۸۷٬۷۹۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حدیث''' سخنی است که حاکی قول یا فعل یا تقریر [[معصوم]] (ع) باشد و بر آن خبر و [[سنت]] و [[روایت]] نیز اطلاق می شود. | '''حدیث''' سخنی است که حاکی قول یا فعل یا تقریر [[معصوم]] (ع) باشد و بر آن خبر و [[سنت]] و [[روایت]] نیز اطلاق می شود. | ||
=حدیث در لغت= | =حدیث در لغت= | ||
در کهنترین فرهنگهای | در کهنترین فرهنگهای لغت حدیث بدینسان معنا شده است: از هر چیز تازه و نو آن؛ «شاب حدث» و «شابة حدثة» پسر و دختر نوسال و جوان. <ref>فراهیدی، خلیل، ترتیب العین، ج ۳، ص ۱۷۷. </ref> | ||
احمد بن فارس میگوید: (ح ـ د ـ ث) یک ریشه دارد، که بر ناپیدایی که پیداشده دلالت میکند. گفته میشود چیزی پیدا نبود سپس پیدا شد. «حدیث» هم از همین باب است؛ چون سخنی است که اندک، اندک یکی پس از دیگری پیدا میشود. <ref>ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج ۲، ص ۳۶. </ref> | احمد بن فارس میگوید: (ح ـ د ـ ث) یک ریشه دارد، که بر ناپیدایی که پیداشده دلالت میکند. گفته میشود چیزی پیدا نبود سپس پیدا شد. «حدیث» هم از همین باب است؛ چون سخنی است که اندک، اندک یکی پس از دیگری پیدا میشود. <ref>ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج ۲، ص ۳۶. </ref> | ||
ابن منظور آورده است که: حدیث آن است که گوینده آن را به زبان | ابن منظور آورده است که: حدیث آن است که گوینده آن را به زبان میآورد و بدین معنا تفسیر شده است کلام الهی «و اِذْ اَسَّرَ النّبیُ اِلی بَعْضِ اَزْواجِهِ حدیثاً»<ref>تحریم/سوره۶۶، آیه۳. </ref> که مراد مطلق کلام است. <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۹، ص ۲۳۷. </ref> <ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸. </ref> | ||
طریحی نیز به لحاظ | طریحی نیز به لحاظ لغت «حدیث» را مرادف «کلام» میداند و مینویسد: از آن روی کلام را حدیث گفتهاند که اندک، اندک به وجود میآید. <ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۴۷۰. </ref> و مرحوم آیتالله مامقانی در توضیح آن نوشتهاند: بنابراین حدیث پدید آمدن چیزی است که نبوده است؛ پس حدیث ضد قدیم است. گویا آنچه در روایتی آمده است که «ایاکم و محدثات الامور» این معنا باشد، که به گفته ابن فارس یعنی آنچه در کتاب و سنت و اجماع عالمان شناخته نیست و نبوده است. <ref>مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، ج ۱، ص ۵۶. </ref> <ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۳۷۰. </ref> <ref>ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج ۱، ص ۳۵۰. </ref> <ref>ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج ۲، ص ۳۶. </ref> | ||
فیّومی نوشته است که: حدیث به گفتهها و گزارشها اطلاق میشود. <ref>فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج ۱، ص ۶۸. </ref> | فیّومی نوشته است که: حدیث به گفتهها و گزارشها اطلاق میشود. <ref>فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج ۱، ص ۶۸. </ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۳: | ||
فراء گوید: واحد احادیث احدوثه است ولی بر خلاف قاعده در جمع حدیث استعمال شده. صاحب کشاف آنرا اسم جمع دانسته. ابو حیان در تفسیر خود بنام (البحر) آنرا جمع حدیث (منتهی بر خلاف قیاس) گرفته مانند اباطیل جمع باطل <ref>قاسمی، جمالالدین، قواعد التحدیث، ص۶۱. </ref> | فراء گوید: واحد احادیث احدوثه است ولی بر خلاف قاعده در جمع حدیث استعمال شده. صاحب کشاف آنرا اسم جمع دانسته. ابو حیان در تفسیر خود بنام (البحر) آنرا جمع حدیث (منتهی بر خلاف قیاس) گرفته مانند اباطیل جمع باطل <ref>قاسمی، جمالالدین، قواعد التحدیث، ص۶۱. </ref> | ||
این نکته مؤید است به آنچه برخی از عالمان آوردهاند که تازیان در روزگار جاهلیت بر روزهای مشهور | این نکته مؤید است به آنچه برخی از عالمان آوردهاند که تازیان در روزگار جاهلیت بر روزهای مشهور خود «الاحادیث» میگفتند، به لحاظ اینکه در آن روزها حوادث بسیار رخ میداد و گزارش میشد و نقل میگردید. <ref>صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ص ۴.</ref> <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص ۳۹.</ref> | ||
برخی از پژوهشیان معاصر پس از گزارش تفصیلی اقوال لغویان درباره حدیث، نتیجه گرفتهاند که: معنای اصلی این | برخی از پژوهشیان معاصر پس از گزارش تفصیلی اقوال لغویان درباره حدیث، نتیجه گرفتهاند که: معنای اصلی این واژه شکلگیری چیزی است پسازآنکه نبوده است. این تکوّن و تجدد اعم است از اینکه در جواهر باشد یا اعراض در اقوال باشد و یا در افعال... بنابراین حدیث هر آن چیزی است که با یادکرد پدید میآید، نقل میشود، گزارش میشود و بدینسان در معنای حدیث به تازه پدید آمدن و گزارش شدن توجه شده است. <ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۲، ص ۱۷۷. </ref> | ||
بنابراین، حدیث که به لحاظ لغت و وضع اوّلی آن به «جدید من الاشیاء» و «حدوث امر بعد ان لم یکن» اطلاق میشده | بنابراین، حدیث که به لحاظ لغت و وضع اوّلی آن به «جدید من الاشیاء» و «حدوث امر بعد ان لم یکن» اطلاق میشده است درنهایت با توجه به آن معنای لغوی در ادامه استعمال بر مطلق کلام اطلاق شده است. | ||
=حدیث در اصطلاح= | =حدیث در اصطلاح= | ||
عالمان و | عالمان و محدثان حدیث را به صورتهای مختلف تعریف کردهاند. [[شهید ثانی]] (رضوانالله علیه) پسازآنکه میگوید خبر و حدیث مترادفند آورده است: | ||
مراد از خبر، حدیث است؛ اعم از اینکه قول [[پیامبر]] (صلیاللهعلیهوآله) میباشد یا امام (علیهالسلام)، و قول صحابی باشد یا تابعی و یا عالمان و صالحان و همگنان آنان، و چنین است فعل و تقریر آنها. این معنا در استعمال این واژه مشهورتر است و با عموم معنای لغوی سازگارتر. <ref>شهید ثانی، علی بن احمد، الرعایة فی علم الدرایة، ص ۵۰. </ref> | مراد از خبر، حدیث است؛ اعم از اینکه قول [[پیامبر]] (صلیاللهعلیهوآله) میباشد یا امام (علیهالسلام)، و قول صحابی باشد یا تابعی و یا عالمان و صالحان و همگنان آنان، و چنین است فعل و تقریر آنها. این معنا در استعمال این واژه مشهورتر است و با عموم معنای لغوی سازگارتر. <ref>شهید ثانی، علی بن احمد، الرعایة فی علم الدرایة، ص ۵۰. </ref> | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۵: | ||
[[رده: اصطلاحات علوم اسلامی]] | [[رده: اصطلاحات علوم اسلامی]] | ||
<references /> |