۰۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
سعد را سه بار غسل دادند و در سه پارچه [[کفن]] کردند. سپس او را در تابوت گذاشتند و حضرت جلوی تابوت را گرفت تا این که در بیرون منزل بر زمین نهاد. پس از آن گاهی جلو جنازه میرفت و گاهی طرف راست و گاهی جانب چپ و جلو و عقب تابوت را میگرفت. چون سعد بن معاذ مردی تنومند و چاق بود. هنگامی که او را تشییع میکردند منافقان خواستند بر او خرده بگیرند، پس گفتند: تا امروز جنازهای به این سبکی ندیدهایم و این سبکی به خاطر قضاوتی است که درباره بنی قریظه کرد. پیامبر(ص) از گفتارشان آگاه شد، پس فرمود: "[[قسم]] به آن کسی که جانم در دست اوست، تابوت او را ملائکه حمل میکنند؛ هفتاد هزار [[فرشته]] برای تشییع جنازهاش آمدهاند که تا کنون به زمین نیامدهاند". <ref> الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۴۲۸؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۲، ص۳۲۴</ref> | سعد را سه بار غسل دادند و در سه پارچه [[کفن]] کردند. سپس او را در تابوت گذاشتند و حضرت جلوی تابوت را گرفت تا این که در بیرون منزل بر زمین نهاد. پس از آن گاهی جلو جنازه میرفت و گاهی طرف راست و گاهی جانب چپ و جلو و عقب تابوت را میگرفت. چون سعد بن معاذ مردی تنومند و چاق بود. هنگامی که او را تشییع میکردند منافقان خواستند بر او خرده بگیرند، پس گفتند: تا امروز جنازهای به این سبکی ندیدهایم و این سبکی به خاطر قضاوتی است که درباره بنی قریظه کرد. پیامبر(ص) از گفتارشان آگاه شد، پس فرمود: "[[قسم]] به آن کسی که جانم در دست اوست، تابوت او را ملائکه حمل میکنند؛ هفتاد هزار [[فرشته]] برای تشییع جنازهاش آمدهاند که تا کنون به زمین نیامدهاند". <ref> الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۴۲۸؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۲، ص۳۲۴</ref> | ||
=چگونگی دفن سعد= | |||
مسلمانان جنازه سعد را تا اول [[بقیع]] تشییع کردند و در پای دیوار خانه [[عقیل بن ابی طالب]] (که بعدها ساخته شد) قبری برایش کندند. کسی که قبر او را میکند، میگفت: در هر بار که کلنگ به زمین میزدیم و مقداری خاک کنده میشد، بوی مشک را احساس میکردیم. <ref> الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۴۳۲؛ سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج۱، ص۲۸۹</ref> | |||
قبر، وقتی آماده شد، جنازه را جلو قبر گذاشتند و پیامبر(ص) بر او [[نماز]] گزارد. چهار نفر که یکی از آنها برادر زاده سعد بود، او را داخل قبر نهادند. سپس رسول خدا(ص) خود داخل قبر شد و [[لحد]] سعد را چید و پس از آنکه لحد، چیده شد، فرمود: "گل نرم بدهید" و تمام شکافهای میان خشتها را بست. آنگاه فرمود: "هر چند میدانم به زودی خراب میشود ولی خدا دوست دارد که بندهاش هر کاری را که میکند، محکم و خوب بکند. | |||
لحدهای قبر ساخته شد و با ریختن خاک قبر هموار شد. مادر سعد بن معاذ که در کناری نشسته بود، گفت: هنیئا لک الجنه؛ [[بهشت]] بر تو گوارا باد. پیامبر(ص) فرمود: "مادر سعد! خاموش باش! از [[خدا]] چه توقع داری؟ قبر فشار سختی به سعد داد". و در بعضی از روایات است که حضرت سه بار فرمود: " سُبْحَانَ اَللَّهِ"، و مردم هم به پیروی از ایشان سه بار تسبیح گفتند. علت را پرسیدند؟ فرمود: "الان قبر فشاری به سعد داد که اگر کسی از این فشار خلاصی داشت، سعد نیز یکی از آنان بود". | |||
مردم پرسیدند: "یا رسول الله، درباره سعد رفتاری کردید که درباره هیچ کسی چنین نکردید؛ جنازهاش را با پای برهنه و بدون [[عبا]] تشییع فرمودید؟ | |||
حضرت فرمود: "چون ملائکه بدون عبا و کفش آمده بودند، من هم از آنها پیروی کردم". | |||
مردم گفتند: چرا چهار گوشه تابوت را گرفتید؟ فرمود: "چون دستم در دست [[جبرئیل]] بود و هر جا را او میگرفت من هم میگرفتم". گفتند: با این همه احترام و تجلیل، فرمودید که سعد [[فشار قبر]] دید؟ حضرت فرمود: "آری، این از آن جهت بود که سعد با خانوادهاش بداخلاقی میکرد". <ref> الامالی، شیخ صدوق، ج۱، ص۳۶۰؛ ألامالی، شیخ طوسی، ص۴۲۷، ح۹۵۵</ref> | |||
<ref> عباسی، حبیب، مقاله «سعد بن معاذ»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۰</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |