confirmed، مدیران
۳۷٬۵۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱۲: | خط ۲۱۲: | ||
از [[سید محسن امین عاملی]]، نویسنده [[اعیان الشیعه]] نقل میكنند كه گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه كه به شهرها سفر میكردم، در کربلا به كتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم كه یك هفته كتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این كه در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود كه اسمش را شنیده بودم. | از [[سید محسن امین عاملی]]، نویسنده [[اعیان الشیعه]] نقل میكنند كه گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه كه به شهرها سفر میكردم، در کربلا به كتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم كه یك هفته كتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این كه در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود كه اسمش را شنیده بودم. | ||
هنگامی كه او را زیارت كردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم كه او تنها یك فهرستنگار نیست بلكه اطلاعات فقهی و اصولی و فلسفی وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود كه خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب كه برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمیخوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و میفرمود ما برای استراحت این جا نیامدهایم و من با وجود این كه پركار بودم به ایشان غبطه میخوردم». <ref> مجله نور علم، ش 38، ص 54</ref> | هنگامی كه او را زیارت كردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم كه او تنها یك فهرستنگار نیست بلكه اطلاعات فقهی و اصولی و فلسفی وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود كه خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب كه برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمیخوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و میفرمود ما برای استراحت این جا نیامدهایم و من با وجود این كه پركار بودم به ایشان غبطه میخوردم». <ref> مجله نور علم، ش 38، ص 54</ref> | ||