پرش به محتوا

تهمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''تهمت به''' گمان بد بردن به کسى، کسى را به بدى متهم کردن، بهتان کفته می شود. تهمت از [[گناه|گناهان کبیره]] و در [[قرآن]] مجید به شدت از آن نهی، و عذاب شدیدی برای آن ذکر گردیده است.
'''تهمت به''' گمان بد بردن به کسى، کسى را به بدى متهم کردن، بهتان کفته می شود. تهمت از [[گناه|گناهان کبیره]] و در [[قرآن]] مجید به شدت از آن نهی شده و عذاب شدیدی برای آن ذکر گردیده است.
=مفهوم‌شناسی=
=مفهوم‌شناسی=
بهتان و افتراء عبارتست از اینکه انسان در حق غیر به چیزی که راضی نیست دروغ بگوید به عبارت دیگر چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دهد و شخصی که مرتکب گناه و عمل زشتی نشده به انجام آن متهم کند و یا عیب و نقصی را که در او نیست به او بچسباند و فرقی نیست که این نسبت دروغ در حضور او باشد یا در غیاب. بهتان و تهمت از گناهان کبیره است و در قرآن مجید به شدت از آن نهی، و عذاب شدیدی برای آن ذکر گردیده که به آن اشاره خواهد شد.
بهتان و افتراء عبارتست از اینکه انسان در حق غیر به چیزی که راضی نیست دروغ بگوید به عبارت دیگر چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دهد و شخصی که مرتکب گناه و عمل زشتی نشده به انجام آن متهم کند و یا عیب و نقصی را که در او نیست به او بچسباند و فرقی نیست که این نسبت دروغ در حضور او باشد یا در غیاب. بهتان و تهمت از گناهان کبیره است و در قرآن مجید به شدت از آن نهی و عذاب شدیدی برای آن ذکر گردیده که به آن اشاره خواهد شد.


در حقیقت بهتان بدترین نوع دروغ است و چنانچه اتهام شخص در غیاب وی باشد غیبت هم بشمار می‌آید و انسان در واقع مرتکب دو [[گناه]] شده است یکی دورغ و دیگری [[غیبت]] و بزرگ‌ترین ظلم در حق برادر [[مؤمن]] آنست که او را متهم به ارتکاب گناهی کنی که هرگز آنرا انجام نداده است. بهتان باصطلاح همین برچسب زدن به این و آن است که متاسفانه همواره در جوامع بشری مطرح بوده و امروزه نیز بزرگترین ابزار دشمنان و مخالفان است.
در حقیقت بهتان بدترین نوع دروغ است و چنانچه اتهام شخص در غیاب وی باشد غیبت هم بشمار می‌آید و انسان در واقع مرتکب دو [[گناه]] شده است یکی دروغ و دیگری [[غیبت]] و بزرگ‌ترین ظلم در حق برادر [[مؤمن]] آنست که او را متهم به ارتکاب گناهی کنی که هرگز آنرا انجام نداده است. بهتان باصطلاح همین برچسب زدن به این و آن است که متاسفانه همواره در جوامع بشری مطرح بوده و امروزه نیز بزرگترین ابزار دشمنان و مخالفان است.


=حکم تهمت=
=حکم تهمت=
بدون دلیل، گمان بد بردن به مؤمن و جاری ساختن آثار آن بر او، حرام ‌و <ref>حرعاملی، محمدحسن، وسائل الشیعه،ج۱۲، ص۳۰۲.    </ref> بلکه از گناهان کبیره به شمار آمده است.<ref>عاملی جبعی، زین‌الدین، رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۳.    </ref><ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۱، ص۵۹.    </ref> وارد شدن در جا یا کارى که زمینه‌ی بدگمانى دیگران به شخص را فراهم مى‌کند، کراهت دارد.<ref>حرعاملی، محمدحسن، وسائل الشیعه،ج۱۲، ص۳۶.    </ref>
بدون دلیل گمان بد بردن به مؤمن و جاری ساختن آثار آن بر او حرام ‌و <ref>حرعاملی، محمدحسن، وسائل الشیعه،ج۱۲، ص۳۰۲.    </ref> بلکه از گناهان کبیره به شمار آمده است.<ref>عاملی جبعی، زین‌الدین، رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۳.    </ref><ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۱، ص۵۹.    </ref> وارد شدن در جا یا کارى که زمینه‌ی بدگمانى دیگران به شخص را فراهم مى‌کند، کراهت دارد.<ref>حرعاملی، محمدحسن، وسائل الشیعه،ج۱۲، ص۳۶.    </ref>


=اسباب تهمت=
=اسباب تهمت=
خط ۱۲: خط ۱۲:


=احکام متهم=
=احکام متهم=
۱: متّهم نبودن شاهد، از شرایط پذیرش شهادت او است و مراد از آن، مطلق تهمت نیست، بلکه منظور، تهمت خاص است و آن تهمتى است که منشأ آن، جلب منفعت براى شاهد یا دفع ضرر از او باشد. دشمنى دنیوى و نه دینى نیز بنابر قول مشهور از اسباب تهمت به شمار رفته و موجب عدم‌پذیرش شهادت متهم به این تهمت است.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۱، ص۶۰- ۷۲.    </ref>
۱: متّهم نبودن شاهد، از شرایط پذیرش شهادت او است و مراد از آن، مطلق تهمت نیست، بلکه منظور تهمت خاص است و آن تهمتى است که منشأ آن جلب منفعت براى شاهد یا دفع ضرر از او باشد. دشمنى دنیوى و نه دینى نیز بنابر قول مشهور از اسباب تهمت به شمار رفته و موجب عدم‌پذیرش شهادت متهم به این تهمت است.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۱، ص۶۰- ۷۲.    </ref>


۲: استفاده اعم از خوردن، وضو گرفتن و مانند آن از سؤر حائض متّهم به بى‌مبالاتى نسبت به [[نجاست]]، بلکه سؤر هر فردى که چنین است، کراهت دارد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۱، ص۳۷۷.    </ref><ref>یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقى، ج۱، ص۵۵‌.</ref>
۲: استفاده اعم از خوردن، وضو گرفتن و مانند آن از سؤر حائض متّهم به بى‌مبالاتى نسبت به [[نجاست]]، بلکه سؤر هر فردى که چنین است کراهت دارد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۱، ص۳۷۷.    </ref><ref>یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقى، ج۱، ص۵۵‌.</ref>


۳: بنابر قول مشهور [[نماز]] خواندن در لباس کسى که نسبت به نجاست متّهم به بى‌مبالاتى است [[کراهت]] دارد. برخى حکم یاد شده را نسبت به متّهم به ارتکاب سایر [[محرمات]] همچون غصب تعمیم داده‌اند.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۸، ص۲۶۷-۲۶۹.    </ref>
۳: بنابر قول مشهور [[نماز]] خواندن در لباس کسى که نسبت به نجاست متّهم به بى‌مبالاتى است [[کراهت]] دارد. برخى حکم یاد شده را نسبت به متّهم به ارتکاب سایر [[محرمات]] همچون غصب تعمیم داده‌اند.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۸، ص۲۶۷-۲۶۹.    </ref>
خط ۲۰: خط ۲۰:
۴: نقض آتش ‌بس به صرف تهمت جایز نیست.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۲۱، ص۲۹۴.    </ref>
۴: نقض آتش ‌بس به صرف تهمت جایز نیست.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۲۱، ص۲۹۴.    </ref>


۵: راى مقوم (کسى که براى تعیین مقدار ارش ،انتخاب مى‌شود.) صفاتى ذکر شده که متّهم نبودن وى در قیمت ‌گذارى از آن جمله است.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۲۳، ص۲۹۰.    </ref>
۵: راى مقوم (کسى که براى تعیین مقدار ارش انتخاب مى‌شود.) صفاتى ذکر شده که متّهم نبودن وى در قیمت ‌گذارى از آن جمله است.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۲۳، ص۲۹۰.    </ref>


۶: ضامن کردن اجیر در غیر صورت تهمت، [[مکروه]] است. در کلمات فقها براى این عبارت چند تفسیر ذکر شده از جمله: دو شاهد نسبت به اجیرى که متّهم به تقصیر نبوده، بر تقصیر او در کارش شهادت دهند. در این صورت ضامن کردن اجیر و گرفتن غرامت مال تلف شده از او کراهت دارد.
۶: ضامن کردن اجیر در غیر صورت تهمت [[مکروه]] است. در کلمات فقها براى این عبارت چند تفسیر ذکر شده از جمله: دو شاهد نسبت به اجیرى که متّهم به تقصیر نبوده بر تقصیر او در کارش شهادت دهند. در این صورت ضامن کردن اجیر و گرفتن غرامت مال تلف شده از او کراهت دارد.


۷: اجیرى که نسبت به کار خود مطلقا هرچند تقصیر نکرده باشد ضامن است، مانند صنعت‌گر، در صورت عدم توجه اتهام‌ تقصیر به وى، ضامن کردن و گرفتن غرامت از او کراهت دارد.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۲۷، ص ۲۵۴-۲۵۵.    </ref>
۷: اجیرى که نسبت به کار خود مطلقا هرچند تقصیر نکرده باشد ضامن است، مانند صنعت‌گر در صورت عدم توجه اتهام‌ تقصیر به وى ضامن کردن و گرفتن غرامت از او کراهت دارد.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۲۷، ص ۲۵۴-۲۵۵.    </ref>


۸: براى مرد، [[مستحب]] است در صورت تصمیم بر [[ازدواج موقت]] با زنى که متهّم است، (احتمال شوهردار بودنش داده مى‌شود.) از حال او تفحص کند. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۳۰، ص۱۵۸.    </ref>
۸: براى مرد [[مستحب]] است در صورت تصمیم بر [[ازدواج موقت]] با زنى که متهّم است (احتمال شوهردار بودنش داده مى‌شود.) از حال او تفحص کند. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۳۰، ص۱۵۸.    </ref>


۹: سزاوار است تحقیق و تفحّص از سلامت و پاکى شاهد، پنهانى انجام گیرد؛ چه اینکه روش پنهانى، زمینه‌ی این تهمت را که مزکّى (تزکیه ‌کننده‌ی شاهد) از روى حیا یا وفادارى و وابستگى به شاهد یا امید به او و یا بیم از وى، او را تزکیه کرده است، منتفى مى‌سازد.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۰، ص۱۱۵.    </ref>
۹: سزاوار است تحقیق و تفحّص از سلامت و پاکى شاهد پنهانى انجام گیرد؛ چه اینکه روش پنهانى زمینه‌ی این تهمت را که مزکّى (تزکیه ‌کننده‌ی شاهد) از روى حیا یا وفادارى و وابستگى به شاهد یا امید به او و یا بیم از وى او را تزکیه کرده است منتفى مى‌سازد.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۰، ص۱۱۵.    </ref>


۱۰: مهمان کردن یکى از دو طرف دعوا بدون دیگرى بر قاضی از این جهت که در موضع تهمت قرار مى‌گیرد مکروه است.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۰، ص۱۳۰.    </ref>
۱۰: مهمان کردن یکى از دو طرف دعوا بدون دیگرى بر قاضی از این جهت که در موضع تهمت قرار مى‌گیرد مکروه است.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۰، ص۱۳۰.    </ref>


۱۱: در موارد عدم ارائه‌ی بینه توسط مدعی و منکر، [[قسم]] مى‌خورد و در صورت ردّ قسم بر مدّعى، مدّعى باید براى اثبات دعواى خود قسم بخورد مگر در مواردى خاص، از جمله موردى که منشأ طرح دعوا وجود تهمت باشد و مدّعى نسبت به امر مورد ادعاى خود جازم نباشد. در این صورت منکر بین قسم خوردن و خوددارى از آن مخیر است؛ لیکن نمى‌تواند قسم را به مدّعى برگرداند.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۰، ص۱۷۶-۱۷۸.    </ref>
۱۱: در موارد عدم ارائه‌ی بینه توسط مدعی و منکر [[قسم]] مى‌خورد و در صورت ردّ قسم بر مدّعى مدّعى باید براى اثبات دعواى خود قسم بخورد مگر در مواردى خاص از جمله موردى که منشأ طرح دعوا وجود تهمت باشد و مدّعى نسبت به امر مورد ادعاى خود جازم نباشد. در این صورت منکر بین قسم خوردن و خوددارى از آن مخیر است؛ لیکن نمى‌تواند قسم را به مدّعى برگرداند.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۰، ص۱۷۶-۱۷۸.    </ref>


۱۲: ثبوت قسامه، مبتنى بر وجود شبهه و تهمت در پرتو علائم و قرائن موجود است و با ارتفاع تهمت، موضوع قسامه منتفى است.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۲، ص۲۳۲.    </ref>
۱۲: ثبوت قسامه مبتنى بر وجود شبهه و تهمت در پرتو علائم و قرائن موجود است و با ارتفاع تهمت موضوع قسامه منتفى است.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۲، ص۲۳۲.    </ref>


=آثار سوء اجتماعی=
=آثار سوء اجتماعی=
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۲۶

ویرایش