۸۷٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|۵۵۴م | |۵۵۴م | ||
|- | |- | ||
|زادگاه | |زادگاه | ||
|[[مکه]] | |[[مکه]] | ||
|- | |- | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیره مخزومی''' مشهور به <big>ابوجهل</big> از اشراف [[قریش]] و از [[مشرکان]] معروف [[مکه]] بود و مثل سایر اشراف قریش به تجارت اشتغال داشت. وی در جوانی در میان اشراف مکه جایگاهی ویژه یافت و هنگامی که 30 سال بیشتر | '''ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیره مخزومی''' مشهور به <big>ابوجهل</big> از اشراف [[قریش]] و از [[مشرکان]] معروف [[مکه]] بود و مثل سایر اشراف قریش به تجارت اشتغال داشت. وی در جوانی در میان اشراف مکه جایگاهی ویژه یافت و هنگامی که 30 سال بیشتر نداشت به دلیل کاردانی به عضویت [[دار الندوه]] پذیرفته شد در حالی که به رسم آن روزگار اعضای دارالندوة (به جز [[بنی قصی]]) میبایست افزون بر 40 سال داشته باشند. | ||
با طلوع [[اسلام]] | با طلوع [[اسلام]] ابوجهل به اقدامات بسیاری برای جلوگیری از انتشار اسلام دست زد. تلاش در قطع رابطه قریش با [[بنی هاشم]]، ممانعت از حمایت [[ابولهب]] از [[پیامبر]] و نیز طراحی نقشه ناموفق قتل پیامبر (ص) با مشارکت طوایف مختلف را میتوان مهمترین اقدامات وی بر ضد پیامبر اسلام دانست. | ||
[[مسلمانان]] نیز از کینهتوزیها و بدخواهیهای او در امان نبودند. پیامبر نیز او را [[ابوجهل]] نامید و به مسلمانان دستور داد که وی را به این نام خطاب کنند. | [[مسلمانان]] نیز از کینهتوزیها و بدخواهیهای او در امان نبودند. پیامبر نیز او را [[ابوجهل]] نامید و به مسلمانان دستور داد که وی را به این نام خطاب کنند. | ||
پس از [[هجرت]] پیامبر به [[مدینه]] | پس از [[هجرت]] پیامبر به [[مدینه]] کینهتوزیهای ابوجهل ادامه داشت تا سرانجام به همراه عدهای از سران شرک در [[جنگ بدر]] به هلاکت رسید. | ||
=زندگینامه ابوجهل= | =زندگینامه ابوجهل= | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
اصرار بیش از حد و جاهلانه او بر مخالفت با پیامبر و اسلام، حتّى موجب خشم دیگر سران مکّه شد <ref>السیر و المغازى، ص166</ref> و از سوى پیامبر به (ابوجهل) ملقّب گردید. <ref> الاشتقاق، ص147؛ انساب الاشراف ج1، ص141</ref> وى، در سال دوم هجرى، در جنگ بدر که خود فرماندهى سپاه شرک را به عهده داشت، کشته و به همراه دیگر کشتگان، در [[چاه قلیب]] بدر مدفون شد. <ref>جامعالبیان، مج5، ج7، ص240</ref> او پسر و دخترى داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نیافت <ref>جمهرة انساب العرب، ص145</ref> و [[ابتر]] ماند. عکرمه (فرزند او) پس از فتح مکّه مسلمان شد، و پیامبر براى اینکه مسلمانى آزرده نشود، مسلمانان را از سبّ ابوجهل منع فرمود. <ref> العقدالفرید، ج۲، ص386</ref> | اصرار بیش از حد و جاهلانه او بر مخالفت با پیامبر و اسلام، حتّى موجب خشم دیگر سران مکّه شد <ref>السیر و المغازى، ص166</ref> و از سوى پیامبر به (ابوجهل) ملقّب گردید. <ref> الاشتقاق، ص147؛ انساب الاشراف ج1، ص141</ref> وى، در سال دوم هجرى، در جنگ بدر که خود فرماندهى سپاه شرک را به عهده داشت، کشته و به همراه دیگر کشتگان، در [[چاه قلیب]] بدر مدفون شد. <ref>جامعالبیان، مج5، ج7، ص240</ref> او پسر و دخترى داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نیافت <ref>جمهرة انساب العرب، ص145</ref> و [[ابتر]] ماند. عکرمه (فرزند او) پس از فتح مکّه مسلمان شد، و پیامبر براى اینکه مسلمانى آزرده نشود، مسلمانان را از سبّ ابوجهل منع فرمود. <ref> العقدالفرید، ج۲، ص386</ref> | ||
=نسبت ابوجهل با پیامبر(ص) = | =نسبت ابوجهل با پیامبر(ص)= | ||
قریش یکی از مشهورترین و مهمترین قبایل عرب در [[حجاز]] بود. [[مسعودی]]، مورخ مشهور اسلامی، طایفههای قبیله بزرگ قریش را مقارن ظهور اسلام 25 طایفه به شرح زیر دانسته است: | قریش یکی از مشهورترین و مهمترین قبایل عرب در [[حجاز]] بود. [[مسعودی]]، مورخ مشهور اسلامی، طایفههای قبیله بزرگ قریش را مقارن ظهور اسلام 25 طایفه به شرح زیر دانسته است: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
{| class="wikitable" | {| class="wikitable" | ||
|- | |- | ||
! متن عنوان !! متن عنوان | !متن عنوان!!متن عنوان | ||
|- | |- | ||
| بنی هاشم || | |بنی هاشم||بنی مطلب | ||
|- | |- | ||
| بنی حارث || | |بنی حارث||بنی امیه | ||
|- | |- | ||
| بنی نوفل || بنی حارث بن فهر | |بنی نوفل||بنی حارث بن فهر | ||
|- | |- | ||
|بنی اسد || بنی عبدالدار | |بنی اسد||بنی عبدالدار | ||
|- | |- | ||
| بنی زهره || بنی تیم بن مره | |بنی زهره||بنی تیم بن مره | ||
|- | |- | ||
| بنی مخزوم || بنی یَقَظه | |بنی مخزوم||بنی یَقَظه | ||
|- | |- | ||
| بنی مرّه || بنی عدی بن کعب | |بنی مرّه||بنی عدی بن کعب | ||
|- | |- | ||
| بنی سهم || بنی جُمَح | |بنی سهم||بنی جُمَح | ||
|- | |- | ||
| بنی مالک || بنی معیط | |بنی مالک||بنی معیط | ||
|- | |- | ||
| | |بنی نزار||بنی سامه | ||
|- | |- | ||
| بنی ادرم || بنی محارب | |بنی ادرم||بنی محارب | ||
|- | |- | ||
| بنی حارث بن عبدالله || بنی خزیمه | |بنی حارث بن عبدالله||بنی خزیمه | ||
|- | |- | ||
| بنی بنانه || | |بنی بنانه|| | ||
|- | |- | ||
|} <ref>مسعودی، مروج الذهب، ج 1، ص277، بطون قریش</ref> | |} <ref>مسعودی، مروج الذهب، ج 1، ص277، بطون قریش</ref> | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
=تحریک مشرکان به دشمنی با اسلام= | =تحریک مشرکان به دشمنی با اسلام= | ||
ابوجهل، مشرکان را بر ضد | ابوجهل، مشرکان را بر ضد پیامبر (ص) تحریک کرده، مىگفت: [[محمد]] در [[يثرب|یثرب]] فرود آمده؛ پیش قراولان خویش را فرستاده و مىخواهد اموالتان را بگیرد؛ بپرهیزید از این که دنبالهرو او باشید یا به او نزدیک شوید. به خدا سوگند! با او ساحرانى است که هرگز ندیدهام و هیچ یک از [[اصحاب]] وى را مشاهده نکردهام، جز این که با شیاطین همراه بود! <ref>ابن کثير، ج3، ص211</ref> | ||
او با | او با این سخنان آتش جنگ بدر را شعله ور ساخت و بخشى از مخارج آن را بر عهده گرفت. [[خداوند]] در این زمینه مىفرماید: «إنّ الَّذینَ کَفروا یُنفِقونَ أمولهُم لیَصدّوا عَن سَبیلِ اللّهِ فَسَیُنفِقونَها ثمَّ تکونُ عَلَیهِمحسرَةً ثمَّ یُغلَبون وَالّذین کفَروا إلى جَهنَّم یُحشَرون»؛ کافران، اموالشان را براى بازداشتن از راه خدا خرج مىکنند. بزودى خرجش خواهند کرد؛ آنگاه مایه حسرت آنان مىشود و سرانجام، مغلوب مىگردند و کافران را در جهنم گرد مىآورند». <ref>سوره انفال/8، 36</ref> واحدى، از [[کلبى]] نقل مىکند که آیه، درباره دوازده تن از اطعام کنندگان روز بدر نازل شد که یکى از آنان ابوجهل بود؛ <ref>اسباب النزول، ص195</ref> همو که ده شتر خویش را در آن واقعه نحر کرد. <ref>يعقوبى، ج2، ص45</ref> | ||
ابوجهل در همین جنگ کشته و درباره او و دیگر کشتگان بدر نازل شد: «وَلَو تَرى إذ یَتوَفَّى الّذینَ کَفروا المَلئکةُ یَضرِبونَ وجوهَهم و أدبرَهم و ذوقوا عَذابَ الحَریقِ»؛ <ref>آيه 50 سوره انفال/ 8</ref> اگر بدانى آنگاه که فرشتگان جان کافران را مىگیرند و بر چهرهها و پشتهایشان مىکوبند و مىگویند: عذاب آتش را بچشید. <ref>جامعالبيان، مج6، ج10، ص30؛ مجمعالبيان، ج4، ص846</ref> | |||
= | =مرگ= | ||
این نبرد به شکست مکیان انجامید. <ref>المغازی، ج۱، ص۵۳؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۶۱۷</ref> در آن ابوجهل که فرماندهی سپاه مشرکان را بر عهده داشت، به دست دو جوان کم سال انصاری به نام | این نبرد به شکست مکیان انجامید. <ref>المغازی، ج۱، ص۵۳؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۶۱۷</ref> در آن ابوجهل که فرماندهی سپاه مشرکان را بر عهده داشت، به دست دو جوان کم سال انصاری به نام معاذ بن عمرو و معاذ بن عفراء یا عوف و معوذ بن عفراء از پای درآمد. هنگامی که هنوز رمقی در تن داشت [[عبدالله بن مسعود]] سر او را از تن جدا کرد. <ref>المغازی، ج۱، ص۹۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۷، ۲۸۱</ref> | ||
وی را با دیگر کشتگان در [[چاه بدر]] دفن کردند. <ref>البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۹۲-۲۹۳</ref> مفسران آیه ۵۰ [[سوره انفال]] را در شأن ابوجهل و دیگر کشتگان بدر دانستهاند: {وَلَو تَرَی إِذ یتَوَفَّی الَّذِینَ کفَرُوا المَلائِکةُ یضرِبُونَ وُجُوهَهُم وَأَدبَارَهُم وَذُوقُوا عَذَابَ الحَرِیقِ}؛ «اگر ببینی آنگاه که فرشتگان جان کافران را میستانند، بر چهره و پشت آنان میزنند و گویند: عذاب سوزان را بچشید!» <ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۳۱؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۴۶</ref> | وی را با دیگر کشتگان در [[چاه بدر]] دفن کردند. <ref>البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۹۲-۲۹۳</ref> مفسران آیه ۵۰ [[سوره انفال]] را در شأن ابوجهل و دیگر کشتگان بدر دانستهاند: {وَلَو تَرَی إِذ یتَوَفَّی الَّذِینَ کفَرُوا المَلائِکةُ یضرِبُونَ وُجُوهَهُم وَأَدبَارَهُم وَذُوقُوا عَذَابَ الحَرِیقِ}؛ «اگر ببینی آنگاه که فرشتگان جان کافران را میستانند، بر چهره و پشت آنان میزنند و گویند: عذاب سوزان را بچشید!» <ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۳۱؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۴۶</ref> | ||
پیامبر که منتظر شنیدن خبر هلاک ابوجهل بود و او را سردسته پیشوایان | پیامبر که منتظر شنیدن خبر هلاک ابوجهل بود و او را سردسته پیشوایان کفر و [[فرعون]] امت میدانست، <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۱</ref> با شنیدن این خبر خدا را بر تحقق وعدهاش سپاس گفت. <ref>المغازی، ج۱، ص۹۱</ref> ابوجهل هنگام کشته شدن ۷۰ سال داشت. <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۳۰</ref> مفسران از او ذیل آیه ۵۵ سوره فرقان، آیه ۱۵ سوره لیل نیز سخن گفته و وی را از مصداقهای کافران <ref>جامع البیان، ج۱۹، ص۱۸؛ الدر المنثور، ج۵، ص۷۴</ref> و اهل شقاوت <ref>الکشاف، ج۴، ص۷۶۴</ref> دانستهاند. | ||
=پانویس= | =پانویس= |