۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
=منظور از شیطان در قرآن= | =منظور از شیطان در قرآن= | ||
کلمه" شیطان" از ماده" شطن" گرفته شده، و" شاطن" به معنى" خبیث و پست" آمده است و شیطان به موجود سرکش و متمرد اطلاق می شود، اعم از انسان و یا جن و یا جنبندگان دیگر، و به معنى [[روح]] شریر و دور از حق، نیز آمده است، که در حقیقت همه اینها به یک قدر مشترک باز گشت می کنند. | |||
باید دانست | باید دانست که" شیطان" اسم عام (اسم جنس) است، در حالى که" ابلیس" اسم خاص (علم) می باشد، و به عبارت دیگر" شیطان" به هر موجود موذى و منحرف کننده و طاغى و سرکش، خواه انسانى یا غیر انسانى می گویند، و [[ابليس|ابلیس]] نام آن شیطان است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و [[جنود]] خود در کمین آدمیان است. | ||
از موارد استعمال این | از موارد استعمال این کلمه در قرآن نیز بر می آید که شیطان به موجود موذى و مضر گفته می شود، موجودى که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران است، موجودى که سعى می کند ایجاد دودستگى نماید، و اختلاف و فساد به راه اندازد، چنان که می خوانیم: " إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ ...،": <ref>آیه 91 سوره مائده </ref> " شیطان می خواهد بین شما دشمنى و بغض و کینه ایجاد کند ..." | ||
با توجه به | با توجه به اینکه کلمه" یرید" فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد حاکى از این معنى است که این اراده، اراده همیشگى شیطان است. و از طرفى می بینیم که در قرآن نیز شیطان به موجود خاصى اطلاق نشده، بلکه حتى به انسانهاى شرور و مفسد نیز اطلاق گردیده است. آنجا که می خوانیم: " وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ" <ref> انعام: 112</ref> " بدینگونه ما براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انسانى و یا جن قرار دادیم" و اینکه به ابلیس هم شیطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتى است که در او وجود دارد. بنابراین شیطان مصادیق مختلفى دارد، که یکى از مصداقهاى روشن آن"ابلیس" و لشکریان و اعوان او است: و مصداق دیگر آن انسانهاى مفسد و منحرف کننده است . <ref> تفسير نمونه، ج1، ص: </ref> | ||
=دلیل خلقت شیطان= | =دلیل خلقت شیطان= | ||
بسیارى می پرسند شیطان | بسیارى می پرسند شیطان که موجود اغواگرى است اصلا چرا آفریده شد و فلسفه آفرینش او چیست؟! در پاسخ می گوئیم: | ||
#خداوند شیطان را، شیطان نیافرید، به این دلیل | #خداوند شیطان را، شیطان نیافرید، به این دلیل که سالها همنشین فرشتگان و بر فطرت پاک بود، ولى بعد از آزادى خود سوء استفاده کرد و بناى طغیان و سرکشى گذارد، پس او در آغاز پاک آفریده شد و انحرافش بر اثر خواست خودش بود. | ||
# | # | ||
#از نظر سازمان آفرینش وجود شیطان براى افراد با ایمان و آنها | #از نظر سازمان آفرینش وجود شیطان براى افراد با ایمان و آنها که می خواهند راه حق را بپویند زیانبخش نیست، بلکه وسیله پیشرفت و تکامل آنها است، چه اینکه پیشرفت و ترقى و تکامل، همواره در میان تضادها صورت می گیرد. | ||
به عبارت بهتر: | به عبارت بهتر: | ||
انسان تا در برابر دشمن نیرومندى قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را [[بسيج|بسیج]] نمی | انسان تا در برابر دشمن نیرومندى قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را [[بسيج|بسیج]] نمی کند و بکار نمی اندازد، همین وجود دشمن نیرومند سبب تحرک و جنبش هر چه بیشتر انسان و در نتیجه ترقى و تکامل او می شود. یکى از [[فلاسفه]] بزرگ تاریخ معاصر" تواینبى" می گوید:" هیچ تمدن درخشانى در جهان پیدا نشد، مگر این که، ملتى مورد هجوم یک نیروى خارجى قرار گرفت و بر اثر این تهاجم نبوغ و استعداد خود را بکار انداخت و آن چنان تمدن درخشانى را پىریزى کرد". <ref>تفسير نمونه، ج1، ص: 194</ref> | ||
=قدرت شیطان= | =قدرت شیطان= | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
=وسوسه شیطان چگونه است= | =وسوسه شیطان چگونه است= | ||
از جمله" وسوس لهما" <ref>سوره اعراف،آیه 20</ref> (با توجه به | از جمله" وسوس لهما" <ref>سوره اعراف،آیه 20</ref> (با توجه به کلمه لام که معمولا براى نفع و فائده می آید) چنین استفاده می شود که شیطان در وسوسه هاى خود، چهره خیرخواهى و دوستى آدم را به خود گرفت، در حالى که در جمله" وسوس الیه" چنین معنى وجود ندارد، بلکه تنها به معنى نفوذ مخفیانه در قلب کسى است. | ||
و در هر حال نباید تصور | و در هر حال نباید تصور کرد که وسوسه هاى شیطان هر چند قوى و نیرومند باشد از انسان سلب [[اختيار|اختیار]] می کند بلکه باز انسان می تواند با نیروى خرد و ایمان در مقابل آن ایستادگى کند و به تعبیر دیگر وسوسه هاى شیطانى انسان را مجبور به کار خلاف نمی کند، بلکه نیروى اختیار هم چنان باقى خواهد بود، اگر چه مقاومت در مقابل آن نیاز به پایمردى و ایستادگى بیشتر و گاهى تحمل درد و رنج دارد، و در هر حال اینگونه وسوسه ها سلب مسئولیت از کسى نمی کند، همانطور که در مورد آدم نکرد، لذا ملاحظه می کنیم، با تمام عواملى که در برابر آدم به عنوان تشویق به نافرمانى خدا از طرف شیطان وجود داشت، خداوند او را مسئول عملش دانست و به ترتیبى که بعدا خواهد آمد، او را کیفر داد. | ||
=چگونگی تسلّط شیطان= | =چگونگی تسلّط شیطان= | ||
وَمَن یَعْشُ عَن | وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیّضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ* وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ <ref>سوره زخرف،آیه 36- 37</ref> و هر که از یاد خداى رحمن روى گردان شود شیطانى بر او می گماریم که همراه و دمساز وى گردد. و آنها (شیاطین) مردم را از راه (حقّ) باز می دارند ولى گمان می کنند که هدایت یافته اند. | ||
باید توجه داشت که سیاست شیطان گام به گام است: «خطوات» <ref> سوره بقره،آیه 168</ref> | باید توجه داشت که سیاست شیطان گام به گام است: «خطوات» <ref> سوره بقره،آیه 168</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
*مرحله اول القاى وسوسه است. «وسوس الیه» <ref>سوره طه،آیه 120</ref> | *مرحله اول القاى وسوسه است. «وسوس الیه» <ref>سوره طه،آیه 120</ref> | ||
*مرحله دوم تماس می گیرد. «مسّهم طائف» <ref>عراف، 201</ref> | *مرحله دوم تماس می گیرد. «مسّهم طائف» <ref>عراف، 201</ref> | ||
*مرحله سوم در قلب نفوذ | *مرحله سوم در قلب نفوذ کرده و جاى می گیرد. «فى صدور الناس» ناس، | ||
*مرحله چهارم در روح می ماند. «فهو له قرین» <ref>سوره زخرف،آیه 36</ref> | *مرحله چهارم در روح می ماند. «فهو له قرین» <ref>سوره زخرف،آیه 36</ref> | ||
*مرحله پنجم انسان را عضو حزب خود قرار می دهد. «حزب الشیطان» <ref>سوره مجادله،آیه 19</ref> | *مرحله پنجم انسان را عضو حزب خود قرار می دهد. «حزب الشیطان» <ref>سوره مجادله،آیه 19</ref> | ||
*مرحله ششم سرپرست انسان می شود. «و من یتّخد الشیطان ولیّاً» <ref>سوره نساء،آیه 119</ref> | *مرحله ششم سرپرست انسان می شود. «و من یتّخد الشیطان ولیّاً» <ref>سوره نساء،آیه 119</ref> | ||
*مرحله هفتم انسان خود | *مرحله هفتم انسان خود یک شیطان می شود. «شیاطین الانس و الجنّ» <ref>انعام، 112</ref> [[امام علی]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی</ref>(ع) در [[نهج البلاغه]] می فرماید: شیطان در روح انسان تخم گذارى می کند. «فباض و فرّخ فى صدورهم» <ref>نهج البلاغه، خطبه 7</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |