۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
حبیب عمر از شیخ ابوبکر بن سالم از جمله همه فرزندان او، از جمله پسرانش، از جمله: | حبیب عمر از شیخ ابوبکر بن سالم از جمله همه فرزندان او، از جمله پسرانش، از جمله: | ||
*عمر المحضار بن أبي | *عمر المحضار بن أبي بکر بن سالم؛ | ||
*الحسين بن أبي | *الحسين بن أبي بکر بن سالم؛ | ||
*الحامد بن أبي | *الحامد بن أبي بکر بن سالم؛ | ||
*أحمد بن سهل بن إسحاق؛ | *أحمد بن سهل بن إسحاق؛ | ||
*أبو | *أبو بکر بن عبد الرحمن بن شهاب الدين؛ | ||
*أحمد بن عبد القادر باعشن؛ | *أحمد بن عبد القادر باعشن؛ | ||
*أبو | *أبو بکر بن محمد بافقيه؛ | ||
*محمد الهادي بن عبد الرحمن بن شهاب الدين؛ | *محمد الهادي بن عبد الرحمن بن شهاب الدين؛ | ||
*عمر بن عيسى | *عمر بن عيسى بارکوة؛ | ||
*عبد الله بن أحمد بن عفيف. | *عبد الله بن أحمد بن عفيف. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
به معنای "حقوق" عبارت است از مجموع ذکرها، ادعیهها و دستورالعملهایی که برای ذکر و پناه بردن از شر و طلب خیر، و کسب علم در حالی که قلب را با هم متحد میکنید و نگران خدا هستید. هیچ کدام از آنها در صندوق اول یا بعد از آنها قرار نگرفت، اما این امر به دست [[صوفیان]] و صالحان ملت صورت گرفت. کمک به فدائیان، تقویت برای عاشقان، ارتقای خدمتگزاران زاهد و زاهدان، و باز شدن در برای ورود منان عادی با قاطعیت و ارادههای ضعیف. این (راطب العطاس) از مجموعهای حبیب عمر بن عبدالرحمان العطاس بود <ref>مولا الدویه، فضل بن علوی (1380 ق). شرح ورد الإمام الحداد وراتبه الشهير. قاهره، مصر: چاپ المدنی. بایگانی شده از نسخه اصلی (PDF) در 26 مه 2020.</ref> او اشارهای نکرد که چیزی غیر از خود را به خود نسبت داده یا اثری غیر از آن را ترجیح داده است، چه روایت باشد، چه تألیف، چه نثر، چه نامهای، چه جزو این دستمزد، زیرا او آن را به خود نسبت داده است. علی بن عبدالله باراس آن را با توضیحی برتر و معانی آن به نحو مناسب توضیح داد، اما به جزئیات آن نپرداخت. سپس علی بن حسن العطاس آن را در کتاب «القرطص» با توضیحی طولانی در مجموعهای کامل، مملو از فواید و منحصر به فرد، توضیح داد که در آن [[آیات قرآن]]، احادیث نبوی، اخبار نقل شده و سخنان امامان مشهور گذشته، که یک دانشجوی شرع و حقیقت نمیتواند از آن صرف نظر کند. | به معنای "حقوق" عبارت است از مجموع ذکرها، ادعیهها و دستورالعملهایی که برای ذکر و پناه بردن از شر و طلب خیر، و کسب علم در حالی که قلب را با هم متحد میکنید و نگران خدا هستید. هیچ کدام از آنها در صندوق اول یا بعد از آنها قرار نگرفت، اما این امر به دست [[صوفیان]] و صالحان ملت صورت گرفت. کمک به فدائیان، تقویت برای عاشقان، ارتقای خدمتگزاران زاهد و زاهدان، و باز شدن در برای ورود منان عادی با قاطعیت و ارادههای ضعیف. این (راطب العطاس) از مجموعهای حبیب عمر بن عبدالرحمان العطاس بود <ref>مولا الدویه، فضل بن علوی (1380 ق). شرح ورد الإمام الحداد وراتبه الشهير. قاهره، مصر: چاپ المدنی. بایگانی شده از نسخه اصلی (PDF) در 26 مه 2020.</ref> او اشارهای نکرد که چیزی غیر از خود را به خود نسبت داده یا اثری غیر از آن را ترجیح داده است، چه روایت باشد، چه تألیف، چه نثر، چه نامهای، چه جزو این دستمزد، زیرا او آن را به خود نسبت داده است. علی بن عبدالله باراس آن را با توضیحی برتر و معانی آن به نحو مناسب توضیح داد، اما به جزئیات آن نپرداخت. سپس علی بن حسن العطاس آن را در کتاب «القرطص» با توضیحی طولانی در مجموعهای کامل، مملو از فواید و منحصر به فرد، توضیح داد که در آن [[آیات قرآن]]، احادیث نبوی، اخبار نقل شده و سخنان امامان مشهور گذشته، که یک دانشجوی شرع و حقیقت نمیتواند از آن صرف نظر کند. | ||
==فرزندان او== | ==فرزندان او== | ||
تعداد همسران وی سیزده نفر بود که هشت نفر از او متولد شدند و پنج نفر دیگر این گونه نبودند. تعداد فرزندان وی به چهارده نفر، نه پسر و پنج دختر رسید. فرزندان عبارتند از: سالم، شیخ، حسین، عبدالرحمان، علی، شیخ | تعداد همسران وی سیزده نفر بود که هشت نفر از او متولد شدند و پنج نفر دیگر این گونه نبودند. تعداد فرزندان وی به چهارده نفر، نه پسر و پنج دختر رسید. فرزندان عبارتند از: سالم، شیخ، حسین، عبدالرحمان، علی، شیخ اکبر، محسن، شیخ و عبدالله. در مورد دختران، آنها عبارتند از: شیخا، علویه، فاطمه، اسماء و سلمه. گزارش شده است که بسیاری از کودکان خردسال او فوت کرده است. پس از او پنج فرزند پسر خود سالم، حسین، عبدالرحمان، شیخ و عبدالله جانشین او شدند و چهار فرزند دیگر فرزندی ندارند. | ||
=درگذشت= | =درگذشت= | ||
وی در شهرها، روستاها و درههای حضرموت به عنوان معلم، راهنما، واعظ و راهنما بود، تا زمانی که زمان حرکت او به آخرت فرا رسید، عازم وادی امد شد. دومی در سال 1072 م. هجری قمری، و پیکر او را بر دوش خود به حریدا بردند، جایی که شامگاه آن روز به خاک سپرده شد و گنبدی بزرگ بر فراز قبر وی ساخته شد که تا به امروز زائران در آن ساکن هستند <ref> | وی در شهرها، روستاها و درههای حضرموت به عنوان معلم، راهنما، واعظ و راهنما بود، تا زمانی که زمان حرکت او به آخرت فرا رسید، عازم وادی امد شد. دومی در سال 1072 م. هجری قمری، و پیکر او را بر دوش خود به حریدا بردند، جایی که شامگاه آن روز به خاک سپرده شد و گنبدی بزرگ بر فراز قبر وی ساخته شد که تا به امروز زائران در آن ساکن هستند <ref>باکثير, عبد الله بن محمد (1405 هـ). رحلة الأشواق القوية إلى مواطن السادة العلوية. صفحة 109.</ref>. | ||
=منابع= | =منابع= | ||