confirmed، مدیران
۳۷٬۱۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
سرانجام عبدالملک بن مروان پنجشنبه ۱۵ شوال سال ۸۶ قمری (۷۰۵ م)در [[دمشق]] <ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۲</ref> و به قولی در ۱۴ شوال[۲۸] در سن شصت سالگی (یا شصت و یک سالگی) درگذشت. مدت خلافت او ۲۱ سال بود. | سرانجام عبدالملک بن مروان پنجشنبه ۱۵ شوال سال ۸۶ قمری (۷۰۵ م)در [[دمشق]] <ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۲</ref> و به قولی در ۱۴ شوال[۲۸] در سن شصت سالگی (یا شصت و یک سالگی) درگذشت. مدت خلافت او ۲۱ سال بود. | ||
=علت مرگ= | |||
علت مرگ او هم این بود که چون [[معاویة بن یزید]] وفات یافت کسی را به جانشینی خود معین نکرد. [[حسان بن بحدل]] هم میخواست، خلافت را به برادر او [[خالد بن یزید]] واگذار کند؛ اما او خردسال بود. چون او (حسان) و اهل شام با مروان [[بیعت]] کردند به مروان گفت که تو مادر خالد را به زنی بگیر تا او (خالد) خفیف و خوار شود و مدعی خلافت نباشد مروان نیز چنین کرد مادرخالد دختر ابوهاشم بن عتبه بود. | |||
روزی خالد نزد مروان رفت و در طی گفتگویی مروان به مادر خالد اهانت کرد. خالد جریان را به مادرش گفت که مادر خالد (زن مروان) پس از مسموم کردن مروان او را خفه کرد و کشت، عبدالملک خواست مادر خالد را (به انتقام پدر) بکشد. به او گفته شد اگر او را بکشی مردم خواهند فهمید که یک زن پدرت را کشته (خفیف و حقیر میشود) پس او، از انتقام صرف نظر کرد. | |||
چون مروان وفات یافت، در سال شصت و پنج عبدالملک فرزندش بر راس کار قرار گرفت. برادرش عبدالعزیز هم در [[مصر]] بود که از برادر خود اطاعت نمود. <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۸، ص۲۶۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ط الاولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |